منظور خاتمی از فدرالیسم چیست؟
/ گفتوگوی انصاف نیوز با مرتضی مبلغ /
زهرا منصوری، خبرنگار انصاف نیوز: سید محمد خاتمی رییس جمهور اسبق ایران در دیدار با اعضای شورای شهر پنجم شهر تهران گفته بود: «شاید در حال حاضر از نظر سیاسی مناسب نباشد اما مطلوبترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است، اما ما از نظر قانون اساسی نمیتوانیم فدارتیو باشیم.»
این صحبتهای او واکنشهای فراوانی را به همراه داشت؛ به این بهانه با مرتضی مبلغ معاون سیاسی وزرات کشور در دولت اصلاحات گفتوگویی کردیم تا شاید منظور سید محمد خاتمی در این باره شفاف شود. او به انصاف نیوز میگوید «در زمان دولت اصلاحلات به طور ویژه برروی این طرح کار کردهام و از جزییات آن خبر دارم؛ در واقع منظور آقای خاتمی هیچگاه فدرالیسمی که در اصطلاحهای سیاسی مطرح است، نبوده. و استفاده از واژه فدراليسم يك سهو لسان بوده. در واقع هدف ایشان تمرکززدایی و گسترش فعالیتهای منطقهای بوده تا به یک مدیریت کارآمد در کشور برسیم». او همچنین علت عدم موفقیت این طرح را نبود بسترهای فرهنگی در جامعه دانست.
از سوی دیگر رادیو فردا در این باره نوشت بخش دوم جمله سیدمحمد خاتمی که از اداره فدرالی به عنوان «مطلوبترین شیوه حکومت مردمی» نام برده، حساسیت بیش از ۲۰۰ نفر از فعالان طیفهای سیاسی مختلف ایران را در داخل و خارج از ایران برانگیخته است. سایت خبری که در خارج از ایران فعالیت میکند در ادامه نوشت: این فعالان سیاسی در متنی انتقادی با عنوان «نه به فدرالیسم، نه به گسست ملی» نوشتهاند: «هیچ کشور و دولتِ از پیش موجودی که ماهیتا واجد یک نظام سیاسی تکبافت باشد، به کشوری فدرال مبدل نشده است؛ به استثنای مورد عراق که مولود مرزبندیهای استعماری و سپس قربانی دیکتاتوری بعثی و در پی آن هم مداخله خارجی گردید و البته اکنون هم این کشور به وضوح در معرض خطر فروپاشی از این بابت قرار گرفته است.»
همزمان با انتشار این بیانیه سید جواد طباطبایی، استاد علوم سیاسی، ساکن واشنگتن هم به این قضیه واکنش نشان داد و گفت: «آقای رییس جمهور اسبق چه صلاحیتی دارد که چنین بحث مهم حاکمیتی را با گروهی که آنها نیز در این موارد فاقد صلاحیت هستند، در میان گذاشته است» ( لینک)
متن کامل گفتوگو با مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات را در ادامه بخوانید:
استفاده از واژه فدراليسم يك سهو لسان بوده است
انصاف نیوز: صحبتهای آقای خاتمی در میان اعضای شورای شهر تهران دربارهی فدرالیسم واکنشهای زیادی را به همراه داشت، شما به عنوان یکی از نزدیکان آقای خاتمی بگویید آیا ممکن است از صحبتهای ایشان کج فهمی صورت گرفته باشد؟
مرتضی مبلغ: همه ما اقای خاتمی را سالیان سال است که میشناسیم و از نزدیک با افکار ونظرات ایشان آشنا هستیم. قطعا فدرالیسم به آن معنی که در اصطلاح سیاسی معروف است، مدنظر ایشان نبوده است؛ منظور ایشان مدیریت منطقهای و تمرکز زدایی از سیستم اداری کشور بوده است. درهمان مصاحبه هم ایشان به وضوح اشاره می کنند که در دولت خودشان کشور را به ده منطقه تقسیم کرده بودند و میخواستند برای هر منطقه یک والی بگذارند که در دولت هم شرکت کند واین نشان می دهد که منظورایشان چه بوده است واستفاده از واژه فدرالیسم یک سهو لسان بوده است. اما نکتهای که باید مطرح کنم این است که گویا بعضیها دائما در کمین نشستهاند تا با کوچکترین نکته از آقای خاتمی و بزرگان دیگر بهانه بگیرند و آن را در بوق و کرنا کنند. البته مخالفین آقای خاتمی و کسانی که از نظر فکری با ایشان زاویهی جدی دارند، تکلیف آنها روشن است؛ آنها نه تنها به بهانهای نیاز ندارند بلکه اصولا به هر نحوی که دوست دارند تخطئه میکنند و به دروغ بافی، تهمت و اتهام میپردازند و این امر در فعالیت آنها رایج و ساری است اما برخی کسانی که به نحوی مدعی هستد به جای اینکه توجه کنند منظور ایشان چیست، سروصدا به راه انداختند. در حالیکه به راحتی می شد با یک تذکرو یا یک سؤال از ایشان مساله را روشن کرد و یا از همان مضامین صحبت ایشان مشخص کرد که منظور چیست. اصولادر قاموس گفتاری، رفتاری و یا نوشتاری آقای خاتمی هیچگاه فدرالیسمی که در اصطلاح سیاسی است وجود نداشته، بلکه عکس آن مطرح بوده است. خاتمی همواره منادی وحدت ملی و یکپارچگی سرزمینی وشعار ایران برای همه ایرانیان بوده است.
