از اصالت «سر سفره پدر و مادر بزرگ شدن» تا «بالا و پایین شهر زندگی کردن»
13 مرداد 1398
0 زمان تقریبی مطالعه 12 دقیقه
گروه جامعه ــ در گذشته اصالت ازدواج را در ایمان و مدل دینداری افراد میدانستند، اما این روزها اصالت بیشتر به یک ویترین دینی تبدیل شده و اگر در گذشته اصالت در ریشهدار بودن و دارای نسل و تاریخ خانوادگی داشتن معرفی میشد، این روزها به جغرافیای زندگی آدمها محدود شده است؛ لذا یکی از تنگناهای ازدواج، تغییر ملاکها در عصر حاضر و غفلت و دور شدن از اصالتهای عمیق است.
این روزها بسیار شنیدهایم که ازدواج اولویت نخست جوانان نیست و تحصیل، شغل و شأنیت اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؛ این در حالی است که در گذشته جوانان با دشواری کمتر از امروز و از طریق معرفی خانوادهها ازدواج میکردند، اما امروزه به علل بسیاری، ازدواجها سخت و دشوار شده و ازدواج جزء اولویتهای بعدی جوانان قرار گرفته است.
شرع مقدس اسلام به ازدواج عنایت و تأکید فوقالعادهای دارد، بهطوری که پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «ما بُنی بِناءً فی الإسلام أحبّ إلی الله عزّوجلّ من التّزویج؛ هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست»، اما باز هم شاهد هستیم که هیچ تغییر و تحول اثرگذاری در کشور از سوی متولیان و مسئولان امر در این خصوص اتفاق نمیافتد؛ این در حالی است که حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز میفرمایند: «زوّجوا، فَانّ التّزویج سُنّه رسول الله(ص)، فانّهُ کان یقول: من کان یُحبّ أن یتّبع سُنّتی، فانّ من سُنّتی التّزویج؛ ازدواج کنید، که همانا ازدواج کردن سنت رسول خدا(ص) است که همواره میفرمودند: هرکسی که دوست دارد از سنت من تبعیت کند، همانا ازدواج کردن از سنت من است.»
بر این اساس، تأکید اسلام به پسر و دختر امر میکند که هرچه زودتر ازدواج کنند و آنقدر به این مهم اشاره دارد که رسول گرامی اسلام(ص)، ازدواج نکردن را اعراض از سنت خودشان، یعنی خروج از اسلام، بیان کردهاند؛ اما متأسفانه شرایط جامعه امروز زندگیها را به سمتی سوق داده که گاه ملاکهای ازدواج نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است و موارد اولویتدار گذشته جای خود را به ردههای پایین میدهند یا به کلی فراموش میشوند.
تقریباً همه میدانیم نسل جدید و قدیم بسیار با هم فرق دارند و طرز فکر و نگاه آنها به ازدواج کاملاً با هم متفاوت است. برخی این تفاوت را خوب میدانند و برخی دیگر به این امر قائل هستند که قوانین گذشتهها و بزرگترها همچنان باید در زندگیهای کنونی اجرا شود تا ازدواج پایدارتری داشته باشند. اما بسیاری از زوجهای کنونی برخی از اعتقادات قدیمی را کنار گذاشته و به روشی جدید زندگی خود را پیش میبرند.
ازدواج در دورههای قدیم به نحوی بود که انتخاب همسر برعهده پدر و مادر و گاهی قوم و قبیله فرد بود و انگیزه و ملاک دختر و پسر از ازدواج، فرزندآوری تلقی میشد. ازدواجها در گذشته بیشتر درونگروهی بود تا برونگروهی و اگر ازدواج برونگروهی صورت میگرفت، مرزهای شناسایی و هدایت جمعی آن گروه مخدوش میشد. به همین علت است که امروزه بسیاری از زبانها و فرهنگهای قومی را از دست دادهایم؛ چراکه شیوههای تشکیل خانواده مضمحل شدهاند. در ازدواج نسل قبل، اینکه افراد در چه سنی و با چه کسی و به چه شیوهای ازدواج کنند، از قبل مشخص بود. به طورکلی اراده پذیرش همسر با جمع بود نه با فرد؛ بهصورتیکه گاهی ازدواجها براساس منافع مالی و سیاسی گروه و قبیله شکل میگرفت.
اما اینکه در گذشته چه معیار و ملاکهایی برای ازدواج وجود داشته است سؤالی است که بسیاری از بزرگترهای ما در پاسخش میگویند در گذشته معیارهای مختلفی برای انتخاب همسر وجود داشت که میتوان به پول، زیبایی، مسکن، شغل، اخلاق، دینداری، سواد، تحصیلات و صداقت اشاره کرد که البته ترتیب و تنوع معیارهای زن و مرد با هم متفاوت بود.
