لیدر حامیان 84 و 88 احمدی نژاد: دین مهمتر است یا شکم؟!
آیت الله مصباح یزدی با طرح این سوال که «آیا کار برای دین مردم مهمتر است یا برای شکم آنها»، خاطر نشان کرد: برخی میگویند که ما مسوول نان مردم هستیم و نه دین مردم؛ و حتی اگر به مسوولی گفته شود چرا جلوی فلان فیلم که مخالف با اخلاق است گرفته نمیشود، میگوید از آنجا که بیننده زیادی دارد، نمیتوان جلوی آن را گرفت؛ این در حالی است که دولت اسلامی نسبت به دین، اخلاق و فرهنگ مردم مسئول است.
به گزارش انصاف نیوز، گزیده ای از تازه ترین سخنان لیدر حامیان محمود احمدی نژاد در دو انتخابات 84 و 88 ریاست جمهوری در جمع تعدادی از اساتید دانشگاههای یزد و طلاب مدرسه علمیه رشد، در پی می آید:
– این نظام، بر اساس اسلام به وجود آمده و برای اقامه اسلام در کشور، خون صدها هزار نفر از بهترین و پاکترین جوانان کشور فدا شده است، لذا کسی که در چنین نظامی مسئول میشود، حق ندارد خود را نسبت به دین مردم، بدون مسئولیت بداند، بلکه وظیفه او در وهله اول، دین مردم است.
– خدمتی که انسان در زمینه فرهنگی میتواند به جامعه ارائه کند، با دیگر خدمتها قابل مقایسه نیست؛ چرا که چنین خدماتی میتواند سبب سعادت ابدی انسانها شود، در حالی که خدمتهای دیگر نهایتا سبب آسایش یا طول عمر انسانها در همین دنیا میشود.
– خداوند متعال توفیق چنین خدمتی را به برخی از انسانها داده است؛ و این عده در جامعه ما روحانیون و دانشگاهیان و فرهنگیان هستند که جوانان مردم همچون لوحهایی سفید در اختیار آنها قرار دارند، و این اساتید هستند که روی آن لوح، نقش میاندازند.
– چنین تکلیفی نه تنها وظیفهای در قبال خون شهدا و انقلاب است، بلکه یک وظیفه بسیار مهم از جانب خداوند به خاطر موقعیت این افراد است. حال که خداوند، این نعمت عظیم را به افرادی عطا کرده است، باید قدر آن را دانست؛ و برای شکرگزاری از این نعمت باید ابتدا عقاید صحیح را به خوبی شناخت و اگر مشکلی در عقاید وجود دارد، آن را تصحیح کرد؛ هم چنین باید مراقب رفتارها بود تا بد آموزی نداشته باشد؛ چرا که دانشجو و متعلم بیش از گفتار، از رفتارها درس میآموزد.
– باید باورها و ارزشها به خوبی شناخته شوند و در عمل نیز نمایان شوند. برای رسیدن به این مهم باید با مطالعه و شیوههای دیگر، شناخت خود را از دین بالا ببریم و تمرینهایی اخلاقی برای خود در نظر بگیریم.
– گاه سئوال میشود ما که شیعه هستیم و اهلبیت (ع) را قبول داریم و مثلا به امام (ره) و انقلاب هم عشق میورزیم، دیگر چه چیزی باید بیاموزیم. باید توجه داشت که معلومات بشری کامل نیست و یادگیری حد و حصری ندارد و حتی اگر روزانه بر معلوماتمان بیافزاییم باز هم تمامی ندارد؛ لذا باید با استفاده از هر منبع معتبری از جمله قرآن، سیره اهلبیت (ع) و افرادی که از آنها آموخته اند، دانش خود را بالا ببریم.
– سزاوار است برای مطالعه و شناخت دین دست کم چند دقیقه در روز وقت بگذاریم، البته برخی از مطالب با یک مرور سطحی، قابل درک نیستند؛ لذا تشکیل جلسات هفتگی با دوستان و تبادل اطلاعات و بحث در این موضوعات سبب حل بسیاری از گرههای ذهنی میشود؛ و میتوان برای حل گرههای باقی مانده، فرد متخصص در آن زمینه را دعوت کرد تا آن مطلب را توضیح دهد و گرههای ذهنی باز شود.
– ما باید دلسوز دانشجو باشیم و با مهربانی و صمیمیت با آنها رفتار کنیم تا دانشجو نیز بفهمد که واقعا صلاح او را میخواهیم؛ نه اینکه صرفا ساعتی را برای برگزاری کلاس بگذرانیم تا انجام وظیفه اداری و پرسنلی کرده باشیم.
– اجری که خداوند متعال برای کار خالص به بندهاش عطا میکند، اصلا قابل مقایسه با اجر و مزد دنیوی نیست و هیچ عاقلی حاضر نمیشود که پاداش بینهایت را با یک امر محدود معاوضه کند.
– اختلاف سلیقهها در مسائل اجتماعی که منشأ به وجود آمدن حزبها و گروهها میشود طبیعی است. قریب به اتفاق این گروهها خیر و صلاح مردم و جامعه و پیشرفت کشور را میخواهند، اما راه رسیدن به پیشرفت بنا بر تشخیص افراد متفاوت است.
– مثلا در این سالهای اخیر مسئولین تشخیص دادهاند که مهمترین مشکل جامعه و مردم، مشکلات اقتصادی است که علت آن هم به تشخیص آنها تحریم است، و تصور میکنند اگر بتوان تحریمها را برداشت، مشکلات نیز حل میشود؛ و البته قصد سوئی نیز ندارند!
– آیا کار برای دین مردم مهمتر است یا برای شکم آنها؟ برخی میگویند که ما مسئول نان مردم هستیم و نه دین مردم؛ و حتی اگر به مسئولی گفته شود چرا جلوی فلان فیلم که مخالف با اخلاق است گرفته نمیشود، میگوید از آنجا که بیننده زیادی دارد، نمیتوان جلوی آن را گرفت؛ این در حالی است که دولت اسلامی نسبت به دین، اخلاق و فرهنگ مردم مسئول است.
– این نظام، بر اساس اسلام به وجود آمده و برای اقامه اسلام در کشور، خون صدها هزار نفر از بهترین و پاکترین جوانان کشور فدا شده است، به رد این شبهه پرداخت که برخی به اشتباه تصور میکنند با حل کردن مسائل مادی، مسائل دینی نیز خود به خود حل میشوند؛ لذا کسی که در چنین نظامی مسئول میشود، حق ندارد خود را نسبت به دین مردم، بی مسئولیت بداند، بلکه وظیفه او در وهله اول، دین مردم است؛ هرچند خود دین هم گفته است که باید به نیازهای جسمی مردم هم توجه و رسیدگی شود.
– امروز به برکت انقلاب اسلامی کسی در رأس حکومت قرار گرفته است که هم اسلام را به خوبی میشناسد و هم تقوا دارد و هم مصالح جامعه را به خوبی درک میکند و لذا در مسائلی که پیچیده است و نمیتوانیم به خوبی راه صحیح را تشخیص دهیم، باید به همان جهتی که او اشاره میکند، حرکت کنیم.
– مقام معظم رهبری؛ کسی که بیش از 40 سال در سختترین مسوولیتها به بهترین وجه، مسئولیت خود را انجام دهد و حتی در مسائل اختلافی نیز بعدها معلوم شود که حق با او بوده است، شخصی قابل اعتماد است که میتوان در زمانی که تشخیص دشوار میشود، برای شناخت مسیر صحیح به وی مراجعه کرد.
پاسخ مصباح به کسانی که ولی فقیه را معصوم نمی دانند
– برخی میگویند ولیفقیه معصوم نیست، اگر کسی طبیبی را سراغ داشته باشد که در طول 40 سال طبابتش حتی یک اشتباه در تشخیص بیماری و درمان نداشته است، قطعا به نسخهای که او مینویسد، اعتماد میکند؛ و هرچند این بدان معنا نیست که این پزشک معصوم است، اما اگر پزشکان با هم اختلاف داشته باشند، فرد عاقل به نسخه ی همین پزشک عمل میکند؛ و لذا حداقل فایدهای که بر پیروی از ولایتفقیه مترتب است، انجام وظیفه شرعی است، که با اطاعت از او نزد خداوند متعال معذور هستیم حتی اگر هم اشتباه کرده باشد.
– امروز به برکت خون شهدا، ولیفقیه در رأس این کشور قرار دارد، شخصیتهای بزرگ عالم با یک ساعت حضور در محضر ایشان و گوش دادن به سخنانشان، پی به عظمت ایشان برده و به آن اعتراف کردهاند، و لذا وظیفه ما این است که در عین حالی که بر معلومات و تجربیات خود میافزاییم و حق انتقاد از مسئولین را نیز برای خود قائلیم، اگر به جایی رسیدیم که تشخیص برایمان دشوار شد، نگاهمان به اشاره ولیفقیه باشد.
– هیچ کشوری از نعمت وجود چنین رهبری برخوردار نیست، در بسیاری از کشورهای دنیا، بعد از دوران مسئولیت رؤسای جمهورشان و یا در حین مسئولیتشان، رسوائیهای بزرگ مالی و اخلاقی آنان کشف و آشکار میشود؛ اما در کشور ما رهبری در رأس نظام قرار دارد که نه تنها خودش بسیار پاک و ساده زندگی کرده است، حتی خانواده خود را پاک نگه داشته و به آنها توصیه کرده است تا در کارهای اقتصادی وارد نشوند.
– واقعا جای شکر دارد که رهبری در رأس این کشور قرار دارد که وقتی همسرش مریض میشود مانند سایر بیماران دیگر به بیمارستان مراجعه کرده و تحت مداوا قرار میگیرد و هنگام عیادت رهبر انقلاب از ایشان، تازه مسئولان بیمارستان متوجه میشوند که ایشان همسر رهبر انقلاب بوده است.
– باید قدر نعمتهای خداوند متعال را بدانیم، خداوند وعده داده است که اگر شکرگزار باشید، نعمتها را بر شما افزون میکند.
– تفکر در سرگذشت پیشینیان سبب میشود تا غفلت و خود برتر بینی و غرور را از خود دور کنیم، شاه این مملکت بعد از یک عمر نوکری برای آمریکا، با ذلت به آمریکا راه داده نشد؛ و صدامی که شاه را به دلیل عدم استفاده از اسلحه برای خودکشی سرزنش میکرد، خودش مدتها در یک چاه مخفی شد و در نهایت با خفت و خواری دستگیر و اعدام شد. سرگذشت شاه باید برای کسانی که آرزوی نوکری آمریکا دارند، عبرت باشد، و تفکر در همین نمونهها نشان میدهد که نباید به این زندگی و قدرتها مغرور شد؛ بلکه باید به چیزی دل بست که فنا شدنی نیست.
– محیط اطراف انسان و آنچه میبیند و میشنود، بر رفتار وی تأثیرگذار است، محدوده فکر آدمی بر گرفته از دیدنیها و شنیدنیهای محیط اطراف است و حتی اگر تفکر انسان به معقولات نیز تعلق بگیرد، نقطه آغازین آن، محسوسات بوده است؛ مثلا از استاد خود مطلبی را میشنود و لذا ذهن او به معقولات منتقل میشود.
– فکر انسان در راستای همان اموری است که میبیند و میشنود، این مسأله نیز خواست تکوینی خداست و البته تکامل انسان نیز در گرو استفاده از همین محسوسات است، چرا که همان طور که اشاره شد، گاه محسوسات، آدمی را به فراتر نیز سوق میدهند.
– دایره وجودی هر شخصی به میزان فکر اوست، اگر فردی تنها به مادیات و نیازهای مادی خود توجه داشته باشد، شخصیت و روح او نیز محدود به همان است و هر چه قدر سطح فکر و دایره افکار او فراتر برود، وسعت وجودی فرد نیز گسترش مییابد. لذا میتوان با اندکی مسامحه گفت وسعت و ضیق دایره وجودی ما تابع تفکر ماست.
– آیات بر دقت در آسمانها و زمین و موجودات تاکید دارد، باید سعی کنیم تا دایره فکری خود را گسترش دهیم؛ البته قرآن تنها به شناخت موجودات و آسمان و زمین اکتفا نکرده است، بلکه خواسته تا در مورد خلقت آنها نیز فکر کنیم؛ حتی به این میزان نیز اکتفا نکرده و میخواهد تا انسان درباره گذشتگان نیز تفکر کند و عبرت اندوزی کند و حتی قرآن کریم پا را از این فراتر گذاشته و بر تفکر انسان برای آینده این جهان نیز تأکید کرده است.
– یکی از ارزشهای مهم تربیت قرآن این است که از انسان میخواهد تا از این محسوسات دنیایی فراتر رفته و درکی عمیقتر و بالاتر از خود، جامعه و جهان داشته باشد؛ لذا خداوند در قرآن از انسانها میخواهد که در زمین سیر کنند تا صاحب دل بشوند و با چشم دل آیات الهی را ببینند، چرا که کور حقیقی کسی است که صاحب قلب و دل نشده و قلب و دلش نمیبیند.
– وسعت دادن به تفکر سبب میشود تا انسان متوجه مسئولیت خود نسبت به خود، خانواده، محله، شهر، کشور و جهان بشود، البته گاه در این زمینه افراط و تفریط میشود، عدهای فقط نگاه به مادیات و خودشان و خانواده شان دارند و عدهای نیز مسئولیت خود را عظیم دانسته و برای انجام رسالت جهانی خود، نسبت به خانواده و خویشان، اهمال و غفلت دارند. این در حالی است که خداوند متعال بر هدایت یافتن خود و خانواده و خویشان در وهله اول تأکید کرده است.
– البته نوع دیگری از تفکر به غیر از تفکر در آسمان و زمین نیز وجود دارد و آن نظر به عالم ملکوت است که خاص اولیاء خداوند متعال است.
– محدود کردن تفکر به دیدنیها و شنیدنیهای اطراف و توجه به نیازهای مادی، سبب محدود شدن شخصیت ما میشود؛ لذا باید بخشی از وقت خود را برای تفکر در آفاق و انفس و خلقت آنها اختصاص بدهیم و ببینیم در مقابل خالق آن ها، چه وظیفهای داریم.
– تفکر در سرگذشت پیشینیان سبب میشود تا غفلت و خود برتر بینی و غرور را از خود دور کنیم، شاه این مملکت بعد از یک عمر نوکری برای آمریکا، با ذلت به آمریکا راه داده نشد؛ و صدامی که شاه را به دلیل عدم استفاده از اسلحه برای خودکشی سرزنش میکرد، خودش مدتها در یک چاه مخفی شد و در نهایت با خفت و خواری دستگیر و اعدام شد. سرگذشت شاه باید برای کسانی که آرزوی نوکری آمریکا دارند، عبرت باشد و تفکر در همین نمونهها نشان میدهد که نباید به این زندگی و قدرتها مغرور شد؛ بلکه باید به چیزی دل بست که فنا شدنی نیست.
– قرآن پدید آمدن شب و روز و تغییر اندازه ماه را از جمله آیات الهی معرفی میکند تا انسان در آنها تفکر کند، ولی عدهای آنها را امور طبیعی و معمولی تلقی میکنند و خداوند کسانی که دائما آیات الهی را میبینند، اما به آنها توجه نمیکنند را توبیخ میکند.
– خداوند دستور به تفکر داده است و بدانید هر چه قدر ذهن و تفکر شما دربارة خلقت و پی بردن به حکمت و عظمت خالق آن گسترش یابد، خودتان رشد میکنید و شخصیت وجودی تان گسترش مییابد.
انتهای پیام