گلایهی یک تولیدکننده: گفتند رضایت واردکننده را جلب کن
/در گفتوگو با انصاف نیوز/
پاکدل یک تولیدکنندهی ابزار دقیق در تصفیهی آب در اصفهان است که به گفتهی او از خروج مقدار زیادی ارز جلوگیری میکند آنها تنها تولیدکنندهی این کالا هستند، طبق آمار گمرک سال 96 هشت میلیون دلار واردات این کالا بوده است. او میگوید یک شرکت وارد کننده با شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان وارد مذاکره شده و بعد از آن مشکلات زیادی برایش ایجاد شده و حتی از او خواسته شده رضایت شرکت وارد کننده را جلب کند. او همچنین مشکلاتی در مورد بازپرداخت وام با این شهرک دارد. پاکدل با حضور در دفتر انصاف نیوز توضیحاتی در این مورد داد.
پاکدل درمورد کالایی که تولید میکند گفت: «اسم این کالا دوزینگ پمپ است و ابزار دقیق آب و فاضلاب است، نوعی پمپ برای تزریق دقیق است این نوع پمپ باید کیفیت بالایی داشته باشد و دقیق باشد چون مواد شیمیایی که تزریق میشوند یا اسیدی هستند یا بازی و ممکن است قسمتهایی از پمپ را از بین ببرند.»
او در ادامه در مورد مشکلاتی که در شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان گفت: «وقتی نمونهی تحقیقاتی ما آماده شد به بنیاد ملی نخبگان رفتیم و به آنها گفتیم ما این کالا را نمونهسازی کردیم. به ما گفتند اگر میخواهید تولید کنید به شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان بروید. وقتی در این شهرک خواستیم کارمان را شروع کنیم، شرکت واردکنندهی این کالا به ما اخطار داد که تحقیقاتمان را کنار بگذاریم و در غیر این صورت از ما شکایت میکنند. چند شرکت بزرگ این کالا را وارد میکنند اما فقط یکی از آنها این کار را کرد.
این کالا را از جاهایی مثل ایتالیا، چین، انگلیس و آمریکا وارد میشوند. کالاهای چینی در بازار زیاد بود که گارانتی نداشتند، قطعات و لوازم یدکی آنها بسیار گرانقیمت بودند و مشتریها ناراضی بودند. کالای تولیدی ما یک سال و نیم گارانتی داشت و کیفیت بالایی داشتند که حتی از کیفیت کالای خارجی بهتر است. هیچ یک از مشتریان ما ناراضی نیستند و سفارشهای ما زیاد است. قیمت کالای تولیدی ما نیز نسبت به کالای خارجی کمتر بود.
این شرکت از ما شکایت رسمی کرد البته عنوان شکایت آنها این بود که ما کالا با برند تقلبی آنها تولید میکنیم و در بازار میفروشیم. هیچگونه مدرکی دال بر این موضوع نتوانستند به دادگاه ارایه دهند.
قبل از این ماجرا ما نمایندگی این شرکت را برای کالای دیگری داشتیم، گفتند که ما بیدلیل ادعای نمایندگی کردیم درحالی که ما فایل صوتی داشتیم که مدیر بازرگانی این شرکت به ما گفتند که شما نمایندگی ما هستید و فعالیت کنید. مدرک کاغذی به ما ندادند چون گفتند در شرایط تحریم نمیتوانیم برگهی رسمی به شما بدهیم چون ممکن است شرکتی که به خود ما نمایندگی داده دچار مشکل و تحریم شوند.
ما دادگاه هم رفتیم، اما متاسفانه دادگاه هم مشکلات خاص خودش را دارد، پروندهی ما را پیش کارشناس فرستادند، کارشناس به ما گفت حق با شما است؛ 15 تا 20 میلیون تومان بدهید تا من یک وکیل صوری روی پروندهتان بگذارم، در غیر این صورت یکی از همکاران ما توصیه کرده که ما هوای وکیل آن شرکت را داشته باشیم.
