دربارهی یک حرکت نسنجیده
دکتر احسان شاه قاسمی، دکترای ارتباطات از دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان « خطر حرکات نسنجیده را جدی بگیریم» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده، نوشت:
در روزهای گذشته خبری منتشر شد که بازتابهای گستردهای در خبرگزاریهای داخلی و حتی خبرگزاریهای فارسی زبان خارجی داشته است. شهرداری سلماس میدان فردوسی این شهر را به میدان انقلاب تغییر نام داد و تندیس فردوسی را به مکانی نامعلوم منتقل کرد. ظاهرا مسوولان شهرداری سلماس اعلام کردهاند برای طراحی معماری و ساخت یادمان متناسب با نام میدان انقلاب مسابقهای برگزار میشود تا طراحان و صاحب نظران ایدههای خود را ارائه کرده و از میان این طرحها بهترین پروژه برای اجرا و پیادهسازی انتخاب شود و شهرداری سلماس هم از این طرح حمایت میکند.
متاسفانه این حرکت به هر دلیلی انجام شده باشد، حرکتی بسیار نسنجیده است. در زمانی که منطقه در آتش فرقه گرایی میسوزد، گاهی حرکتی نسنجیده میتواند عواقب جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. ایران کشوری است با پیشینهی تاریخی و بنابراین تحرکات تفرقهانگیز به دشواری میتواند بحران های حاد به بار آورد. هزاران سال همزیستی مسالمت آمیز باعث شده که مردم ایران از هر قوم و فرهنگی که باشند، «ایران» را به عنوان موجودیتی هماهنگکننده و وحدت بخش بپذیرند و به آن عشق بورزند. کشور ایران تنها کشوری در بین همسایگان خود است که سابقهی تاریخی دارد. این فرصت بزرگی است که به دولتمردان کمک میکند فارغ از تنشهای فرسایندهی قومی به مدیریت امور مهم بپردازند.
با وجود کمبودها و مشکلات و بداخلاقیهایی که در کشور ما وجود دارد، زندگی در کشور ایران از یک مزیت بزرگ یعنی امنیت برخوردار است. در کشورهای همسایهی ما تنشهای قومی عملا کشورها را به چند دولت تقسیم کرده و زندگی در میان یک قومیت را برای قومیتهای دیگر عملا غیر ممکن میکند. این چند پاره شدن کشورها زمینه را برای مداخلهی کشورهای دیگر ایجاد کرده و عملا مانعی بر سر راه توسعهی کل کشور ایجاد کرده است. این در حالی است که در جامعه صلح باشد. اگر این تضادها به جنگ منتهی شود (مانند آنچه در سوریه، عراق و افغانستان روی داد) کار یک کشور عملا تمام است و میراث فرهنگی و حتی تمدنی یک کشور را به باد میدهد. از این رو کشور ما باید تهدید تفرقه گرایی را به عنوان یک تهدید بنیادین در نظر بگیرد و با آن مقابله کند.
تصاویر برداشتن تندیس فردوس از میدان فردوسی در شهر سلماس به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شده است. این تصاویر در میان گروهی از کسانی که به فردوسی و ایران دلبستگی دارند تصورات منفی ایجاد کرده است. شباهت این تصاویر به آنچه پس از فروپاشی شوروی سابق در جمهوریهای این کشور اتفاق افتاد واجد اشارات تلویحی و کاملا معناداری می شود. مخصوصا که این تصاویر از مکانی بسیار نزدیک به شوروی سابق گرفته شده است.
ممکن است گفته شود که در آستانهی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، مردم سلماس خواستهاند تا با نامگذاری میدانی به نام انقلاب با انقلاب اسلامی تجدید میثاق کنند. این استدلال از بیخ و بن نادرست است زیرا در هر شهری میدانهای زیادی وجود دارد که مسوولان میتوانند از طریق نامگذاری و نصب یادمان چنین خواستههایی را تحقق بخشند. چرا باید میدان فردوسی قربانی این تصمیم شود؟ گذشته از این، حضور بسیار اندک مردم (کمتر از 10 نفر) نشان میدهد که هیچ فشاری از سوی مردم جهت برچیدن یادمان فردوسی و نصب یادمان انقلاب درست در همان میدان (و نه جای دیگری) وجود نداشته است.
از همهی اینها گذشته، فردوسی یک شخصیت تشدید شدهی ایرانی است و برداشتن تندیس او در شهری که گروهی اندک بر طبل تفرقه گرایی میکوبند، به هیچ عنوان نشانهی خوبی نیست. به شهادت سفرنامهنویسان و تواریخ معتبر، اشعار فردوسی تا همین اوخر توسط نقالان در تمام نواحی آذربایجان ایران بازسرایی میشد و اکنون نیز با فرهنگ آذری عجین شده است. علاوه بر این، تا جایی که به کردهای سلماس مربوط میشود باید گفت که کردها پیوندی ناگسستنی با شاهنامه و فردوسی دارند، به گونه ای که طی چند سده ی گذشته، خود روایتی کردی از شاهنامه را ضبط و تقریر کرده اند و شاهنامه در سنت و تاریخ کردها از جایگاهی خاص برخوردار شده است.
در حالی که جهان با حیرت شاهد تولید انبوه نفرت و جنگهای خانمان سوز و بیحاصل در منطقه است، اشتباهات ساده و حرکات نسنجیده میتواند چنان عواقبی برای جامعهی امن ما داشته باشد که زندگی امروز ما را به شرایطی دیگر بدل کند و ما را شرمندهی آیندگان کند. دولت تدبیر و امید باید با دقت هر گونه حرکت تفرقهانگیزی را خنثی کند و مردم ایران بایستی مراقب اقداماتی باشندکه میتواند وحدت ملی ما را تهدید کند.
انتهای پیام