خرید تور نوروزی

توسعه فرهنگی به بن‌بست رسید

به گزارش ایکنا، توسعه به عنوان یکی از مفاهیم برجسته عصر مدرن دربرگیرنده ساحت‌های مختلف زندگی انسان‌ها در عرصه‌های انسانی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. امروزه توسعه در ساحت‌های مختلف آن مورد توجه و دغدغه‌ کشورهای جهان سوم و به تعبیری کمتر توسعه‌یافته است. در این میان برخی توسعه اقتصادی را مقدم بر هرنوع توسعه می‌دانند و برخی دیگر توسعه فرهنگی و سیاسی را زیربنا و لازمه هر نوع توسعه اقتصادی تعریف می‌کنند. در این کشمکش فکری، تقابل دو دیدگاه روبنا و زیربنای فرهنگ و اقتصاد به خوبی خود را نشان می‌‍‌‌دهد. خبرگزاری ایکنا اصفهان، در گفت‌وگو با ابراهیم فیاض، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، به بررسی موضوع توسعه و توسعه فرهنگی پرداخته که او معتقد است توسعه فرهنگی در سطح جهانی امری پایان‌یافته تلقی می‌شود. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید با این توضیح که مطالب منتشرشده در این گفت‌وگو صرفاً دیدگاه‌های مصاحبه‌شونده است و ایکنا درصدد تأیید یا رد آن نیست.

 توسعه فرهنگی به چه معناست و بر اساس چه زمینه‌ها و بسترهایی شکل می‌گیرد؟

نظریه پیشرفت در قرن ۱۹ در اروپا شکل گرفت. این نظریه بر اساس علم تجربی و بر پایه غریزه بنا شد و طبق آن، علم تجربی تمام غرایز و نیازهای انسانی را ارضا می‌کند و در نتیجه، پیشرفت اتفاق می‌افتد. علم تجربی، این کار را از طریق تکنولوژی انجام می‌دهد و باعث می‌شود انسان نیازهای غریزی‌اش را برطرف سازد که به آن، مدرنیسم و یا روزمرگی گفته می‌شود. طرفداران نظریه پیشرفت معتقد بودند که با وجود تکنولوژی دیگر گرسنگی وجود نخواهد داشت و از طرف دیگر، زمان و مکان نمی‌تواند ما را محدود کند. نظریه پیشرفت در نهایت به جنگ جهانی اول و دوم منجر شد و بشر را به این فکر فرو برد که انگار تکنولوژی بیشتر باعث کشتار و بدبختی شده است.

بعد از جنگ جهانی دوم، مکتب تضاد در اروپا شکل گرفت و مکتب فرانکفورت که قبل از دو جنگ جهانی به وجود آمده بود، بعد از جنگ جهانی دوم به آمریکا راه یافت و در آنجا به نقد نظریه پیشرفت پرداخت که نتیجه آن شکل‌گیری نظریه توسعه بود، مبنی بر اینکه خواهان پیشرفت نیستیم، چون خشونت‌زاست و به جای علم و تکنولوژی باید به سراغ اقتصاد رفت و در نتیجه، توسعه اقتصادی یا توسعه آمریکایی مطرح شد. آمریکا نیز با توسعه اقتصادی به جنگ مارکسیسم رفت و جنگ ویتنام را راه انداخت که باعث نابودی انسان‌های زیادی در این کشور شد. بنابراین توسعه آمریکایی نیز شکست خورد و بعد از جنگ ویتنام، نهضتی دانشجویی در پاریس علیه نظریه پیشرفت و توسعه آمریکایی شکل گرفت که شعار فرهنگ‌محوری سر می‌داد. سردمداران فرهنگ‌محوری کسانی مثل ژان پل سارتر، اگزیستانسیالیست‌ها و سیمون دوبووار بودند و طراحی ساختاری با محوریت فرهنگ انسانی را آغاز کردند. این فرهنگ انسانی غریزه‌محور بود، ولی پیشرفت‌محور و توسعه‌محور نبود، چون معتقد بودند این دو نظریه ضد غریزه و ضد انسان است.

