سوالات فعالان رسانهای ایران از پمپئو
سرویس سیاسی انصاف نیوز: پمپئو درخواست داده که با تلویزیون ایران مصاحبه کند و حالا این سؤال جدیتر شده است که در زمانهای که ظریف و روحانی با تلویزیونهای مختلف و ژورنالیستهای قدر خارج از ایران به گفتوگو مینشینند و به چالش کشیده میشوند و در اغلب موارد هم برندهی کارزار مصاحبه هستند، اما مطالبهی رسانههای ما برای گفتوگویی چالشی با دولتمردان آمریکا و دیگر کشورها کجای این ماجراست؟
صداوسیما، کیهان، اطلاعات، ایرنا و دیگر رسانههای دولتی و حاکمیتی و غیرحاکمیتی که انتقاداتی فراوان به دولتمردان آمریکایی و غربی دارند علیرغم هزاران تیتری که درطول این سالیان علیه آنها زدهاند و احتمالاً جز در محدودهی مرزهای خودمان دیده نشده است، تاکنون –اگر تلاشی بوده باشد- موفق به انجام یک مصاحبه با افراد مورد غضب خود برای به چالش کشیدنشان نشدهاند.
حالا با طرح پیشنهاد از سوی پمپئو برای مصاحبه با تلویزیون ایران، این موضوع مطرح است که دلایل اینکه تاکنون چنین مصاحبههایی انجام نشده چیست و آیا اصلاً نیروهایی داریم که از پس انجام گفتوگویی چالشی در این سطح بربیایند؟
افراد مختلفی به این سؤالات انصاف نیوز پاسخ دادهاند؛ برخی از موانع داخلی برای انجام چنین گفتوگوهایی میگویند و بعضی دیگر معتقدند که رسانههای داخلی و فعالان رسانهای داخلی ممکن است چنین توانی را در خود ندیده باشند، یا اصلاً دستهای دیگر معتقدند که ما نیرویی در تراز جهانی نداریم یا اگر هم داشته باشیم تعدادشان بسیار اندک است.
احمد زیدآبادی، محمد مهاجری، بیژن مقدم، سرگه بارسقیان،، فرید مدرسی، مرتضی غرقی، کبری آسوپار، علی قلهکی، حبیب عباسی و علی اصغر شفیعیان ضمن پاسخ به سؤالات طرح شده، سؤال خود را برای پرسش از پمپئو پیشنهاد دادهاند؛ متن این گفتوگوها در ادامه میآید:
زید آبادی: حرفهای داریم، اما یا مهاجرت کردهاند یا سردرگریباناند
احمد زیدآبادی، روزنامه نگار سابق و تحلیلگر سیاسی، دربارهی دلایل اینکه تاکنون مصاحبهای با روسای جمهور و مقامات آمریکا و دیگر کشورها توسط رسانههای ایرانی انجام نشده، گفت: دلیلاش اظهر من الشمس است! در کشوری که با بسیاری از نخبگان فکری و سیاسی شهروند خودش نمیتوان مصاحبه کرد چطور میتوان انتظار داشت که با مقامهای کشورهای اصطلاحاً «متخاصم» تماس گرفت و مصاحبه کرد؟ حداقل اتهام تلاش برای چنین کاری، همکاری با دول متخاصم و جاسوسی برای آنهاست!»
وی در پاسخ به این سؤال که «آیا صداوسیما و دیگر رسانههای دولتی و حاکمیتی ظرفیت و انجام چنین گفتوگوهایی را دارند؟» گفت: «نه! آنها حتی از پس یک مصاحبهی حرفهای با مقامهای داخلی کشور هم برنمیآیند چه برسد به مصاحبه با سران دیگر کشورها!
او دربارهی اینکه نیرویی در داخل کشور داریم که توانایی انجام چنین مصاحبهی چالشی را داشته باشد؟، گفت: بسیار! تا دلتان بخواهد! اما حرفهایها که عموماً مهاجرت کرده یا در داخل سر در گریبان خود دارند!
او دربارهی سؤالات خود برای طرح در مصاحبهی اهتمالی با سران آمریکا گفت: «پرسشهای من از سران آمریکا در مورد مسایل فلسطین خواهد بود چون در آن مورد بهتر میتوانم آنها را به چالش بکشم! وگرنه اگر بخواهم در مورد ایران از آنها چیزی بپرسم اولین پاسخشان این خواهد بود که آیا در ایران آزادی بیان اصلاً وجود دارد؟ اگر به فرض بگویم وجود دارد خواهد گفت پس چرا خودت هفت سال در زندان آب خنک خوردهای؟ و اگر بگویم ندارد که عملاً شریک قول او شدهام و چالشی در نخواهد گرفت!»
سوال پیشنهادی زیدآبادی برای مصاحبه با پمپئو: اما نخستین پرسشام در بارهی فلسطین این خواهد بود که این چه دیوانهای است که به عنوان سفیرشان در اسرائیل تعیین کردهاند؟
مهاجری: مگر چند ژورنالیست در تراز جهانی در بین خبرنگاران داخلی داریم؟!
محمد مهاجری، عضو شورای سردبیری خبرآنلاین نیز دربارهی دلایل انجام نشدن چنین مصاحبههایی گفت: بخشی از موضوع به حاکمیت و بخشی هم به روزنامه نگاران برمی گردد. روزنامه نگارهای ایرانی نه با مقامات امریکا که تقریباً با هیچ مقام مهمی در حد رئیس جمهور یا نخست وزیر کشورهای دیگر هم مصاحبه نکردهاند. اگر هم موردی وجود داشته آنقدر کم است که کسی بیاد ندارد.
به عقیدهی من مسوولان کشور نباید در این مورد منع و نهی داشته باشند. همانگونه که روزنامه نگاران خارجی با مقامات کشورمان مصاحبه میکنند، این اتفاق باید دربارهی ژورنالیستهای ایرانی هم بیفتد. وظیفهی صنف روزنامهنگاران است که این تابو را بشکنند.
اما بخش دوم به روزنامه نگارانمان برمی گردد. به این معنی که برفرض که منعی هم وجود نداشته باشد ما چند ژورنالیست در تراز جهانی در بین خبرنگاران داخلی داریم؟ به گمانم تعدادش بسیار کم است.
او دربارهی ظررفیت صداوسیما و رسانههای حاکمیتی برای انجام این مصاحبهها گفت: صداوسیما و رسانههای حاکمیتی به لحاظ توانمندی وضعشان از رسانههای خصوصی بدتر نباشد، بهتر نیست. آنها هم از ظرفیتهای حرفهای برخوردار نیستند. بعلاوه این رسانهها ملاحظاتی هم دارند که دست و پایشان را در مصاحبه با مقامات خارجی میبندد.
اتفاقاً ترامپ و پمپئو از افرادی هستند که مصاحبه با آنها و چالش کردن با آنها کار سادهای است. اگر بعضی ملاحظات کنار گذاشته شود و این دونفر در برابر خبرنگاران ایرانی قرار گیرند حتماً فرصتی فراموش نشدنی ایجاد میشود.
مهاجری دربارهی سؤالات پیشنهادیاش برای انجام مصاحبهی احتمالی با پمپئو با اشاره به اینکه «معمولاً وقتی میخواهم با کسی مصاحبه کنم سوالهایم را لو نمیدهم» در پایان گفت: به گمانم خبرنگاران ایرانی میتوانند با طرح سوالهای بسیار ساده، سواد سیاسی و تاریخی رییس جمهور و وزیرخارجه امریکا را به چالش بکشند. طبیعتاً روحیهی پوپولیستی آنها کار را برای خبرنگاران ساده میکند و خیلی زود، طرف پیاده میشود. نمونهی مشابهش را در داخل هم داشتهایم که سوژههای متعددش هنوز در فضای مجازی دستمایهی لطیفههایی است که مردم و ما خبرنگاران را دلشاد میکند!
بارسقیان: شریعتمداری با پمپئو مصاحبه کند و در کیهان هم منتشر شود
سرگه بارسقیان، سردبیر تاریخ ایرانی نیز دربارهی اینکه چرا تاکنون مصاحبهای از سوی رسانههای داخلی با مقامات کشورها دیگری چونآمریکا و… انجام نشده است، گفت: «دلیلش بلاتکلیفی است؛ اینکه آیا همین پیگیری گفتوگو هم عقوبت سیاسی و قضایی دارد یا نه؟ رسانههایی که سراغ مقاماتی مانند سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا رفتند، چه انتقاداتی را تحمل کردند؟ رابطه سیاسی ایران و آمریکا وضعیت عادی نداشته که ارتباط رسانهای عادی باشد. در ثانی رسانههای آمریکایی به مقامات جمهوری اسلامی در سفرشان به نیویورک دسترسی دارند؛ خبرنگاران آمریکایی هم به تهران میآیند. این دسترسی را خبرنگاران و رسانههای ایرانی ندارند. بنابراین میماند گفتوگوی ایمیلی با یک مقام سابق (سناتور، دیپلمات و…) و آن هم ارائهی سوالات چالشی و تیترهای اعترافگونه. البته هنوز طلسم گفتوگوی روسایجمهور ایران به صورت انفرادی با یک رسانهی مکتوب شکسته نشده؛ پس برای گفتوگو با رییسجمهور آمریکا هنوز این انتظاری زودهنگام است.
او در پاسخ به اینکه آیا رسانههای دولتی یا حاکمیتی اصلا چنین ظرفیتی را دارند یا نه، گفت: مساله ظرفیت و توان نیست؛ خبرنگاران آمریکایی هم در مصاحبههایشان سؤالات ساده و صریحی میپرسند. به فرض خبرنگاری رفت و مصاحبه کرد؛ آیا رسانههای داخلی میتوانند عین مصاحبه را منتشر کنند؟ توان و ظرفیت را من اینطور معنا میکنم.
او دربارهی مصاحبهی احتمالی پمپئو با یک رسانهی ایرانی و شرایط آن مصاحبه گفت: پیشنهاد میکنم آقای حسین شریعتمداری با مایک پمپئو گفتوگو کنند، کیهان هم متن کامل مصاحبه را چاپ کند. چه از این بهتر!
