گزارشی از نشست «امید و همبستگی اجتماعی» با حضور جلایی پور و خانیکی
نشست «امید و همبستگی اجتماعی» با حضور هادی خانیکی، محمدمهدی مجاهدی، رضا امیدی و حمیدرضا جلایی پور برگزار شد.
به گزارش ایرناپلاس اوضاع نابسامان اجتماعی و اقتصادی در جامعه امروز کشور، میتواند منجر به آسیبهای جدی به روح و روان جامعه شود. افسردگی، ناامیدی، اضطراب، خشم و خشونت، هراس اخلاقی و افزایش بزهکاری از جمله این آسیبها هستند که در بزنگاههای بحرانی بروز و ظهور بیشتری مییابد. در چنین شرایطی، امید اجتماعی و شناخت پارادایمهای آن، نقشی بسزا و غیرقابل انکار دارند و در تخفیف یا تشدید این دست آسیبهای روانی و اجتماعی میتوانند نقش بازی کنند. امید اجتماعی میتواند موجبات شکیبایی، امیدواری و تابآوری اجتماعی را فراهم آورد و ناامیدی میتواند هراس و اضطراب مضاعفی تولید و تحرکات هیجانی اقتصادی و اجتماعی را افزایش دهد.
روز گذشته در مراسم رونمایی از کتاب «امید اجتماعی؛ چیستی، وضعیت و سببشناسی» اثر هادی خانیکی، مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی نشستی نیز با عنوان امید و همبستگی اجتماعی برگزار شد.
**ناامیدی عاملی برای زوال اجتماعی
اولین سخنران این نشست، هادی خانیکی بود. خانیکی معتقد است که مسئله امید، مسئله امروز، دیروز و فردای جامعه ماست. مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی گفت: وقتی که جامعهای برای خودش و دیگران قصه ناامیدی را بسراید، دچار فروپاشی میشود؛ اول فروپاشی ذهنی و بعد فروپاشی عینی. در واقع، ناامیدی عاملی برای زوال اجتماع و انهدام یک ملت است. جامعهای که دچار ناامیدی شود، نمیتواند روی پای خودش بایستد. مشکلات غیرقابل کتمان جامعه را میتوان با امید و ایجاد ظرفیتهای بزرگی حل کرد.
**به هر بهانهای امید را زنده نگه داشت
خانیکی با بیان اینکه باید به هر بهانهای امید را زنده نگه داشت، افزود: امید و امید اجتماعی به موضوعی مهم در ایران و جهان تبدیل شده است. باید در جامعه به گسترش امید ادامه داد و به همین دلیل، موسسه رحمان به دنبال برگزاری دومین همایش امید است. این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به وضعیت کنونی کشور و وجود محدودیتهایی در جامعه، اظهار کرد: در زمانی که شرایط کشور خطیر است، گفتوگو میتواند بهترین راهحل برای عبور بحران فروبستگی و ناامیدی به سمت گشودگی و امید باشد.
وی ایجاد امید در جامعه را از مهمترین اقدامات مسئولان کشور برای عبور از بحرانهای کنونی دانست و گفت: البته این موضوع به این معنی نیست که همه مسائل را میتوان با امید حل کرد، بلکه میتوان در میان پارادوکسهای مختلفی که در جامعه امروز ما وجود دارد، انتخابی مهم باشد.
**امید اجتماعی متغیر مهمی برای توسعه یک کشور است
در ادامه حمیدرضا جلاییپور، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: امید اجتماعی یک احساس جمعی مثبت است که در جامعه ساخته میشود؛ یعنی یک ساختار متصلب نیست که باشد یا نباشد. امید اجتماعی متغیر مهمی برای توسعه یک کشور است که با آن میتوان اندکی از نابسامانیهای کشور را مهار کرد. بر اساس پیمایشهای اجتماعی که در دسترس ماست و همه میدانیم، امید مردم نسبت به نهادهای عمومی پایین آمده است. از این جهت یک نوع ناامیدی در کشور وجود دارد و پویشهای جمعی از اصلاحجویی تا تحولطلبی امیدوار کننده نیست. بنابراین رفع ناامیدی اجتماعی یک مسئله جدی است که باید به آن توجه کرد. علایم دیگری وجود دارند که بحث ناامیدی اجتماعی را جدی میکند، اینکه همه جوامع حتی جوامع اروپایی یک روند مهاجرتی دارند، اما در ایران آنهایی که مهاجرت میکنند چنین احساس میکنند که چشمانداز روشنی از آینده کشور نمیتوان ارائه داد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: بهرغم اینکه در شرایط ناامیدکنندهای هستیم، اما اتفاقاتی در جامعه رخ میدهد که میتواند امیدواری را در جامعه تقویت کند. آخرین مورد هم همین سیل فروردین بود. این اتفاق به همراه زلزله، بزرگترین بلای جمعی بود که در 100 سال اخیر در ایران اتفاق افتاد. به نظر میرسید این ضربهای که کشور خورد ناامیدی را افزایش دهد، اما تمام شواهد و قراین امیدواری را نشان داد و همبستگی مردم در این سیل ستودنی بود.
**امید علیه امید
محمدمهدی مجاهدی، مدرس و پژوهشگر علوم سیاسی دیگر سخنران این نشست بود و از امید علیه امید سخن به میان جمع آورد. مجاهدی توضیح داد: امید را دستکم به دو معنا میشود استفاده کرد؛ یک دسته از استفادههای امید علیه امید زمانی است که ما امید را در معنای آرزو داشتن به تحولی بر خلاف همه و قوانین و محاسبات موجود و شواهد مختلف تعبیر میکنیم. برای مثال، وقتی که با بیماری سروکار داریم همه شواهد بر این دلالت میکند که درمانی برای او وجود ندارد، ما اینجا به القا و تلقین امیدواری به اطرافیان این بیمار میپردازیم. این امیدی واهی و از جا در رفته است و ریشه در تفکر و تجربههای اسطورهباور دارد، امیدی که نه کمکی به بیمار میکند و نه به بازماندگان او. در این وضعیت امید علیه امید عمل میکند.
**امید به مشروعیت داشتن بهجای امید به کارآمدی یکی از زمینههای امید محال است
وی اظهار کرد: اما امید بیمحل لایههای پیچیدهتری دارد؛ نوعی تقدیراندیشی خوشبیانه است و حالتی بختانگارانه دارد. یکی از زمینههای این امید محال در زمینه سیاست، امید به مشروعیت داشتن بهجای امید به کارآمدی است. این مغالطه فوقالعاده وحشتناکی است که از یک زمانی به بعد در فرهنگ سیاسی ما رواج پیدا کرد که گرفتاریهای حوزه کارآمدی را به درخششهای نظری و مفهومی در حوزه نظری به توجیههای مشروعیتتراشانه حواله میدهیم و گمان میکنیم که اگر یک وضع یا وضعیت سیاسی واجد مشروعیت درخشانی در عرصه مفهومی است، این درخشش مشروعیتی میتواند عذرخواه آن تیرگی ناکارآمدی باشد.
این پژوهشگر یکی دیگر از زمینههای امید واهی را انسدادباوری دانست و اضافه کرد: چه در میان اصلاحطلبان و چه در میان اصولگرایان این انسدادباوری وجود دارد. بسیاری از افراد این دو جناح این را پذیرفتهاند که ظرفیتهای حل مسئله این نظام سیاسی پایان یافته است. البته معتقد هستند که باید راهحلهایی پیدا کرد. اصولگرایان انسدادباور ممکن است به دامان نظامیگری بیفتند و اصلاحطلبان انسدادباور ممکن است بدون سنجش مشارکت امکانات مردمی به دام تحریم مکانسیمهای دمکراتیک انتخاباتی و خیابان بغلتند.
**افزایش امید اجتماعی از طریق کنشهای مسئولانه
اما قسمی دیگر از امید وجود دارد که تکلیفش مشخص است و نتایج روشنتری دارد. بنابراین امید اصیل، امید بهبودباورانه است. این امیدی است که از قِبل مشارکتورزی و کنشگری مسئولانه همه آحاد جامعه توانایی حل مسئله در آن جامعه شکل میگیرد. جامعهای که ظرفیت حل مسئله پایین داشته باشد، نمیتوان به آن امید داشت. بنابراین امید خلق کردنی است نه کشف کردنی؛ یعنی امید اجتماعی را باید از طریق کنشهای مسئولانه افزایش داد. خلق راهحل مسائل از طریق کنشگری فعال در جامعه بهوجود میآید. امید از درون کنشگری ما زاده میشود.
**ارتباط همبستگی اجتماعی با امید اجتماعی
رضا امیدی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران آخرین سخنران این نشست بود که از همبستگی اجتماعی و در ساحت سیاستگذاری سخن گفت. اینکه این همبستگی اجتماعی در سیاستگذاری چگونه میتواند امید و ناامیدی را خلق کند. امیدی گفت: همبستگی اجتماعی دو عنصر بنیادین دارد؛ اول تقویت حداکثر انواع پیوندهای اجتماعی و دوم کاهش حداکثری انواع نابرابریهای اجتماعی، طبقاتی، جنسیتی، قومیتی و مذهبی و هر مسئلهای که در این زمینه میگنجد. در کل، همبستگی اجتماعی دارای سطوح مختلفی است. یک سطح از آن همبستگیهای افقی هستند که معرفش در حوزههای رفاه و سیاستگذاری اجتماعی همین نظامهای بازنشستگی و صندوقهای بازنشستگی هستند. اساساً نظام تأمین اجتماعی و بیمه اجتماعی بنا دارد سطحی از همبستگی اجتماعی در هر دو مؤلفه یعنی هم تقویت پیوندهای اجتماعی درون نسلی و بین نسلی و بین طبقاتی و هم کاهش سطح نابرابریهای اجتماعی از طریق پوشش دادن ریسکهای اجتماعی و شغلی به همراه داشته باشد.
**کالاییزدایی در حوزههای اجتماعی
این عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تصریح کرد: در تحقیقی که دو پژوهشگر درباره سیاستهای شادی انجام دادهاند، سه ویژگی مشترک در میان کشورهای برتر دیده میشود. اول اینکه سطح بالایی از کالاییزدایی در حوزههای اجتماعی دارند؛ یعنی اینکه شما وقتی در نظام آموزشی، مسکن، بهداشت و غیره از خود مسئولیتزدایی میکنید، عملاً شما امیدزدایی میکنید. در مواردی از دانشجویانم میشنوم که وقتی همه چیز اینقدر گران و دور از دسترس شده است، با این سطح حقوقها چرا باید کار کنیم؟
وی ادامه داد: مسئله دوم این است که شما میبینید در این کشورها سطح بالایی از حقوق اجتماعی، تشکلیابی گروههای مختلف صنفی و قراردادهای اجتماعی رعایت شده است. نکته آخر هم این است در فضای سیاسی نه الزاماً در نظام سیاسی، جریانهای چپ هنوز صدا دارند.
**تسخیر سیاستگذاریهای اجتماعی، مهلک امید اجتماعی
امیدی گفت: نکتهای را میخواهم مطرح کنم که به تضعیف امید اجتماعی و همبستگی اجتماعی منجر شده است و آن تسخیر سیاستگذاریهای اجتماعی است. این مسئله در سیاستگذاری اجتماعی ما در طی پنج سال اخیر خیلی احساس شده است. بهطوری که جامعه احساس میکند عرصه سیاستگذاری مدام دارد از منافع جمعی و عمومی فاصله میگیرد و به سمت تأمین منافع گروههای خاص محدود میشود و تأمین منافع منحصر به این افراد است. خود این وضعیت محصول شکافهای درآمدی و تمرکز قدرت و ثروت است. نتیجه همه این موارد، کاهش مشروعیت همه جریانهای سیاسی و در کل نظام است.
انتهای پیام