خرید تور تابستان ایران بوم گردی

تکمله ای بر «گاندو و مصائب دولت دوسر»

یادداشت ابوالفضل دلاوری، استاد جامعه شناسی سیاسی ایران دانشگاه علامه طباطبایی که در کانال تلگرامی داود فیرحی منتشر شده را می‌خوانید:

🔹جناب دکتر فیرحی عزیز!

سلام بر شما!

یادداشت شما با عنوان «گاندو و مصائب دولت دوسر» را خواندم. بنده هیچ بخشی از این سریال را ندیده ام. با وجود این توصیف و مفهوم سازی شما از آنچه که در این سریال می گذرد علاوه بر این که بسیار دقیق و جالب است، مسأله ای هرچند مزمن اما همچنان بسیار مهم را مطرح کرده اید که بدون دیدن آن سریال هم می توان در مورد آن وارد گفتگو شد: وجود یک دولت «دو سر» در ایران امروز.

🔸آسیب شناسی شما از این وضعیت نیز دقیق است: دوبینی ، بلاتصمیمی و تردید در میان متولیان و کارگزاران دولت؛ ناکارآمدی و فرسایش مشروعیت نهادها و نیروهای سیاسی؛ تحمیل هزینه های مضاعف و بدون بازدهی به کشور و سردرگمی و کلافگی جامعه. اما بحث شما تا همینجا پیشتر نمی آید و دست کم سه سوال زیر را بی پاسخ می گذارد.

1⃣نخست این که: صرفنظر از دنیای واقعی، و طبق روایت خود این سریال آیا توانمندی های بالقوه و مهمتر از آن مشروعیت این دو «سر» یکسان است؟ بعید به نظر می رسد پاسخ شما مثبت باشد. بنده نیز در یکی دیگر از تفسیرهائی که در باره این سریال منتشر شده است دریافتم که در یک سر این موجود عجیب الخلقه، نیروهائی خمود نابلد و یا خائن درکارند و در سر دیگر آن، نیروهای ناشناخته هوشمند،و دلسوزی وجود دارند که در هر ماجرائی سرانجام موفق می شوند خمودگی ها، خرابکاری های برآمده از «سر» دیگر را خنثی و جبران نمایند. بنا بر این، می توان گفت در این سریال به روشنی یک پروژه مشروعیت زدائی و مشروعیت سازی نیز در جریان است.

2⃣سوال دوم به جایگاه رسانه ای که این سریال در آن تولید و پخش شده، مربوط است. آیا این رسانۀ قدرتمند انحصاری، عریض و طویل و پر مخاطب، مستقل از این دو «سر» است؟ در این صورت، که البته احتمال آن کم می نماید، با توجه به جهتگیری ها و کارکردهای این رسانه، می توان گفت موجود عجیب الخلقه مورد نظر شما بیش از دو سر دارد و دارای «چند سر» و شاید هم «چندین سر» است! اما اگر این رسانه به یکی از این دو سر تعلق دارد، که این محتملتر است، در این صورت آیا موضوع از آنچه که در ظاهر دیده می شود پیچیده تر و جهت دارتر نیست؟ در چنین شرایطی آیا نباید از محتوای این سریال بیرون و بالاتر ایستاد و با دقت نظر در روند و فرایند حداقل 25 ساله ای که به تولّد و رشد چنین موجود عجیب الخلقه ای انجامیده، تصویری دقیقتر از وضعیت و تحلیلی عمیقتر از آسیب شناسی این موجود ارائه کرد؟

3⃣سوال سوم به راه حل نهفته در یادداشت شما مربوط است: راه حل تلویحی، و نه صریح شما ضرورت «یک سر» سازی نظام سیاسی و دولت است. به احتمال زیاد این راه حل باید همان چیزی باشد که کارفرمایان این سریال و حامیان فکری و سیاسی آن به دنبالش هستند.

🔸به طرح این سوال ساده تر بسنده می شود که آیا تنها گزینه مطلوب در شرایط موجود «یکسر» کردن نظام سیاسی و دولت است؟ به عبارت دیگر آیا وضعیت «دوسری» در طول این دوره (بیش از 25 سال) به رغم همه نامطلوبی ها و معضلاتش هیچ دستاورد مثبتی نداشته یا دست کم حاوی هیچ فرصتی برای پویائی های آشکار یا پنهان در لایه های زیرین سیاسی و اجتماعی نبوده است؟

🔹پاسخ به این سوالات البته فرصت بیشتری می طلبد اما با توجه به فرایند تولّد و رشد این موجود دوسر از یک سو و روند پویائی های سیاسی و اجتماعی آشکار و پنهان در همین دوره، و علاوه بر این دو، با توجه به مخاطرات شدید محیط بیرونی، شاید اصرار و تعجیل برای «یک سر» کردن این موجود عجیب الخلقه چندان مقرون به صلاح و صواب نباشد!

🔸باید اجازه دهیم تاریخ و طبیعت و پویائی های اجتماعی و سیاسی نیز کار خود را بکنند زیرا اینها نیز «قابله» قابلی هستند! شاید در آینده فرصت های مناسبتر و کم هزینه تری برای درمان یا حتی جراحی این موجود دو سر فراهم شود.

🔹بی فایده نیست به عنوان یک تمثیل، سرگذشت و سرنوشت مرحومان «لاله» و «لادن» را به یادآوریم: 30 سال زندگی دراماتیک و البته رنجناک اما سپس مرگ تراژیک هر دو، آنهم در اثر تعجیل و اصرار خودشان بر جداسازی! شاید ما امروزه هنوز در مرحله دراماتیک حیات سیاسی و اجتماعی خود به سر می بریم پس مراقب باشیم با اصرار و تعجیل خود وارد مرحله تراژیک آن نشویم!

«گاندو» و مصائب دولت «دو سر»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا