طنز | گفتوگوی ظریف و آبه دربارهی یک “تجمع خودجوش”
احمد زیدآبادی در یادداشتی تلگرامی نوشت: اگر خاطرتان باشد من پیش از این به صورت مخفیانه، در برخی از سفرهای خارجی محمد جواد ظریف از جمله سفرش به پکن، مسکو و بروکسل با او همراه میشدم تا مذاکرات وزیر را با طرفهای خارجی از پشت در شنود کنم!
راستش مدتی است که به هزار دلیل این کار را کنار گذاشتهام و دلیل اولش نیز مشکوک شدن برخی دستگاهها به استفادهام از تکنولوژیهای فوق سّری است که طبعاً میتواند عواقب وخیمی در پی داشته باشد!
با این حال، امروز هنگامی که ظریف به استقبال شینزو آبه نخست وزیر ژاپن در فرودگاه مهرآباد رفت، نتوانستم خودداری کنم و به هر نحوی شده خودم را به آنها رساندم.
البته سخن خاصی بین آنها رد و بدل نشد. فقط شینزو به زبان ژاپنی ظاهراً حال ظریف را پرسید و ظریف هم در پاسخ گفت که بد نیست و بعد هم شلیک خنده را سر داد.
وقتی دو طرف سوار ماشین شدند و از فرودگاه بیرون زدند، شینزو کنجکاوی فراوانی برای دید زدن تهران از خود نشان داد. لابد قصد نظرسنجی داشت و میخواست بداند که تحریمها تا چه اندازه بر روحیۀ مردم اثر گذاشته است تا بتواند بر مبنای آن، در مذاکراتش با روحانی چانهزنی بیشتری کند. این بود که در جریان این چشمچرانی، چشمهای بادامی شینزو بر جمعیت معدودی دوخته شد که در محل فرودگاه تجمع کرده و ضمن بالا بردن پلاکاردهایی، شعار هم میدادند. شینزو با تعجب از ظریف پرسید:
اینها کیاند؟
ظریف: اینطور که به نظر میرسد، جمعی از مخالفان مذاکرۀ ایران و آمریکایند.
شینزو: مگر ایران در حال مذاکره با آمریکاست؟
ظریف: نه، خودتان که بهتر میدانید! اینها مخالف شروع مذاکره با آمریکایند!
شینزو: مگر شما قصد شروع مذاکره با آمریکا را دارید؟
ظریف: نه، این را که به خودتان گفتهایم. اینها مخالف احتمال شروع مذاکره با آمریکایند!
شینزو: مگر شروع مذاکره با آمریکا در این شرایط از نظر شما محتمل است؟
ظریف: نه، محتمل نیست! بالاخره اینها هم اینجا برای خودشان جمع شدهاند تا از آزادی بیانشان استفاده کنند.
شینزو: خب، پرسش من هم همین است که از آزادی بیانشان برای چه منظوری استفاده میکنند؟
ظریف: (با کلافگی) چه عرض کنم؟ (بعد زیر لب به طوری که شینزو نشنود): چه گیری داده؟
شینزو: اینها از طرف چه گروه و سازمانی اینجا تجمع کردهاند؟
ظریف: از طرف هیچ سازمانی! به طور خودجوش جمع شدهاند.
شینزو: یعنی هر کدام شخصاً تصمیم گرفتهاند که بیایند اینجا، بدون آنکه با هم هماهنگ کرده باشند؟
ظریف: بله دیگه! معنی خودجوش همینه دیگه!
شینزو: این چطور ممکنه جواد؟ من تا حالا با چنین پدیدهای روبرو نشدهام!
ظریف: حالا این بحث را رها کنید جناب نخست وزیر! هوای توکیو چطور بود؟ پرواز خوش گذشت؟
شینزو: نه، من به این مسئلۀ خودجوش بسیار علاقمند شدم! یعنی مردم شما به طور انفرادی تصمیم میگیرند و بعد به طور تصادفی به یک محل خاص میروند و بعد تجمع شکل میگیرد؟
ظریف: آره دیگه! کم و بیش همیجوری است!
شینزو: این تجمعاتی که سال 88 و 96 شکل گرفت هم همینطور بود؟
ظریف: نه، آنها خیلی خودجوش نبود!
شینزو: حالا اینها روی پلاکاردهایشان چه نوشتهاند؟
ظریف: (برمیگردد و نگاهی به پلاکاردها میاندازد) نوشته اند “مرگ بر….” نه، نوشتهاند “ما حاضریم حق هیروشیما را از آمریکا بگیریم”
شینزو: حق هیروشیما را ایرانیها می خواهند از آمریکا بگیرند؟ آن که مربوط به ژاپن است!
ظریف: خب، جغرافیا خیلی مهم نیست. مهم این است که آمریکا مسبب جنابت هیروشیما بوده است!
شینزو: خب، مسبب پرل هاربر که بوده است؟ نکند میخواهند حق آن را هم از ما بگیرند؟
ظریف: نه، نه، کاری به شما ندارند. ولی آقای نخست وزیر! آیا عِرق وطن پرستانۀ شما اقتضاء نمیکند که پرل هاربر را فراموش کنید و فقط همان هیروشیما را به یاد داشته باشید؟
شینزو: جواد! ما هیچوقت میلیتاریسم ژاپن در جنگ جهانی دوم را معادل وطنپرستی ژاپنی نگرفتهایم! ما پس از جنگ متحد آمریکا شدیم، مگر نمیدانید؟
ظریف: چرا میدانم و دلیل حضورتان در تهران هم همین است!
شینزو: حالا اینها وسط این همه مشکل در دنیا و خاورمیانه و ایران، چرا به فکر گرفتن حق هیروشیما از آمریکا افتادهاند؟
ظریف:( زیر لب زمرمه میکند؛ عجب آدم سمجی! چه مذاکرات سختی با این پیش رو داریم!)
انتهای پیام