در دهه هشتاد میلادی، انقلاب اسلامی با محوریت مذهب در ایران رخ داد که آغاز دوره مذهب‌گرایی بود. در مقابل انقلاب اسلامی، یونسکو بحث توسعه فرهنگی را مطرح کرد که این پروژه نیز عملا شکست خورد. بنابراین در دهه ۹۰ مکتبی ضد توسعه به نام پست مدرنیسم شکل گرفت که پیشرفت و توسعه را زیر سؤال برد. آمریکایی‌ها در مقابل پست مدرنیسم، بحث جهانی شدن را بر پایه تکنولوژی دیجیتال و رسانه‌های جهانی مطرح کردند

در حال حاضر انقلاب جدیدی در جهان رخ داده است. زمانی که ترامپ روی کار آمد، جهانی شدن را از بین برد و بر اقتصاد و فرهنگ ملی آمریکا تأکید کرد. در فرانسه نیز همین اتفاق افتاد و در نتیجه پست‌مدرنیسم نیز پایان یافت. در حال حاضر عمر پست مدرنیسم، توسعه فرهنگی و جهانی شدن پایان یافته و آنچه امروز در جهان مطرح شده، ندای عدالت‌طلبی است. دو تفسیر از عدالت وجود دارد که در حال نزاع با هم هستند؛ تفسیر سوسیالیستی روشنفکری حزبی و تفسیر فاشیستی که ضد روشنفکری و ضد حزبی بوده و هم اکنون تفسیر سوسیالیستی در حال عقب‌نشینی و تفسیر فاشیستی در حال پیشروی است.

می‌توان گفت در حال حاضر عدالت‌طلبی مذهبی مسیحی الحادی بر ضد روشنفکری روی کار می‌آید، ولی فاشیسم نیز شکست خواهد خورد، چون خشونت‌طلب است و وقتی این اتفاق رخ دهد، به نوعی عدالت‌طلبی با هدف صلح جهانی نیاز خواهیم داشت که فقط در مکتب شیعه موجود است و حتی اهل سنت نیز فاقد آن هستند. عدالت‌طلبی شیعه که بر اساس فطرت و عترت بنا شده است، باید در جهان مطرح شود و اگر بتوانیم آن را مطرح کنیم، در جهان و حتی در غرب به شدت خریدار دارد. امام زمان(عج) نیز داعیه عدالت با صلح جهانی دارد و عدالت‌طلبی موجود در فاشیسم همه‌اش جنگ‌طلبی است.

با این حساب، دیگر نباید از توسعه فرهنگی صحبت کرد و این مقوله تمام‌شده محسوب می‌شود.

بحث توسعه فرهنگی بین بیست تا سی سال پیش پایان یافت و از آن به بعد، پست مدرنیسم و جهانی‌ شدن آمریکایی مطرح شد.

 اگر توسعه فرهنگی را به معنای نهادینه ساختن ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگ ایرانی ــ اسلامی در جامعه خودمان در نظر بگیریم، فکر می‌کنید چقدر در این زمینه موفق بوده‌ایم؟

در اسلام بحث توسعه و پیشرفت مطرح نیست، بلکه نظریه‌ای به نام عمران یا آبادی وجود دارد و این نظریه مورد قبول قرآن است. در نظریه عمران انواع پیشرفت از جمله پیشرفت فرهنگی نیز وجود دارد، چنانکه در دعای عهد می‌خوانیم: «… وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَک، وَاَحْىِ بِهِ عِبادَک…؛ خدایا به وسیله او شهرها و بلادت را آباد و بندگانت را زنده گردان». اگر عمران اتفاق بیفتد، پیشرفت فرهنگی نیز خود به خود رخ می‌دهد. نظریه عمران بر پایه سه اصل عدالت، اخلاق و رفاه عمومی بنا شده است. عدالت، اخلاق را به وجود می‌آورد و از ترکیب عدالت و اخلاق، رفاه عمومی نیز به وجود می‌آید.

اوضعیت حال حاضر جامعه را از نظرگاه عمران و آبادی و سه اصل عدالت، اخلاق و رفاه عمومی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بعد از جنگ، یک اصل لیبرالیستیِ تکامل‌گرایِ داروینیِ داخلی به نام تعدیل اقتصادی برای نسل جدید استارت خورد که به نوعی باعث غیر اخلاقی شدن جامعه، فساد عمومی و فروپاشی خانواده شد. من از همان روزهای اول این مسئله را رد کرده و نسبت به پیامدهای آن هشدار دادم. در حال حاضر اشرافیت، فاصله طبقاتی و فقر برخی اقشار و گروه‌ها در جامعه نتیجه اجرای همین موضوع است. در دوره اصلاحات تلاش شد تا اصل تعدیل اقتصادی را به نوعی عدالت‌طلبی سوسیال دموکرات تعدیل کنند که موفق نیز شدند. رئیس‌جمهور بعدی بحث عدالت‌گرایی را به میان آورد، ولی خودش به دام اصل تعدیل اقتصادی افتاد که نتیجه آن، شکل‌گیری فاصله طبقاتی به شدت وحشتناک بود. دولت فعلی نیز یک دولت با برخی سیاست‌ها و رویکردهای لیبرال اقتصادی با همان تعدیل اقتصادی بوده که ظاهراً اکنون پشیمان شده است. می‌خواهم بگویم که ما تاکنون عمران و آبادی نداشته‌ایم، هر چه بوده، یا شرقی بوده است یا غربی، یا سوسیالیستی بوده، یا لیبرالیستیِ و البته اشرافی.

 آیا بحث عمران به صورت یک نظریه مدون درآمده است تا راهنمای عمل تصمیم‌گیران و سیاستگذاران باشد؟

برخی نظریه‌ها و الگوهایی که امروز برای توسعه و پیشرفت کشور مطرح می‌شوند، کاملاً غرب‌گرا هستند، یعنی تمام شاخص‌های آن برگرفته از مدرنیسم غربی است و به بحث توسعه می‌پردازد که به چهل پنجاه سال پیش مربوط می‌شود. نظریه‌های پیشرفت و توسعه با وقوع انقلاب اسلامی دچار بحران شدید شد و عمر آنها پایان یافت. توسعه فرهنگی و پست مدرنیسم نیز متأثر از انقلاب اسلامی به وجود آمد، ولی متأسفانه این الگوها به قبل از انقلاب اسلامی برگشته است. این غرب‌گرایی دست از سر جامعه ما برنمی‌دارد. این الگوها اصلاً اسلامی و داخلی نبوده و الگوهایی غربی است. بنده معتقدم این‌ها الگوهایی کاریکاتوری از دوره توسعه به شمار می‌آیند.

 پیشنهاد و راهکار شما برای برون‌رفت از این وضعیت چیست؟

باید به مفهوم قرآنی پیشرفت و توسعه برگردیم که همه اینها در آن نهفته است. امثال کانت و هگل معتقدند وقتی پیشرفت به وجود می‌آید، انسان دچار از خود بیگانگی می‌شود. در واقع انسان از خودش، جامعه و انسان‌های دیگر و طبیعت بیگانگی پیدا کرده و طبیعت را نابود می‌کند. یعنی بیگانگی به شدت عمق دارد و باعث شد که غرب دچار بحران اخلاقی، فروپاشی خانواده، بحران دین و خیلی مسائل دیگر شود. غرب همیشه سعی کرده تا پیشرفت و توسعه را از از خود بیگانگی، از دیگر بیگانگی، از جامعه بیگانگی و از طبیعت بیگانگی برهاند، ولی موفق نشدند، چون نظریه‌های پیشرفت و توسعه هیچ‌کدام نتوانستند این کار را انجام دهند، ولی نظریه عمران و آبادی این کار را انجام می‌دهد. ما باید به همان مفهوم قرآنی برگردیم، ولی برخی مراکز از جمله حوزه علمیه این نظریه را تدوین نکردند، برخی نظرات در درون حوزه، به نوعی پیشرفت‌گرا یا توسعه‌گراست و اصلاً  و آبادی‌محور نیست و به تعبیری شاید بتوان گفت در حال حاضر یکی از جاهایی که  قرآن در آن به نوعی مهجور واقع شده، برخی مراکز دینی از جمله حوزه علمیه است. امام علی(ع) کاملاً نظریه عمران و آبادی را در کوفه اجرا کرده‌اند، ولی متأسفانه ما آن را مورد مطالعه قرار نداده‌ایم. امام علی(ع) در آن چند سالی که در کوفه حضور داشتند، کاملاً این شهر را عمران و آباد کردند و مردم کوفه به شدت آرامش داشتند، ولی متأسفانه کسی این مسائل را مورد بررسی قرار نداده است. نظریه عمران و آبادی تابع نظریه بالاتری است که ابن خلدون نیز در کتاب مقدمه متوجه آن بوده، این نظریه تابع نظریه امت و امامت است که در مکتب شیعه وجود دارد. امروز حتی اهل‌سنت نیز سعی می‌کنند به نظریه امت و امامت برگردند، مثلاً داعش به جای خلافت، از امامت حرف می‌زد. اینکه قصه امت و امامت چیست، باید در بحثی جداگانه به آن پرداخته شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا