نبرد ارادههای ایران و آمریکا راه حقوقی دارد؟ پاسخ دو حقوقدان بین الملل
/ گفتوگوی انصاف نیوز با فریدون مجلسی و یوسف مولایی /
عطیه هوشمند، خبرنگار انصاف نیوز: یک سال پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال فشارهای تحریمی و تهدیدهای جدید، حالا ایران هم از امروز – چهارشنبه – وارد «عمل» شده تا از ظرفیتهای برجام برای کاهش تعهدات استفاده کند. اما از نظر حقوق بین الملل چه راهکارهایی مقابل ایران برای مقاومت دربرابر تحریمهای نفتی و غیرنفتی آمریکا و از طرفی تهدیدهای مکرر مقامات این کشور به برخورد با ایران وجود دارد؟ فریدون مجلسی و یوسف مولایی، دو حقوقدان بین الملل دراین باره به سؤالات انصاف نیوز پاسخ دادند.
مولایی به «منطق قدرت» در عرصهی بین الملل اشاره میکند و میگوید که ایرانیها فقط میتوانند این مساله را در محافل بین الملل مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح کنند. او به «ضعف حقوق بین الملل» اشاره میکند و میگوید: ایران و آمریکا تمایلی ندارند هردو با توافق برای این مساله به دیوان بین المللی دادگستری مراجعه کنند.
مجلسی هم راه حل را حقوقی نمیداند و با بیان اینکه «فقط و فقط بحث اسراییل مطرح است»، معتقد است: خود برجام هم برای بقای اسراییل شکل گرفت.
او میگوید: مساله این نیست که اسراییل متجاوز نیست و حقوق دیگران را سلب نکرده است. مساله این است که قاضی این مساله ما نیستیم. قاضی این امر متاسفانه آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه، مصر و عربستان سعودی و همه کسانی است که مستقیماً با خود اسراییل رابطه دارند.
فریدون مجلسی: راه حل این موضوع سیاسی است و نه حقوقی
انصاف نیوز: درقبال تحریمهای نفتی و غیر نفتی آمریکا علیه ایران و تهدیدهای آینده مبنی بر تحریمهای بیشتر، چه راهکار حقوقی پیش پای ایران است؟
فریدون مجلسی: خود ما مسایلی داریم و ضعف ارتباطات ما با کشورهای جهان یکی از این مسایل است. سالها در روابط بین المللی ما به روشی اقدام کردیم که کشورها با ما همکاری نمیکنند، مساله فقط آمریکا نیست. آمریکا میتواند با ایران معامله کند یا خیر. حتی قبل از اینکه آمریکا ایران را تحریم کند، ایران آمریکا را تحریم کرد و اعلام کرد معامله و واردات از آمریکا ممنوع است و حتی اتومبیلهای وارداتی به ایران را پس فرستادند. کشورها میتوانند با هم ارتباط داشته باشند یا نداشته باشند. در برجام آمریکا درهای اقتصادش را به روی ایران گشود. قرارداد فروش صد هواپیما، آمدن شرکتهای مختلف به ایران و غیر از آن. وقتی ایران تجارت با آمریکا را ممنوع کرد، آنها این را لغو کردند. حال که آمریکا چنین کرده است، مساله اصلی این است که کشورهای دیگر تقاضای آمریکا را در همکاری در تحریم ایران میپذیرند. یعنی ما به آمریکا گفتهایم بزرگترین دشمنت هستیم. 40 سال پافشاری کردیم تا موفق شدیم تأییدیهی دشمنی آمریکا را هم بگیریم.
اما تحریمهای نفتی و غیرنقتی دولت ترامپ علیه ایران نسبت به دورههای قبلی به وِیژه دولت اوباما بیسابقه بوده است و حتی تهدید هم کردهاند که با وجود همه این تحریمها، تحریمهای جدیدی را نیز اعمال کنند. مگر ایران اقدام جدیدی علیه آمریکا انجام داده که تحریمها به این اندازه علیه ایران شدت بخشیده شده؟
از نظر آنها نیز مساله چیز دیگری است و از لحاظ ایران مسالهی دیگری مطرح است.
مساله آمریکا چیست؟
آمریکا میگوید چرا ایران میخواهد اسراییل را از صحنه روزگار محو کند؛ ما میگوییم: «به تو چه؟» آمریکا هم میگوید: «خیلی خوب، من ضامن بقای اسراییل هستم و به ضمانت خودم به درخواست آنها عمل میکنم.» پس همه چیز به درخواست نتانیاهو است.
