خرید تور نوروزی

غوطه‌وران در «جمود و تحجر»

حجت الاسلام هادی سروش، مدرس حوزه، در یادداشتی به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت آیت الله مرتضی مطهری نوشت:

چهل سال از شهادت آیت الله مطهری گذشت.

آن تیری که مغز استاد عزیز نشست، بر قلب یکایک شاگردان و علاقمندانش چنان نشسته که چهل سال است سوزشش آنان را رها نمی‌کند!!

مقاله تقدیمی بمناسبت چهل سالگی پرواز آن عزیز تقدیم می‌شود، تا نه تنها ایفاء حق آن بزرگوار در دانش اندوزی ما که بهرمند از آثارش هستیم شود، بلکه چون آن عزیز بی بدیل؛ کشته “جمودوتحجر” بود.

 

🔰 معنای جمود و تحجر

«جمود و تحجر» گرچه دو واژه است اما در یک معنا بکار می‌رود و آن “عدم انعطاف” است.

درهرجا عدم انعطاف دیده شود، باز ایستادن از رشد و بالندگی، خروجیِ حتمی آن خواهد بود.

با این توضیح است که جمود و تحجر در “فکر و عقیده” معنا شده و در رفتار، نمایان می‌شود.

پس آنانی که بجهت “دگم اندیشی” در برابر هر حرکتی و ایده نوعی، حالت گارد گرفته و قابل انعطاف نیستند و در نتیجه از بالندگی ممانعت می‌کنند؛ همه‌ی حقیقت “جمود و تحجر” اند.

 

🔰نشانه‌های جمود

بهترین راه تشخیص جمود در اندیشه و تحجر در باورها، توجه به نشانه‌های “متحجران” است.

🔻برخی از شاخصه‌های مهم جمود و دگم اندیشی از این قرار است:

 

🔹️۱) توجه به گذشته

اولین و مهمترین نشانه” تحجر و جمود” تعصب و توقف بر گذشته است.

این بلیه مربوط به امروز و دیروز نیست و به بلندای تاریخ انسانیت مطرح بوده، تا جائیکه در قرآن این موضوع بارها مطرح شده؛

مثلاً در سوره زخرف سخن آنان که می‌گویند ما به آثار گذشتگانمان اقتداء می‌کنیم، تقبیح شده؛ 《 انا وجدنا آباءنا علی امة وانا علی آثارهم مقتدون 》.

و در سوره اعراف از جموداندیشی به “زنجیر” نام برده 《یضع عنهم اصرهم و الاغلال آلتی کانت علیهم》.

استاد مطهری بر این باور است که انبیاء در نقش رسالتی‌شان قبل آزادسازی انسانهای دربند ستمگران و بازکردن درب زندانها، توجهشان به آزادسازی انسان از بند “گذشته”ها بوده.

امروز؛ “تعصب” بر باورهای “گذشته” در مسائل دینی و یا بر شخصیت‌های “گذشته” و یا بر قوانین “گذشته” و یا بر دانش “گذشته” و خلاصه بر هر “گذشته‌ای” نشان از “جمود و دگم اندیشی” است.

 

🔹️۲) حرکت بر خلاف طبع بشر

“طبع بشر” در صورت دست نخوردن، سنجش خوبی است که می‌توان گفت خداست برای ارزیابی مثبت از منفی‌ها، به انسان کرامت فرموده است.

همانطوریکه محافظت از باورهای دینی در طبع بشر نهادینه شده و انسان نسبت به اعتقادات خویش تحفّظ دارد، درطبع آدمی؛ نسبت به پیشرفت و ترقی انسان در زندگی خود هم حساسیت دارد و دوست می‌دارد پیشرو باشد.

متحجران از این طبیعت فطری بشری بوئی نبرده و در قبال هر پیشرفتی که نیاز روز انسان و جهان است مانع ایجاد نموده و با آن سرجنگ دارند.

نمونه واضحی که طبع بشر بدان گرایش دارد “میراث فرهنگی” است، و نمونه دیگراستمرار “ملیت” است که به حفظ نژاد و منطقه وابسته است، و نمونه دیگر گرایش به “آزادی” است، و نمونه دیگر “اجتماعی” بودن و ورود به میدان جامعه، و نمونه‌های دیگر…

متاسفانه هر کدام از نمونه‌ها، موردبی مهری دگم اندیشان است تابه زعمشان به دین بی اعتنایی نشود!

 

هادی سروش
حجت الاسلام هادی سروش

🔹️۳) عدم پذیرش وسائل ضروری

زندگی همواره توام با انواع نو آوری ها بر اساس جدیدترین تکنولوژی‌هاست.

جامدمغزان؛ عزمشان جزم است که نکند وسایل جدید در زندگی بشر ورود کند و استفاده از آنها مرسوم شود.

بیچارگی در دُگم اندیشی به آنجا رسید که آرزوی ظهور حضرت (عج) را داشتند تا حمام دارای دوش را تبدیل به حمام خزینه‌ای نماید!

نتیجه این مخالفت‌ها آن شد که؛ روحانی موجّهی در تهران از آوردن صنعت حمل ونقل ریلی (قطار) مخالفت می‌کند!

جالب است؛ استادمطهری نقل می‌کند در منزل آیت الله بروجردی برای اولین بار تلفن که قرار دادند عده‌ای آمدند خدمت ایشان و درخواست کردند تلفن را کنار بگذارید!

این سر گذشت دیروز ما بوده و خدا نکند که فردائی از ما به عنوان مخالفان استفاده از دانش و ابزار امروزی مانند ابزار رسانه‌ای و فضای مجازی یاد کنند!

مهم این است که این جموداندیشی را به دین نسبت داده می‌شود بگونه ای که؛ اگر متن مغز جامد این گروه شکافته شود این باور و تعصب را می‌توان دید که معتقدند؛ اصل دین اسلام آمده تا اوضاع جهان را از هر جهت ثابت نگه داشته و با همه‌ی نوآوری‌ها با جدیت مخالفت و بلکه ممانعت داشته باشد!

راه حل این “چالش پنداری” که به جامعه تحمیل می‌شود، “فقه”معین نموده که هروسیله ای که درعین استفاده منفی، دارای کارایی مفید باشد، خریدوفروش و استفاده از آن بی اشکال است.

 

🔹️۴) برقراری و ترویج نظام حاکم و محکوم

این هم مشخصه دیگری از مشخصات تحجرگرائی است “نظام ارباب و رعیتی” بسیار مورد اقبال و استقبال این حضرات است!

علتش هم روشن است؛ وقتی کسی به باور و اعتقادی خاص رسیده که مورد همراهی همگانی نیست و بلکه مخالف و معارض دارد، سعی می‌کند با داشتن قدرت دینی- سیاسی- اجتماعی، همه بایدها و نبایدها انسان‌ها را در دست گرفته تابتواند باورهای خود را اجرایی کند!

بهترین زمینه برای این ایده؛ نظام شوم ارباب و رعیتی است که البته با سوء استفاده نام‌های ارزشی مانند: دموکراسی، اشتراکیه، ولایت، خلافت، امارت و… به انجام می‌رسد! درحالیکه در مثل “ولایت” ذره‌ای از نظام ارباب و رعیتی وجود ندارد.

قرآن از این نظام شوم سیاسی اجتماعی به نظام استکبار و استضعاف تعبیر فرموده و آیات ۳۱ به بعد سوره سبا در این موضوع خواندنی است؛ 《یقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَکنَّا مُؤْمِنِینَ ….》.

مفهموم این آیات چنین است؛

کسانی که زیردست بودندیعنی رعیت، به حاکمان واربابان میگویند اگر شما نبودید قطعاً ما مؤمن بودیم. آنان به زیردست پاسخ می‌دهند مگر ما بودیم که شما را بازداشتیم؟! نه بلکه خودتان بودید. زیردست می‌گویند نه نیرنگ شما بود که ما را وادارمان کرد..

راه تشخیص این آسیب چندان مشکل نیست؛ فقط باید دید مثلاً؛

دولت در خدمت ملت است و یا ملت یکپارچه فرمانبر آنان شده؟

روحانیت در خدمت دین است یا دین در خدمت آنان؟

مردم قادرند یا مقدور؟

جامعه صاحب اذن است یاهمیشه مورد اذن؟

شهروندان همواره مورد “پند”هستند و بعدش “بند” و یا خوددارای شان “پند” دهندگی خصوصا نسبت به رجال سیاسی و حاکمیت؟

و..

در پاسخ یک جمله کافی است؛

اصلِ اصیل اسلامی که در فقه شیعه متبلور شده این است که هیچ فرد و یا گروهی بر هیچ فرد و یا گروه دیگر حق اِعمال ولایت و حکومت ندارد مگر در موارد خاص و مبرهن.