اما ازدواج در دوره جدید آنقدر تغییر کرده است که گاه روند ازدواجهای جدید رو به تغییر گذاشته و کمتر دو نفری را پیدا میکنید که مشابه دو نفر دیگر، همدیگر را پیدا کرده، عاشق شده و برای بقای عشقشان ازدواج کرده باشند. امروزه سن تجرد قطعی برای زن و مرد تفاوت کرده و تحمل اجتماعی برای عدم ازدواج دختر و پسر افزایش پیدا کرده است. حتی شیوه و معیار همسرگزینی نیز تفاوت کرده و کنش عقلایی معطوف به هدف موجب شده که دست به انتخاب بزنیم. شکل آشنایی و همسرگزینی از جمعگرایی به فردگرایی تغییر پیدا کرده و این تحول از انتخاب جمعی به فردی قابل تأمل است.
همین امر بهانهای شد تا در هفته ازدواج به سراغ جوانان و میانسالان برویم و ملاکهای انتخاب همسر در گذشته و حال را جویا شویم. در این گزارش مردمی سؤالات کوتاه اما پاسخهای زیادی را دریافت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که دختران و پسران امروز بیشتر در فضاهایی مانند دانشگاه، محل کار، مراسم مختلف و … به انتخاب همسر میپردازند. موضوع دیگر نیز بحث رواج ازدواجهای ناهمگون است. از منظر جامعهشناسی خانواده بهتر است که ازدواجها همگون باشد که دو نفر از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، تحصیلات، قوم و مذهب شباهت بیشتری داشته باشند و این گونه شانس موفقیت ازدواج خود را افزایش دهند.
براساس آنچه از این گزارش دریافت شد، به این نتیجه رسیدیم که امروز عشق بهعنوان یکی از ملاکها و معیارهای مهم تلقی میشود و نیز فضای همسرگزینی به شرایطی تبدیل شده که گزینههای زیادی را پیش روی افراد قرار میدهد. این فضاها میتواند دانشگاه یا فضاهای شغلی و نیز فضاهای مجازی باشد. ارزشها نیز دچار تغییر شدهاند؛ بهطوریکه دیگر فرزندآوری تنها هدف و دلیل ازدواج نیست. از دلایل این مسئله میتوان به مصرفگرایی فرزندان اشاره کرد که دیگر پشتوانه زمان پیری و درآمدزا نیستند.
مصاحبهشوندگان جوان چه از جنس دختر و چه پسر بیشتر بر این تأکید داشتند که بسیاری از ملاکها در زمینههای فردی و اجتماعی میان نسل امروز و دیروز تغییر کرده است. البته همچنان در نسلهای قدیم بزرگترین ملاکها برای انتخاب همسر و ازدواج، داشتن تدین، اخلاق، خانواده اصیل، و.. بود، ولی در نسل امروز علاوه بر این موارد، آنقدر که ظاهر و موضوعات مادی مهم به نظر میرسد فرصت فکر کردن در خصوص سایر مسائل رنگ باخته است و شاید به جرئت بتوان گفت که داشتن ظاهر و صورت زیبا و پول و ثروت جز بزرگترین ملاکهای نسل امروز برای ازدواج شده است. حال برای دریافت نظرات کارشناسیتر به سراغ حجتالاسلام والمسلمین محمد برمایی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس خانواده و ازدواج، رفتیم.
حجتالاسلام والمسلمین برمایی در گفتوگو با ایکنا؛ با اشاره به ملاکهای گذشته و امروزی ازدواج و تغییرات آنها گفت: در مورد ملاکهای ازدواج ابتدا باید نکتهای را تذکر بدهم و آن این است که یکی از تنگناهای ازدواج تغییر ملاکها در عصر حاضر و دور شدن از اصالتهای عمیق و ملاکهای ازدواج در ایران است. این موضوع دلایل بسیاری میتواند داشته باشد که برخی از آنها شامل شرایط کنونی جامعه ایران، دگرگونی در وضع کار و اشتغال و سواد زنان در ایران است؛ البته سواد زنان میتواند فرصت باشد، اما در برخی موارد به تهدید تبدیل شده که به علت نداشتن ساختارهای خوب اجتماعی و فرهنگی در جامعه است، ولی اصالت این موضوع، رشد و اصالت فرصت در جامعه است.