بارسقیان دربارهی سوالات و محورهای پیشنهادیاش برای انجام این مصاحبه گفت: «هر سؤال و محوری که آقای شریعتمداری بپرسند از جهات عدیده مهم است؛ خصوصا دربارهی چهرههای اندیشکدههای آمریکایی که کیهان توجه زیادی به آنها دارد و شاید بد نباشد از آقای پمپئو پرسید خودشان هم انقدر آن چهرهها را مهم میدانند؟ آیا هر چه در ایران اتفاق میافتد طبق طراحی و توصیه این افراد است؟ آیا همانقدر که اصلاحطلبان ایرانی (به تعبیر کیهان) چشمشان به دهن این تئوریسینهاست، مقامات آمریکایی هم نقشهی آنها را اجرا میکنند؟ البته اگر اصلاحطلبان شاگردان خوبی برای یکی از این تئوریسینها (مایکل لدین) بودند باید از حمله آمریکا به ایران و یا فروپاشی از درون حمایت میکردند نه اینکه برخلاف آن چهرههای اندیشکدهای مورد توجه کیهان، از توافق هستهای حمایت کنند و طرفدار تداوم حیات جمهوری اسلامی باشند. بد نیست آقای شریعتمداری از پمپئو دربارهی رابطهی خاتمی با جورج سوروس و مایکل لدین بپرسد. کیهان که اسنادش را منتشر نکرد بلکه پمپئو افشاگری کند!
سوال پیشنهادی بارسقیان برای مصاحبه با پمپئو: «از پمپئو میپرسم تصور کنیم شما در سنین پیری روی کاناپه نشستید و سیانان تماشا میکنید. خبری دربارهی ایران پخش میشود. فکر میکنید آن خبر چیست؟»
بیژن مقدم: نیروهای زبدهای داریم که این توانایی را دارند
بیژن مقدم، مدیرمسوول سایت الف، دیگر فعال رسانهای بود که به سوالات پاسخ داد؛ او دربارهی دلایل انجام نشدن مصاحبهی رسانههای ایرانی با روسای جمهور و مقامات آمریکا و کشورهای دیگر، به انصاف نیوز گفت: «دلایل متعددی دارد؛ شاید دلیل اول این باشد که فکر میکنند این کار ممنوعیتی دارد، یا دلیل دیگر ممکن است مربوط به ضعف رسانهای ما باشد و فکر کنند که ممکن است ما برویم مصاحبهای بگیریم که تواناییاش را نداشته باشیم، که بهنظر من این دلیل دوم وارد نیست، ما نیروهای زبدهای داریم که این توانایی را دارند. بنظرم دلیل اول پررنگتر است.
دلیل دیگر این است که ممکن است اصلاً درخواستهایی هم داده شده باشد، اما آنها موافقت نکرده باشند. چنان که خبرگزاری مهر اعلام کرد که من چندبار تقاضا دادم و تنها پاسخ دادند که «خیلی ممنون، درخواست شما رسید!» اما عملاً اعتنایی نکردهاند. در این سطوح این احتمال که آنها قبول نکنند منتفی نیست اما بنظرم در سطوح دیگر این دسترسیها وجود دارد و از قدیم هم بوده؛ امکان گفتوگوی ایمیلی و پرسش و پاسخ مکتوب و… اما مصاحبهی حضوری لازمهاش این است که کسی به آنجا برود و این امکان در اختیار همه نیست و شاید این هم یکی از دلایلش باشد.»
او درمورد اینکه آیا اصلاً صداوسیما یا رسانههای دولتی و حاکمیتی دیگر ظرفیت و توان انجام چنین مصاحبههایی را دارند یا نه، گفت: «بله؛ ما آدمهای توانایی داریم که میتوانند چنین گفتوگوهایی را بهخوبی انجام دهند و مشکلی از این جهت که آدم توانایی را برای انجام گفتوگو پیدا کنیم نداریم.»
مقدم در پاسخ به اینکه آیا پیشبینی میکند که رسانههای ایرانی مصاحبهای با پمپئو بکنند، گفت: «وقتی هست که شما منظورتان از رسانه صداوسیمایی است که سیاستهای خاص خودش را دارد و بحث دیگری است. از صدا و سیما که خارج شوید دیگر رسانههای عام و روزنامهها و… وجود دارند که اگر بخواهند باید اقدام کنند و بعد هم منتشر کنند ولی با آن شروط لازم؛ یعنی یک مصاحبهی کاملاً چالشی با سؤالات دقیق و اطلاعاتی خوب. کسی که میخواهد مصاحبهای در هر سطحی انجام دهد –با داخل یا خارج- طبعاً باید آماده باشد.»
مدیرمسوول سایت الف در مورد سؤالات خود از پمپئو در صورت انجام یک مصاحبه گفت: «اینها تناقضهای بسیاری در رفتار و گفتارشان دارند و بخش زیادی از سؤالات میتواند معطوف به این موضوع باشد.
سوالات پیشنهادی مقدم برای مصاحبه با پمپئو:: 1. آقای ترامپ در مناظره انتخاباتی با رقیب خود (هیلاری کلینتون) وی و دولت اوباما را متهم کرد به تشکیل داعش . آیا ممکن است 4 سال بعد از نامزدی دیگر بشنویم که دولت ترامپ عامل شکل گیری فلان گروه تروریستی بوده
2. حجم جنایات و تجاوزات اسراییل باید به چه حدی برسد تا آمریکا از حمایت خود از آن دست بردارد؟»
مرتضی غرقی: «ما آماده ایم بیاید و مصاحبه کند»
مرتضی غرقی، خبرنگار و برنامهساز باسابقهی رادیو و تلویزیون که 38 سال، عمدتا در بخش سیاست خارجی و برنامههای گفتوگومحور این حوزه فعالیت داشته اما میگوید تسلط انجام گفتوگوهایی در سطح یک مصاحبهی چالشی با وزیر امورخارجهی آمریکا قطعا در میان خبرنگاران صداوسیما وجود دارد، اما عدم تمایل دوطرفه برای برقراری این شکل از گفتوگوها و دیگر مشکلات تا به حال این اتفاق را میسر نکرده.
غرقی در این باره که چرا تا به حال گفتوگوهایی در سطح مقامات عالی رتبه کشورهای دیگر به ندرت برای خبرنگاران رسانههای ایرانی اتفاق افتاده است به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «یکی از آفت هایی که در کل رسانههای کشور وجود دارد این است که به مباحث خارجی کمتر توجه میشود. این هم شاید بهخاطر هزینههایی است که این مساله دارد و یا شاید افراد متخصص در این زمینه کمتر داریم که انگیزه برای این کار داشته باشند. الان در مسایل منطقهای و بینالمللی حرکتهایی را شروع کردهایم. برای مثال در همین برنامهی «بدون مرز» که من چهل و پنج برنامه از آن پخش کردهام و جدیدتریناش امشب -11 مرداد- پخش میشود و همچنان ادامه دارد.
این مصاحبهها هم هزینه دارد و هم تخصص میخواهد. نکتهی دیگر این است و متاسفانه ما باید اذعان کنیم که در ایران یک رسانهی برند که در منطقه و در دنیا حرف اول را بزند و همه به آن توجه نشان بدهند وجود ندارد. نگذاشتهاند یک رسانه رشد کند و به عنوان رسانهی منطقهای مطرح باشد.»
او در پاسخ به این سوال که رسانههایی مثل «پرس تی وی» و «العالم» چرا در این مساله موفق نبودند گفت: «اینها نقش برون مرزی دارند و نگاه و دیدگاهشان با بخش درون مرزی ما فرق دارد. ما باید خبرنگارانی داشته باشیم که بتوانند دغدغهی اصلی مردم را در ارتباط با مسایل داخلی به راحتی به خارج منعکس کنند و بازخوردش را بگیرند. یا برای مثال یکی از مشکلاتی که در ارتباط با روابط ایران و آمریکا وجود دارد این است که جریان اطلاعات یکسویه بوده است؛ یعنی عمدتا خبرنگاران آن طرف آزاد بودند و میآمدند و با مقامات ما صحبت و مذاکره میکردند و آن را پخش میکردند. اما هروقت ما سراغ آنها میرفتیم، یا از جانب رسانه خودمان با مانع روبرو میشدیم یا از جانب آمریکاییها. این بسترها را در درجهی اول باید شورای عالی امنیت ملی برقرار کند که شما بتوانید بروید و با این آدمها مصاحبه کنید. در منطقه ما خبرنگاران خوبی داریم و این مصاحبهها میتواند اتفاق بیافتد، اما منوط به این است که هم دولت و هم نظام از این مدل کار رسانهای حمایت کند. خبرنگار ما درحال حاضر بیشتر یک کارمند است تا یک خبرنگار حرفهای.»
غرقی در ادامه میگوید: «این جریان یکسویهی رسانهای که از جانب آمریکا تمام اطلاعات را میمکد و به آن سمت میبرد، از جانب ما وجود ندارد که به آمریکا برود و این کار را بکند. برای مثال من چند سال پیش و در زمان انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا، به وین رفتم و درخواست دادم که به عنوان خبرنگار در انتخاباتشان شرکت کنم و آنجا بتوانم چند مصاحبه بگیرم و بیایم، اما ویزا به من ندادند. همین مساله باعث شد که ما نتوانیم انتخابات آمریکا را پوشش بدهیم. نکتهی دیگری که در اینجا وجود دارد این است که رفتن از اینجا تا آمریکا به هرحال هزینههایی دارد. ممکن است در این مورد بگویند که خبرنگار صداوسیما که در نیویورک حضور دارد و اصلا چه نیازی بوده است که شما از اینجا برای مصاحبه بروی؟ خبرنگار ما در نیویورک عمدتا مباحث مربوط به سازمان ملل را پوشش میدهد و محدودهی 25 مایلی را به او تحمیل کردهاند و قدرت مانور ندارد.»
او ادامه میدهد: «یکی از مشکلاتی که در روابط ایران و آمریکا وجود دارد، این است که آمریکاییها درک صحیحی از ایران ندارند. برای همین است که تصمیماتی میگیرند، پایهی درستی ندارد و عمدهی این تصمیمات به ضرر خود آمریکاییهاست. یعنی جدای از اینکه به ما لطمه میزند به خود آنها هم لطمه میزند و به دور از واقعیت و از قاب رسانههای دیگر ایران را میبینند. پمپئو خودش هیچ وقت با خبرنگار ایرانی مواجه نشده یا اگر شده است، با صدای آمریکا و بی بی سی همراه شده و از قاب بی بی سی و صدای آمریکا ایران را دیده. قاب این دو رسانه، چارچوب تعریف شدهای در جهت منافع خود صدای آمریکا و بی بی سی است. اما اگر هرگاه میآمد و از قاب تلویزیون ایران مصاحبه میکرد و به سوالات خبرنگاران ایران گوش میکرد و پاسخ میداد، آنموقع درک صحیحتری از جامعه ایرانی داشت. این اشکالی است که باید حل شود.»
غرقی میگوید: «اینکه پمپئو گفته است که من حاضرم با رسانههای ایران مصاحبه کنم، دروغ است. اگر مصاحبه میخواهد بکند، ما آمادهایم، بیاید و مصاحبه کند. من شش سال آنجا زندگی کردهام و اینها را میشناسم. مطمئنم که وقتی شما بروید آنجا، چندین و چند شرط میگذارد که: «در این محورها باشد، سوالات را از قبل ارائه کنید، برنامه زنده باشد، شما حق ندارید که وسط صحبتهای مصاحبه شونده بپرید.» این مدل برخوردها را خواهند داشت. یکی از موانع دیگری که من در نیویورک دیدم و همچنان ادامه دارد این است که مقامات آمریکایی اجازه ندارند با رسانه های ایرانی مصاحبه کنند. این چیزی است که خودشان به من گفتند. زمانی که «زلمی خلیلزاد» نماینده آمریکا در سازمان ملل بود، من رفتم و با آنها ارتباط برقرار کردم و گفتم ما میخواهیم با شما درباره افغانستان و موضوعات دیگری گفتوگویی داشته باشیم. او گفت که من باید از واشنگتن اجازه بگیرم تا با رسانههای ایرانی مصاحبه کنم و بعد گفت به من اجازه ندادند صحبت کنم. یعنی اینطور نیست که شعاری که میدهند واقعا همان باشد.»
این برنامه ساز قدیمی صداوسیمای ایران که سابقهی حضور در نیویورک را هم دارد میگوید: «الان هم که پمپئو گفته است، اشکالی ندارد. بیایند یک کشور ثالث و ما هم بنشینیم و با پمپئو مصاحبه کنیم. اینکه از دور این توپ را شوت میکنند که برای مثال حاضریم با خبرنگار ایرانی صحبت کنیم، منظورشان گفتوگو با خبرنگار ایرانی نیست، بلکه میخواهند از رسانههای ایران، تریبونی بسازند و حرفهایشان را بزنند. ما هم که میفهمیم که چه اتفاقی دارد میافتد، قطعا اجازه این کار را به آنها نمیدهیم. اگر یک گفتوگوی صریح و بیپرده است، بسم الله، ما حاضریم که با آنها گفتگو کنیم. اما گفتگوی آنها مثل همین است که با آمریکا بیایید مذاکره کنید و بعد وزیر خارجه ایران را تحریم میکنند. معلوم است که پشت پردهی این ادعای پمپئو چیز دیگری نهفته است و آن شعاری توخالی است.
غرقی در پاسخ به این سوال که :«نگاه خود صداوسیمای ایران چیست که تمایل به چنین کاری ندارند؟ آیا به نظر شما خبرنگار ایرانی نمیتواند درصورت ایجاد فرصت مصاحبه حضوری، مقاماتی در این سطح را از کشورهای مختلف به چالش بکشد؟» گفت: «خود من یکی از این افراد، صدتا مانند من در صداوسیمای ایران هست که میتواند دولت آمریکا را به چالش بکشد. میتوانیم گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم و آنها را به چالش بکشیم. به این دلیل که ما منطق و استدلال دست بالاتری در مسایل منطقه ای داریم. واقعا اینطور بوده که برای مثال من وقتی با آدمهای دسته دو یا دسته سه آمریکایی صحبت کردم، سوالاتی از آنها میکردم که ماندهاند چه جوابی بدهند. این میتواند در رابطه با مقامات بالاتر آمریکایی هم اتفاق بیفتد.»
او در ادامه گفت: «یک بار در وین بلند شدم و داد و هوار کردم که: «کنفرانس مربوط به ایران است و باید خبرنگار ایرانی اینجا سوال کند.» جو کنفرانس مطبوعاتی را به هم ریختم و مجبور شدند به یک سوال من پاسخ بدهند و در طول این 22 ماه هیچ گاه خبرنگار ایرانی نتوانست از جان کری سوال بپرسد.
سوالات پیشنهادی غرقی برای مصاحبه با پمپئو: «اولین سوال اینکه «چه قدر میشود تضمین داد که آمریکاییها در طرح مصاحبه با رسانههای ایران صداقت دارند؟» و دوم اینکه «آقای پمپئو علت این را تشریح کنید که برای چه درخواست کردهاید با تلویزیون ایران مصاحبه کنید؟» چون این کمتر در مقامات آمریکایی اتفاق افتاده که بخواهند با تلویزیون ایران مصاحبه کنند. «هدف پشت پردهی این درخواست چیست؟» این مهمترین سوالی است که میتوان در آغاز پرسید.
کبری آسوپار: «محاکمه است نه مصاحبه»
کبری آسوپار، خبرنگار اصولگرا اما خواست پیش از اینکه سؤال فرضی یک مصاحبهی احتمالی با وزیر امور خارجهی آمریکا مورد توجه قرار بگیرد، نکتهی مورد نظر او ذکر شود. خبرنگار انصاف نیوز، در مقدمهی سوالش از آسوپار که «اگر بخواهد یک سؤال در این مصاحبه از پمپئو پرسیده شود چه پرسشی را پیشنهاد میدهد؟»، به این اشاره کرده بود که همانطور که جواد ظریف، در آمریکا پای سوالهای خبرنگاران مطرح آمریکایی مینشیند تا از سوی آنها به چالش کشیده شود، در موقعیتی فرضی پمپئو نیز از سوی یک خبرنگار ایرانی به چالش کشیده خواهد شد. اما آسوپار میگوید چنین مقایسهای میان گفتوگوی جواد ظریف با خبرنگاران آمریکایی و مصاحبهی همتای آمریکاییاش با یک خبرنگار ایرانی، کاملاً غلط است. او به دلایلی که در ادامه میآید اشاره کرد: «اول اینکه مقامات کشور ما از جمله محمدجواد ظریف، نه به آمریکا بلکه به صورت دقیقتر به مقر سازمان ملل در نیویورک سفر کردهاند. دوم اینکه وقتی خبرنگاری از آمریکا با ظریف یا هر مقام ایرانی مصاحبه میکند، مانند خبرنگار ایرانی کینهای از او به دل ندارد و ضرری از سوی ظریف یا هر مقام ایرانی دیگر متوجه آمریکاییها نشده. پس طبیعی است که خبرنگار آمریکایی با آرامش از ظریف سؤال بپرسد. یعنی مقابل یک مقام آمریکایی، تک تک ما از زمان مصدق تا به حال ضرر دیدهایم. کینه را لزوماً تأیید نمیکنم اما وجود آن طبیعی است.»
او در ادامه میگوید: «دولت ایران نه تنها هیچ گاه باعث تغییر نظام در آمریکا نشده که حتی برای تغییر نظام در آمریکا تلاش هم نکرده. اما همانطور که میدانید دولت قانونی مصدق از سوی آمریکا با کودتا سرنگون شده است. جلوتر که میآییم، در زمان انقلاب اسلامی ایران در سال 57 هم، کارشکنیهای بسیاری از سوی دولت آمریکا علیه ایران صورت گرفته و حمایت از تجزیهی ایران در دستور کار آمریکا بوده است. هواپیمای مسافربری ما توسط آمریکا سرنگون شده و حتی تحت تحریمهای دارویی بودهایم.
آقای ظریف خودش میگوید ما در زمان حملهی عراق به ایران، از این کشور به آن کشور برای یک موشک بازدارنده التماس میکردیم. آیا میشود گفت خبرنگار آمریکایی که با ظریف گفتوگو میکند تا به حال یک ضرر از سوی او به عنوان یک مقام ایرانی دیده باشد؟»
آسوپار اشاره میکند: «در حال حاضر نیز ما درگیر جنگ اقتصادی با آمریکا هستیم و خرید و فروش نفت ما به عنوان منبع درآمد 80 میلیون ایرانی از سوی آمریکا با تحریمهای همه جانبه مواجه شده است. آیا میتوان مردم ایران را از حکومت ایران جدا کرد و تنها با یکی از آنها مقابله کرد؟»
او در پایان به این اشاره میکند که: «کسی که کینهای به دل دارد چگونه میتواند پرسشهای خودش را به یک سؤال محدود کند و اصل اینکه مقابل یک مقام آمریکایی بنشیند و با او مصاحبه کند از نظر او زیرسوال است» و میگوید: «اصلاً بحث سؤال و مصاحبه نیست و میشود به این گفت محاکمه. من اگر بخواهم همهی اقداماتی که آمریکا علیه ملت ایران انجام داده را چه در دوران پهلوی و چه در دوران بعد از انقلاب، از کودتای 28 مرداد تا همین ساعتی که من و شما با هم حرف میزنیم بگویم، اسمش محاکمه است و دیگر مصاحبه نیست. آخرش این است که من پرسیدن سؤالات را بخواهم به صورت تاریخی پیش ببرم. آنوقت باید از کودتای 28 مرداد شروع کنم تا الان که من و شما داریم با هم حرف میزنیم.»
علی قلهکی: کمجربزه بودن رسانههای داخلی را عامل انجام نشدن این مصاحبهها میدانم
علی قلهکی، فعال رسانهای اصولگرا نیز دربارهی چرایی انجام نشدن چنین مصاحبههایی تا به امروز، گفت: «فلسفهی این مصاحبه خوب و درست است، برای همین باید شکل بگیرد. شاید مقداری کمجربزه بودن رسانههای داخلی عامل شکل نگرفتن مواردی شبیه به این بوده. والا به نظر من مصاحبه کردن با پمپئو که رسانههای داخلی او را به چالش بکشند، مؤثر خواهد بود.»
او در پاسخ به اینکه چرا چنین تفاوتی میان رسانههای ایرانی و آمریکایی وجود دارد گفت: «بخشی از این اتفاق به این دلیل است که رسانههای آمریکایی، پرسونال برندینگ جهانی دارند. وزیر امور خارجهی آمریکا ممکن است بگوید من با شبکهی خبر ایران چه مصاحبهای بکنم؟»
قلهکی در پاسخ به این سؤال که «جدا از مورد پمپئو، چرا مصاحبههایی با مقامات رده بالا از کشورهای مختلف، مانند رییس جمهور فرانسه یا نخست وزیر ترکیه، اردوغان، تا به حال شکل نگرفته است؟» گفت: «اگر خاطرتان باشد فارس هم مصاحبهای از مرسی منتشر کرد که خیلی سروصدا کرد. فکر میکنم خبرنگار بین الملل فارس در مصر رابطی داشت و قبل از ریاست جمهوری مرسی این مصاحبه انجام شد اما بعد از پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری مصاحبه منتشر شد. یا اگر یادتان باشد، مرتضی حیدری با چند مسوول شاخص از جمله بشار اسد و سیدحسن نصرالله مصاحبه کرد. اما این دو فرد که از جبهه مقاومت هستند و مصاحبه کردن با آنها چیز عجیبی نیست. به نظر من باید این گونه مصاحبهها در سطح خارج از منطقه هم انجام شود. یعنی همانطور که گفتید رییس جمهور فرانسه یا وزیر امور خارجه آمریکا. از نظر من مصاحبهها به این سمت هم برود بهتر است و دایرهاش را گستردهتر کنند. در این حوزه هم ما ضعیف هستیم. خود آقای ظریف با 10، 15 برند آمریکایی مصاحبه داشته است و ما هم متقابلاً قدرت به چالش کشیدنشان را داریم. احساس میکنم برند و کمجربزه بودن رسانههای داخلی هردو عامل این مساله هستند.»
او در پاسخ به اینکه آیا رسانههای ایرانی برای چنین مصاحبههایی دچار ضعف حرفهای هستند یا خیر گفت: «بحث زبان یا تواناییهای شبیه به این نیست. کسانی که به خارج از ایران اعزام میشوند باید زبانشان خوب باشد، نباشد هم در عرض 6 ماه تسلط پیدا میکنند. دربارهی محتوای مصاحبه هم میتوانند با سرچ فارسی و لاتین اطلاعات خیلی خوب را استخراج کنند و بپرسند. احساس میکنم موضوع بیشتر نپرداختن این مصاحبهها در سطوح مدیریتی بوده است.»
سوالات پیشنهادی قلهکی مصاحبه با پمپئو: «اینجا وزیر ارتباطات ما [آذری جهرم] که به گفته خودشان قبلاً در سرویس اطلاعاتی مشغول بکار بوده، مثال شما را برای آینده سیاسی و شغلی خود آورده و شما و ولادیمیر پوتین را به عنوان دو نمونهی موفق انشعاب مدیر از سیستم اطلاعاتی به سیستم اجرایی مدیریتی سیاسی عنوان کرده؛ اولاً: نظر شما در مورد مقایسهی جهرمی با نمونه شما چیست؟ دوما: شما هم در زمان وزارت خودتان بیشتر درگیر اقدامات شوآف گونه مانند همتای ایرانی خود شدهاید و یا درگیر کار اجرایی؟!»
فرید مدرسی: گفتوگو با خبرنگاران ایرانی یک دروغ بزرگ است
فرید مدرسی روزنامه نگار اصلاح طلب معتقد است اساساً این دولت [ترامپ] با توجه به سوابقش قابلیت گفتوگو ندارد: «من اصلاً بحثی روی سؤال ندارم. به این دلیل که این فرد و دولتی که به آن منتسب است، اصلاً دولت دیالوگ و گفتوگو نیست. دولت مونولوگ است. در دولت مونولوگ، اصلاً نمیشود سؤال پرسید؛ یعنی این فرد، توسط رسانههای یک طرفه مثل توییتر ابراز وجود میکند و از طرفی هم با یک نگاه کاملاً امنیتی سیاستهای تحریم و تروریسم اقتصادی را نه فقط در قبال ایران، بلکه کشورهای دیگر هم اعمال میکند.»