 

🔹️۵) ترویج تقلید کورکورانه

ساختار نظام دگم اندیشی بر تقلید کورکورانه استوار است، در نتیجه رابطه “اطلاع رسانی واجازه پرسش” با این نظامات، در بخش تئوری و رفتاری، رابطه “جن و بسم الله” است.

بشر؛ در طبع و نهان خود مشتاق “دانستن” و “استقلال فکری” است و راه آن را در “سؤال کردن” می‌داند، درحالیکه “جمود”، اجازه هیچ کدام را نمی‌دهد!

و البته گرفتاران “تقلید کور” با این نشانه که بسیار متصلب و سمج‌اند، در قیامت همه چیز را به گردن بزرگان جامعه انداخته و از خدا می‌خواهند آنان را چندین برابر عذاب کند. می‌گویند؛

《ما از بزرگان‌مان تقلید و پیروی کردیم – ربناإناأطعناسادتناوکبراءنا فأضلونا》(احزاب/۶۷)

مطالب مرتبط به این شاخصه پنجم را در شاخصه‌های دیگری که تقدیم شده می‌توانید بیابید.

 

🔹️۶) استفاده از جهالت و عوام زدگی‌ها

جمود آنجا “یکه تاز” می‌شود که عامل بیرونی بنام “جهالت” دست در دست او قرار دهد.

همیشه مردمان جاهل؛ آتش بیار برای معرکه گیران جماعت متحجر هستند.

جهالت؛ بی سوادی نیست بلکه فقدان تشخیص است.

جاهل‌هایی که نه قدرت تشخیص در امور دنیا دارند و نه در امور دینی، به راحتی ابزار دست جامدان خشک مغز قرار می‌گیرند و خیلی خوب آنان را در اهداف متحجرانه‌شان به پیروزی می‌رسانند.

امروز نه تنها در به قدرت رسیدن حاکمان ظالم؛ جاهلان میدان دارند، بلکه بخش مهمی از برخوردها با هر نو آوری در حوزه فرهنگ و هنر اعم از کتاب و نشریه و فیلم و رسانه و.. بوسیله همین جاهلان صورت می‌گیرد!

بدیهی است جمودگرایان خود مستقیم وارد نمی‌شوند بلکه جاهلان و عوام جامعه را به مصاف با حقیفت اعزام می‌کنند تا “تقابل حقوق شهروندی و حق حاکمیت” و نیز تقابل “روابط حسنه با دنیا و غیرت دینی و ملی” و تقابل “علم و دین” و بلکه “تقابل هنر و دین” رابه رخ عالَم بکشند.

 

🔹️۷) تمسک افراطی به ظواهر دینی

توجه به “ظاهر کلام” یک روش عُقلائی است اما تا جائیکه انسان را از توجه به “ظاهر مرام” منحرف نسازد.

ادیبان و اندیشمندان علم اصول فقه دراین رابطه بحثهای کلاسیک و منظمی دارند.

فقط نکته مهم این است؛ نمی‌شود به داعیه اخذ “ظواهر دینی” از “مرام دینی” دست شُست.

بسیاری از “ظواهر دینی” با توجه به شرائط و وضع موجود جامعه گذشته دینی، از مصادر وحیانی، صادر گشته که باید مورد بررسی قرار گیرد.

جالب اینجاست؛ این بروز بظاهر دوگانگی بین “ظواهر دینی” و “مرام دینی” در زمان خود ائمه (ع) هم نمایان می‌شده.

نمونه بارز آن اعتراض برخی متحجران و جاهلان به حضرت امیر (ع) است که با توجه به خضاب نمودن پیامبر (ص) شما چنین نمی‌کنید؟

یا اعتراض به امام باقر (ع) چرا در چنین خانه‌ای زندگی می‌کنید که با سیره پیامبر (ص) دوگانگی دارد!

و یا اعتراض به امام صادق (ع) چرا لباس شما با سبک لباس رسول الله متفاوت است!

و …

امروز اگر برخی نسبت به احکام جزائی و کیفری مدون شده در ظواهر کتاب و سنت پرسش دارند و پاره‌ای از آنها را با روح دین و مرام دینی سازگار نمی‌بینند، راه پاسخ و اقناع در به رخ کشیدن ظواهر ادله دینی نیست بلکه راه دیگری را می‌طلبد.

امیدواریم در قسمت دوم این نوشته، راه گریز و درمان تحجرگرایی را به بحث گذاریم. انشاءالله

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا