نگاهی به دلایل تعطیلی روزنامه ها و اخراج خبرنگاران
ایلنا نوشت: تعطیلی روزنامه ها و اخراج خبرنگاران از کجا آب میخورد و نقش رشد شبکههای اجتماعی و گسترش فضای مجازی در افزایش نابهسامانیهای اقتصاد رسانهها چیست؟ در بخش دوم از گزارشِ بررسی بحران اقتصادی رسانهها در ایران، با محمود مختارین و محمود صدری دو کارشناس این حوزه گفتگو کردهایم.
پایههای روزنامهنگاری و مطبوعات ایران در دو سال اخیر، بیش از هر زمان دیگری روی شنِ روان بوده است؛ لرزان و غیرقابل اعتماد. از بحران کاغذ گرفته تا تامین منابع مالی و رشد شبکههای اجتماعی همه از عواملی بودهاند که رسانههای ایرانی را به صنعتی رو به افول شبیه کردهاند که چراغش روز به روز کمسوتر میشود. در بخش اول «نگاهی به بحران اقتصادی رسانهها در ایران»، موضوع بحران کاغذ را مورد بررسی قرار دادیم و در بخش دوم به دیگر دلایل تعطیلی و کاهش صفحات روزنامهها و تعدیل نیروی گسترده رسانهها پرداختهایم و اینکه رشد شبکههای اجتماعی و فضای مجازی چقدر در کمرنگتر شدن تاثیرگذاری رسانههای مکتوب و خبرگزاریها نقش داشته است؟ برای بررسی این موضوع با محمود مختاریان (استاد دانشگاه علامه طباطبایی و روزنامهنگار پیشکسوت) و محمود صدری (مترجم، مدیر انتشارات دنیای اقتصاد و روزنامهنگار) گفتگو کردهایم.
با روزنامهنگاری بهروز جهان کنار نیامدیم
گسترش فضای مجازی و نقشی که شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای پیامرسانی مانند تلگرام، توییتر و اینستاگرام در ایران پیدا کرده، دیگر مطبوعات و خبرگزاریهای رسمی تنها مرجع اطلاعرسانی و انتشار اخبار نیستند. کاربران با یک گوشی موبایل به راحتی به تازهترین خبرها دسترسی پیدا میکنند و آن را انتشار هم میدهند. تحولی که به نظر میرسد باعث شده تیراژ و فروش نشریات مکتوب و حتی بازدید خبرگزاریهای رسمی را هم تحت تاثیر قرار دهد.
از محمود مختاریان (استاد دانشگاه علامه طباطبایی و روزنامهنگار پیشکسوت) درباره رشد گسترده شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر و جا ماندن رسانههای رسمی از آن می پرسیم که میگوید: «ما با روزنامهنگاری بهروز جهان و تحولی که شکلگیری شبکههای اجتماعی داشته، کنار نیامدهایم» و ادامه میدهد: نیروی خوب روزنامهنگاری تربیت نکردیم، کوتاهنویسی و ارزش افزوده نداریم و در زمینه تولید محتوا دچار ضعف جدی هستیم. از سوی دیگر در طول ۲۰ سال گذشته دائم روزنامهنگارانمان را تحقیر کردیم و نشریات را به بهانههای مختلف بستیم.
مختاریان با تاکید بر اینکه «در این سالها از رسانههایمان به عنوان قدرت ملی استفاده نکردیم» یادآور میشود: امروز نیازمند نگاه جدیدی به تحولات جهان و اعتبار بخشیدن به کسانی هستیم که در رسانهها کار میکنند.
دوری رسانهها از وظایف اصلیشان یکی از علتهای کمفروش شدن مطبوعات است
اما آیا میتوان بحران رسانهها در زمینه جذب مخاطب طی سالهای اخیر را تنها به به تحول شبکههای اجتماعی نسبت داد؟
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مسائل اثرگذار دیگر بر این بحران، با بیان اینکه «در طول این سالها نیروی خوب و سردبیران حرفهای تربیت نکردیم» تصریح میکند: یکی از اتفاقاتی که فضای رسانهای را دچار آفت کرد افزایش ناگهانی تعداد روزنامهها در دوره اصلاحات بود در حالیکه نیروی متخصص و سردبیری که چینش، سوژهیابی، مخاطبشناسی، تیمسازی و از همه مهمتر گرافیک بداند برای این تعداد تربیت نکرده بودیم.