پس شما فکر میکنید همه درگیریهایی که بر سر لغو یا عمل و یا خروج از برجام وجود دارد بحث اصلی و مرکزی اختلافات ایران و آمریکا نیست و کشمکش اصلی و چندساله بین ایران و آمریکا همگی بر سر مسالهی اسراییل است؟
مسالهی برجام هم بر سر اسراییل است. وقتی که دولت احمدی نژاد شروع به فعالیت و شعارهای آنچنانی هستهای کرد، اعلام کرد ما هولوکاست را قبول نداریم و از هیتلر طرفداری کرد و همینطور گفت هدف ما این است که اسراییل را از صحنه روزگار محو کنیم و خودمان بر دنیا حکومت کنیم. این حرفها بود که آنها را نگران کرد. برجام درست شد برای اینکه ایران نتواند بمب اتم بسازد و اسراییل را از بین ببرد. خود برجام هم برای بقای اسراییل شکل گرفت.
سیاست دولت روحانی نسبت به دولت احمدی نژاد اما تفاوت میکرد و برخی در غرب اعلام کردند که میانهروها در ایران پیروز شدهاند و سیاستهای ایران چرخش قابل ملاحظهای نسبت به آمریکا داشت. اما چرا تحریمها علیه ایران به این اندازه شدت گرفت؟
آقای روحانی اعلام کرد که ما نه تنها کلید برجام را داریم بلکه کلید رفع تحریمهای دوجانبهی آمریکا را هم داریم و از ملت رأی گرفت که سراغ آن شعارها برود. 24 میلیون نفر رأی به مذاکره و حذف شعارهایی مانند نابودی اسراییل و آمریکا دادند که ربطی به ما ندارد. تا اینکه آقای «ترامپی نژاد» روی کار آمد. البته او نمیگوید با ایران دشمن است. آمریکا نه مرز مشترکی با ما دارد نه ادعای ارضی و نه هیچ چیز دیگر. من میخواهم به این نتیجه برسم که هیچ نوع راه حل حقوقی به نظر من، به عنوان حقوقدان بین الملل نمیرسد. ما نمیتوانیم راه حل حقوقی بدهیم و هرکاری دلمان میخواهد بکنیم و ضمناً طرفهای ما طبق نظر و خواسته و سلیقهی ما رفتار کنند.
ما برجام را امضا کردیم و متعهد شدهایم که بمب اتمی نسازیم. اما زیربنای این به خودداری و جلوگیری از انهدام اسراییل برمیگردد. از همان لحظه که برجام امضا شد برخی در داخل گفتند غیرت ما اجازه نمیدهد و روی موشک آدرس نوشتند که بگویند هدف ما از ساختن این موشک نابودی اسراییل است. روی خود موشکها به سه زبان فارسی، عبری و انگلیسی نوشتند. همزمان با هربار مذاکرهای که نمایندگان روحانی میرفتند انجام دهند و راهی را باز کنند، این اقدامات انجام گرفت.
اما از طرفی هم آژانس انرژی اتمی اعلام کرد که ایران به برجام پایبند بوده است.
چنین چیزی نیست. آژانس انرژی اتمی گفت ایران به تعهداتی که در آن قرارداد داشته پایبند بوده است. یعنی از نظر فنی سراغ بمب اتمی نرفته است.
پس این باید خیالشان را راحت کند اما تحریمها با روی کار آمدن ترامپ بسیار بیشتر شد.
خیالشان راحت نمیشود. مقامات ایرانی اعلام کردند که با بمب اتمی دیگر نمیخواهیم اسراییل را نابود کنیم اما کسانی میگویند به روشهای دیگری میخواهیم اسراییل نابود شود!
مساله این نیست که اسراییل متجاوز نیست و حقوق دیگران را سلب نکرده است. مساله این است که قاضی این مساله ما نیستیم. قاضی این امر متاسفانه آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه، مصر و عربستان سعودی و همه کسانی است که مستقیماً با خود اسراییل رابطه دارند.