وی ادامه داد: تأخیر در سن ازدواج، فقر جنسی و موضوعات اشتغال و اقتصاد که این روزها در اولویت قرار دارد و معیشت مردم را هم درگیر کرده باعث تغییر ملاکهای ازدواج شده و آنها را دستخوش تغییر قرار داده است؛ نمود این تغییرات را در آمارها و رفتارهای اجتماعی ازدواج در جامعه میبینیم. برای مثال موضوعات ملاکهای اصیل که در گذشته ریشهدار بود گرفتار تغییر شده است. البته خود کلمه «اصالت در انتخاب» در کشور ما دچار تغییراتی شده و متغیرهای آن هم تغییر کرده است. اگر در گذشته اصالت؛ ریشهدار بودن، دارای نسل بودن و تاریخ خانوادگی داشتن معرفی میشد، اما این روزها اصالت به جغرافیای زندگی آدمها محدود شده است، که آیا در نقاط بالای شهر زندگی میکنند یا پایین شهر؟ یا به موقعیت اجتماعی دنیوی افراد مرتبط شده است که آیا افراد اهل دین هستند؟ بازاری هستند؟ ریاست دارند؟ قدرت دارند و یا اینکه اینها از طبقه پایین، کارگر و یا رعیت هستند؟ همه این موارد این روزها به شکلهای مدرن و بهروزتر خودش را نشان داده است. در گذشته وقتی از اصالت فرد صحبت به میان میآمد به این فکر میکردند که به اصطلاح آیا سر سفره پدر و مادر خود بزرگ شده است یا خیر، اما این روزها اصالت تغییرات دیگری به غیر از این موارد هم پیدا کرده است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر اینکه در گذشته اصالت را به ایمان و مدل دینداری افراد میدادند، اما این روزها اصالت بیشتر به یک ویترین دینی تبدیل شده است، افزود: یکی از علتهایی که باعث غفلت از ملاکها و تغییر آن شده، موضوع ترس از ازدواج است. مسئله ترس از ازدواج مفهوم جدیدی در مطالعات ازدواج در ایران است که اگر به معنا و گستره آن دقت کنیم، خیلی واضح میتوانیم به این مفهوم و واقعیت مهم دست پیدا کنیم که ترس از ازدواج به معنی عدم اطمینان به موفقیت ازدواج است. این عدم اطمینان از وجود ویژگیها و ملاکهایی که افراد انتظار دارند در فرد مورد علاقه یا طرف مقابلشان بیابند، نشئت میگیرد و همین ویژگیهایی که در مورد فرد انتخاب شده باید دیده شود، ترسهای بسیار بیشتری را برای آنها ایجاد میکند.
این کارشناس خانواده و ازدواج در ادامه با اشاره به چرایی فاصله گرفتن و غفلت از ملاکهای اصیل ازدواج گفت: یکی از دلایل منفی این امر این است که بسیاری از ملاکها برای کسی که میخواهد ازدواج کند ایجاد ترس میکند و این ترسیدن به علت عدم اطمینان از وجود ویژگیهای ذهنی خود در فرد مورد نظر است. در این مسیر فرد مدام با خود این سؤالات را تکرار میکند که من از کجا باید بدانم که این فرد، دارای فضا و ویژگیهای مورد نظر من است. اما در ازدواج سنتی، شناخت بعضی از این جریانات و ملاکها در فرد مقابل، کمی آسانتر بود، چرا که ریشههای نسلی خیلی با هم تفاوت نداشتند. ولی این روزها به دلیل تفاوت نسلی و شکافهای بین نسلی که در فضای جامعه شناختی داریم، مباحث روانشناختی را هم پیچیده و ملاکهای ازدواج را سنگینتر کرده است؛ لذا برای اینکه از طرف مقابل خود مطمئن شود، سختگیرتر، کمالگراتر و تله ترس از شکست را در خود عمیقتر کرده است.
حجتالاسلام والمسلمین برمایی تصریح کرد: البته ترس از ازدواج، موارد دیگری هم مانند، ترس از مشکلات و سختیهای پس از ازدواج را دارد که این روزها خیلی شایع شده است؛ ترس از محدود شدن دختر و پسر به اوج خود میرسد؛ همچنین ترس از بین رفتن آزادیهای فردی دیده میشود که این نوع ترس در دختران بسیار عمیقتر جلوه میکند. ترس از عدم امکان پیشرفت موجب شده است تا بسیاری از دختران به حق مسکن، تحصیل و کارکردن فکر کنند. البته ترسهای دیگری هم وجود دارد که به نگاه تربیتی در ریشههای والدینی و زندگی خانوادگی افراد ارتباط دارد.
وی در ادامه به مهمترین ویژگیها و معیارهای رایج و اصیل در بین دختران و پسران در امر ازدواج اشاره کرد و به ایکنا گفت: همه میدانیم که داشتن اخلاق خوب، ایمان، تقوا، اهل شریعت و آداب دینی بودن، صداقت و مواردی مانند اینها مفاهیم و ملاکهای کلی جامعه ایرانی است. همین مهمترین ملاکهای انتخاب همسر در ایران نیز نسبی است. نکته دوم، غیرقابل اندازهگیری بودن این ملاکهاست. این موضوع، قضیه را خیلی پیچیده میکند و برای همین بخش بزرگی از ترس از ازدواج به علت تعریف نشده بودن و غیرقابل اندازهگیری بودن ملاکها در ازدواج است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: موضوع نجابت مردان و زنان در رابطه با جنس مخالف در ایران بسیار با اهمیت است. صداقت، پاکی، همسانی در میزان تحصیل، همسانی در محل زندگی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و باید به آنها پرداخت. اصل و نسبت خانوادگی فرد با خود و خانوادهاش، اندام خوب، زیبایی و شاغل بودن، وضع مالی خوب داشتن، آراستگی ظاهری، به دل نشستن از دیگر موارد مهم در این امر است. همچنین موضوع تحصیلات یک موضوع خیلی خاص در این زمینه است.
در ۱۰ سال گذشته قناعت به دغدغه جدی پسران در ازدواج تبدیل شده است
این کارشناس خانواده و ازدواج با بیان اینکه در ۱۰ سال گذشته کلمهای به نام قناعت به دغدغه جدی پسران در ازدواج تبدیل شده است، اظهار کرد: پسرها امروز به دنبال این هستند که آیا فرد مقابلشان اهل فضیلتی به نام قناعت است یا خیر؟ البته اصالتهای دیگری هم در ملاکهای جدی ازدواج وجود دارد که برخی از آنها همعقیده بودن، داشتن استقلال، مهارتهای اولیه برای زندگی مشترک، مسئولیتپذیری و درک و فهم متقابل داشتن است. غیراز شرایط اخلاقی و دینی که تقریباً برای هر دو جنس به یک اندازه مهم است، ویژگیهای مهم دیگری هم وجود دارد که مردان دغدغه بیشتری نسبت به آنها دارند که میتوان به مسائل اقتصادی، تحصیلی و شغلی اشاره کرد. ویژگیهایی که برای زنان نیز بسیار مهم است شامل نجابت، اصالت خانوادگی، ویژگیهای ظاهری و زیبایی و صداقت است.
ملاکهای مورد پذیرش قرار گرفتن زنان و مردان
حجتالاسلام والمسلمین برمایی با اشاره به اینکه مهمترین نکته در ملاکهای مورد پذیرش قرارگرفتن زنان و مردان ملاکهای کیفی هستند، گفت: این ملاکها هم چند آسیب دارند؛ ابتدا اینکه این ملاکها به شدت کیفی شدهاند، پس غیرقابل اندازهگیری میشوند و همین امر باعث میشود غیرقابل شناخت شوند. این یعنی نمیتوان در دوره خواستگاری یک تا سه جلسه اول همه چیز را بشناسیم و به شناخت خوبی برسیم. حصول اطمینان در فرد مقابل در این دوره و زمانه، بسیار بسیار سخت شده است؛ بنابراین باید برای آن به مردم راهکار ارائه داد. باید دورههای آشنایی را با امنیت اجتماعی و اخلاق و تدین بالا گسترش داد. باید دوره نامزدی با نظارت اجتماعی و نظارت خانواده عمیقتر اتفاق بیفتد. جالب است این را بدانید که ملاکهای زنان برای انتخاب مردان خیلی روشنتر و عمیقتر از ملاکهای مردان برای انتخاب است و از آنجایی که مردان در جامعه ما انتخاب کننده هستند، این نتیجه را میتوان دریافت کرد که یکی از مشکلات و موانع ازدواج، دشواری انتخاب و نداشتن اطمینان به ملاک و اندازهگیری آنها خواهد بود.
وی اضافه کرد: تشتت در ملاکها و پراکندگی بسیار بالایی که در اقشار مختلف جامعه وجود دارد باعث ایجاد یک غفلت از ملاکهای اصیل شده است. اما جدا از این موارد، یکی از عوامل درست غفلت از ملاک و تغییر آن از ملاکهای درست به ملاکهای نادرست، این است که ما در جامعهای زندگی میکنیم که به دلیل مشکلات اقتصادی و گذر فضای فرهنگی و اجتماعی مردم ما دچار ترس از انتخاب شدهاند و هر کسی هم که بترسد، مطمئناً به دلیل ترس بالا، انتخاب بدی خواهد داشت.
