خباز خبر داد: ٥ پرونده ی شکایت از احمدینژاد
آمنه شیرافکن در شرق نوشت: ماجرای سیلیزدن نماینده مجلس هشتم به یکمسوول دولتی هنگام پیشنهاد مالی، موضوعی است که در گفتوگو با محمدرضا خباز یکبار دیگر مرور میشود. هنوز از نامه محمدرضا رحیمی و افشاگری درباره کمک مالی پیش از انتخابات مجلس هشتم، چندان دور نشدهایم و کماکان ناگفتههای تازهای از مسایل رخداده در آن روزهای مجلس به گوش میرسد.
محمدرضا خباز، اگرچه دیگر نماینده نیست، اما بهدلیل سمت تازهاش زیاد در راهروهای مجلس تردد دارد. او در مجلس هشتم نماینده کاشمریها بود و حالا بهعنوان معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رییسجمهوری مشغولبهکار است.
او در گفتوگوی کوتاهش با «شرق» به پنجپرونده شکایت مجلس هشتم از احمدینژاد اشاره میکند؛ شکایتی که هنوز بهثمر نرسیده و مشخص نیست نتیجه حکم نهایی به کجا رسیده است. ازسویدیگر بهطور تلویحی به سکوت اصولگرایان دربرابر رفتار احمدینژاد و تلاش رییس کمیسیون اصل٩٠ برای بایگانیکردن شکایت منتقدان احمدینژاد تا پیش از واقعه خانهنشینی رییس دولت دهم، اشاره میکند. گویا تازه ماجرای خانهنشینی احمدینژاد برخی را در مجلس از خواب غفلت بیرون آورده و بههمینخاطر ماجرای شکایت ١٢نماینده منتقد اینبار با شکایت اصولگرایان از احمدینژاد تجمیع میشود. نتیجهاش پنجمورد شکایت از رییس دولت عدالتمحور است و بیخبری از نتیجه آن شکایت تابهامروز.
توصیف خباز درباره احمدینژاد این است: «او دچار خودبزرگبینی شدید است و خودش را فرای قانون میداند و عالم همه علوم و اصولا به نفس قانون اعتقادی نداشته و از بیان صریح آن هم ابایی ندارد.»
اینروزها زمزمههایی- بهویژه در رسانههای اصولگرا- مطرح شده که دولت خیز انتخاباتی برداشته، این خبر صحت دارد؟
جناب آقای روحانی برخلاف رییس دولت سابق که به افراد میگفت بروید کاندیدا شوید، به هیچکس توصیه انتخاباتی نخواهند داشت. هرکس تشخیص دهد میتواند به کشور خدمت کند خودش باید بیاید، چون اگر ایشان به کسی بگویند وارد انتخابات شود، طبیعی است یکسری امکانات مادی و معنوی هم باید اختصاص دهند، البته این نکته را هم باید بگویم که دولت به هیچوجه به ماهو دولت در انتخابات دخالت نمیکند، اما به من، بهعنوان یکشخص، چون دولتی هستم که نمیتوان گفت در انتخابات شرکت کنم یا نکنم، چون این روش ظلم است. شرکت افراد در انتخابات براساس تصمیم شخصی، محلی از ایراد ندارد.
فکر میکنید جوسازیهای رسانهای ازایندست ریشه در چه مسایلی دارد؟
به ضرسقاطع بنده عرض میکنم، چون خودشان اینکاره بودند، میخواهند دولت را متهم کنند.
شما جزو نمایندگان مجلس در دوره هشتم بودید و به مجلس نهم راه پیدا نکردید، چقدر زمزمههای مربوطبه کمکهای غیرقانونی به نمایندگان مجلس مانند چکی که قبل از ماجرای آقای کردان به نمایندگان داده شد را بهخاطر دارید؟ فضای کلی آنروزها را کمی برای ما ترسیم میکنید؟
آن فضا آنقدر شور بود که نماینده اصولگرا درحالیکه یکی از مدیران دولتی داشت پول پخش میکرد به او سیلی زد، این قضیه مثل توپ صدا کرد و باعث شد آن مدیر دیگر به مجلس برنگردد. این مساله دخالت در آرا اینقدر عریان و بارز بود که میتوان گفت برخی نیروهای دولتی عملا به صحنه میآمدند و در همین مجلس بسیار این مساله قابل مشاهده بود و موضوع پنهانی نبود.
آیا به این رفتارها اعتراضی صورت نمیگرفت؟
اعتراض از سوی چه کسی؟
خب شخص شما یا نمایندگان دیگر.
در آنزمان بهخاطر دارم ازسوی من و ١١نفر دیگر از نمایندگان، نخستینشکایت علیه آقای احمدینژاد امضا شد، اما دیدیم مجلس عملا نمیخواهد کاری انجام دهد. بهتنهایی هم کاری از ما ساخته نبود. ٢٤نماینده اصلاحطلب بودیم و متنی را آماده کردیم. درنهایت هم ١٢نفر بودیم که آن نامه را امضا کردیم و نامه تحویل کمیسیون اصل٩٠ شد.
موضوع دقیق شکایت شما چه بود؟
شکایت ما علیه رفتارهای غیرقانونی آقای احمدینژاد بود.
تاریخ دقیق این اعتراض کی بود؟
یکسال قبل از خانهنشینی ایشان نامه را به کمیسیون اصل٩٠ فرستادیم. کمیسیون اصل٩٠ ما را مسخره کرد که شما چرا دست از سر احمدینژاد برنمیدارید؟ ما گفتیم با آقای احمدینژاد کاری نداریم، اعتراض ما به رفتارهای غیرقانونی ایشان است.
سایر نمایندگان چه کسانی بودند؟
آقای موسوی و خدابنده این نامه را امضا کردند. شکایت ما را کمیسیون اصل٩٠ بایگانی کرد.
یعنی اعلام وصول نکردند؟
چرا، اعلام وصول کرد و پرونده را به بایگانی فرستاد، تا زمانیکه احمدینژاد ١١روز خانهنشین شد و بعد از آن، خود آقایان اصولگرا به موارد اعتراضیای که ما پیشتر اعتراض کرده بودیم، اعتراض کردند.
درمورد پولهای غیرقانونی یا سایر رفتارها؟
درمورد خلافهای قانونی ایشان، که بیشتر جنبه اقتصادی داشت.
بهتازگی با آقای پورمختار صحبت کردم. ایشان گفتند در کمیسیون اصل ٩٠ شکایتی از آقای احمدینژاد نشده است.
این شکایت در صحن خوانده شد و شاید ایشان قضیه را فراموش کردهاند.
آخر کار شکایت اصولگرایان در صحن مجلس قرائت شد. شکایت شما به کجا رسید؟
ما گفتیم اگر قرار است شکایت شود، باید اول شکایت ما که یکسال قبلتر ثبت شده، مطرح شود. آقایان گفتند شکایت شما با اصولگراها یکی شده و چون یک مضمون دارد، همان را مطرح میکنیم. این شکایت خوانده و اعلاموصول شد و مجلس رای داد و شکایت برای رسیدگی به قوهقضاییه رفت.
در سال ٨٧؟ چندنفر از نمایندگان اعتراض کردند؟
ما اصلاحطلبان ١٢نفر و اصولگرایان را هم دقیق اطلاع ندارم.
یعنی این آرا تجمیع شد؟
چون مفهوم شکایت و فرد مورد اتهام یکی بود، شکایتها یکی شد. ما یکسال قبل از خانهنشینی احمدینژاد اعتراض کردیم و اصولگرایان بعد از ماجرای خانهنشینی. این خودش نکته ظریفی دارد.
آیا شکایت به جایی رسید؟ نتیجه خاصی اعلام شد؟
نتیجه را که باید قوهقضاییه اعلام کند و اگر خبری بود قطعا مطرح میشد. گویا هنوز به آن شکایتها رسیدگی نشده یا اگر شده ما در جریان قرار نگرفتهایم.
