طنز | پشت دیوار شب یه راهی داره
یاشار تاجمحمدی، در «نیم ستون» طنزِ انصاف نیوز نوشت: در این بخش از برنامه قصد داریم به معرفی یکی از مفاخر کشورمان بپردازیم که متاسفانه در میان عموم مردم کمتر شناخته شده است. ایشان از افرادی هستند که گاهاً با عنوان خودسر، تندرو، دلواپس و … شناخته شدهاند.
وی در دوران کودکی نبوغ خود را در تسخیر سفارت، نقاشی با مداد شمعی، حضور خودجوش و ناگهانی در خیابان، سهچرخه سواری، حمله به سینماها و کتابفروشیها، اعلام زودهنگام وقت دستشویی به مامانش، حمله و هتاکی به دگراندیشان و برخی از زمینههای دیگر بروز داده و موجب حیرت اطرافیانش شد.
در زندگینامۀ وی ذکر شده است که از همان دوران خردسالی استعداد عجیبی در خنثیسازی تحرکات دشمنانش داشته مثلاً در پنج سالگی از اینکه والدینش به وی کمتر از برادرش توجه میکنند به تنگ آمده و توانست ارتباط میان برادرش و معتاد سر کوچه را ثابت کند، سپس برادرش به جاسوسی و نفوذ در کانون گرم خانواده و خوار و ذلیل شدن در چشم فامیل محکوم شده و توسط کمربند پدرش سیاه و کبود شد، حال آنکه سر کوچه اصلاً معتادی وجود نداشت.
ایشان در کتاب خاطراتش مینویسد که استعدادش در حمله و تخریب سفارتخانهها ذاتی و ارثی بوده و حتی در همان دوران کودکی بازی جالبی ابداع کرده بود به این صورت که یکی از بچهمحلها را به عنوان دیوار سفارت در نظر میگرفت و بقیۀ دوستان با شور و شوق و نعرهزنان از روی وی میپریدند، این بازی بعدها به نام خرپلیس شهرت یافت.
ایشان پس از طی کردن دوران تحصیلاتش که به دلایل مسایل امنیتی هیچ مدرکی از آن موجود نیست به چهرهای علمی و فرهنگی و هنری و باسواد و تروتمیز تبدیل شد و توانست با انتشار کتب و مقالات متعدد، همفکرانش را از چشمۀ اندیشههای ناب خویش سیراب گرداند.
آثاری همچون دوردنیا در هشتاد دقیقه (روایتی علمی – تخیلی از تسخیر تمام سفارتخانههای موجود در ایران)، بلندیهای بادگیر (داستانی عاشقانه در مورد جوانی که در هنگام بالا رفتن از دیوار یک سفارتخانه عاشق میشود اما عشقش را در میان جمعیت گم میکند و پس از این حادثه همواره از دیوار سفارتخانههای دیگر بالا میرود و از بالای دیوار به دنبال عشق گمشدهاش میگردد) و آثار متعدد و ماندگار دیگری که نام ایشان را در ادبیات فارسی جاودانه کرد.
ایشان در زمینۀ موسیقی نیز استعداد شگرفی داشتند، روایت شده وقتی قطعۀ wall (دیوار) را ساخت، چند جوان انگلیسی تحت تاثیر ایشان اقدام به تشکیل گروهی موسوم به pink Floyd کرده و با الگوبرداری از آثار وی آلبومهای متعددی را منتشر کردند. راجر واترز و دیوید گیلمور روایت میکنند: وقتی ما این بخش از این قطعه را شنیدیم از عمق فراواقعگرایانه و پسانوگرایانۀ آن برای خلق آثار خود بهره گرفتیم.
پشت دیوار شب یه راهی داره
که پشت اون یه سفارته دوباره
چار قدم از سفارت بعد که رد شی
سر کوچه باز یکی بالای دیواره
از ایشان که پایهگذار مکتب پسادلواپسگرائیسم نیز هستند، جملات قصاری نیز برجای مانده که بیانگر عمق اندیشههای ناب ایشان است و برای حسن ختام این بخش از برنامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
– نمیدانم تو که هستی و کجای دنیا زندگی میکنی؟ اما روزی سفارت کشورت را پیدا میکنم و از دیوارش بالا میروم.
– ترجیح میدهم داخل سفارت باشم و به تندرویهایم فکر کنم، به جای آنکه در حال تندروی باشم و به تسخیر سفارت فکر کنم.
– سفارت کشور اول را خباثتهای خودش و سفارت کشورهای بعدی را جوگیر شدن دوستانم انتخاب کردند، دیگر بس است، سفارت کشور بعدی را خودم انتخاب خواهم کرد.
انتهای پیام