موسویان: ترامپ به چرخشی استراتژیک در برابر ایران نیاز دارد
«سیدحسین موسویان»، دیپلمات سابق و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی میگوید: ترامپ برای این که امکان برون رفت آبرومندانه از وضعیت فعلی در ارتباط با ایران داشته باشد به یک چرخش استراتژیک در سیاستهای جاری خود در اینباره نیاز دارد.
به گزارش ایسنا، سید حسین موسویان در مقالهای در روزنامه گاردین نوشت: در ماه مه ۲۰۱۸ دولت ترامپ یک جانبه از برجام خارج شد، توافقی که هدفش اطمینان از عدم دسترسی ایران به بمب هستهای بود و بعد از ۱۲ سال مذاکرات بینالمللی دشوار حاصل شده بود. آمریکا بعد از خروج از برجام تحریمهای سیاسی و اقتصادی جدیدی نه تنها علیه بخشهای مختلف اقتصادی بلکه علیه حاکمیت ایران اعمال کرد. این تحریمها نه تنها شانس هرگونه دیپلماسی با ایران را از بین برد بلکه عواقب وخیمی بر روابط ایران و آمریکا و کل منطقه خواهد داشت.
شرایط فعلی بسیار شکننده است. ایران تصمیم گرفته با افزایش سطح غنیسازی، پاسخ اقدامات تهاجمی و سلطه جویانه آمریکا را بدهد. اعاده خصومت حداکثری توسط ترامپ بعد از یک دوره تشنج زدایی در دوره اوباما، موجب بروز روندی شده که میتواند به یکی از بزرگترین چالشهای صلح و امنیت خاورمیانه تبدیل شود.
اقدام اول اینکه هرگونه همکاری بین دو کشور در منطقه مستلزم گفتوگوی نهادهای نظامی مربوطه دو کشور است. نیروی سنتکام آمریکا و نیروی قدس ایران، دو نهاد نظامی هستند که مأموریتهای فرامرزی کشورهای متبوع خود یعنی ایران و آمریکا را به عهده دارند. ترامپ نیروی قدس ایران را به عنوان سازمان تروریستی قلمداد کرد و ایران نیز متقابلاً سنتکام آمریکا را سازمان تروریستی خواند. این روند شانس گفتوگوی دو نهاد فوقالعاده قدرتمند نظامی دو کشور در مورد مسائل منطقه را از بین برد.
اقدام دوم اینکه ترامپ در یک اقدام بیسابقه سلطه جویانه، آیت الله خامنهای را تحریم کرد. همانطور که ترامپ در آمریکا عالیترین مرجع تصمیمگیری سیاست خارجی است، در ایران نیز مقام معظم رهبری عالیترین مرجع تعیین کننده سیاست خارجی است. آیت الله خامنهای اجازه داد تا مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در مورد بحران هستهای انجام شود. ترامپ با تحریم آیت الله خامنهای در واقع شانس هرگونه مصالحه بین دو کشور را نابود کرد. شایان ذکر است که آیت الله خامنهای مرجع عالی مذهبی برای بسیاری از مسلمانان در کشورهای اسلامی از جمله عراق، پاکستان، افغانستان، هند و بحرین است.
اقدام سوم در مورد امکان تحریم دکتر ظریف وزیر خارجه ایران است. او یکی از برجستهترین دیپلماتهای تاریخ معاصر ایران است که بعضاً با دکتر مصدق که نفت ایران را ملی کرد، مقایسه میشود. تحریم وزیر خارجه ایران یعنی بستن کانال دیپلماسی بین دو کشور. وندی شرمن مذاکره کننده هستهای سابق آمریکا گفت بیمنطقترین کار تحریم شخصیتی کلیدی است که میتواند در هرگونه گفتوگوی احتمالی بین دو کشور کمک کند.
اقدام چهارم اینکه ترامپ فشارها و تحریمها علیه ایران را در شرایطی گسترش داد که ایران پایبندی خود را به جامعترین توافق تاریخ هستهای جهان اثبات کرد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم پایبندی کامل ایران را تأیید کرد. ترامپ خواست میراث اوباما را نابود کند، اما نفهمید که در واقع شانس دیپلماسی خودش با ایران را نابود کرد.
اقدام پنجم اینکه ترامپ مرتب در حرف دم از مذاکره با ایران زده اما در عمل بدترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرده است. این استراتژی نیست که ایران را بتواند به پای میز مذاکره بکشاند.
ایران بارها هشدار داد که اگر طرفهای مقابل به تعهدات برجامی خود عمل نکنند، ایران نیز تا ابد یک طرفه بدان پایبند نخواهد ماند. بعد از دو سال بیتوجهی طرفهای مقابل، ایران در گام اول ذخایر اورانیوم غنی شده را از ۳۰۰ کیلوگرم افزایش داد و در گام دوم نیز سطح غنی سازی را از ۳.۶۷ درصد افزایش داد. قدم بعدی هم بازگشت پروژه آب سنگین اراک به طراحی قبلی است.
همه این اقدامات بدین دلیل است که با خروج ترامپ از برجام، ایران با اجرای کامل برجام حسن نیت نشان داد اما با تحریم و فشار بیشتر مواجه شد. ایران نمیتواند برای همیشه به تعهدات برجامی خود در حالی پایبند بماند که طرفهای دیگر خود را متعهد به اجرای تعهداتشان نمیدانند.
ترامپ حاصل ۱۲ سال مذاکره ایران و قدرتهای جهانی را یک جانبه تخریب کرد. او سیاست خطرناکی علیه ایران در پیش گرفته که میتواند به یک فاجعه بزرگ جدید در خاورمیانه تبدیل شود. به نظر میرسد او تقابل نظامی نمیخواهد اما او همزمان باید درک کند که ایران تسلیم زورگویی آمریکا نخواهد شد.
اگر ترامپ واقعاً خواستار حل مشکلی است که خود بیجهت بر جهان تحمیل کرده، او باید یک چرخش استراتژیک در سیاستهای جاری خود در مورد ایران داشته باشد تا امکان یک برون رفت آبرومندانه برای هر دو کشور فراهم شود.
انتهای پیام