معجزه پول!
علیرضا خانی، سردبیر روزنامهی اطلاعات نوشت:
«احساسهایی که پول برمیانگیزد شباهتی روانشناختی با این مفهوم دارند که پول به طور فزاینده با بدل شدن به تجلی کامل و معادل مطلق تمامی ارزشها، به طور مجرد بر تارک اشیاء و ارزشها مینشیند و به کانونی بدل میشود که در آنجا اشیاء متضاد و بیگانه و دور از هم به یکدیگر برمیخورند و شباهتشان آشکار میشود. بنابر این پول عملاً به ما امکان تفوق بر اشیاء خاص را میدهد و ما را از قدرت مطلق خود مطمئن میسازد و به ما میقبولاند که همچون وجود متعالی میتواند هر شیء و وجود مادون خود را در هر لحظه برای ما حاضر کند و قادر است به همه چیز مبدل شود. تصاحب پول احساس امنیت و آرامش به وجود میآورد و ما را متقاعد میکند که همه ارزشها به آن ختم میشوند. بنابر این میتوان گفت که این احساس و اعتقاد از حیث روانشناختی محض باعث میشود که همه اشیاء در یک سطح قرار گیرند و این امر نیز دلیل موجهی است بر اینکه شکوه کنند که پول در عصر ما به «خدا» مبدل شده است…»
گئورگ زیمل ـ فلسفه پول ـ سال ۱۹۰۰
***
ساعت یک بامداد روز ۲۶ اردیبهشت در خیابان کارگر اصفهان که ظاهراً محل جلوهگری ثروتمندان این شهر است، دو خودرو لوکس با هم کورس میگذارند. یکی از آنها که پسری ۲۱ ساله رانندهاش بوده است با سرعت به سه خودرو برخورد میکند که راننده یکی از آنها که پسری ۲۲ ساله و دانشجوست، کشته میشود، جوانی که شاید تا همان لحظه هزاران رویای رنگین در سر داشت. وقتی شاهدان فریاد میزنند که «او را کشتی» دختر جوانی که همراه پسر بود، فریاد میزند «کشتیم که کشتیم، پولش را میدهیم(دیهاش)»
انتشار این فیلم در شبکههای اجتماعی، موجی خلق کرد و احساسات عمومی را بهشدت جریحهدار کرد. بسیاری از این رفتار اعلام انزجار کردند و آن را نفرتانگیز خواندند. بلافاصله شایعه شد که خودرو متعلق به یک آقازاده بوده است. این شایعه البته تکذیب شد اما هویت مالک خودرو، که ظاهراً مالک هردو خودروی در حال مسابقه بوده است، فاش نشد.
«پول» در جامعه امروز ماهیت عجیبی یافته است. از آن زمان که زیمل ـ نابغه آلمانی ـ در کتاب فلسفه پول، گفت که پول در جامعه امروز (سال ۱۹۰۰) به وجود متعالی بدل شده است، همچنان این گفته پررنگ و پررنگتر میشود. البته زیمل نظام سرمایهسالار غرب را چنین ترسیم کرده بود، اما اینک گستره زعامت پول جهان را در بر گرفته است و ما نیز شوربختانه در این مسابقه سخت در حال رقابتیم . قدرت پول در جامعه امروز چنان گسترده و عمیق شده است که حتی مفاهیمی چون زیبایی، شأن و منزلت، شرافت، انسانیت و خیرخواهی را در برگرفته است. خیلی ساده است وقتی تابلو گلهای آفتابگردون «ونسان ونگوگ»مثلاً ۲۷ میلیون دلار فروش میرود معنایش آن است که زیبایی آن اثر معادل ۲۷ میلیون دلار است. وقتی خیّری را که X تومان پول داده با خیری که ۲X تومان پول داده مقایسه میکنند، معنایش آن است که نفر دوم ۲ برابر نفر اول خیرخواه و انسان دوست است…
پول، ماهیتی دوگانه دارد. وقتی پول را برای خرید کالایی به کار میبرید، اینجا پول در نقش«ابزار» عمل میکند اما وقتی خود را به آب و آتش میزنید تا پول به دست آورید، پول ماهیت «هدف»میگیرد.
وقتی یک آدم پولدار در صدر مجلس مینشیند یا از احترام برخوردار میشود، پول ماهیت هدف دارد. وقتی شخصی با پول اتومبیل میخرد پول در نقش ابزار است اما وقتی همان فرد به خاطر اتومبیل خریده شده، از احترام برخوردار میشود یا به دیگران بیاحترامی و توهین میکند، پول ماهیت هدف را گرفته است.
بدونتردید و تعارف، پول در عصر ما و بویژه در دیار ما ماهینی چند ساحتی یافته است. پول که قرار بود تنها در نقش یک میانجی برای مبادله اقتصادی عمل کند، اینک در نقش وجود متعالی ظاهر شده است. نقشی که خواندن اظهارات متهمان فساد مالی در دادگاه به فهم برخی از مظاهر آن کمک میکند. با پول در جامعه امروزه تقریباً همه چیز را میتوان خرید. با پول میتوان مدرک تحصیلی خرید، شأن و منزلت ابتیاع کرد، تابعیت دوم گرفت، روی گسل برج ساخت، کف رودخانه هتل بنا کرد، بالای قله کوه ویلا ساخت، روی سبیل شاه نقاره زد، و وقتی همه این کارها را با پول بتوان کرد، با پول میتوان جان آدمیان را ستاند. هر چند شرمآور و نفرتانگیز باشد.
انتهای پیام
وقتی انگیزه ها کشته شوند چنین رقابت شرم اوری به زرنگی وکاردانی وهوش وذکاوت تعریف وتمجید میشود….