شما در زمان دولت اصلاحات معاون سياسي وزارت كشور بوديد كه اين امور در حوزه مسؤليت شما دنبال مي شد، از جزییات این طرح (مديريت منطقه اي) بگویید؟
در دوران اصلاحات یک سری پروژههای اساسی در راستای حکومت داری خوب و نحوه ادارهی کارآمد کشور طراحی و دنبال شد. یکی هم طرح مدیریت منطقهای بود؛ به این معنی که استانهای کشور ازاختیارات بیشتری برخوردار شوند و مدیریت بخشی و متمرکز، که مدیریت حاکم بر نظام اداری کشور است، تعدیل و جنبهی منطقهای آن قویتر شود و استانها بتوانند متناسب با مقتضیات استانی خود فعالیتهای گستردهتری در راستای توسعهی منطقهای انجام دهند. در این زمینه مطالعات کارشناسی گستردهای در دفتر تقسیمات کشوری که مسوولیت ان با خانم دکتر احمدی پور بود و با استفاده ازکارشناسان وصاحب نظران ومتخصصان این امر صورت گرفت. درنهایت دو گزینه پیش بینی شد یکی در قالب نه منطقه و در یک گزینهی دیگر ده منطقه مشخص شد. اما در سطح سیاسی نکته اساسی این بود که اگر قرار است مدیریت منطقهای در راستای توسعه و تمرکززدایی هرچه بیشتر کشور و همینطور رسیدن به نحوهی ادارهی کارآمد، محقق شود، باید هر دو یا سه یاچهار استان تبدیل به یک منطقه شده و یک مدیریت عالی بر آنها حاکم میشد و با یک ساز و کار قانونی در هیات دولت شرکت میکردند. حالا یا تحت عنوان وزیر منطقهای و یا اگر امکانش نبود تحت عنوان معاونان منطقهی رییس جمهور.
چرا این طرح اجرا نشد؟
هدف اصلی این طرح از یک طرف تمرکززدایی و از طرف دیگرچابکسازی مدیریتهای منطقهای بود و همچنین ایجاد بسترهای مساعدتر برای توسعهی منطقهای. اما مشکلی که در کشور داریم این است که حذف سطوح موجود تصمیمات کشور به علت فشار افکار عمومی استانی ومحلی به راحتی امکان عملی کردنشان نیست. اگر یک بخش و یا یک فرمانداری ایجاد کردید به هیج وجه دیگر نمیتوان آن را جمع کرد و شرایط کشور هم به گونهای است که آنقدر مشکلات وجود دارد که نمیتوان هزینههای این جمع کردن را پرداخت زیرا منجر به یک سری نارضایتیهای جدی منطقهای میشود.