از نظر آنها مسالهی تحریم ایران فقط به شعارش علیه موجودیت اسراییل مربوط است و اگر بخواهد این شعار را کنار بگذارد تازه میشود به دلایل مختلف مانند نقض آشکار چندین قطعنامه شورای امنیت علیه اسراییل اقدام بین المللی کرد و کشورها را جمع کرد. مساله این است که ایران به تنهایی از عهدهی این شعارها برنمی آید. بلکه باعث شده است که اسراییل روز به روز به محاصره ایران بیافزاید و کشورهای عربی که باید بار اصلی طرف شدن اسراییل که به آنها تجاوز کرده است را به دوش بکشند، با خوشحالی خودشان را کنار کشیدند و درحال اقدام علیه ایران هستند.
آیا تهدیدهای مقامات آمریکا علیه ایران برای برخورد، از نظر حقوقی قابل پیگیری است؟
خیر، ما نمیتوانیم. مگر ما دست از تهدیدهای خودمان برداشتهایم؟
آنها هم علناً حرف از تمایل برای تغییر نظام سیاسی ایران میزنند.
این موضوع جدا از بحث گفته شده نیست. متاسفانه برخی طوری دربرابر این مساله موضع گیری کردهاند که راه برگشتی هم ندارند. چرا برخوردی شکل نگیرد؟! بالاخره آرزوی برخی غیرتمداران، برخورد بود و من بسیار متاسفم اگر خدایی نکرده چنین اتفاقی بیافتد. برای اینکه ما بر روی این کشتی نشستهایم.
شما فکر نمیکنید بحث تقابل ایران و آمریکا در طول این سالها زیربنا یا برخی فاکتورهای اقتصادی داشته باشد؟ آیا این بحث را صرفاً به موضوع تأمین امنیت اسراییل توسط آمریکا تقلیل ندادهاید؟ آمریکا با بقیهی کشورهای خاورمیانه هم مرز مشترک ندارد اما میبینیم که بلندیهای جولان توسط اسراییل تصاحب میشود یا سیاست آمریکا در افغانستان، عراق و جنگ سوریه هم به ضرر مردم این کشورهاست.
فقط و فقط بحث اسراییل مطرح است. با اینکه دولت ترکیه اسلامی است و خیلی وقتها از حقوق مردم فلسطین حمایت میکند اما به موجودیت اسراییل کاری ندارد و میبینید که به ترقی خودش ادامه میدهد، دشمنی ندارد، تجارت آزاد دارد و مستقل است. اما سوریه و صدام حسین و اینها دوستان صمیمی نهضت مبارزه با موجودیت اسراییل بودند. این را فراموش نکنید. آنها هم قربانی همین نکته شدند. برای مثال مسالهی بین آمریکا و ایران جنبهی حقوقی ندارد بلکه مسالهی کشمکش نظامی و سیاسی است. منطق سیاسی برروی زور میچرخد. ما سفارت آمریکا را گرفتیم و فکر کردیم زورمان میچربد و پوزهاش را به خاک میمالیم. مگر آن اقدام از نظر حقوقی قابل دفاع بوده است؟
چارهای نیست. لزومی ندارد که ما حرف بزنیم. ما باید این مساله را در اختیار سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی و اتحادیه عرب قرار دهیم. هرچه عربها خواستند درمورد فلسطین انجام دهند و همینطور سازمان کنفرانسهای اسلامی درباره آن تصمیم بگیرد، ما باید به آن عمل کنیم. نمیتوانیم خود را از بقیه کشورهای اسلامی کنار بکشیم ولو اینکه اغلب این کشورها به ویژه کشورهای عرب دشمن ما هستند. اما اینکه آنها دشمن ما هستند دلیل نمیشود ما هم نسبت به آنها دشمنی کنیم.
اما علت اقتصادی هم بوده است؛ برای مثال فروش اسلحه توسط آمریکا از طریق ایران هراسی و تمرکز بر شعار نابودی اسراییل بوده. کمااینکه کمال استفاده را هم از آن کردند. به تسلیح کشورهای عربی و تخلیهی دارایی آنها هم پرداختند و چندین پیروزی از طریق این شعار داخلی ما به دست آوردند.
