نقدی بر اظهارات رییس سابق انرژی اتمی
هادی محمدی – دکترای روابط بینالملل و روزنامهنگار – در یادداشت خود در «دیپلماسی ایرانی» نوشت: چند شب قبل دکتر فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی میهمان شبکه افق سیما بود و همانطور که رویه ایشان و آن شبکه است، یکطرفه و غیرمنصفانه شروع به نقد آنچه دستاورد در صنعت هسته ای بوده پرداخت و هر چه خوبی است به دوره خویش نسبت داد و هر ضعفی – به نظر خودشان – را به دوره بعدی مربوط دانست.
البته ایشان هم مثل همه مدیران این صنعت به اندازه دو سال و چندماهی که مسئولیت داشتند مثمرثمر بودهاند اما این هم از انصاف دور است که پنجاه سال عمر سازمان انرژی اتمی را نادیده گرفته و فقط خود را در قله افتخارات دید. اما ایشان چند نقد را به اقدامات سازمان پس از برجام وارد کرده که بنده به عنوان روزنامهنگاری که چندین سال است در این صنعت حضور داشته و اطلاعاتی از این صنعت دارم احساس کردم که سکوت نسبت به آنها کار درستی نیست.
آقای عباسی میگویند: «ما در سال ۹۲ همه هستهایمان را تعطیل کردیم و از دست دادیم آن هم در مذاکرات اولی که آقای ظریف به ژنو رفت؛ یعنی در سال ۹۲ عملاً همه چیز از جمله سانتریفیوژها را هم تعطیل کردند». این حرف، خلاف بزرگی است چراکه در توافق ژنو تنها تولید اورانیوم غنیشده بیست درصد در فردو متوقف شد و ما تا دیماه ۹۴ هم در فردو و هم در نطنز با حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ غنیسازی میکردیم.
ایشان میگویند: «قرار نیست شو اجرا کنیم و نیاز ما به سوخت هستهای است. ما ۱۰ تن اورانیوم غنیسازی شده را از کشور بیرون کردیم. نزدیک ۱۰۰ تن آب سنگین خارج شده است. چه کسی گفته بود آن را در عمان بگذارید؟» اولا حتما ایشان میدانند که برای فقط یک سال سوخت نیروگاه بوشهر تنها به ۲۷ تن سوخت نیاز است و ده تن نمیتوانست درد زیادی از ما درمان کند اما با معاوضه این مقدار با کیک زردی که روسها بابت مواد غنیشده دادند از یک سو ذخایر کیک زرد کشور افزایش چندین برابری یافت و از سوی دیگر فضا برای تهیه سوخت بوشهر باز شد؛ فضایی که قطعا بدون توافق برجام بسته میماند و ما پس از چند سال با نیروگاهی بدون سوخت میماندیم. یعنی ایشان از میزان ذخایر اورانیوم طبیعی ایران، میزان ذخایر زیرکونیوم که فلز اصلی غلاف سوخت است و سایر مسائل مثل توان تست سوخت در کشور خبر ندارند یا خود را به بیخبری میزنند؟ این هم از طنزهای روزگار است که میگویند ۱۰۰ تن آب سنگین را از کشور بیرون کردیم و نمیگویند که این میزان را فروختیم و مگر غیر از این بود که باید تولید بیش از ۱۳۰ تن آب سنگین مورد نیاز برای دو بار پر و خالی شدن استخر رآکتور اراک میفروختیم؟ واقعا اگر کار دست شما بود حتما سالها فقط دنبال انبارکردن آب سنگین و تحمیل هزینههای مالی آن به کشور بودید بدون اینکه بتوانید درآمدی از این تولید پرهزینه داشته باشید. جهت اطلاع دکتر عباسی باید گفت امروز آب سنگین ایران بهترین آب سنگین دنیاست و خودش یا محصولات آن به بسیاری از کشورهای اروپایی که نامشان قابل ذکر نیست فروخته میشود و ارزآوری خوبی نیز به همراه داشته است. اینکه میگویند چرا به عمان رفت هم جالب است ایشان خودشان میگویند ما ۸۰۰۰ ماشین سانتریفیوژ را در شرایطی که هر روز تحریمهای جدید علیه ایران اعمال میشد به خاطر اینکه ماجراجویی نکنیم خاموش نگه داشته بودیم و حالا به اقدام ایران که در شرایط عادی پس از برجام انجام شده بود و از همانجا هم حدود ۷۰ تن به فروش رسید خرده میگیرند. خیالتان راحت همان متخصصینی که بعد از شما به تولید افتخارآفرین ۲۰ تن آب سنگین در سال رسیدند به زودی مقادیر گذشته را دوباره تولید خواهند کرد.
گفتهاند: «ما سوخت تهران را هم با وجود تحریم در همه ابعاد تولید کرده بودیم. این توانمندی کشور بود اینها را هم تعطیل کردند، سوخت اراک را هم ساخته بودیم. در آن زمان ما ۱۰ مجتمع سوخت را تولید کرده بودیم؛ حال باید دید که این ۱۰ مجتمع چه بلایی سرشان آمده است. آیا در انبار است یا خیر؟» جهت اطلاع شما این تعداد مجتمع به خوبی در اصفهان نگهداری میشوند و تحت پلمب آژانس هستند اما نگفتید که چه کسی مسئول ساخت سوخت ۲۰ درصدی رآکتور تهران بود؟ چرا نمیگویید؟ چون همان کسی است که امروز همه نقدهای ناجوانمردانه را علیه او به کار میبرید. بنده با مسئول پروژه رآکتور اراک هم صحبت کردم که در زمان شما هم مسئول بود. ایشان میگفتند برای راهاندازی رآکتور اراک حداقل تا پایان سال ۹۳ در صورت تامین همه تجهیزات، زمان نیاز داشت و تازه ابتدای تست سرد بود، ضمن اینکه طبق گفته ایشان امکان تست گرم سوخت وجود نداشت و اگر روابط ایران با کشورهای دیگر اصلاح نمیشد عملا استفاده از اراک کار غیرممکن و بسیار خطرناکی بود.
ایشان میگویند: «اگر بخواهیم رآکتور اراک را به جای قبلی بازگردانیم بتنهایی که در آن لولهها ریخته شده زمان میبرد». خدا را شکر که از ادعای بتنریزی در قلب رآکتور اراک رسیدهاید به لولههای کالندریا و این هم از برکات بازدید گسترده رسانهها از رآکتور اراک است.
دکتر عباسی میگوید: «چرنوبیل یک رآکتور سه هزار مگاوات بوده که دچار حادثه شد. یک دستگاه آزمایشگاهی که نبود لذا خطای انسانی صورت گرفت چون فرسوده بود و اتفاقی افتاد که دما بالا رفته و کنترل رآکتور از دست نیروها خارج و منفجر شد و سوخت و در نتیجه رادیواکتیو به هوا راه پیدا کرد و در جو پخش شد که بخشی از آن به کشور ما آمد و بیشتر آن به سمت اروپاییها رفت و همه درگیر شدند.» جناب عباسی، کسی نگفت اراک میتواند مثل چرنوبیل خسارت به بار آورد و تا هزاران کیلومتر را آلوده سازد. بنده و بسیاری از دلسوزان نگران همان مردم خوب خُنداب هستیم. چرا باید کاری کرد که زندگی آنها به خطر افتد؟ هرچند برخی کارشناسان از تاثیرات منفی تا اراک و قم هم نظر میدادند.
دکتر عباسی میگویند: «ما در برابر آمریکا اقتدار داشتیم و دنبال عکس یادگاری نبودیم». حرف درستی است. من هم جای آمریکا بودم با افرادی که هر روز تحریم شوند و باز جرات روشنکردن سانتریفیوژهای نصبشده را نداشته باشند، با کسانی که میزان ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد خود را از عدد ۲۵۰ کیلو بیشتر نمیکنند تا کشور مجعولی نگران نشود، با کسی که از ۲۷۰۰ ماشین در فردو تنها با چهار آبشار غنیسازی کند و خیلی از مسائل دیگر که قابل گفتن نیست روبهرو بودم، پای مذاکره جدی نمینشستم چون با آن روال، همه چیز به راحتی قابل نابودی طبیعی بود و به امتیاز دادن هم نیازی نداشت. این فرق بزرگ برجام با بیانیهخوانی آقایان است که سرانجام باعث شد آمریکا خود را بازنده بزرگ برجام بداند و به طور غیرقانونی خارج شود.
ایشان در مورد فردو میگویند: «آنجا بازی میکنند این ایزوتوپ پایدار یک شوخی تلخ است که ۸۰ متر زیر زمین را بخواهیم ایزوتوپ پایدار تولید کنیم. فردویی که اینقدر اهمیت داشت و خار چشم دشمن بود و میتوانست بازدارنده باشد را تبدیل به این کردیم که ایزوتوپ اورانیوم کار کنیم». اولا ایشان به عنوان رئیس سازمان نمیداند که نباید به عمق فردو اشاره صریح داشته باشد؟ (چه درست چه غلط). ثانیا امروز در فردو ۱۰۴۴ ماشین آماده به کار نصب است و بخشی هم بدون تزریق گاز در حال چرخش هستند. اینکه سیاست تعطیل شدن فردو از سوی دشمن به این حالت رسیده دستاورد کمی است؟ فرق این فردو با فردوی زمان شما که هر روز تحریم جدید میشدیم چقدر است؟ شما چه امتیازی بابت خاموشبودن صدها ماشین سانتریفیوژ در فردو گرفته بودید؟ انشاءالله خواهید دید در آینده بسیار نزدیک فردو بار دیگر در صورت ادامه وضع موجود، برای ایران امتیازآورترین بخش خواهد شد. ثالثا میتوانید به صراحت بگویید چه کسی فردو را ساخت و راهاندازی کرد؟ که اگر در این برنامه میگفتید کمی تردید نسبت به انصافتان کمتر میشد. دیگر به تعبیر زشت شما در مورد فردو نمیپردازم که چگونه برای امیال دنیوی و احتمالا کرسیهای سبز و یک جایگاه، چنین سنگر مهم این ملت را برای گاوداری مناسب میدانید.
در پایان میماند این توصیه به خودم و همه دوستانی که دستی بر این آتش دارند که امروز دشمن مشترک همه ما دندان تیز کرده و مراقب است تا از اولین اشتباه ما نهایت استفاده را ببرد. در چنین فضایی اینگونه از آنتن جمهوری اسلامی ایران علیه منافع و اتحاد ملی استفاده کردن نه اخلاقی و نه شرعی است؛ خصوصا برای کسانی که ادعاهای زیادی در اخلاق و دیانت دارند.
انتهای پیام
دولت به گروگان گرفته شده بهترین تعبیر دکتر مومنی برای دولت دکتر روحانی است..