محمد فاضلی: ساختار نظام یارانههای انرژی باید تغییر کند
الگوی مصرف انرژی در کشور و به خصوص در مراکز بزرگی مثل ادارات و سازمانها با انتقادات فراوانی همراه است. بعضی معتقد هستند که برای اصلاح فرهنگ مصرف در حوزهی انرژی نیاز به فرهنگسازی است. عدهای نیز اعتقاد دارند اسراف در مصرف انرژی به خاطر مشکلات ساختاری است و با فرهنگسازی اصلاح نمیشود.
محمد فاضلی، جامعهشناس و معاون وزیر نیرو در یک گفتوگوی کتبی به سوالات خبرنگار انصاف نیوز در این مورد پاسخ داد. فاضلی معتقد است الگوی مصرف انرژی در دل نظام یارانههای انرژی و نظام رانتی حاصل از آن، اقتصاد قاچاق و اقتصاد مسکن از عوامل وضعیت کنونی مصرف انرژی هستند. او همچنین تاکید کرد با وجود این مشکلات ساختاری نمیتوان با فیلم و تبلیغات، الگوی مصرف انرژی را اصلاح کرد.
فاضلی دربارهی الگوی مصرف انرژی و نظر منتقدان آن به انصاف نیوز گفت: من معتقدم اگر به فردی که معلومات اولیهای از سیاستگذاری عمومی، اقتصاد و جامعهشناسی رفتارهای مصرف آب و انرژی داشته باشد و هیچ شناختی هم از ایران نداشته باشد، گفته شود کشوری هست که در آن به مدت بیش از چهار دهه، قیمتهای یارانهای انرژی حفظ شده و سایر سازوکارهای توزیع رانت نظیر سرکوب قیمت ارز هم وجود داشته است، آن فرد میتواند دربارهی وضعیت امروز مصرف انرژی در ایران حرفهایی بزند که با وضع جاری ما تطبیق دارد. بگذارید توضیح بدهم که چگونه چنین چیزی ممکن است؛ شما همین که بدانید هزینهی انرژی، قسمت بسیار کوچکی از هزینهی خانوار را تشکیل میدهد -کمتر از 1 درصد- و این رقم در خانوارهای ثروتمند کمتر است، میتوانید نتیجه بگیرید که در طراحی ساختمانها، کمترین اولویت به هزینههایی داده میشود که برای عایقکاری و بالا بردن سطح استانداردهای حفاظت از انرژی کاربرد دارند. هیچ کنشگر عاقل اقتصادی برای مثال وقتی که هزینهی انرژی ساختمان بسیار کم باشد، یک درصد هزینه ساخت مسکن را برای بالا بردن سطح استانداردهای مصرف انرژی ساختمان هزینه نمیکند. نتیجه اینکه بعد از پنج دهه با انبوه ساختمانهایی مواجه هستید که از نظر استانداردهای انرژی وضعیت نامناسبی دارند.
آنچه گفتم درخصوص خرید وسایل برقی هم صدق میکند. بخش اعظم کولرهای گازی در ایران که حدود 21 هزار مگاوات از ظرفیت نیروگاهی کشور صرف تامین انرژی آنها میشود و در تابستان تا 40 درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص میدهند، از موتورهای غیراستاندارد استفاده میکنند. مردم انگیزهی اقتصادی قابل توجهی برای خرید کولر استاندارد ندارند و کولر قاچاق هم میتواند در بازار فروش برود. این نکته درخصوص بقیهی وسایل برقی هم صدق میکند. نتیجه اینکه کشور انباشته از ساختمانهایی غیراستاندارد از نظر معیارهای مصرف درست انرژی است و این ساختمانها از وسایلی انباشته شدهاند که مصرفی غیراستاندارد دارند.
وی افزود: قیمتهای انرژی همچنین به عادات مصرفی افراد هم شکل دادهاند. تنظیم کولر گازی و سایر وسایل خنککننده روی عدد 16 در ایران عرف شده است، حال آنکه با تنظیم دما روی 23 تا 25 هم میتوان رفاه مناسبی داشت. من چندی پیش در یکی از استانهای گرمسیر کار پژوهشی انجام میدادم؛ جالب توجه بود که اتاق مردم و بالاخص مدیران دولتی، فوقالعاده سرد بود. دیدن اتاقهایی که در آنها سه کولر اسپلیت روشن بودند، عادی بود. تهران هم شهری نیست که در آن کولر گازی ضرورت باشد، اما امروز به عادت بدل شده و من در محل کار قبلیام هر چه تلاش کردم تا کارکنان کولرها را در کل ساعات روز روشن نگذارند، موفق نشدم. برخی همکاران هم از حضور در اتاق خودم شاکی میشدند چون کولر شاید جمعاً در روز یک ساعت هم روشن نمیشد و گرمشان میشد.