مختاریان با اشاره به اینکه یکی از علل دوری مردم از رسانهها دوری از وظایف اصلیاش است، میگوید: وظیفه اصلی رسانه نقد، برجستهسازی، بسترسازی، اعتمادسازی، فرهنگسازی، تمدنسازی و موجآفرینی است. ما باید بتوانیم در رسانههایمان موجی در خدمت منافع ملی کشور ایجاد کنیم. اما رسانه ما چقدر در خدمت این نقد است؟ تقریبا هیچ.
این روزنامهنگار پیشکسوت خاطرنشان میکند: عموم روزنامهنگاران ما از نظر مالی در وضعیت بد مالی قرار دارند و این مساله در رسانه نمود پیدا میکند. بسیاری از روزنامهها صفحات چهار رنگشان را تکرنگ کردهاند و همین سبب شده جذابیت بصریشان را از دست بدهند و برخی روزنامهها هم دیگر روزهای پنجشنبه منتشر نمیشوند.
تاثیر توسعه فضای مجازی بر کاهش آگهیهای بخش خصوصی
با این حال برخی از روزنامهنگاران و مدیران رسانه معتقدند رشد شبکههای اجتماعی و پیامرسانها باعث کمرنگتر شدن نشریات مکتوب شده و در نتیجه بخش خصوصی ترجیح میدهد آگهیهایش را به رسانههای جدیدی بدهد که احتمالا بیشتر از روزنامه توسط مردم دیده میشود.
محمود صدری (مترجم، مدیر انتشارات دنیای اقتصاد و روزنامهنگار) درباره تاثیر رشد و توسعه فضای مجازی بر کاهش آگهیهای بخش خصوصی میگوید: حرف مدیران رسانه و روزنامهنگاران در این زمینه درست است که این اتفاق رخ داده اما همه موضوع را نمیگویند. در این مساله علاوه بر اینکه پای دولت در میان است، موضوع کارآمدی رسانههای بخش خصوصی هم مطرح است.
فیلترینگ، میدان بازی را از مطبوعات رسمی ربوده است
نقش دولت در این شرایط چیست و چه کسانی باید برای ساماندهی این وضعیت وارد عمل شوند؟ اینها سوالاتی است که مطرح میشود و محمود صدری برای آن جوابهای جالبی دارد.
صدری تصریح میکند: اگر دولتها امکان میدادند که نشریات بتوانند در فضای مجازی آزادانه فعالیت کنند، فشارهایی مانند فیلترینگ نبود و مقداری باب سخن گفتن بازتر و آزادتر بود، بهجای اینکه رسانههای ناشناخته و غیررسمی در این فضا میدان را دست بگیرند، مطبوعات رسمی کشورمان میتوانستند در فضای مجازی فعال شوند و حرفشان را بزنند. طبیعتا کسی که آزادانه حرف میزند، برنده میشود و مطبوعات رسمی از آنها جا میمانند که این وجه از ماجرا به دولتها مربوط میشود.
آیا با وجود این رویدادها و قوانینی که به نظر نمیرسد به این زودیها خیال تغییر داشته باشد، خبر از راهحلهایی برای درمان موقت زخم رسانهها نیست؟
در عصر جدید ارتباطات مطبوعات باید به سمت رویکردهای تحلیلی بروند
این مترجم و مدیر انتشارات دنیای اقتصاد خاطرنشان میکند: مطبوعات باید بدانند در عصر جدید ارتباطات که خبرها در لحظه مخابره میشود دیگر نمیتوانند به انتشار خبر اکتفا کنند؛ بلکه باید به سمت رویکردهای تحلیلی بروند و محتوایی تولید کنند که اگر دو روز بعد هم منتشر شد، کسی آن را نداشته باشد.
محمود صدری یادآور میشود: حالا سوال اینجاست که وقتی مدیر رسانه توان تامین مالی نیروهایش را ندارد چطور میتواند به چنین تولید محتوایی برسد و در نتیجه فروش کند؟ متاسفانه این چرخهای است که مطبوعات ما را گرفتار کرده است و تنها راه قوی شدن نشریات این است که دولت پایش را از این عرصه بیرون بکشد.
محمود مختاریان هم در این زمینه با اشاره به اینکه در همه جای جهان؛ رسانه با مساله فراگیری شبکههای اجتماعی مواجه شده، میگوید: اما آسیبپذیری رسانههای دیگر کشورها از این موضوع نهایتا ۵ درصد بوده نه اینکه ناگهان مانند ایران رسانهها ۸۰ درصد آسیب ببینند.
انتهای پیام