مسوول مقابله با “اخبار جعلی” کیست؟
امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دربارهی مسولیت مقابله با “اخبار جعلی” نوشت: برخلاف تجربیات تلخ مداخله دولت، هنوز این باور عمومی وجود دارد که اگر دولت مناسبی وجود داشته باشد، میتواند با مداخلات خود، اوضاع را کنترل کرده و حکمرانی مطلوب داشته باشد!
به گزارش سیتنا، رئیس سازمان فناوری اطلاعات با انتشار یادداشتی تحلیلی توشته است:
نظرسنجیها بیش از آن که نشاندهنده واقعیت و راهحلها باشد، نشان دهندهی برداشت عمومی است. به عبارتی حقیقت نیست، بلکه برداشت عمومی از حقیقت است.
در یک پرسش جالب از شهروندان آمریکایی خواسته شده است تا بیان کنند چه کسی را مسوول برخورد با اخبارـجعلی در شبکههای اجتماعی میدانند؟
بر اساس پاسخهایی که داده شده است، بیشتر آمریکاییها مسوول اصلی را شرکتهای شبکه اجتماعی میدانند. به عبارتی ۴۶ درصد از پاسخدهندگان این شرکتها را مسوول میدانند.
در رتبه دوم خود شهروندان و کاربران قرار دارند. ۳۸ درصد از پاسخدهندگان معتقدند شهروندان باید به شیوههای مختلف از جمله اطلاعرسانی و گزارشدهی (report) یا سواد رسانهای خودشان مسوولیت برخورد با اخبار جعلی را دارند.
در رتبه آخر اما دولت قرار دارد. تنها ۱۶ درصد از پاسخدهندگان معتقدند که دولتها مسوولیت برخورد با این اخبار را دارند.
تفاوت در درک از دولت
اما این نگاه آمریکاییها برایم از آن لحاظ جالب است که دولت از دید آنها کمترین مسوولیت را دارد!
با درصد بالایی احتمال میدهم که اگر این نظرسنجی در ایران انجام شود، اغلب شهروندان دولت را مسوول خواهند دانست. کامنتها و نظرات مردم یا سیاستمداران در کشور به من نشان میدهد که این نگاه دولتمحور در هر امری از جمله مبارزه با اخبار جعلی، نگاهی فراگیر در جامعه ایرانی است.
نگاه دولتمحور در فهم عمومی از دولت، یک واقعیت کلیدی در تحلیل جامعه ایرانی است.
جامعه ایرانی انتظاری گسترده از دولت دارد؛ دولت رفاه و مداخلهگر انتظار اصلی شهروندان ایرانی از ساختار دولت است.
مردم به واسطهی این انتظار خود از مفهوم دولت، به شدت خود را آسیبپذیر میکنند. ما ایرانیان به دلیل این نوع از انتظار این اجازه را به دولت میدهیم تا مداخله جدی در سادهترین بخشهای زندگی ما داشته باشد.
آسیبپذیری از جایی آغاز میشود که ما به دیگری اجازه میدهیم تا در کوچکترین انتخابهای ما دخالت نماید. شهروندان ایرانی از مداخلههای دولت مشابه با مداخلات والدین خود انتظار دارند (هرچند همان مداخله نیز میتواند مورد تردید باشد)، حتی اگر در تجربه تاریخیشان به مرور مشاهده کرده باشند که مداخلات دولت وضعیت را برای آنان سختتر کرده باشد.
این انگاره در فهم دولت و انتظار از دولت به نظرم به حدی پابرجاست که حتی این تجربیات نیز منجر به تغییر در ادراک آنان از دولت نمیشود؛ بلکه فکر میکنند اگر جای دولتمردان فعلی، دولتمردان توانمند دیگری نشسته باشند، میتوانند مداخله مناسب داشته باشند.
به عبارت دیگر شهروند ایرانی از مفهوم و ساختار دولت دل نبریده است! شهروند ایرانی هنوز باور دارد که اگر دولت مناسبی وجود داشته باشد، میتواند این وظایف را بر عهده بگیرد.
تفاوت این دو رویکرد، تفاوت جدی در فهم دولت، انتظار از کارکردهای دولت و شکلگیری رضایت و نارضایتی از دولت و حاکمیتها است.
به هر حال تفاوت ادراک از جایگاه و رفتار دولت جالبترین وجه این نظرسنجی برای من بوده است.
انتهای پیام