آقای احمدینژاد در موعد مقرر دادگاهشان شرکت نکردهاند، آقای اژهای هم بیان کردند در همین زمینه دادگاهی در جریان است. این وضعیت به نظر شما سوالبرانگیز نیست؟
وقتی که کسی اصل قانون را قبول ندارد و از تریبون تلویزیون میگوید که قانون را قبول ندارد و خود را کارشناس ارشد همه علوم میداند، چه انتظاری از او برای احترام به قانون میرود. به نظر میرسد این یک نوع بیماری است نه اینکه غرضی داشته باشند. به نظر من ایشان یک نوع بیماری خودبزرگبینی شدید دارد که خودش را فرای قانون میداند. قوهقضاییه در این رابطه باید قاطعیت نشان دهد. امروز آقای احمدینژاد بهلحاظ قانونی هیچ فرقی با بنده ندارد.
آیا ملاحظات خاصی در مورد احمدینژاد وجود دارد؟ چرا به شکایت وارده به ایشان رسیدگی نمیشود.
تحلیل بنده این است که این مساله به روحیه خود ایشان برمیگردد. احمدینژاد خود را ملزم به پاسخگویی نمیداند. ولی بههرشکل حیثیت همه ما به این بستگی دارد که بتوانیم گردنکلفتها را در مقابل قانون نشانده و این نکته بسیار مهم است که این افراد و افراد مجرم دیگر در دولت گذشته مجازات شوند؛ به نظر بنده برخورد با گردنکلفتها و کسانی که در جایگاه بالایی در قدرت هستند و رسیدگی به تخلفاتشان هنر است؛ برخوردهایی که منجر به درس و آموزه برای افراد دیگر میشود.
موارد مصداقیای است که ردپای کمکهای مالی به شکل خاص در راهرو مجلس یا کمیسیونها دیده شده باشد؟
خب آقای سعید مرتضوی اسم داد و با مشخصات افراد را معین کرد. بسته به رفتار دستگاه این مساله متغیر است. ممکن است دستگاه نظارتی بخواهد به وظیفهاش عمل کند و ادای تکلیف کند یا رویه دیگری در پیش بگیرد. این قضیه مانند نمایندگی است. ممکن است نمایندهای چهارسال در مجلس باشد و هرگز سخنی نگوید و ممکن است هرروز چندین نظر را در مجلس بیان کند.
انگار جبهه پایداریها دارند از احمدینژاد تبری میجویند و از طرف دیگر از فرصت انتخاباتی بهنفع او استفاده میکنند. تحلیل شما از این قضیه چیست؟ با توجه به اینکه آقای باهنر معتقدند، محبوبیت احمدینژاد در جامعه در حال افزایش است. با توجه به شناختی که از مردم ایران دارید و با لحاظ اینکه آقای احمدینژاد زیرکیهایی دارند که میتوانند از شکافهای جامعه بهنفع خود استفاده کنند، چه فرصتها و تهدیدهایی در این قضیه میبینید؟
ببینید آقای احمدینژاد پنج پرونده در قوهقضاییه دارند که هر پنج پرونده این شکایتها به تصویب مجلس هشتم رسیده است. اگر حتی به دوپرونده رسیدگی شود، نهتنها آقای احمدینژاد بلکه چهره واقعی گروه انحرافی برای همه مشخص میشود. معتقدم وضعیت گروه انحرافی بهمراتب از مساله بهاصطلاح فتنه بدتر است اما کمتر به آن پرداخته شده است. همینکه در مجلس گروهی مدام بر فتنه تاکید دارند فرار از احتمال پرداختن به جریان انحرافی است. یک گروهی آمدهاند و یک تفکر غیراسلامی و غیرمنطقی را با زور پول در کشور و به مردم تحمیل کردهاند. نماد این گروه هم دفتر آقای احمدینژاد است. به نظر بنده اگر قوهقضاییه بخواهد ریشهیابی کند، از طریق پروندههایی که از طرف مجلس ارایه شده، میتواند این کار را انجام دهد.
انتهای پیام