اجبار مسلمانان به محکوم کردن تروریسم را متوقف کنید
پس از اتفاق تروریستی اخیر فرانسه که نشانه هایی از مسلمان بودن آنها در خبرها منتشر شده، پایگاه اطلاع رسانی آمریکایی “وکس” (Vox) در یادداشتی قابل تامل تاکید کرده است: باید با مسلمانان هم مطابق با آنچه هستند برخورد کنیم: انسانهای معمولی که جنایت را رد می کنند، نه به عنوان فرمی پست تر از انسان که انتظار می رود در پی هر جنایتی، در پی تبرئه ی خود باشند.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل یادداشت این رسانه در پی می آید: هنگامی که یک حادثه ی خشونت بار که فردی مسلمان در آن دخیل است در غرب روی میدهد، از میلیونها مسلمان دنیا، به ویژه آنها که در غرب زندگی می کنند انتظار می رود که رفتاری خاص انجام دهند؛ میخواهد آن حادثه، جنایت یک روان پریش خود شیفته در استرالیا باشد، یا حادثه ی جنایت دفتر مجله ی شارلی در پاریس؛ انتظار می رود که آن مسلمان یا گروه اسلام بیانیه بدهند و تاکید کنند: به عنوان یک مسلمان، تروریسم، در هر شکل آن را محکوم میکنیم.
این انتظاری که ما در غرب بر دوش مسلمانان گذشته ایم، نمونه ی واضحی از تعصب و تبلیغ اسلام هراسی است، مفهوم آن این است که همه ی مسلمانان متهمند که با تروریسم همراه اند و از آن حمایت می کنند، مگر آنکه خلاف آن را بیان کنند. مفهوم آن این است که هر جنایتی که توسط فردی مسلمان انجام می شود، مسولیت آن به دلیل دین مشترک، بر عهده ی باقی مسلمانان هم هست.
این نحوه ی قضاوت کردن؛ سرزنش کلیت یک گروه جمعیتی بر اساس اقدام خاص از سوی معدودی از آنها، مقصر دانستن آنها به دلیل خصوصیات مذهبی یا نژادی، این دقیقا تعریف نژادپرستی و شکلی از تعصب است. این دقیقا همان منطقی است که موجب شد گروهی، در اقدامی نفرت انگیز، به تلافی جنایت مجله ی شارلی، به مساجد مسلمانان در فرانسه حمله کنند. و این دقیقا همان منطقی است که موجب شد “دن لمون”، خبرنگار و مجری سی ان ان از ارسلان افتخار، وکیل حقوق بشری آمریکایی – مسلمان، در مورد حمایتش از داعش بپرسد، چون ایشان مسلمان است، بدون توجه به این واقعیت ساده که این فعال لیبرال حقوق بشری، نمونه ی کامل شخصیتی است که گروهی مثل داعش از آن متنفر است.
رویکرد موجود باید به پایان برسد؛ همه ی غیر مسلمانان در همه جای دنیا، مخصوصا امروز در فرانسه باید به این فرض صحیح باور داشته باشند که همه ی مسلمانان، دقیقا به اندازه ی آنها از تروریسم متنفرند. و باید این انتظار اثبات بی گناهی شان، به دلیل مسلمان بودنشان، را متوقف کنند.
نگاه نژادپرستانه، تنها دلیل وجودی این باور است که به این معنا است که تا روزی که این باور حیات دارد، نژادپرستی هم وجود دارد. در ضمن اینکه ما باید به همان اندازه از مسلمانان انتظار محکومیت جنایت شارلی هبرو را داشته باشیم که از مسیحیان انتظار محکومیت فرضا جنایت “تیموتی مک وی”. این در مورد یهودیت هم صدق میکند؛ اگر کسی همه ی یهودیها را به دلیل جنایتهای اسرائیل در کرانه ی غربی رود اردن قضاوت کند، ما این ادعا را به درستی به دلیل ذات نژاد پرستانه ی آن رد خواهیم کرد.
این رویکرد از بعد از یازده سپتامبر باب شد، روزی که مسلمانان احساس کردند به خاطر اقدام تروریستی گروهی آمریکایی – مسلمان، در مظان اتهام اند. رسانهها هم در نگهداری این رویکرد و اجرای آن نقش بسزایی ایفا کردند. این نه تنها شامل همه ی آن شبکههای اسلام ستیزی هم هست که از آمریکا پخش می شوند، که شامل شبکهها و خبرنگارهای پر مخاطب تری هم می شود که گزارش می کنند که “فلان مسلمان یا گروه اسلام این اقدام افراطی را محکوم کردند”.
ما باید با انسانهایی که در جنایت شارلی هبرو نقش بازی کردند، دقیقا مطابق با واقعیت وجودی آنها برخورد کنیم: هر دو طرف کسانی که در چند روز اخیر در فرانسه دست به جنایت زده اند، چه آنها که شارلی هبرو را به خاک و خون کشیدند، چه آنها که مساجد مسلمانان را به آتش کشیدند، اینها دقیقا یک کار می کنند؛ آنها جنگ و چالش بین مذاهب ایجاد می کنند.
و ما باید با مسلمانان هم مطابق با آنچه هستند برخورد کنیم: انسانهای معمولی که جنایت را رد می کنند، نه به عنوان فرمی پست تر از انسان که انتظار می رود در پی هر جنایتی، در پی تبرئه ی خود باشند.