نمایندهی شرکت وارد کننده با مسوولان شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان ملاقاتی داشتند که بعد آن مشکلات ما شروع شد. بعد از این ملاقات به ما گفتند تا وقتی که رضایت وارد کننده جلب نشود، هیچگونه امکانات و تسهیلاتی در اختیار ما قرار نمیدهند. ما گفتیم که این کار غیرممکن است چون واردکنندهها میخواهند شرکت وجود نداشته باشد.
ما شکایتمان را به وزارت علوم هم بردیم، در یک فیلم که به صورت مخفیانه گرفته شده و در اختیار ما است که در آن گفته میشود: «درست میگویند اما زورشان نمیرسد باید به قوهی قضاییه شکایت کنند.» نامهای هم به ما دادند و نوشتند که رسیدگی این پرونده در حد ما نیست و باید از راه قوهی قضاییه پیگیری شود. ما هم در جواب نوشتیم که پس وظیفهی بازرسی وزارت علوم چیست؟ من فکر میکنم که بعضی از معاونان آنجا به نحوی در این موضوع دخیل بودند که این کار را کردند.»
پاکدل در ادامه افزود: «برای شروع کار به ما گفته بودند که صد میلیون وام به ما میدهند، ما هم روی آن حساب باز کرده بودیم. وقتی زمان دریافت وام رسید گفتند که چون ما پروندهی امکان این کار وجود ندارد.
شش ماه بعد از اینکه ما وارد شهرک شدیم، من یک یادداشت درمورد وضعیت شهرک در نشریهی بازار کار اصفهان در مورد وضعیت شهرک نوشتم. یک سال و نیم بعد آن هروقت ما دنبال وام میرفتیم میگفتند هفتهی بعد بیایید. ما هم میگفتیم اگر وام نمیدهید، لطف کنید بگویید طبق کدام قانون وقتی کسی پروندهی قضایی دارد، نباید به او وام داد؟ میگفتند جزو اساسنامهی شهرک است.
ما بابت اجاره به شهرک بدهکار میشدیم، بعد از یک سال و نیم که بدهی ما به سی چهل میلیون رسیده بود. ما از آنها خواستیم واممان را بدهند تا از آن بدهی را پرداخت کنیم. بعد از شش ماه ما وام را گرفتیم اما بدهیمان را به آنها ندادیم، چون اگر این پول را پرداخت میکردیم همچنان مشکل تامین نقدینگی برجا بود به علاوهی اینکه اقساط وام هم به آن اضافه میشد و ما نابود میشدیم.گفتیم چون وظیفهی این شهرک حمایت از شهرکهای تحقیقاتی است، قطعا با ما کنار میآیند.
ما درخواست مجوز فناوری دادیم چون نیاز به مجوز رسمی داشتیم و تا آن وقت مجوز نداشتیم. الان خیلی از شرکتها و کارخانهها بدون مجوز کار میکنند و فقط چند شرکت دولتی نمیتوانند از آنها خرید کنند. ما در نمایشگاههای بینالمللی تهران هم حدود شش، هفت بار شرکت کردیم و کالایمان را نمایش میدادیم، در نمایشگاه اصفهان هم چند بار شرکت کردیم؛ مشتریها هم میخریدند و راضی بودند در بعضی مواقع سازمانهای دولتی هم میخریدند.
گفتند چون ما بدهکاری داریم نمیتوانند به ما مجوز دهند، دوباره نامه دادیم و گفتیم باید بیشتر از ما حمایت کنند، بعد از این ماجرا به خاطر یادداشتی که یک سال و نیم قبل در روزنامه کار شده بود، به جرم نشر اکاذیب از ما شکایت کردند و به حراست شهرک هم اعلام کردند که کارمندان شرکت ما دیگر حق ورود و خروج ندارند. کار آنها غیرقانونی بود و حق آن را نداشتند. هیچ مالکی حق ندارد خودسرانه جلوی ورود و خروج مستاجر را بگیرد، همین را در یک نامه به آنها گفتیم و دیگر جلوی ورود و خروج ما را نگرفتند.
این ماجرا توام با تغییر مدیریت شهرک علمی تحقیقاتی بود. در جلسهی معارفهی مدیر جدید، با دکتر برومند، معاون وزیر صحبت کردم و از مشکلات گفتم. دکتر برومند از مدیریت جدید خواستند مشکل ما را حل کند.
در این مدت که چند ماه بعد از گرفتن وام بود، هم ما اجاره نمیدادیم چون نمیتوانستیم پرداخت کنیم ولی باز باورمان نمیشد نهادی که وظیفهاش حمایت از ما است اینطور برخورد کند، ترجیح دادیم که ابتدا پول کارمندان یا بدهی مردم را بدهیم. میخواستیم پول شهرک را بعد از اینها کم کم بدهیم.
جلسهای با مدیر جدید، دکتر ابطحی گذاشتیم و ایشان گفتند در مورد شکایت نشریه رضایت میدهند. خواستند سه نامه بنویسیم و به ایشان بدهیم. یکی اینکه قرارداد اجاره را بنویسیم، یکی هم در مورد ورود به مرحلهی پارک که بعد از مرحلهی رشد شرکت است، دیگری هم در مورد بدهیها بود که بعد از چند ماه پرداخت کنیم. و در پایان هم گفتند که نگران نباشد و به کارتان برسید.»
او در توضیح مرحلهی پارک گفت: «برای شرکتهای دانشبنیان و شرکتهایی که در شهرکهای علمی تحقیقاتی هستند، یک سری مراحل پیشبینی شده که شامل رشد مقدماتی، رشد و پارک هستند. در مرحلهی پارک شرکت شرکت به تولید رسیده است.»
پاکدل در ادامه اضافه کرد: «ما این چند نامه را فرستادیم، وقتی برای پیگیری نامهها رفتیم گفتند که یکی از معاونان آقای ابطحی، مدیر شهرک گفتند که نیازی نیست وارد این مرحله شوند؛ یه مدت باشند و بعد از شهرک بروند. وقتی موضوع را با آقای ابطحی مطرح کردیم گفتند صحبت میکنند و اطلاع میدهند، بعد از چند وقت به ما اطلاع دادند که بیایید قراردادتان را تا پایان سال 97 امضا کنید، قراردادی که نوشته شده بود قراردادهای قبلی خیلی متفاوت بود و اهرمهای فشار زیادی در آن بود. من امضا نکردم و گفتم قرارداد ما باید مثل سالهای قبل یا شرکتهای دیگر باشد.
بعد از صحبتهایی که با آقای ابطحی داشتیم، به بهانهی تعویض لولههای آب، آب شرکت را قطع کردند، حدود بیست روز آب نداشتیم، کارمندان هرروز آب برای خودشان میآوردند. بعد از 15 روز شلنگی خریدیم و از شهرک آب کشیدیم که آن را هم قطع کردند، من برای اعتراض رفتم، یکی از کارمندان خواست من را بزند. پسر من داشت فیلم میگرفت، دوربین او را هم گرفتند. هفت نفر شاهد این موضوع بودند.
چند ماه بعد برای تعمیر برق آمدند و به جای سیم نول، یک فاز وصل کردند که باعث شد حدود 30 میلیون تجهیزات ما بسوزد.»
بعد از مدتی یکی از کسانی که با ما به مشکل خورده بود با مسوولان شهرک ملاقات کرده بود، آنها هم از این ملاقات استقبال کرده بودند و به او گفته بودند با ما همکاری کن و برای پاکدل پروندهسازی کن. من یک فایل صوتی دارم که در آن این را میگویند. این آقا گفته که من آن شرکت باعث اغفال و پخش شایعات بین کارمندان شدم و با مدیران شهرک صحبت کردم که به من قول مساعد دادند.
پاکدل میگوید یکی از کسانی که با شرکت او مشکل داشته با همکاری شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان قصد پروندهسازی برای او را داشته و توضیح میدهد: «این آقا در پروژهای که ما با پالایشگاه نفت داشتیم اختلال ایجاد کرد و باعث شد که 50، 60 میلیونی را که ما از آنها طلب داشتیم را ندهند. به همهی کارمندان ما هم گفته بود آقای پاکدل درحال ورشکست شدن است و قرار است حکم تخلیهی اینجا را هم بگیرند، این در حالی بود که ما هنوز اطلاع نداشتیم که شهرک علمی تحقیقاتی میخواهد این کار را انجام دهد ولی او اطلاع داشت و به کارمندان ما هم گفته بود که باعث شد شش، هفت نفر از کارمندان ما کارشان را ترک کنند.
با اینکه شهرک به ما قول داده بود که تا عید صبر کند، یک ماه قبل از عید برای دریافت حکم تخلیه اقدام کرده بود.هر هفته چند مامور برای اجرای حکم تخلیه میآمدند و باعث تنش کارمندان میشدند. اول تیر شرکت را تخلیه کردند و اثاثهای ما را بردند و در یک انباری ریختند. یک سری از وسایل ما هم پیش آنها ماند، هنوز هم جای جدید کرایه نکردیم. حدود بیست روز به آنجا میرفتیم ولی اجازه نمیدادند وسایل باقیمانده را ببریم، یک بار هم به پلیس خبر دادیم.
خیلی از همکاران ما به من پیشنهاد کردند که تولیدمان را برند خارجی بزنیم، قبول نکردیم چون میخواستیم برندسازی کنیم و کالاهای دیگری تولید کنیم، خود من هم درکل یک فرد ناسیونالیست هستم، بسیار عرق میهنی و ملی دارم به همین دلیل قبول نکردم.»
او در مورد مشکلات بقیهی شرکتهای شهرک گفت: «فقط من نبودم که در این شهرک مشکل داشتم، بیشتر کسانی که در آنجا بودند از روشهای مدیریتی ناراضی بودند، آنجا یک سری آدم نخبه هستند که در یک کشتی متلاطم طوفانزده نشستند و یک سری افرادی که کارمند دولت هستند و هیچگونه ریسکی در زندگی خود انجام ندادهاند و هیچ اطلاعاتی در مورد مسایل فنی یا فروش ندارند، میخواهند آنها را راهنمایی و مدیریت کنند، هیچگونه قدرت ریسکپذیری هم ندارند چون آنها اصلا داخل این کشتی نیستند، در ساحل ایستادهاند و نگاه میکنند بیشتر کارهایی هم که میکنند نمایشی است. ما شرکتها به همراه خانوادههایمان در داخل کشتی هستیم پس بهتر میتوانیم تصمیم بگیریم.
بیشتر شرکتهایی که آنجا بودند از این سومدیریت ناراضی بودند، یکی از این سومدیریتها بیتوجهی نسبت به نیازهای این شرکتها بود. به جز شرکت ما خیلی از شرکتهای دیگر هم مجوز میخواستند، درحالی به راحتی میتوانستند این کار را برای آنها انجام دهند، یا اینکه میتوانستند با شرکتهای بزرگ وارد مذاکره شوند تا اگر مشکلی در زمینهی ساخت دارند، شرکتهای شهرک آن را بسازند.»
پاکدل در ادامه درمورد پیگیریهایی که کرده توضیح داد: «ما به بیشتر نهادها درمورد این موضوع نامه دادیم 17، 18 نامه فقط به وزارت علوم دادیم، به رهبری 2،3 نامه و به ریاست جمهوری و چند وزیر هم چند دادیم. آقای آذری جهرمی با با اینکه در حوزهی وظایفشان نبود، توجه کردند و جواب دادند، نامهای هم به وزارت علوم دادند که وزارت علوم رسیدگی نکردند. یک بار هم به استانداری رفتیم که نامهی ما را به بازرسی استانداری رفت که آنها هم گفتند دخالت در این موضوع کار ما نیست.
به من گفته شده بود که ادامهی نامهنگاریها را رها کنم در غیر این صورت برای بدهیها اجراییهی قضایی میگیرند تا بدهی را بگیرند، اما اگر صرف نظر کنم بدهی را میبخشند.»
او در پایاان افزود: «من سی سال است که در کار صنعت هستم، به جرات میگویم هیچ کالایی وجود ندارد که ایرانیها نتوانند بسازند، سپاه بهترین تجهیزات نظامی را تولید میکند، خب همان کسانی که در سپاه هستند در جاهای دیگر هم هستند، منتها آنها انگیزه دارند و در فضای سالمی فعالیت میکنند. خیلی از تجهیزاتی که سپاه تولید میکند هم همین افراد نخبه تولید میکنند.
ما هم برای فرودگاه مهرآباد یک سری تجهیزات تولید کردیم. این تجهیزات آمریکایی بودند و در دورهی تحریم به ما گفتند که دانشجویان شریف و امیرکبیر نتوانستند آن را بسازند، شما میتوانید درست کنید؟ ما درست کردیم و خودشان هم گفتند که باورشان نمیشد ما بتوانیم درست کنیم.
تولیدکنندهها در کشور ما تریبون ندارند و همه ادعا میکنند که از تولیدکنندهها حمایت میکنند، هنوز هیچ حمایت رسمیای نشده و مشکلات زیادی وجود دارد. خیلی از مردم از شرایط اقتصاد ناراضی هستیم درحالی که خودمان مقصریم، نیازی به اعتراض خیابانی و اختلال نیست، اگر هرکداممان اطراف خودمان را تمیز کنیم ، وضع کشور خوب میشود. نیازی به کار بزرگ نیست، اگر کسی اطراف ما کار خلاف قانون انجام میدهد، جلوی او را بگیریم، رشد نمیکند و به جایی نمیرسد که کارهای بزرگتر بکند.
همین چشمپوشیهای کوچک باعث میشود به جاهای بزرگتر برسد. متاسفانه هنوز در جامعه رایج است که میگویند اینگونه مسایل را انتشار ندهید، این اشتباه است. همهی مردم میدانند این مسایل هست اما اگر ببیند کسی با اینها روبهرو شده قوت قلب میگیرند. انتشار اینطور مسایل نه تنها ضد انقلاب نیست بلکه عین انقلاب است.»
انتهای پیام
متاسفانه در کشور ما ایران حمایت از تولید کننده و مصرف کنندگان داخلی بدرستی انجام نمی پذیرد
نکته ی جالبی بود اینکه تولیید کنندگان تریبون ندارند.
عرض سلام و ادب
بنده یکی از شرکتهای مستقر در شهرک هستم. اتفاقا به جرات میتونم بگم شهرک یکی از معدود سازمانهایی هست که در راستای ادعای حمایت از شرکتها و موسسات دانش بنیان عمل میکنه. واقعا کارمندان و پرسنل زحمتکش شهرک دلسوزانه برای شرکتها فعالیت می کنند. ما جز اون دسته شرکتهایی بودیم که سه تا دانشجو از صفر شروع کردیم و با حمایتهای شهرک الان یکی از شرکتهای موفق در حوزه صنایع غذایی هستیم.
من یکی از کارمندان این شرکت هستم.
لطفا جواب گو باشند.
حق چندنفر را پایمال کردن.
با دریافت سفته از کارکنان چند نفر را مورد تهدید قرار دادن.
برای چند نفر از کارکنان در دادگاه پرونده سازی نمودند تا حقوق انان را پایمال کنند.
اقای پاکدل نمونه بارز کارفرما است که نیروی انسانی کشور را به تباهی و نا امیدی می کشاند.
من یکی از کارمندان اقای پاکدل هستم ک حقوق ۶ ماهه من با بیمه پرداخت نشد وقتی از ایشان طلب کردیم از ما ب دروغ شکایت کردند تهمت زدند پول مارا ندادند .ما را درگیر کردند.من یکی از ۷ نفر از کارمندان هستم .اقای پاکدل من از شما میپرسم شما انصاف دارید؟؟؟ حق چند نفر رو پایمال کردید .واگذار میکنیم شما رو اول به خدا بعد به دستان قانون باشد ک تاوان دروغ ها و بی انصافی هاتون رو بدید