نقش والدین در ازدواج خوب
استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه به نقش والدین در ازدواج خوب اشاره کرد و گفت: در ازدواجها و شاخصههای سنتی بودن ازدواج موضوع والدین را بسیار پررنگ میدانیم چرا که ازدواج در ایران یک امر خانوادگی است و انتخاب همسر در ایران در سایه عقل و تجربه خانوادگی شکل میگیرد؛ هرچند شما و ما به دنیای جدید، معیارهای جدیدتر و ورودی خروجیهای اجتماعی برای آشناییهای غیرسنتی قائل باشیم، اما بالاخره در هر ورودی و خروجی آخر ازدواج در ایران باید به خانواده ختم شود تا از پایداری، تناسب بالاتر و حمایت اجتماعی بالا برخوردار شود. اما محققان در تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیدهاند که یکی از موضوعاتی که ازدواج را در ایران مختل و آن را دچار مشکل کرده است، دخالت و اجبار پدر و مادر به ازدواج فرزندان است.
وی با تأکید بر اینکه باید جایگاه پدر و مادر را در ازدواج جدی بگیریم چرا که اقتصاد اصلی و حمایت اصلی از ازدواج در ایران توسط والدین پسر و دختر رخ میدهد، اظهار کرد: ازدواج در ایران اصلا دولتی نیست و نباید دولتی هم باشد؛ از آنجایی که پدر و مادرها اقتصاد ازدواج را تأمین میکنند و حمایتهای اجتماعی و اعتبارات اجتماعی خانوادگی را در این حوزه و برای ازدواج صحیح فرزندانشان هزینه میکنند و شاید دلسوزتر و خیرخواهتر از پدر مادر در این امر وجود نداشته باشد، اما با همه این موارد باید به این نکته هم توجه کرد که پدر و مادر در اکثر موارد در انتخاب همسر دخالت دارند؛ زمانی که میزان این دخالت از حد استاندارد و حد تعادل خارج و به دخالت و اجبار ختم میشود، دقیقاً تبدیل به سهم منفی والدین در ازدواج خواهد شد.
حجتالاسلام والمسلمین برمایی در ادامه با بیان اینکه یکی از مشکلات جوانان ما گرفتن موافقت و رضایت والدین در امر ازدواج است، گفت: اکثر والدین از نسل گذشته و فرزندان از نسل امروزی در ملاکهای ازدواج با هم اختلاف سلیقه، تفاوت نظر، نگرش و دیدگاه دارند و در بسیاری از موارد علی رغم موافقت دختر و پسر یا خانواده دختر یا پسر، یکی از خانوادهها که تصمیم گیرنده نهایی هستند، مخالفت میکند. در دین اسلام معتقدیم که تصمیمگیرنده نهایی باید خود فرد باشد، اما در بعضی از موارد میبینیم که تصمیمگیرنده نهایی والدین هستند و فشارهای روانی بسیاری را هم به فرزندانشان وارد میکنند. بسیاری از والدین اظهار میکنند که انتخاب فرزندانشان غلط است، ولی در نهایت باید به این مدل فکر کنیم که خود فرد تصمیم بگیرد.
این کارشناس خانواده و ازدواج بیان کرد: حق دخالت پدر و مادر در ازدواج فرزندان این روزها کمی کاهش پیدا کرده است، اما هنوز نقش بسیار مهمی در ازدواج فرزندانشان بهویژه دختران دارند؛ بنابراین سهم پدر و مادر در ازدواج نباید به اجبار و دخالتهای بیجا ختم شود. سهم پدر و مادر، انتقال تجربه و همراهی کردن فرزندان در انتخاب صحیح، دادن دانش و روشن کردن موضوع ازدواج در حمایتهای اجتماعی آنها در مواردی مانند تحقیقات صحیح، برگزاری جلسات خواستگاری، فراهم کردن شرایط مناسب برای آشنایی دختران و پسران و البته دعای عاقبت به خیری است که حتماً شامل حال فرزندانشان خواهد شد. اما زمانی که پدر و مادر زندگی نزیسته خودشان را در ازدواج و در زندگی شخصی، روی فرزندانشان وبال میکنند، اینجاست که بزرگترین مسئله و تعارض اتفاق میفتد و نقش والدین برای یک ازدواج خوب فرزند به ایفای نقش در ازدواج بد تبدیل میشود.