پس شما میگویید اگر زمانی به نحوی مشکل اسراییل حل شود، آن موقع رابطهی ایران و آمریکا به این شیوه نخواهد بود که از طریق منزوی ساختن ایران و ایران هراسی دست به فروش بسیار زیاد سلاح به کشورهای عربی و گسترش ساختن پایگاههای نظامی بزند؟
اول انقلاب چریکهای فدایی خلق و مجاهدین نفوذ زیادی داشتند و در گرفتن سفارت آمریکا که در دو نوبت صورت گرفت و حتی راجع به جاسوسانی که بعضاً دستگیر شدند یا فرار کردند نقش پررنگی داشتند، این موضوع یک رویارویی مربوط به کمونیسم بین الملل و آمریکا بود که ما را تاکنون گرفتار خودش کرده است. وگرنه راجع به منافع اقتصادی آمریکا که میگویید درست است. آمریکا مایل است که نفت دنیا در یک مقدار نسبتاً گران باقی بماند ولی عرضهی آن کم شود که بتواند نفت خودش را بفروشد. از این موارد هم خود به خود کنارش پدید میآید. ضمناً با شرایطی که ما داریم نیازی نداریم که با اسراییل و آمریکا کنار بیاییم. کنار آمدن معنی بسیار وسیعی دارد. از نظر آنها ما کافی است که زندگی خودمان را بکنیم و آنها اطمینان داشته باشند که ما کاری به کار آنها نداریم، مگر در قالب اجماع کشورهای کنفرانس اسلامی.
یوسف مولایی: مشکل در ضعف حقوق بین الملل است
انصاف نیوز: چه راه حلهای حقوقی دربرابر تحریمهای فعلی نفتی و غیر نفتی آمریکا علیه ایران و تهدید به تحریمهای پیش روی برای ایران وجود دارد؟
یوسف مولایی: از لحاظ حقوقی فکر نمیکنم ایران راه حلی داشته باشد. راه حل حقوقی یعنی اینکه دادگاهی پیدا کنید و دعوایی علیه آنها در آنجا مطرح کنید. چنین دادگاهی وجود ندارد. از طریق مکانیزم برجام هم راهها بسته است. میتوانند به کمیسیون مشترک مراجعه کنند و بعد به هیات مشورتی اختلاف و کمیسیون وزرا و نهایتاً به شورای امنیت و دوباره این مساله به بن بست میخورد. هیچ راهی از لحاظ حقوقی وجود ندارد و بیشتر بحثی سیاسی و تبلیغاتی است.
پس راه حلی که از لحاظ حقوق بین الملل در این ماجرا جواب بدهد وجود ندارد؟
این خلأ حقوق بین الملل است. نه اینکه ایران حق ندارد. این حقوق بین الملل است که ضعیف است. به هرحال یک دادگاه با صلاحیت اجباری که همهی کشورهای سازمان ملل صلاحیت آن را برای حل اختلاف پذیرفته باشند وجود ندارد. این نقصی ساختاری در جامعهی بین الملل و حقوق بین الملل است. حقوق بین الملل باید بتواند برای همهی اختلافات یک مرجع رسیدگی داشته باشد که چنین چیزی وجود ندارد. دادگاهی بین المللی وجود ندارد که همهی کشورها مجبور باشند برای حل اختلاف به آن مراجعه کنند. صلاحیت «دیوان بین الملل دادگستری» اختیاری است و همه دولتها قبل از اینکه اختلاف پیش بیاید و ضمن آن باید توافق کنند که به آنجا بروند. ایران و آمریکا تمایلی ندارند هردو با توافق برای این مساله به دیوان بین المللی دادگستری مراجعه کنند.
درمقابل تهدیدهای آمریکا به برخورد یا اعلام تمایل به تغییر رژیم سیاسی در ایران، آیا راه حل حقوقی برای پیگیری و مقابله وجود دارد؟
فقط میتوانند این مساله را در محافل بین الملل مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح کنند. اما این هم به این معنا نیست که آنها جلوی آمریکا را میگیرند. آمریکا تا به حال با هر کسی خواسته برخورد کرده، هرجا که خواسته و حمله کرده است به کسی پاسخگو نبوده است. مگر وقتی به عراق حمله کرد به کسی پاسخگو بود؟ فقط برای راه حلهای مسالمت آمیز میتوان به مذاکره رجوع کرد. یعنی دو طرف بنشینند و گفتگو کنند که از جنگ جلوگیری شود. کشوری که قدرت دارد عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هم باشد و به کشوری حمله کند در مقابل او هیچکس به لحاظ حقوقی جوابگو نیست و کسی از او نمیخواهد پاسخگو باشد. افکار عمومی جهان و نهادهای حقوق بشری درست است که اعتراض میکنند اما همه اینها به این معنی نیست که شما قدرت بازدارندگی از جنگ را دارید یا اگر کسی تخلفی کرد میتوانید از آن جلوگیری کنید.
انتهای پیام