محقق حوزهی کسبوکار: فقط دو درصد استارتاپها موفق به جذب سرمایه میشوند
حسین سیف، دانشجوی کارشناس ارشد مدیریت تکنولوژی و محقق در حوزه کسب و کار، در یادداشت ارسالی برای سیتنا، نوشت:
بر اساس آمار آکادمی جذب سرمایه آمریکا که به تازگی منتشر شده است، تنها 2 درصد از درخواستهای جذب سرمایه توسط شرکتهای سرمایه گذار خطر پذیر پذیرفته میشوند؛ یعنی از بین هر 100 تیم استارت آپی که روزها و ساعتهای متوالی را برای ارائهی ایده، طرح، خدمت و یا محصول برای جذب سرمایه میگذرانند، تنها دو نفر موفق به جذب سرمایه میشوند.
در این یادداشت سعی بر این است که پس از شناخت کافی از زنجیره تامین مالی، توصیههایی به منظور افزایش شانس جذب سرمایه برای آن دسته از بنیانگذاران و کارآفرینان پرشور که به دنبال تغییر در دنیای کسب و کارند ارائه شود.
اصولا سرمایهگذاری در هر حوزه و صنعت را میتوان زنجیره تامین مالی نامید. این زنجیره در مراحل مختلف رشد کسب و کار متفاوت است. پس از آن که ایده از تمامی جوانب کاملا بررسی گردید سرمایهگذاری اولیه توسط صاحب و یا صاحبان ایده انجام شده که ابتدای این زنجیره تامین مالی را شکل میدهد، عموما در مرحله بعد، تامین مالی و تزریق سرمایه توسط نزدیکان صاحبان ایده انجام شده و محصول اولیه جهت ارائه به بازار آماده میشود.
در مرحلهی بعدی رشد، جذب سرمایه از طریق سرمایهگذار نیک اندیش و در مرحله بعدی رشد، از شتابدهندهها کمک مالی گرفته میشود. پس از رشد مناسب در بازار محصول، سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی تامین کننده سرمایه شرکت استارت آپ بوده و زمانی که نیاز به سرمایه بیشتر جهت آمادگی برای ارائه در بازار سرمایه یا بورس است، جذب سرمایه از طریق بانک محقق می گردد.
شکل زیر نمونه ای از زنجیره تامین مالی در کشورهای پیشرفته را نشان میدهد.
چه ایدههایی برای سرمایهگذاران جذابترند؟
اغلب سرمایهگذارن به دنبال ایدهای نوآور، جذاب و دارای پتانسیل رشد بالا در طی مدت زمان مشخص میباشند. در این بین، ایدههای نوآورانهای که دارای ارزش افزوده برای صنایع موجود بوده و به دنبال حل مشکلی از مشکلات صنعت بالا دستی سرمایهگذار باشند، بیشتر مورد استقبال قرار می گیرند.
توصیههایی برای افزایش احتمال جذب سرمایه:
همانگونه که قبلا ذکر شد، تنها 2 درصد از درخواستها منجر به جذب سرمایه میشوند. در بین ایدههای نوآور، موفقیت در جذب سرمایه از سرمایهگذاران در هر مرحله از رشد به عوامل مختلفی وابسته است که مهمترین آنها عبارتند از:
1) ارائه صحیح ایده، طرح و یا مدل کسب و کار در زمان مناسب و برای سرمایهگذار مناسب هر دوره از رشد،
2) شناخت کامل از پروفایل سرمایهگذاری و پروفایل ریسک شرکت سرمایهگذار،
3) تمرکز بر ارزش افزوده ای که خدمت و یا محصول برای صنایع بالادستی شرکت سرمایهگذار خواهد داشت،
4) کم کردن ریسک سرمایهگذاری با ارائهی صورتحسابهای دقیق و شفاف مالی و عدم بدهی مالیاتی،
5) ارائهی برنامه مدون برای مواجهه با ریسکها در مراحل مختلف رشد خدمت و یا محصول در بازار کسب و کار،
6) شناخت کامل و کافی از فضای کسب و کار و رقبای حاضر در آن حوزه،
7) مشخص بودن جایگاه فعلی خدمت و یا محصول در بازار و عدم بزرگ نمایی در چشم انداز آن محصول و یا خدمت،
8) استراتژی مشخص و دقیق فروش بر اساس واقعیات بازار خدمت و یا محصول،
9) داشتن فهم مشترک پایه گذاران شرکت سرمایهپذیر از نوع سهام و تقسیم آن،
10) داشتن برنامه و استراتژی مشخص برای نحوه واگذاری سهام، در هر راند از جذب سرمایه،
11) پیشبینیهای واقعی از درآمدها، هزینهها و سهم بازار طی 3 تا 5 سال آتی،
12) داشتن یک تیم با ترکیبی از دانش فنی و تجربه عملی و در بخشهای مختلف اعم از فنی، ستادی و فروش.
بیل گروس، مدیر موسسه آیدیا لب، پس از بررسی بیش از 200 شرکت استارت آپی موفق و شکست خورده، عوامل کلیدی برای راه اندازی یک استارت آپ موفق را زمان ورود به بازار، تیم، ایده، مدل کسب و کار و سرمایه معرفی میکند.
انتهای پیام