دراین شرایط کشور اگر میخواستیم مدیریت منطقهای برقرار شود مجبور بودیم یکی از این دو کار را انجام دهیم: یا با حفظ استانهای موجود یک سطح جدید مدیریتی ایجاد کنیم و یا اینکه استانهای موجود را منحل و به منطقه تبدیل کنیم. مثلا هر دو، سه تا استان را یا چهار استان را که در یک منطقه بودند، منحل شوند و یک منطقه یا یک استان بزرگ تشکیل شود. راه درست و منطقی دومی بود زیرا اگر میخواست مدیریت منطقهای شود، باید استانها و مناطق بزرگ پیدا میکردیم اما این گزینه به دلیل شرایط اجتماعی و واکنش های استانی بسیار سخت و پرهزینه بود. چون این امکان پذیر نبود، مجبور بودیم که راه اول را انتخاب کنیم؛ راه اول هم دقیقا بر خلاف هدف اصلی یعنی مدیریت منطقهای بود و در واقع باید یک سطح جدیدی به مدیریت متمرکز کشور اضافه میکردیم یعنی نه یا ده تا منطقه و مدیر منطقهای هم ایجاد می کردیم و این برخلاف تمرکززدایی بود زیرا یک تمرکز و لایهی جدیدی در دولت اضافه میشد و علاوه بر اینکه دولت بزرگتر میشد و تمرکز بیشتری حاصل میشد هزینههای فراوان و بوروکراسی گستردهتری به کشور تحمیل میشد. لذا همانطور که اشاره کردم شرایط اجتماعی کشور به گونهای نبود که بتوان به زودی وبه راحتی استانها به مناطق بزرگ تبدیل شوند بنابراین این طرح متوقف ماند تا در زمان مناسب و با فرهنگ سازی و توجیه افکار عمومی و ایجاد بسترهای لازم به مرحله اجرا درآید.
به نظر شما چه چیزی باعث شد آقای خاتمی دوباره این مساله را در دیدار با اعضای شورای شهر مطرح کنند؟
به نظر من، دو دلیل داشت؛ شوراهای شهر به نحوی در راستای مدیریت منطقهای و تمرکززدایی از مدیریت متمرکز و بخشی و تفویض اختیارات بیشتر به مناطق شهری و روستاها عمل میکنند و این یک بهانه بود. چون یکی از نمادهای حکومتداری خوب تمرکززدایی و سپردن اختیارات هرچه بیشتر به خود مردم است. این یکی از دلایل بود و یکی هم این بود که به هر حال همچنان با گذشت سالیان سال علیرغم اینکه همه شعار تمرکززدایی دادهاند، یعنی اینکه در راستای توسعه کشور، مدیریت را تمرکززدایی و چابک سازی و کارآمد کنیم، اما متاسفانه همچنان همان دولت بزرگ، اختیارات گستردهی متمرکز در یک جا ونظام مدیریت بخشی ادامه پیدا کرده و بعضا تشدید و تقویت هم شده و این به عنوان یکی از عوامل ناکارامدی، دائما به ناکارآمدیهای مدیریت کشور دامن میزند لذا این هم بهانهی دیگری بود تا ایشان در این شرایط این مساله را دوباره مطرح کنند.
برخی معتقدند منظور آقای خاتمی از فدرالیسم تجزیه طلبی است…
همانطور که گفتم مخالفان آقای خاتمی تکلیفشان روشن است و آقای خاتمی حرفی بزند یا نزند و یا کاری کند یا نکند به هر حال وظیفه و مأموریت خود را درتخریب ادا میکنند. در کجای قاموس آقای خاتمی است که صحبتی کند که موجب تجزیه طلبی شود؟ ایشان همواره منادی ملت ایران و یکپارچگی سرزمینی وملی گرایی مدنی وشعار اساسی و راهبردی ایران برای همه ایرانیان بوده است و هرگونه تجزیهطلبی خط قرمز ایشان و همه اصلاح طلبان و همه ایرانیان وطن دوست است. بجز دشمنان قسم خورده ایران و ایرانیان هیچکس دنبال دنبال تجزیه طلبی نیست.
انتهای پیام
سلام امیوارم که آقای دکترسیدمحمدخاتمی مجددا به صحنه بیایندوآشتی ملی کنندوبا بزرگان کشور ایران اسلامی را سربلندکنند.
اولا بهتر بود آقای خاتمی خودشان در مورد سخنان خود توضیح میدادن..
دوما جناب طباطبایی خودش در کشوری زندگی میکنند که به صورت فدرالی اداره میشود…
سوم اینکه طباطبایی گفته اند که این ایده را یک پان ترک در زمان ریاست ایشان و در وزارت شما نوشته شده….
چهارم اینکه مردم ایران اکثرا طرفدار حکومت فدرالی هستند اگر باور ندارید رفراندوم بگذارید
در صورت فدرالیسم خون ریزی خواهد شد مثل بالکان
یا فساد و مالیات و کاغذبازی بیداد خواهد کرد مثل هندوستان