اینها را گفتم تا معلوم شود برای موافق بودن با کسانی که منتقد الگوی فعلی مصرف برق در ایران هستند، احتیاج به دادهی تجربی قابل توجهی هم ندارید. برخی اطلاعات اولیه میتواند به شما نشان دهد که منطق کنش اقتصادی، باید وضعیتی شبیه به آنچه امروز ایجاد شده، ایجاد میکرده است. بله من هم معتقدم الگوی فعلی مصرف انرژی بسیار ناکارآمد و ناعادلانه است.
فاضلی دربارهی راه برون رفت از این وضعیت گفت: «اگر از موضع سیاستگذاری عمومی نگاه کنیم، مسالهی انرژی در بستر کلی ساختار اقتصاد سیاسی ایران تعریف میشود؛ نقطهای نمیتوان به این مساله پرداخت. الگوی مصرف انرژی در دل نظام یارانههای انرژی، منافع رانتی حاصل از آن، اقتصاد قاچاق، اقتصاد مسکن که بدون توجه به استانداردهای انرژی ساخته میشود، ظرفیت حکومت برای گفتوگو با مردم برای تبدیل کردن مسالهی انرژی به دغدغهی عمومی و سپس تصمیم برای اصلاحات ساختاری در آن تعریف میشود.
فرهنگسازی – که من البته کلاً به این واژه و معنایی که سیاستمداران و مدیران از آن مدنظر دارند اعتقادی ندارم – یا به عبارت درستتر، زمینهسازی برای توسعهی رفتارهای درست مصرف آب و انرژی در ایران، میتواند با اصلاحات ساختاری پیش برود. اینطور نیست که اگر زیاد فیلم بسازید یا تبلیغات مرتبط با مصرف درست انرژی داشته باشید، کار زیادی از پیش برود. این گونه کارها بر بستر اصلاحات ساختاری در بخش انرژی قابل تعریف است.
گام اول از تبدیل کردن مسأله به دغدغه و اولویت سیاستگذار و مردم شروع میشود. اینجاست که گفتوگوی اجتماعی فراگیر دربارهی مسأله بهکار میآید. اول باید با همگان طرح مسأله بشود و این کار در همهی ابعاد، تشریح پیآمدهای ادامه وضع موجود، سناریوهای اصلاحات، شیوههای تقسیم کردن عادلانهی هزینههای اصلاحات و روشن ساختن و تضمین نسبی کسب عواید حاصل از اصلاح برای مردم و سیاستمداران صورت گیرد. مسأله که برای همگان روشن شد، راهحلهای فنی در دسترس قرار میگیرند. نظام سیاسی و سیاستگذار نمیتوانند بدون گفتوگوی اجتماعی فراگیر با هشتاد میلیون ایرانی و تولید دانش مشترک، هیچ اصلاح موثری انجام دهند. طراحی و پیشبرد راهحل وقتی شروع میشود که سیاستگذار عزمی برای حل مسأله به شیوه متفاوت پیدا کند.»
فاضلی در پاسخ به این سوال که اگر فرهنگسازی نتواند معضل را حل کند چه باید کرد، گفت: همانطور که پیش از این گفتم، تعدیل مساله از راه صرفا فرهنگسازی ممکن نیست، اما اگر متغیرهای ساختاری – نظیر قیمتهای انرژی، الزام به رعایت استانداردهای مصرف انرژی در ساختمانها و البته اصلاحات در بخش تولید و توزیع انرژی، محقق شوند، آن وقت است که اعتماد و الزاماتی میان مصرفکننده و مقولهی انرژی شکل میگیرد که تعدیل این وضعیت را ممکن میکند. آن موقع است که اگر مدیران خودشان به الگوهای درست مصرف انرژی روی بیاورند، حرف و کردارشان از طرف جامعه مقبول میافتد.
انتهای پیام