چرا فراکسیون امید پیروز نمیشود؟
محمد دیدهور، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در تحلیل وضعیت فراکسیون امید مجلس در یادداشتی با عنوان «چرا فراکسیون امید پیروز نمیشود؟» نوشت:
در روزهای پس از رایگیری هیات رئیسهی مجلس دوازدهم در اجلاسیهی چهارم اما و اگرها نسبت به عملکرد فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی بالا گرفته است؛ اما و اگرهایی که در کنار شکست دکتر عارف برای سومین بار و کاهش سهم لیست امید از هیات رئیسهی مجلس رنگ جدیتری به خود گرفته است اما به نظر نگارنده ضعف فراکسیون امید در مجلس دهم بسیار بالاتر از وضعیت امروز هیات رئیسه است، چه آنکه حجم عظیم مطالبات بر زمین ماندهی بدنهی اجتماعی حامی لیست امید و وضعیت کنونی کشور خود به وضوح بیانگر این مساله است.
پیش از ورود به بحث عملکرد فراکسیون امید ذکر دو مساله ضروری است، یکی اینکه انتظارات از فراکسیون امید بیش از یک فراکسیون معمولی در مجلس است چرا که در حقیقت این جمع پس از ۱۱ سال نخستین گروهی است که با هویت تماما اصلاح طلب وارد یکی از جایگاهها قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی شده و این ورود همراه با وعدههای گستردهی انتخاباتی و هزینه کردن سرمایهی معنوی جریان اصلاح طلب بود، دوم اینکه از هم گسیختگی فراکسیون در روزهای اول تشکیل آن و بدلیل خروج عدهای از نزدیکان دکتر لاریجانی و تشکیل فراکسیون مستقلین ضربهی بزرگی به انسجام داخلی اصلاح طلبان زد.
در واقع خروج کسانی که با تَکرار خاتمی به مجلس دهم راه یافته بودند به نفع دکتر لاریجانی و شکست دکتر عارف در اولین انتخابات هیات رییسه باعث افت انسجام داخلی فراکسیون امید شد و ضعف مدیریت ریاست فراکسیون باعث عدم ترمیم و عملا شکست اهداف فراکسیون شد، به گونهای که در حال حاضر علیرغم وجود حداقل 105 عضو در فراکسیون امید (به عنوان بزرگترین فراکسیون مجلس دهم) عملا این جمع فاقد یک روح جمعی و هویت مشترک است.
فراکسیون امید بیش از آنکه یک پیکرهی زندهی تشکیل شده از اعضای فعال باشد یک ساختار بالا به پایین دارد که در راس آن شخص دکتر عارف قرار دارد و با نفوذ ایشان تمام اعضای هیات رئیسهی فراکسیون غربال شدهاند و منتقدین ایشان جایگاهی در ساختار هیات رئیسه ندارند، لذا بجای اینکه هیات رئیسهی فراکسیون امید مجموعهای برای اخذ نظرات سایر اعضا و ساری کردن خرد جمعی باشد تبدیل به حلقهی بستهای شده است که اولویت آن پرداختن به منویات دکتر عارف و اولویت بعدی آن پیگیری خواست شخصی سایر اعضای هیات رئیسه است.
این استراتژی را باید در کنار رویکرد محافظه کارانهی دکتر عارف و عدم تمایل ایشان به ورود در مباحث جنجالی و احیانا اصلاح طلبانه دید که در نتیجه نه تنها فعالیت اصلاح طلبانهای از سوی هیات رئیسهی فراکسیون به سایر اعضا القا نمیشود بلکه به عنوان یک ترمز در مقابل اصلاحگری سایرین نیز عمل میکند.
جهت درک بهتر این موضوع باید نگاهی به عملکرد تقنینی و نظارتی فراکسیون (به عنوان یک کل و نه عملکرد تک تک اعضا) انداخت که متاسفانه حاصل «تقریبا هیچ» است.
عدم پرداختن به مطالبات ذینفعان فراکسیون امید باعث شده است که بسیاری از اعضای فراکسیون برای پیگیری دغدغههای اصلاح طلبانهی خویش، شخصا دست به تاسیس فراکسیونهای موازی بزنند. فراکسیون شفافیت (دکتر صادقی)، فراکسیون دیپلماسی (دکتر کواکبیان)، فراکسیون جوانان (دکتر فرید موسوی) و فراکسیون احزاب و تشکلهای (دکتر شیخ) نمونههایی از تلاشهای انفرادی اعضای فراکسیون امید برای پیگیری دغدغههای اصلاح طلبانه است که فراکسیون امید نتوانسته به آنها سامان دهد. در عین حال فراکسیون امید هیچ ارتباط ارگانیکی با بدنهی اصلاح طلب خارج از مجلس و بهویژه فعالین جوان اصلاح طلب ندارد.
فراکسیونی بدون جریان سازان
یکی از ملزومات فراکسیونهای موفق مجلس وجود افرادی است که بتوانند با رایزنی و تعامل در صحن مجلس آرای سایر افراد را جهت پیشبرد اهداف فراکسیونها جذب کنند، یکی دیگر از کارکردهای این افراد در فراکسیونهایی که جمعیت زیادی دارند (مانند فراکسیون امید) جهت دهی کل فراکسیون در قالب گروههای کوچکتر و طیفهای متکثر درون فراکسیون است. فراکسیون امید بهخاطر نحوهی مدیریت آن علیرغم داشتن افراد قابل توجهی با قابلیت مذکور اما به دلیل نحوهی غلط رهبری فراکسیون و تقلیل خرد جمعی به خرد فردی یا افرادی معدود از این قابلیت محروم مانده است لذا شاهد آن هستیم که بسیاری از اصلاح طلبان قدیمی و ذینفوذ مجلس مانند الیاس حضرتی، محجوب، کواکبیان، تاجگردن، عثمانی، یوسف نژاد و پزشکیان تمایلی به استفاده از پتانسیلهای فردی خود برای فراکسیون ندارند در حالی که این افراد بارها کنشهای موفق فردی در مجلس شورای اسلامی داشتهاند. در این میان شاید تنها بتوان از محمدرضا تابش بهعنوان تنها جریانساز فراکسیون امید نام برد.
فراکسیون غیر جذاب
یکی از ویژگیهای مجلس به عنوان یکی از پایگاههای قدرت توزیع متوازن قدرت در میان نمایندگان مجلس است، اصطلاحی که در بین نمایندگان اینگونه معروف است که ما «نماینده و نمایندهتر نداریم». این ویژگی باعث شده است که شخصیتهای حقیقی و حقوقی (از جمله فراکسیونها) در مجلس برای همراه کردن آرای سایرین با خود (یا در جهت اهداف خود) نیاز به ایجاد جذابیت برای طرف مقابل دارند اما متاسفانه فراکسیون امید فاقد ساز و کارهای جذب نمایندگان و یارکشی در مجلس است. این ساز و کارها از برگزاری منظم جلسات درون فراکسیونی تا دعوت منظم از مسوولین و هماهنگی استیضاحها، سوالات، طرحها و لوایح مهم تا همراهی سایر نمایندگان برای پیگیری مسائل مهم حوزههای انتخابیه است که در طول سه سال گذشته عملا شاهد آن نبودهایم.
نبود روابط فرافراکسیونی
در ساعات قبل از شروع رایگیری اجلاسیهی چهارم مجلس دهم خبری در شبکههای مجازی منتشر شد مبنی بر رایزنی تیم دکتر لاریجانی با ائمهی جمعه برای جلب نظر نمایندگان، هرچند هدف منتشر کنندگان این خبر تقبیح اینگونه حرکات بود اما سوال اینجاست که استفاده از روابط فرافراکسیونی در یک رقابت سالم تا زمانی که در چهارچوب قانون، شرع و اخلاق باشد چه ایرادی میتواند داشته باشد؟
به عنوان مثال در حالی که اصلاح طلبان در انتخابات شوراهای شهر و روستا موفقیت به نسبت خوبی بهدست آوردند چرا از این ظرفیت برای تثبیت قدرت خود در مجلس استفاده نکردند؟ یا چرا در حالی که فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی برای پیشبرد نظرات از مراجع عظام تقلید کمک میگیرد بزرگترین فراکسیون سیاسی مجلس در چند سال گذشته هیچ دیداری با مراجع تقلید نداشته است؟ چرا از ظرفیت سرمایهی اجتماعی اصلاح طلبان و سایر راهبران اجتماعی در جامعه هیچ استفادهای نشده است؟
انتهای پیام