خرید تور نوروزی

عطریانفر: رقابت اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی شبیه بازی‌های پارالمپیک است

«محمد عطریانفر»، فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید: خاتمی از حداقل حیات سیاسی فردی محروم است، امکان ملاقاتش مقید است و حتی کسی اجازه ندارد تصویرش را منتشر کند و اگر خاتمی نکته‌ای را هم مطرح کند، بلافاصله افرادی که در مقام ارائه هستند تحت تعقیب قرار می‌گیرند. از سوی دیگر احزاب سیاسی اصلاح‌طلب هم که تصمیم می‌گیرند برای یک امر سیاسی دست به دست هم بدهند و اندیشه متفرق اصلاحات را در چتر یک جبهه با هم همبسته‌تر کنند و قصد تشکیل شورای عالی دارند، باز داشته می‌شوند، در حالیکه جریان مقابل به راحتی هر ظرفیت رسانه‌ای در اختیار دارد و می‌تواند هر کاری انجام بدهد. اصولگرایان به راحتی حضور فعال سیاسی دارند، جمنا تشکیل می‌دهند و حتی حفاظت می‌شوند و از هر گونه عارضه‌ای مبرا هستند. وقتی در مقام داوری این مقایسه را می‌کنیم، به جمع‌بندی می‌رسیم که بنا است شما با دست بسته در مسابقه‌ای شرکت کنید، هیچ وقت یک ویلچرنشین را با یک آدم سالم در یک مسابقه قرار نمی‌دهند. نوع رقابت اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی شباهت بسیار زیادی به بازی‌های پارالمپیک دارد نه المپیک.

خبرآنلاین نوشت: عضو حزب کارگزاران، درباره وضعیت رهبری در جریان اصلاحات، و گلایه هایی که بخاطر عدم نظارت بر فراکسیون و شورای شهر از سوی رهبری این جریان می شود، گفت:این حق مسلم مردم است که گلایه‌های خودشان را در هر حوزه‌ای مطرح کنند. این گلایه‌ها را باید شنید و اتفاقا باید کسی پاسخگوی آن باشد. در مقام پاسخگویی اما مسائلی مطرح است، گاهی در مقام ثبوت اظهارنظری می‌کنیم، گاهی هم در مقام اثبات؛ این دو متفاوت است. ثبوت یعنی روایت. در مقام روایت، تفسیر می‌کنیم که اینجا اتاقی به نام کافه خبر وجود دارد، یک میز و ۱۰ تا صندلی در آن هست. این روایت است. ولی آیا این بهترین وجه برپایی اتاق کافه خبر است؟ ممکن است بگوییم نه. در مقام اثبات ممکن است بگوییم اگر این صندلی‌ها را تبدیل به کاناپه کنید، شاید مناسب‌تر باشد.

وی افزود: در واقع ما در مقام اثبات می‌خواهیم نوعی داوری کنیم، اما در مقام ثبوت صرفا وضعیت را بیان می‌کنیم؛ من صحبت‌های شما را تایید می‌کنم که مردم گلایه‌هایی دارند اما در مقام اثبات، وقتی می‌گویند از رهبر اصلاحات چنین انتظاراتی می‌رود، آیا استعداد و شرایط عمومی قدرت و بازی در قدرت را دارد؟ وقتی در مقام داوری و اثبات این نظریه هستیم باید دقت کرد که محدودیت‌هایی وجود دارد و حتی نمی‌توان گامی برداشت.

رقابت اصلاح طلبان در عرصه سیاسی شباهت به بازی های پارالمپیک دارد نه المپیک

عطریانفر ادامه داد: نمونه‌های زیادی در این زمینه وجود دارد. الان که آقای هاشمی رفسنجانی نیست، خواسته یا ناخواسته رهبر اصلاحات سید محمد خاتمی است، اما خاتمی از حداقل حیات سیاسی فردی محروم است، امکان ملاقاتش مقید است و حتی کسی اجازه ندارد تصویرش را منتشر کند و اگر خاتمی نکته‌ای را هم مطرح کند، بلافاصله افرادی که در مقام ارائه هستند تحت تعقیب قرار می‌گیرند. از سوی دیگر احزاب سیاسی اصلاح‌طلب هم که تصمیم می‌گیرند برای یک امر سیاسی دست به دست هم بدهند و اندیشه متفرق اصلاحات را در چتر یک جبهه با هم همبسته‌تر کنند و قصد تشکیل شورای عالی دارند، باز داشته می‌شوند، در حالیکه جریان مقابل به راحتی هر ظرفیت رسانه‌ای در اختیار دارد و می‌تواند هر کاری انجام بدهد. اصولگرایان به راحتی حضور فعال سیاسی دارند، جمنا تشکیل می‌دهند و حتی حفاظت می‌شوند و از هر گونه عارضه‌ای مبرا هستند. وقتی در مقام داوری این مقایسه را می‌کنیم، به جمع‌بندی می‌رسیم که بنا است شما با دست بسته در مسابقه‌ای شرکت کنید، هیچ وقت یک ویلچرنشین را با یک آدم سالم در یک مسابقه قرار نمی‌دهند. نوع رقابت اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی شباهت بسیار زیادی به بازی‌های پارالمپیک دارد نه المپیک.

نمی‌شود چون خاتمی محدود است، یک رهبر جدید انتخاب کنیم

این چهره سیاسی اصلاح طلب گفت: رهبری و پیشکسوتی یک امر جعلی نیست، شما در موقعیت خبرنگاری‌تان نمی‌توانند بگویند چون با مدیریت سازگار نیستید، بروند از کنار خیابان یکی را بیاورند جای شما بگذارند؛ همین موقعیت شما محصول تجربه است و یک شبه به دست نیامده است؛ حالا در عرصه رهبری در هر حوزه‌ای این مقوله به همین صورت است و نمی‌توان گفت چون دست و بال خاتمی بسته است، برویم سراغ شخص دیگری و یک نفر را به عنوان رهبر انتخاب کنیم. از این جهت، فکر می‌کنم ما ضمن این که باید نقد اصلاحات را بپذیریم، در مقام نقد اما باید منصف باشیم. انصاف در نقد نسبت به رفتارها و تحرکات سیاسی، ما را به این سمت دلالت می‌کند که ببینیم ریشه این ناکارآمدی آیا درون سیستمی است یا برون سیستمی. اگر این نکته را رعایت کنیم، نقدها را می‌پذیریم و پاسخگو هستیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. امیدواریم با تکیه بر همین منطق صحیح ، دفعه بعد ما رو به شرکت در انتخابات دعوت نکنید. چون به قول خودتون شما باید با ویلچر با ماشین سوارها درگیر بشید. همونها که معدود انتخابهای مردم رو در مقابل انبوه انتصابها ، با وتوی ماقبل انتخابات رای مردم ، به اسم نظارت استصوابی ، از مردم گرفتند تا معلوم شود : گذشت اون زمانی که میزان رای ملت بود . ملت کیلویی چند ؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا