خرید تور تابستان

القاعده خوب، القاعده بد

محمد شفیعیان در یادداشتی برای بخش تحلیلی انصاف نیوز نوشت: پرزیدنت اولاند فراخوان داد تا مردم به خیابان بیایند و ایشان شاید موفق شود از این واقعه برای درد عدم مقبولیت خود که زیر 9 درصد است بتواند از این آب یک ماهی درشت صید کند و این درد خود را درمان کند.
البته فورا سارکوزی و سایر سیاسیون فرانسوی به میدان آمدند از جمله بانو ژان ماری لوپن رهبر جبهه ی ملی فاشیست فرانسه. خیلی ها به صحنه آمدند، از لاوروف روس تا پرزیدنت اوباما و کامرون تا مرکل و عبدالله و آل خلیفه و آل ثانی و…. حضرت پاپ (ریم پاپا) هم پیرمرد عصا زنان آمد تا از قافله عقب نیفتد.
ربع پهلوی خودمان هم گریه کنان در پاریس حضور یافت، آخر پدر بزرگ و پدرش در شیفتگی به دموکراسی و مخصوصا آزادی بیان و آزادی مطبوعات ید طولایی داشتند.
اول هفته پس از کسب اقرار تلفنی عضویت در القاعده از گروگانگیرها، تک تیر اندازان واحد ویژه ی پلیس، مغز پوک این جنایتکاران تروریست را پریشان کردند و به این پرده از نمایش پایان دادند، البته این جانیان تروریست بودند ولی همین ها وقتی در سوریه و عراق سر می بریدند و شکم می دریدند و جگر کشته گان را خام خام گاز می زدند، آزادیخواهانی تحسین برانگز بودند  که از دست بندر بن سلطان ساعت طلا و بسته های دلار دستخوش می گرفتند.
داستان را از کمی دورتر پی می گیریم، …
پس از فروپاشی اردوگاه شرق و انحلال پیمان ورشو و تجزیه ی شوروی، سوال این بود که اکنون چالش و درگیری با چه قدرتی است؟ ناتو هم که منحل نشده. فرانسیس فوکویاما داد سخن از پایان تاریخ و پیروزی لیبرال دموکراسی داد، تا اینکه پرفسور سامویل هانتینگتون، استاد کرسی حکومت و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک دانشگاه هاروارد که نزدیک 60 سال  (بله دقیقا 57 سال) استاد ممتاز علوم سیاسی آن دانشگاه معتبر بود در شماره ی بهار 1993 فصلنامه ی فارین افرز، نظریه ی «برخورد تمدن ها» را منتشر کرد و خلاصه ی کلامش این بود «جنگ تمدن ها در راه است».
هانتینگتون هفت تمدن را صورتبندی کرده که تمدن غرب (آمریکای شمالی و اروپای غربی) یعنی اعضای پیمان ناتو در تعارض با تمدن های هفتگانه بوده و جنگ های آینده را رقم خواهند زد و اولین آنها تمدن اسلامی است که ماده اش مستعد برای چالش با تمدن غرب است و برخورد در گسل های جغرافیایی با تمدن غرب است و پیش درامد این برخورد، رفتار پرخاشگر به غرب جمهوری اسلامی ایران است، همچنین جنگ های یوگسلاوی و لبنان و مسلمانان و اسرائیل با نظریه ی برخورد تمدنها قابل توضیح است. دومین چالشگر این عرصه در فرضیه ی پرفسور هانتینگتون، تمدن کنفوسیوسی است (زرد پوستان آسیایی) یعنی چین.
بخشی از مجاهدان مسلمان بازی خورده با طراحی اسراییل و انگلستان و تامین مالی عربستان و امارات و مساعدت لجستیکی ترکیه و پاکستان و مصر و اردن و زعامت عالیه ی ایالات متحده که مورد حمایت کامل غرب و ماشین عظیم رسانه ای آن است، امثال بن لادن ها را هم تامین مالی و تسلیحاتی و تبلیغاتی و اطلاعاتی می کنند، البته تا روزی که در جهت منافع غرب حرکت می کنند و زمانی که تاریخ مصرفشان پایان یافت جنازه ی آن بخت برگشتگان به دریا افکنده می شود.
چند سال اخیر افواج این نگونبختان راهی سرزمین های عربی همچون شامات و عراق است، از همه جا سربازگیری می کنند؛ داعش از 83 ملیت نیرو جذب کرده، از جمله جوانان سرخورده ی مهاجر مسلمان اروپایی با پول شیوخ عرب برای گسترش دموکراسی با عناوین القاعده و طالبان و جیش العدل و النصره و داعش و ارتش آزاد و بوکو حرام به اسلحه ی بسیار مدرن و آموزش های آن در پایگاههای امن منطقه و دریافت حقوق های دلاری و امکانات بهداشتی و درمانی دسترسی دارند.
اینان مردم این سرزمین های اشغال شده را هزار هزار می کشند و با شنیع ترین شکل ممکن سر می برند و شکم پاره می کنند و البته همه ی این جنایات سازمان یافته در جهت اهداف غرب است ولی گاهی عناصری به گونه ی فردی و شخصی به این درک و فهم می رسند که دستانی نامریی به این ورطه سوقشان داده. این بیچارگان در عکس العملی فردی و حداکثر دو یا سه نفری به قصد انتقام راهی کشورشان می شوند و شخصا به جنگ با سیستم می پردازند، ولی از همین حرکت ابلهانه و تروریستی این جانیان بر علیه اسلام و مسلمانان و تمدن اسلامی چماقی می سازند و مقاصد پلیدشان را پی می گیرند.
روزی نیست که ماشین عظیم رسانه ای غرب بی کار باشد؛ دو شب پیش، کسری ناجی خبرنگار بی بی سی در پاریس، مویه کنان در میدان جمهوری شال به گردن بسته، سخن سردبیر مجله ی هتاک شارلی ابدو را تکرار می کرد. آن مرحوم می گوید من ایستاده می میرم نه مثل یک موش! کاش خدا بیامرز به این سوال پاسخ می داد که چرا برای ارتکاب یک عمل جنایت کارانه در عراق ساعت طلا جایزه  می دهند ولی در فرانسه جایزه نمی دهند که هیچ، تازه گلوله هم می دهند؟!
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا