خرید تور تابستان

جای خالی ظریف امور داخلی

روزنامه شهروند نوشت: تلاش‌های محمدجواد ظریف برای بیرون بردن ایران از وضع فعلی مایه مباهات است؛ این‌که وزیر امورخارجه با درک بغرنج‌بودن شرایط شب و روز در سفر است و از همه ظرفیت‌ها و لابی‌های ممکن استفاده می‌کند تا خطری ایران را تهدید نکند و سایه برخوردهای احتمالی از سر ایران رد شود با هیچ تعریف و ستایشی قابل بیان نیست. این همان وزیر لایق و تمام‌عیاری است که بی‌شک در تاریخ هم از او به نیکی یاد خواهند کرد.

وزیری که در وانفسای مشکلات به هر دری که می‌توانست زد؛ روزی در ژاپن و روزی در هند، پنجشنبه گذشته در پاکستان و شنبه در بغداد، یک روز در چین و روزی در دیدار با «دایان فینشتاین» سناتور مطرح دموکرات‌. از یک وزیر امور خارجه جز این چه انتظاری می‌توان داشت. او در روزهای اخیر هم بارها از نیاز به صلح و آرامش در منطقه گفت و بار دیگر پیشنهاد «معاهده عدم تجاوز» را مطرح کرد. تحرکات دیپلماتیک او که دیپلماسی منطقه‌ای و جهانی ایران را شکل می‌دهد، فوق‌العاده است و دوست و دشمن از آن تمجید می‌کنند؛ چنان فعال و مؤثر که عده‌ای در داخل کشور کاملاً خوشبین به نتایج رفت‌وآمدهای او بتوانند با خیال راحت از حل‌شدن بحران بگویند.

با وجود و حضور ظریف انگار خیال همه از بیرون مرزها راحت‌تر است اما همه مسائل ما در بیرون از کشور نیستند. کاش ظریف و ظریف‌هایی هم بودند که می‌توانستند داخل کشور و پشت درهای بسته بنشینند و آتش‌ها را خاموش کنند و نقاط بحران‌زا را به کنترل درآورند. آن‌چه ظریف درباره آن مذاکره می‌کند و قول‌هایی که می‌دهد، اعتمادسازی و باوری که او قرار است برای ایران ایجاد کند، فقط به خودش و همفکرانش بستگی ندارد. در داخل کسانی هستند که همین حالا از موفقیت‌ها و زحمات ظریف ناخشنودند و امیدوارند هر چه زودتر سر او به سنگ بخورد و نقشه‌هایش نقش بر آب شود. کسانی که حاضرند مصلحت و منافع کشور را به خطر بیندازند تا دیپلماسی ایران به نتیجه نرسد.
کاش جواد ظریفی هم داشتیم تا پشت جبهه بین‌المللی که همین تهران است به مذاکره با کانون‌های بحران می‌پرداخت و مجاب‌شان می‌کرد تا دست از مسأله‌سازی بردارند که رضایت بدهند و دیگر از دیوار سفارتخانه‌ها بالا نروند و دررسانه‌های‌شان مدام همسایگان را تهدید نکنند. جواد ظریف داخلی باید برای مسئولان استدلال می‌کرد که ما هیچ نفعی از تنش‌ها نمی‌بریم و تا امروز به اندازه کافی هزینه تندروی‌های داخلی را داده‌ایم. همان‌طور که ظریف در پایتخت‌های شرقی و غربی باید پشت میز بنشیند و برای خنثی‌کردن دشمنی‌ها گفت‌وگو کند، کاش ظریف داخلی هم می‌توانست با عصبانی‌های وطنی وارد دیالوگ شود و مجاب‌شان کند که به خاطر مردم کوتاه بیایند، به خاطر مادر و پدرها و فرزندان خودشان و به خاطر آینده این سرزمین به آنها یادآوری کند که مردم چه فشاری را تحمل می‌کنند و زندگی‌شان از سال پیش تا امسال چقدر سخت‌تر شده است. ظریف وطنی کاش به این تریبون‌ها و محافل آتشین بگوید، گول دوروبری‌ها را نخورند؛ مردم برای شرف و عزت‌شان حاضرند از همه چیز بگذرند اما برای بی‌مسئولیتی‌ها نباید هزینه بپردازند.

این‌که ظریفی داخل کشور نداریم و اختلاف سلیقه‌ها وسوء‌تفاهم‌ها همچنان ادامه دارد و اظهار نظرهای عجیب ودشمن‌شادکن مدام از بلندگوها شنیده می‌شود، شاید به خاطر این است که همه فکر می‌کنند اصل مسأله فراسوی مرزهاست و آن طرف را ساکت کنیم همه چیز درست خواهد شد. شاید فکر می‌کنند نیازی به مصالحه و مفاهمه در داخل نیست. شاید دولت که باید در این زمینه پا پیش بگذارد و همه را کنار هم جمع کند هنوز فرصتش را نداشته است. شاید کسی که به زبان سیاست آشنا باشد و بتواند دل همه را به دست بیاورد سخت پیدا می‌شود. اما همه اینها هم درست باشد، چیزی از نیاز بزرگ به مذاکره در داخل کم نمی‌شود. این‌جا یک ظریف کم داریم. باور کنیم یا نه.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا