تحلیل سکوت سیاسی امام صادق
حجتالاسلام هادی سروش، مدرس حوزه علمیه در یادداشتی تلگرامی نوشت؛
نام امام صادق (ع) بگونه ای با فعالیت های علمی و درسی عجین شده که کمتر کسی باور میکند آن حضرت در زوایای سیاسی؛ بسیار مجدانه و شجاعانه و مدبرانه ، عرصه را بر دیکتاتورهای زمان خود بسیار پر هزینه نمود.
شرائط زمان امام صادق (ع)
در وهله اول به شرائط زمان حضرت التفات بفرمایید .
هشام بن عبدالملک اولین زمامدار معاصر امام صادق است که به خشونت معروف است، هیچ حرمتی برای جان کسی قائل نیست و با کوچک ترین بهانه ای ، حبس میکند ، حصر میکند ، و می کشت.
در این میان فشار شدیدی روی شیعیان قرار میگیرد شاهدش این است که او در نامه ای به یکی از مسئولان حکومتش نوشت:
“بر شیعیان سخت بگیر و آنان را تحت فشار قرار ده، حبس شان کن و آثارشان را محو کن ،از حقوق بیت المال محرومشان کن و خون شان نیز مباح است. ”
از هشام ، شقی تر ؛ منصور دوانقی است که علاوه به زور و شدت عمل بر مخالفان خود ، چهره تزویر نیز بخود گرفت و تنوانست ۲۲ سال حکومت کند.
همین قدر بدانید که کاری کرد که کسی نمیتوانست بصورت عادی با امام صادق(ع) تماس برقرار کند و حتی سوالات علمی خود را بپرسد .
در روایت آمده شخصی برای تماس با امام صادق(ع) از ترس ماموران و جواسیس حکومت ، سبد خیار را به سر گرفت و به بهانه فروش خیار به منزل امام صادق مراجعه کرد و حضرت اورا دید و بداخل منزل برد و با او سخن گفت…
در نشان دادن دوران سلطه حکومت این نقل که توسط سیدبن طاوس درتاریخ آمده مهم است که ؛ منصور در دوران حکومتش هفت بار امام صادق را نزد خود احضار کرد. گاهی در مدینه وگاهی در ربذه به هنگام سفرحج و دیگر بار در کوفه و بغداد و در همه این جریانات تصمیم بر قتل امام داشت.
مبارزه مستقیم امکانپذیر نیست
از علل مهم عدم درگیری مستقیم امام با حاکمیت ، نبود یار و یارو است.
جریان هارون مکی بهترین شاهد براین مدعاست؛
مامون رقیّ گوید: سهل خراسانى به امام صادق عرض کرد:
ياابن رسول اللّه؛ شما اهل بيت، چه چيز مانع شده است كه قيام نمى كنيد و حقّ خود را از غاصبين و ظالمين باز پس نمى گيريد، با اين كه بيش از يك صد هزار شمشير زن آماده جهاد و فداكارى در ركاب شما هستند؟!
امام صادق ع فرمود: آرام باش .
امام دستور دادند تنور را روشن کردیم و به سهل خراسانى فرمود: برو داخل تنور آتش بنشين.
گفت : اى سرورم ! مرا در آتش ، عذاب مگردان ، و مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار بده.
در همين لحظات “هارون مكّى” وارد شد و سلام كرد. امام صادق ، پس از جواب سلام ، به او فرمود: اى هارون ! كفش هايت را زمين بگذار و برو درون تنور آتش و بنشين .
هارون مكّى بدون چون و چرا و بهانه اى ، داخل تنور رفت و در ميان شعله هاى آتش نشست.
امام با سهل خراسانى مشغول صحبت شد و پيرامون وضعيّت خراسان بودکه پس از گذشت ساعتى ، فرمود: اى سهل ! بلند شو، برو ببين در تنور چه خبر است .
همين كه سهل كنار تنور آمد، ديد هارون مكّى چهار زانو روى آتش ها نشسته است.
پس از آن امام به هارون اشاره نمود و فرمود: بلند شو بيا؛ و هارون هم از تنور بيرون آمد.
حضرت خطاب به سهل خراسانى كرد: در خراسان شما چند نفر از اینها پيدا مى شود؟
سهل پاسخ داد: هيچ ، نه به خدا سوگند! حتّى يك نفر هم اين چنين وجود ندارد.
امام صادق فرمود:
اى سهل ! ما خود مى دانيم كه در چه زمانى خروج و قيام نمائيم ؛ و آن زمان موقعى خواهد بود، كه حدّاقلّ پنج نفر هم دست ، مطيع و مخلص ما يافت شوند.
حرکات مبارزاتی متفاوت امام صادق(ع)
شبهه ای که امروز برخی از جوانان دارند و گمان میکنند همینکه آدمی در برهه ظلم قرار گرفت بدون درک وتوجه به شرائط باید علماء اقدام کنند و تا دیگران در برابر حاکمیت شمشیر و اسلحه بدست گیرند ، در حالیکه در فقه ، در باب ورود به جهاد و مبارزه بحث های سنگینی مطرح است که ساده ترین آن این است که این مهم در صورتی ضروری میشود که جامعه چنین ظرفیتی را داشته باشد .
امام صادق(ع) بر همین اساس که جامعه و مردمانش اقتضاء مبارزه را نداشتند ، اقدامات هوشمندانه ای دیگری نمود .
یکی از اقدام مهم و کارساز امام صادق این بود که مومنان و دوستان خود را از ورود به دستگاه سیاسی و قضائی منسوب به حکومت منع میفرمود.
نمونه آن شخصی است که در دربار منصور است و امام از او گله کرد ووقتی آن شخص علت را جویا شد، امام به او فرمود : شما وارد دستگاه ظلم شده اید باعث شده اینان حق ما را پایمال کنند !
