تاثیر رسانههای فارسی زبان خارجی بر پروندههای سیاسی
عطیه هوشمند، انصاف نیوز: روش پرداخت رسانههای فارسی زبان خارج از ایران که شاید درک صحیحی از شرایط افراد درگیر با پروندههای سیاسی و امنیتی نداشته باشند یا اصلا منافعی جز شرایط آن افراد برایشان در اولویت قرار داشته باشد این سوال را مطرح میکند که روش پرداخت این رسانهها به این دست از پروندههای قضایی چه تاثیری بر شرایط فرد درگیر میگذارد و آیا بر روند رسیدگی هم میتواند تاثیری سوء بگذارد یا خیر؟
از سوی دیگر محدودیتهای نانوشتهی عرصهی رسانههای داخلی ایران در انعکاس اخبار متهمان امنیتی و سیاسی موضوعی است که میتوان از آن به عنوان بخشی از خط قرمزهای نامرئی و نادیدنی نام برد. رسانههای داخلی ایران با حفظ فاصله از سوژهای که راجع به آن خبر میدهند، طبیعتا وظیفه دارند بدون قضاوت ارزشی و محتوایی و البته با رعایت حدود قانونیاش به اطلاع رسانی درباره دستهای از پروندههای قضایی بپردازند که متهمان یا محکومان آن متهم یا محکوم به جرایمی که امنیتی خوانده میشود هستند.
همین حساسیتها در قبال انعکاس اخبار، صرفا با تعهد به امر «اطلاع رسانی»، گاه باعث شده رسانههای داخلی در نحوه و میزان پرداختن به پروندههایی از این دست مردد بوده و معیار درستی برای انعکاس نظرات این افراد و وکلایشان نداشته باشند. از طرفی تمایل وکلای متهمان و محکومان این نوع پروندهها به انعکاس خبری یافتن وضعیت موکلشان، تردید دیگری را برای آنان به وجود می آورد که پرداختن به این موضوعات در رسانههای خارجی و روش این رسانهها در انعکاس این اخبار چه تاثیری بر روند این پروندهها خواهد داشت؛ دراین باره از دو کارشناس رسانه و وکلای سرشناس دادگستری پرسیدهایم که «روش رسانههای فارسی زبان خارج از کشور در پرداختن به پروندههای متهمان امنیتی و سیاسی چه تاثیری بر روند این نوع پروندهها دارد؟» مسعود بصیری، رییس بسیج رسانه، مصطفی ترک همدانی، صالح نیکبخت و سیامک مدیر خراسانی وکلای دادگستری و همینطور امیرحسین ثابتی، کارشناس رسانه در اینباره به انصاف نیوز پاسخ دادهاند.
هیچ یک از آنها نوع پرداخت رسانههای خارجی به این موضوع را دارای تاثیر مثبت ندانستهاند اما در مورد جنبههای دیگر آن اتفاق نظر وجود ندارد.
متن این گفتوگوها را بخوانید:
بصیری: از سیاهنمایی تا پروژهی سکوت
مسعود بصیری، رییس بسیج رسانه دربارهی روش پرداختن رسانههای فارسی زبان خارج از ایران به مسایل داخلی به انصاف نیوزمیگوید: آنچه مسلم است رسانههای غربی برای برخورد با اتفاقاتی که در داخل ایران میافتد دارای برنامه، پیش تولید و یک روند مشخص تکنیکی و تاکتیکی هستند که در دانشکدهها و مراکز آموزشیشان هم تدریس میشود؛ آنها با برنامهریزی و با نگاه روانشناسانه و جامعهشناسانه به موضوعات کشورهای دیگر -خصوصا جمهوری اسلامی ایران که پروندهی ویژهشان است- میپردازند. لذا در موارد مختلف مثل صدور برخی احکام برای زندانیان داخل کشور یا برخی اتفاقات سیاسی که در کشور ما میافتد دستورالعمل خاصی دارند؛ این دستورالعمل گاهی بزرگنمایی است، گاهی کوچکنمایی است، گاهی تبدیل کردن مطالبهگری به سیاهنمایی است و گاهی هم دستورشان عوض میشود و کلا سکوت اختیار میکنند.
بصیری اضافه میکند: پروژهی سکوت را بارها در مورد مطالبی که به نفعشان نبوده انجام دادهاند؛ یکی از مهمترین این اتفاقات که میتوانیم برای پروژهی سکوت به آن اشاره کنیم موضوعی بود که یکی از فعالان رسانهای خارج از کشور دربارهی محل تامین منابع مالی شبکهی منوتو سوال پرسیده بود و کمپین گستردهای هم بعد از آن براه افتاد و خیلیها هم سوال کردند؛ اما شبکهی من و تو کلمهای در مورد آن توضیح نداد و حتی خبرش را هم اعلام نکرد. در مورد ایران اینترنشنال هم همین اتفاق افتاد؛ اما تا در داخل کشور اتفاقی خاص میافتد آنها به نفع خودشان مصادره میکنند و یکی از مهمترین دستورالعملهایی که دارند این است که کشور ما را یک کشور امنیتی و برخورد با مجرمان قضایی را برخوردهایی خشونتآمیز نشان دهند؛ در واقع ما وارد یک بازی خیلی حرفهای و پیچیده در حوزهی رسانهها میشویم که آنها اجازه نمیدهند وقتی دستگاه قضایی یا مسوولین اجرایی ما مشغول کنترل یک بحران هستند این بحران بهزودی خاتمه پیدا کند. تکنیکهای فراوانی هم برای این کار دارند.
او دربارهی تاثیر نحوهی پرداختن این رسانهها به پروندههای سیاسی و امنیتی بر روند پرونده، گفت: بطور کلی بگویم که بدون تردید و بدون شک ورود رسانههای غربی به موضوعات داخلی ما -مگر آنجا که اشتباه میکنند- در سایر موارد به نفع کشور ما نخواهد بود. نکتهی دیگر دربارهی ورودشان به پروندهی اشخاص این است که براحتی سر افراد را برای منافع خودشان میبرند، نمونههای زیادی هم دارد. امروز خبرهایی شنیدم که خانم علینژد را بدلیل واکنشهای منفی که در داخل کشور داشته یا اینکه برخی به فتوژنیک نبودنش اشاره میکنند، میخواهند کنار بگذارند و دارند بدنبال آدمهای جدیدی برای جایگزینی مسیح علینژاد میگردند. این نشان میدهد که آنها به دنبال منافع فرد نیستند حتی اگر در کوتاه مدت هم منفعت ظاهری برای فرد داشته باشد. آنها از هرکسی که بتواند ضریبی به خواستههای آنها بدهد یا خواستههای آنها را تا حدی تامین کند در راستای منافعشان استفاده میکنند، اتفاقی ممکن است به نفع طرف تمام شود اما در بیشتر موارد به نفع قربانی تمام نخواهد شد. اما اینکه برنامهریزی کنند برای اینکه قضاوت در مورد یک نفر همراه با عدالت صورت بگیرد و آیندهی روشنی داشته باشد، قطعا اینگونه نخواهد بود. مثالهای فراوانی هم برایش هست، اگر اینها به این مسایل اهمیت میدادند شاه قبلی ایران را وقتی که از ایران فرار کرد حداقل به کشور خودشان راه میدادند.
نیکبخت: منبر و تریبون مهم نیست
صالح نیکبخت، حقوق دان و وکیل دادگستری در گفتوگو با انصاف نیوز در اینباره گفت: به نظر من متهم یا وکیل متهم حق دارد وضعیت خود و نحوهی برخورد با او را در همهی مراحل دادرسی اطلاعرسانی کند و هر نوع رفتار خوب یا بدی که با او در طول دادرسی چه در دادسرا، چه در محاکم بدوی و تجدیدنظر صورت گرفته است را هم منتشر کند. او باید دقت کند که این انتشار به صورتی باشد که جلوی هرگونه تکذیب و ردی را بگیرد. در این صورت چون متهم یا وکیل او عین ماوقع را بیان کرده است، جایی برای اینکه گفته شود فلان مساله درست یا غلط بوده در رسانههای داخلی و یا خارجی، فارسی زبان و غیرفارسی زبان باقی نمیماند. طرفین نمیتوانند بعدها دخالت کرده و آن را رد و تکذیب کرده یا افزایش و کاهش بدهند.
او در ادامه گفت: اینکه ادعا میشود اتهام فلانی این است که با رسانههای بیگانه مصاحبه کرده یا وضعیت خود را بیان کرده است هم در این چارچوب قرار میگیرد. اساسا مصاحبه کردن افراد با رسانههای خارجی از لحاظ قضایی جرم نیست؛ ارتکاب جرم به آنچه که فرد در مصاحبه بیان میکند برمیگردد. چندبار این مساله در دادگاهها و دادسراها از سوی اینجانب مطرح شده و توضیح دادهام که منبر یا تریبون مهم نیست، آنچه در تریبونها گفته میشود مهم است.
این حقوقدان افزود: جرم یا جرم نبودن اظهارات افراد برآمده از گفتههای آنها است ، نه اینکه هرکس با رسانههای خارجی گفتوگو کند به علت خارجی بودن آن تریبون ، اقدام او وصف مجرمانه پیدا کند. افراد در این تریبونها یا به قصد بیان واقع صحبت میکنند یا اینکه مانند برخی افراد میخواهند با مصاحبه و سخن پراکنی در این گونه تریبونها خود را مطرح کرده و آن را با مقاصد خاص مثلا گرفتن مجوز پناهندگی دنبال میکنند. توسط مرجع قضایی باید بدون در نظر گرفتن تریبون و صرفا برابر آنچه بیان شده درمورد مصادیق گفتهها قضاوت شود.
نیکبخت در پایان اشاره کرد: بنابراین اگر کسی دستگیر شود و بعد از مدتی آزاد شود و به بیان نحوهی دستگیری خود بپردازد بدون اینکه چیزی به آن اضافه کرده یا از آن کم کند، نباید آن را به شرح فوق جرم بدانیم. اینکه توصیه میشود «وقتی آزاد شدید به کسی چیزی نگویید.» از پایه موضوعیت ندارد. زیرا خواه ناخواه آنچه بر متهم گذشته است منتشر خواهد شد و همین باید و نبایدها نحوهی آن گفتهها را تغییر داده و احتمالا به ضرر هر دو طرف، یعنی مرجع تعقیب کننده و متهم تمام میشود. بنابراین بیان وضعیت افراد در رسانههای خارجی را باید برمبنای آنچه بیان شده است ارزیابی کنیم نه اینکه چون فلان تریبون خارجی است یا داخلی نسبت به آن قضاوت کنیم و جرم زایی کنیم.
مدیر خراسانی: بعید است به خاطر حمایت کسی رای تشدید شود
سیامک مدیرخراسانی، وکیل دادگستری که خود سابقهای طولانی در قضاوت پروندههایی مهم را دارد، در اینباره به انصاف نیوز گفت: بعید است از لحاظ صدور حکم تاثیر عمدهای داشته باشد چون پرونده براساس مندرجات و دلایل و مدارک رسیدگی میشود. من بعید میدانم که هیچ قاضی به خاطر اینکه برای مثال رسانههای فارسی زبان خارج کشور از کسی حمایت کنند یا خیر در رایشان تاثیر داشته باشد که بخواهند سختتر بگیرند یا رای سبکتری بدهند چون مورد حمایت اینها نیست. من خیلی بعید میدانم که بهخاطر حمایت، رای کسی شدیدتر صادر شود.
او در ادامه میگوید: اگر این نوع رسانهها راجع به مصادیقی اغراق هم کنند چه مثبت و چه منفی، بعید میدانم تاثیری روی دستگاه قضایی از لحاظ رسیدگی داشته باشد. حتی اگر فشار بیاورند هم در صدور رای بی تاثیر بوده است. بعید میدانم که به خاطر حمایت یا عدم حمایت، رای یا نحوه ی تصمیم گیری یا اقدامات بعدی فرق کند.
ترک همدانی: خط قرمز نانوشتهی مصاحبه با رسانههای خارجی
مصطفی ترک همدانی، وکیل سرشناس دادگستری که تا به حال وکالت برخی پروندههای معروف سیاسی و امنیتی، بر عهدهی او بوده است در اینباره میگوید: رسانه، رسانه است. فرقی نمیکند، چه داخل کشور و چه خارج از کشور. چه اسمش را رسانهی خودی بنامیم و چه رسانهی بیگانه یا معاند. بالاخره در فضای عمومی جامعه بدون تاثیر نیست. اما اینکه حال چه تاثیری در روند پروندهی قضایی دارد، موضوع متفاوتی خواهد بود. حتی رسانهی داخلی هم اگر نظر قضایی یا حقوقی بدهد قطعا یک قاضی که مستقل از تاثیر رسانه است نباید روی او تاثیر بگذارد. چه بسا چیزی را در پرونده میبیند و دلایلی در پرونده موجود است که رسانههای چه داخل و چه خارج از آن آگاه نباشند. اما اینکه حال ممکن است فضای اجتماعی جامعه تاثیری بر روی یک فرد بگذارد، این یک مسالهی جداگانه است که به شخصیت و روحیهی آن فرد قاضی برمیگردد که چه قدر درمقابل فضای جامعه در قضاوت نفوذ پذیر است.
ترک همدانی ادامه میدهد: اینها جزو ممنوعیتهای یک قاضی است که از فضای عمومی جامعه نفوذ نگیرد و جو بر او تاثیری نگذارد که یک رای را صادر کند. فرض کنید یک سارق کیفی را میقاپد، مردم جوگیر میشوند و میگوید این فرد را باید برای مثال اعدام کنید. جامعه فریاد میزند که اعدامش کنید، اما قاضی چه میگوید؟ میگوید سارق کار بدی کرده و مجازاتش مشخص است و حکمش را میدهیم. در جای دیگر مردم داد میزنند که فلان فرد بیگناه است و گناهی ندارد و آزادش کنید. باز هم قاضی در پرونده نگاه میکند و میبیند فرد مرتکب جرم شده و دلایل قطعی در پرونده وجود دارد و رای خودش را صادر میکند. بنابراین نباید تاثیری داشته باشد. و اینکه چه قدر میزان تاثیرپذیری زیاد است یا نه به شخصیت قاضی پرونده برمیگردد.
او اضافه میکند: طبعا پرداخت رسانههای فارسی زبان خارج کشور نباید تاثیری روی روند پرونده داشته باشند. اما چه رسانهی داخل و چه خارج هرچه بخواهند میگویند و کارشان به هرحال خبرپراکنی است. اما اینکه واقعا تاثیر گذاشته باشد یا خیر شاید این اتفاق نیافتد و قضات ما کار خودشان را بکنند، اما در روسای آنها تاثیر میگذارد. فرض کنید یک موضوع سیاسی و اجتماعی پیش میآید و فضا اینقدر سنگین میشود که باعث میشود بر روی یک وزیر تاثیر بگذارد و آن وزیر از دستگاه قضا درخواست کند که دقت نظر بیشتری کند. آنها هم ممکن است ملاک را وضعیت یا مصلحت کشور قرار دهند. مواردی بوده است که این اتفاق افتاده است.
ترک همدانی در پاسخ به این سوال که «آیا موردی بوده است که نوع پرداختن رسانههای فارسی زبان خارج کشور، باعث شده باشد اغراقهایی صورت بگیرد که به ضرر افراد تمام شود؟» گفت: نه ضرر ندارد. به راحتی به شما بگویم، رسانه حرف خودش را میزند. رسانهها میگویند در فلان پروندهی امنیتی فلان دستگیری صورت گرفته و فرد بیگناه است یا برای مثال فردی فعال مدنی یا فعال حقوق بشری است و به اصطلاح توی بوق هم میکند و کار رسانه هم توی بوق کردن است. من فرقی بین داخلی و خارجی نمیبینم. هردو خبر را توی بوق میکنند و این ضرر ندارد.
این ضرر ندارد یعنی چه؟ یعنی چه بسا گفتههای رسانهها ممکن است در این فرایند دلایل جدیدتری هم به دست بیاید که قاضی بتواند به آن توجه کند. بنابراین عرض من این است که ضرر ندارد و حتی ممکن است سودمند هم در برخی از موارد باشد و یا حداقل بیضرر است.
او ادامه داد: ما یک سری خط قرمزها و ممنوعیتهای نانوشتهای در سیستم اطلاع رسانی داخل کشور داریم که در قانون وجود ندارد و این خط قرمزها باعث میشود که وقتی رسانهی خارج کشور بخواهد به آن بپردازد، یا ما فکر میکنیم چه قدر این موضوع پررنگ است و یا اینکه اصلا خود آن رسانه آن را پررنگ کند. چرا؟ چون در داخل کشور معمولا کسی به این نمیپردازد و سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند.