او در ادامه میگوید: «وقتی رییس جمهور آن کشور به راحتی خبرنگار خودش را به دلیل سؤال انتقادی و جدی از جلسه اخراج میکند، چنین دولتی اصلاً قابلیت گفتوگو ندارد. این دولت از نظر تحلیل تیپولوژی علاقه مند است فقط به صورت مونولوگ و فقط با رسانههای همفکر خودش صحبت کند؛ هیچ گاه نه فقط نسبت به خبرنگارهای آمریکایی، بلکه نسبت به خبرنگاران خارج آمریکا هم هیچ وقت تن به گفتوگو نداده است و گفتوگو با خبرنگاران ایرانی هم یک دروغ بزرگ است. بنابراین من از این دولت چه سوالی میتوانم بپرسم؟ وقتی میبینم اگر سوالم در حمایت از سیاستهای این دولت باشد، تشویقش میکند و اگر مخالفش باشد من را مسخره یا تنبیه میکند. من معتقدم به آقای پمپئو باید گفت زحمت نکشد که با خبرنگار ایرانی مصاحبه کند. اگر واقعاً اهل گفتوگو است، حرمت و شخصیت و جایگاه رسانه و اصحاب رسانهی آمریکا را حفظ کند. وقتی که رییس جمهور آمریکا خبرنگار آمریکایی را از جلسه بیرون میاندازد، نشان میدهد هیچ ادب و اخلاق رسانهای ندارد که وقتی شما ادب و اخلاق رسانهای نمیبینید اصلاً امکان پذیر نیست که دیالوگ و گفتوگو صورت بگیرد.»
مدرسی در ادامه میگوید: «برای گفتوگو کردن شما باید بستری داشته باشید. پس بیهوده نباید ذهن خودمان را به بازی رسانهای آمریکاییها منحرف کنیم. آمریکاییها با تمام تلاششان دو پروژه را دارند پیاده میکنند. یک، بحث تروریسم اقتصادی و تحریمها و دو، جنگ روانی. جنگ روانی برای این است که ذهنیت حاکمیت ایران را مشغول مباحثی کنند که اصلاً برایشان اولویت ندارد و برای انحراف ذهنی است که البته این تعقل در کلیت حاکمیت وجود دارد، چه نهادهای غیردولتی و چه دولت. اما به هرحال رسانههای ما نتوانستهاند به خوبی روی افکار عمومی تأثیر بگذارند.
سوالات پیشنهادی مدرسی برای مصاحبه با پمپئو: اما دولتی که تن به گفتگو و دیالوگ نمیدهد، به خبرنگار و شهروند آمریکایی توهین میکند و به خاطر سؤالات انتقادیاش او را از جلسه اخراج میکند و کلاً چیزی به نام آزادی اطلاعات و حرمت و جایگاه رسانه را رعایت نمیکند، چگونه میتواند صحبت از گفتگو با خبرنگار کند، چه برسد به خبرنگار ایرانی که از روز ابتدایی این دولت جز با رفتارهای تروریسم اقتصادی و از طرفی تمسخر و توهین به ملت ایران مواجه نشده است، چگونه میتواند چنین ادعایی را مطرح کند؟
علی اصغر شفیعیان: رسانهها کوتولهاند و منتظر دستور یا مجوز
علی اصغر شفیعیان، سردبیر انصاف نیوز هم میگوید: شرایط که فراهم نیست، یعنی هم اهالی رسانههای ما دچار خودسانسوری هستند و منتظر میمانند تا یک نهادی به آنها بگوید بفرمایید مصاحبه کنید. یعنی معمولا از خود ارادهای ندارند. به اصطلاح کوتولهاند، چون عقب ماندهایم، یعنی وقتی برای هر کاری جلوی شما را میگیرند، به تدریج ابتکاری نخواهید داشت، همیشه منتظر مجوز یا حتی دستور دیگرانید.
سوال پیشنهادی شفیعیان برای مصاحبه با پمپئو: جناب وزیر! نمیخواهم از الان نگرانتان کنم اما آیا تصور میکنید نتیجهی سیاست فعلی شما در قبال ایران، سال آینده در مصاف انتخابات آمریکا به نفع پرزیدنت ترامپ تمام خواهد شد یا باعث تضعیف او میشود؟
حبیب عباسی: چرا شدنی نباشد؟
حبیبالله عباسی، سردبیر پایگاه اطلاع رسانی شفقنا در پاسخ به سوال خبرنگار انصاف نیوز اما خبر از تمایل این سایت خبری برای گفتوگویی با وزیر امورخارجه آمریکا داد و گفت: «ما اعلام آمادگی کردهایم و دفتر ما در آمریکا این مساله را عنوان کرده است و حاضریم با ایشان گفتگو و مصاحبه کنیم. اما درارتباط با اینکه چه سوالاتی میتوان پرسید، هزاران پرسش وجود دارد.
او در پاسخ به اینکه چنین گفتوگویی با رسانههای ایران با توجه به اینکه تا به حال گفتوگو با مقامات رده بالای کشورهای دیگر هم به ندرت سابقه داشته است، شدنی است، گفت: اگر خود طرف غربی اعلام آمادگی کند و چارچوبهایش مشخص شود، شدنی است. چرا شدنی نباشد؟
انتهای پیام
آقای غرقی چقدر خودشیفته تشریف دارد. دستپخت ایشان و همکارانش را شاهدیم.
علی مرزوق:رسانه ها کوتوله اند و منتظر دستور یا مجوز
از سایت شما بعید است که واژه احتمالی را با غلط املایی اهتمالی بنویسد .