یا نمونه دیگر فردی است که همسایگی ابوبصیر است که با پیغام امام صادق از مسئولیت اداری و سیاسی خود استعفاء داد و بیرون آمد و همه زندگی خود را هم هزینه کرد.
نمونه دیگر صفوان جمال است که شتران خود را به حاکمیت برای سفر حج کرایه میداد و امام صادق او را منع فرمود و او هم فرمایش امام صادق را عملی کرد و مورد عتاب دستگاه حاکمیت هم ، قرار گرفت .
سیاست دیگر مبارزاتی امام صادق ؛ رهنمون به عدم مراجعه به دستگاه قضائی حکومت جور
امام صادق(ع) ؛ شیعیان را از ارجاع مرافعه به قضات دستگاه بنی عباس نهی می کرد و احکام صادر شده از محکمه آنها را شرعا لازم الإجرا نمیدانست.
رواياتي از امام صادق داریم تحت این عنوان که ؛ «طغيانگران را به داوري انتخاب نكنيد ؛ – لا تحاكموا الي الطاغوت »!
بعد هم فرمودند :
《کسی که به آنان مراجعه کند به طاغوت مراجعه نموده ! … من تحاكم اليهم ـ السّْلطان و القضّاه ـ في حق او باطل، فانَّما تحاكم الي الطاغوت…》
مهمتر اینکه خود امام صادق(ع) قضات و حکّامی را معرفی نموده که شیعیان به آنان مراجعه کنند ؛ “فدعاه الی رجل منکم …” .
و فراتر از بحث قضا و قضاوت ، امام صادق شیعیان را از هر ارتباطی با دانشمندان حکومتی منع نمود و فرمود: «فقیهان امنای پیامبرانند، اگر دیدید به سلاطین روی آوردند به آنان بدگمان شوید و اطمینان نداشته باشید. ؛ – الفقهاء أُمناء الرّْسل فاذا رأيتم الفقهاء قد ركبوا الي سلاطين فاتّهموهم».
حتی در بیانی ، امام صادق از نشستن با کارگزاران حکومتی نهی فرمود ؛ «اياك و مجالسه الملوك».
برنامه مبارزاتی دیگر امام صادق با دستگاه حاکمیت این بود که در مراسم رسمی شان شرکت نمینمودند .
روزی منصور به آن حضرت گفت: چرا مانند دیگران به دیدار او نمی رود؟ امام در جواب فرمود: « چیزی از دنیای تو پیش ما نیست و چیزی از آخرت ما هم پیش تو نیست …. ؛ – لیس لنا ما نخاف من أجله و لا عندک من أمر الأخره…ليس لنا ما نخافك من أجله و لا عندك من أمر الآخره مانرجوك له ولا أنت في نعمه فنهنّيك و لا تراها نقمه فنعزّيك بها، فما نصنع ؟» .
روزی منصور از آن حضرت پرسید:ای اباعبدالله خدا پشه را برای چه آفریده است؟
امام صادق فرمود: «برای این که دماغ زورگویان را به خاک بمالد. ؛ – یا أباعبدالله! لم خلق الله تعالی الذباب؟ فقال: «لُیُذِلّ به الجَبَابِرَةَ».
تاثیر مبارزات متفاوت حضرت صادق(ع)
گذشته از موفقیت منحصر بفرد حضرت صادق(ع) در نهضت علمی اش ، کار را بر حکومت ظالم منصور بسیار تنگ کرد .
شاهد این مدعا ؛ تعبیر عجیب خود منصور دوانقی است که می گوید:
” هذا الشجی معترض فی الحلق… ؛ – جعفربن محمد مثل یک استخوان است در گلوی است که نه می توانم بیرونش بیاورم و نه می توانم فرویش ببرم !
یعنی ؛ نه می توانم یک مدرکی از او به دست آوردم کلکش را بکنم و نه می توانم تحملش کنم چون واقعا اطلاع دارم که این مکتب بی طرفی که او انتخاب کرده علیه ما هستند!”
گذشته از این تاثیر مهم که محدود به زمان حضور امام است ، امام خمینی(ره) به “اثرمهمی دیگر” ، اشاره میکند که مربوط به همه ی زمان های در پیش است .
ایشان در کتاب ولایت فقیه مینویسد:《حضرت امام صادق(ع) در شرایطى که تحت فشار ، مراقبت ومحاصره بود .. براى مسلمانان تکلیف معین میکند .. مردان بزرگ، که داراى سطح فکر وسیعى میباشند، هیچگاه مأیوس نگردیده و به وضع فعلى خود ـ که در زندان و اسارت به سر میبرند و معلوم نیست آزاد میشوند یا نه ـ نمیاندیشند. و براى پیشبرد هدف خویش طرح دارند، تا بعداً اگر توانستند شخصاً آن طرح را اجرا کنند؛ و اگر خودشان فرصت نیافتند، دیگران دنبال این طرح بروند و اجرا نمایند. امام صادق(ع) علاوه بر دادن طرح، نصب [افراد به عنوان حاکم] هم فرموده اند. این نصب ، اگر براى آن روز بود، البته کار لغوى محسوب میشد؛ ولى آن حضرت به فکر آینده بود ، فکر بشر بوده؛ .. او باید در هزار و چند صد سال پیش طرح بدهد، نصب نماید، تا آن روز که ملتها بیدار شدند، ملت اسلام آگاه گردید و قیام کرد، دیگر تحیرى نباشد وضع حکومت اسلامى .. معلوم باشد》
امیدواریم ما شیعیان آن حضرت ، ایشان را در تمام آموزه های بلند آن امام عزیز را الگو قرار دهیم. انشاءالله
انتهای پیام