خاطرهی آشنا از مواجههی متفاوت یک آزاده با وضعیت حجاب زنان
«حسامالدین آشنا»، مشاور فرهنگی ربیسجمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
در محله ما (خیابان پیروزی- صد دستگاه) آقا رضا فرزند جهادگر یکی از بزرگان محل در اولین ماه جنگ در سال 1359 اسیر شد و پس از یکدهه در تابستان سال 1369 (اگر اشتباه نکنم) به میهن بازگشت.
ما برو بچههای هیئت در منزل پدری این برادر آزاده جمع شده بودیم و برای استقبال از او برنامهریزی میکردیم. یکی از بچهها گفت ” اگر آقا رضا از ما بپرسد من که اسیر بودم ولی شما چه کردید که این وضع زنان و حجاب است، چه جواب بدهیم؟”همه فکر میکردیم با این وضع بدحجابی در تهران کاش او شبانه وارد تهران شود تا صحنههای نامناسب را نبیند و ما بتوانیم به تدریج او را نسبت به شرایط توجیه کنیم. اتفاقا او شب وارد شد و در منزل مراسم خوبی برگزار شد . صبح فردا که به خانهشان سرزدیم دیدیم خانه نیست و تا عصر هم نیامد.
عصر با ترس و خجالت به دیدنش رفتیم و فهمیدیم از صبح به خیابان انقلاب و دیگر خیابانها سرزده ولی دریافتیم برخلاف براورد ما، از وضع حجاب بانوان خیلی راضی است و خدا را شکر میکند. از او علت را پرسیدم. پاسخ داد اولا قبل از انقلاب که وضع حجاب جور دیگری بود. ثانیا تا وقتی هم که من تهران بودم هر کس هر طور لباس میپوشید که دلش میخواست. شما چه توقعاتی دارید؟ شما ناراحت هستید که پس از این ده سال چند سانتی روسریها عقب است اما یادتان نیست که از کجا شروع کردهاید؛ شما از مینیژوپ شروع کردهاید و به اینجا رسیدهاید.
دیدم ارزیابی میزان موفقیت سیاست فرهنگی نسبی است و تنها کسی میتواند تفاوتها را در طول زمان درک کند که بتواند شرایط شروع یک سیاست و تداوم آن را بشناسد.
انتهای پیام