ترک همدانی میگوید: شورای عالی امنیت یک مصوبه و دستورالعمل میدهد و میگوید در اینباره گفتگو نکنید. خب این در موارد خاص درست است، در مواردی ممکن است افکار عمومی مخدوش شود، در اینباره باید نظرات شورای عالی امنیت ملی را رعایت کرد. مثالی که من میزنم و البته خودم هم رعایت میکنم، عدم مصاحبه با رسانههای خارج از کشور است، یعنی یک مصوبهی نانوشته یا ممنوعیتی داریم که با رسانههای خارج از کشور مصاحبه نکنید. من خودم رعایت میکنم اما خب چرا چه دلیلی دارد؟
وی در پایان میگوید: رسانهی خارج کشور اگر بخواهد اطلاعات محرمانه را از من بگیرد که من وکیل دادگستری باید کار خودم را دودستی تعطیل کنم و به کار دیگری بپردازم. چون بالاخره دادگستری به من اطمینان کرده و یکسری اطلاعات را در اختیار من قرار داده است. من باید هم رعایت حال کشور و هم پرونده را داشته باشم. بیگانه هم فرقی ندارد شمای خبرنگار داخل کشور هم نسبت به آن بیگانهاید. حال شما چه داخل باشید چه خارج. بالاخره شما بیگانهاید. این وظیفهی من وکیل است که طرف مصاحبه قرار میگیرم. در موارد دیگر، چه ایرادی دارد؟ مصاحبه و اطلاع رسانی میکنم و بالاخره راجع به اطلاعات پرونده مواردی را باید رعایت کنم که اسرار پرونده حفظ شود و خدایی نکرده به دست بیگانه نیافتد. چه آن بیگانه دشمن باشد و چه بسا دشمن بخواهد از اخباری که من میخواهم بدهم علیه کشورم سواستفاده کند. پس ضمن اینکه اصراری ندارم که ممانعتها وجود داشته باشد، همکاران ما وقتی که طرف مصاحبه قرار بگیرند طبعا وقتی این خط قرمزها را رعایت کنند خط قرمزها هم اتوماتیک از بین میرود.
امیرحسین ثابتی: احساس ترس ممکن است واقعی نباشد
امیرحسین ثابتی، کارشناس رسانه که سابقهی فعالیت در صداوسیما را نیز در کارنامهی خود دارد درپاسخ به این سوال میگوید: جنبههایی که دارد را با توجه به زمان میتوان تقسیم بندی کرد. این موضوع بستگی به سیستم قضایی و میزان اهمیتی دارد که سیستم قضایی به اطلاعات و نوع پوشش رسانهها -چه داخلی و خارجی- بدهد. در دستگاه قضایی هم به تازگی تغییراتی ایجاد شده و تغییر رویکردی در این قوه مشاهده میشود، برای مثال نشستی که رییس قوه قضاییه با خبرنگاران داشت از جملهی این تغییر رویکردهاست. شاید در چنین دورهی انتقالی بشود گفت نوع پرداخت رسانه ها بر عملکرد دستگاه قضا میتواند تاثیرگذار باشد. مثلا در ارتباط با پروندهی فعالان محیط زیست، از رییس دستگاه قضا شنیدیم که باید از سوی کارشناسان بررسیهایی بر روی این موضوع صورت بگیرد.
او ادامه میدهد: البته باید منتظر بود و دید این نگاه به صدور حکم و نوع پرداخت، آیندهاش به چه شکل خواهد بود. اما در مورد رسانههای فارسی زبان خارج از کشور که حال اغلبشان به عنوان رسانههای معاند و دشمن شناخته میشوند و ویژگی بارزشان هم همین است، یک نظریهای در این میان مطرح است به نام «تقابل سیاست و رسانه»، این نظریه میگوید اگر سیاستمداران هر دستگاه سیاسی در تصمیمی که دارند قاطع باشند و تصمیمشان را براساس سیاستهای خودشان گرفته باشند که کاری را بکنند، نظر رسانههای خارجی تاثیرگذار نخواهد بود؛ اما در زمینهای که تصمیمگیری 50- 50 باشد و تردیدی در آن وجود داشته باشد، این نوع پوششِ پررنگِ مخالف با تصمیمات میتواند منجر به تصمیماتی منطبق با آن رسانهها شود، در چارچوب اینکه افکار عمومی اقناع شوند یا اینکه پاسخ بهتری به آنها داده شود.
این کارشناس رسانه اشاره میکند: البته باز بستگی دارد و شما رسانههای فارسی زبان را نمیتوانید یکی بدانید. یک رسانهی فارسی زبان دویچه وله فارسی است و یک رسانه ایران اینترنشنال و یکی هم بی بی سی فارسی. نوع پوشش و ظاهر و پرستیژ بی طرفانهی آنها نفوذ بیشتری حتی بر دستگاه تصمیم گیر و بخشی از دستگاه قضایی ما دارد.
او دربارهی چرایی هدایت شدن برخی از اخبار به این رسانهها نیز گفت: شاید خواسته یا ناخواسته یکسری از رسانههای داخلی ما به صورت گزینشی، یا ناگزیرند به برخی از موضوعات بپردازند یا اینکه مجبورند اطلاعات را به صورت محدود منتشر کنند. این میتواند بخاطر خودسانسوریهایی باشد که در اثر احساس ترسی بوجود آمده باشد که ممکن است واقعی نباشد. این احساس ترس از اینجا به وجود میآید که خبرنگاران ما آن میزانی از حرفهای بودن را که نیازمند این است که پرونده را به صورت همه جانبه و متعادل بررسی کنند، هنوز به دست نیاوردهاند. من وقتی راجع به موضوعی مسلط نیستم که صحبت کنم، ناخودآگاه راجع به آن موضوع دچار استرس میشوم.
ثابتی با ذکر مثالی اضافه کرد: یک نمونه که من میتوانم مثال بزنم، درمورد پروندهی قتل همسر آقای نجفی است که یک پروندهی جنایی بود. در مورد این پرونده خبرگزاری صداسیمای جمهوری اسلامی ایران انحصارا وارد میشود و گزارش رسانهای از این پرونده را در ساعتهای اول به دست میگیرد. خبرنگاری که وارد آن محل میشود، باید اینقدر مهارت و قدرت تصمیم گیری داشته باشد که در پرداخت به آن موضوع دچار هیجانات نشود. هیجانات یکی از ویژگیهای ضدحرفهای بودن است. یک آدم حرفهای در حوزهی خبر هیچ وقت نباید درگیر هیجانات شود، آن نوع پوشش تصویری و گزارشی که پخش شد، مصاحبهها و سوالاتی که از آقای نجفی در ساعات اول پرسیده شد، باعث این برداشت شد که خبرنگار ما هم حرفهای نیست و هم هنوز نسبت به شخصیت شهردار سابق بودن آقای نجفی نگرش خاصی دارد. آن خبرنگار اگر در این موقعیت دچار هیجان نمیشد به این صورت مورد هجمه قرار نمیگرفت و نتیجه این نمیشد باقی خبرنگاران را هم با همین چوب بزنند که حرفهای نیستند و نمیتوانند به خیلی از پروندهها به همین دلایل ورود پیدا کنند.
ثابتی در پایان گفت: نمیخواهم به صورت تک عاملی بگویم که خبرنگاران ما عاملش هستند. ضعفهایی در افکار عمومی وجود دارد که در همهی دنیا هست؛ افکار عمومی در کشور ایالات متحده هم نظرسنجیهایش را ببینید، نسبت به خبرنگاران دید مثبتی به آن شکل وجود ندارد. در کشور ما هم درست است که کار خبرنگار دیده میشود اما نسبت به خود خبرنگار دید چندان مثبتی وجود ندارد و نسبت به رسانههای خارجی فارسی زبان مثلا بی بی سی فارسی یک اعتماد بیش از حدی نزد مردم هست. اینها برای مثال میآیند راجع به برخورد با خبرنگاران دروازهبانی میکنند و میگویند خبرنگاری که فلان کار را کرد زندانی شد، این جو در ایران ایجاد میشود که خبرنگاران در ایران تحت فشارند. درنتیجه آن احساس ناامنی در ذهن هر خبرنگاری به صورت کاذب نهادینه میشود، به واسطهی اینکه به خبرنگاران داخلی اعتماد وجود ندارد اما به رسانهها اعتماد وجود دارد. اگرچه این در این رسانهها یک شعار است که بیطرف و متعادل هستیم و همهی جوانب را به شما اطلاع میدهیم و همهی آنها به هرحال اهداف پشت پردهی خودشان را دارند. این عدم تعادل نسبت به رسانههای خارجی باعث شده است که به این مساله داخل ایران دامن زده شود. یعنی حکومت ایران به این صورت بازنمایی شده است که به شدت اهل برخورد است و میتواند برای خبرنگاران باعث دردسر شود.
انتهای پیام