چرا مصدق از پذیرش حمایت حزب توده امتناع کرد؟
روزنامهی شرق نوشت: کودتای 28 مرداد سال 32 بعد از گذشت چند دهه هنوز محل بحثهای متفاوت است. شاید یکی از مهمترین موضوعات این باشد که چرا دکتر مصدق برای مقابله با کودتا از پذیرش حمایت حزب توده امتناع کرد؟ یا اصلا حزب توده توانایی مقابله با کودتا را داشت یا خیر؟ از سوی دیگر با فرض اینکه مصدق حمایت تودهای را میپذیرفت و آنها میتوانستند مانع کودتا شوند، سرنوشت مصدق و دولتش چه میشد؟ و مهمترین پرسش اینکه آیا با قدرتگیری حزب توده سرنوشت کشور ایران به دست شوروی میافتاد؟ محمد توسلی، فریدون مجلسی، موسی حقانی و امیر مکی به این پرسشهای «شرق» پاسخ دادند که دیدگاههای متفاوت آنها را در ادامه میخوانید.
توسلی: تودهایها و عوامل وابسته به انگلستان زمینه کودتا را فراهم کردند
محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی ایران باور دارد که نپذیرفتن حمایت حزب توده یکی از مهمترین و ارزندهترین تصمیمات دکتر مصدق بود که از شناخت بالای او نسبت به این حزب نشئت میگرفت. او در تشریح نظر خود به «شرق» گفت: «دکتر مصدق در تمام سالهای مسئولیت خود به خوبی با سوابق حزب توده آشنا بود. او با نگاه ملی خود هرگز نمیتوانست با حزبی وابسته به شوروی هماهنگ باشد و در مسیر منافع اعضای آن گام بردارد؛ بهخصوص آنکه حزب توده همواره در مسیر حرکت دکتر مصدق و همراهانش مانع ایجاد میکرد و در تعارض منافع ملی و منافع شوروی بدون استثنا منافع روسها را برمیگزید. به گواه اسنادی که در تمام سالهای پس از کودتا منتشر شده است، خطوربطهای حزب توده به انگلستان و شوروی میرسید و دکتر مصدق نیز این موضوع را نیک میدانست. تودهایها در ایام کودتا یعنی زمانی که شاه به خارج از کشور فرار کرده بود با پایینکشیدن مجسمههای رضاشاه و محمدرضا شاه و طرح شعارهای تندی از جمله «زجنبش تودهای شاه فراری شده» سعی میکردند فضای کلی را بهشدت رادیکال کنند و جامعه مذهبی ایران در چنان شرایطی تصور میکرد قرار است مملکت به دست حزب توده و به تبع آن شوروی بیفتد. در حقیقت علاوه بر آنکه مرحوم دکتر مصدق با دانستن سوابق حزب توده همراهی تودهایها را نپذیرفت، جامعه نیز تمایلی به آنها نداشتند. برخلاف آنچه طرفداران حزب میگویند اتفاقا در نگاه کلی حزب توده و عوامل وابسته به انگلستان(تودهنفتیها) یکی از عوامل تأثیرگذار در کودتا بودند؛ بنابراین نپذیرفتن حمایت ظاهری حزب توده یکی از مهمترین تصمیمات ارزنده مرحوم دکتر مصدق است».
مجلسی: آمریکا مانع حضور نیروهای حزب توده در 28 مرداد شد
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین ایران و پژوهشگر مسائل تاریخی معتقد است که نیروهای حزب توده نه به درخواست مصدق که با تهدید آمریکا به حمله نظامی در روز کودتا در خیابانها نبودند. او در پاسخ به پرسش «شرق» گفت: «یک سال پیش از کودتای 28 مرداد نظامیان تصفیهشده توسط دکتر مصدق، طرح کودتا را ریخته بودند و حتی در ابتدا خودشان نیز اقدامشان را کودتا مینامیدند تا بعد از برگزاری رفراندوم که تلاش کردند فرمان عزل اخذ کنند و به تصمیمات خود وجه قانونی ببخشند اما درباره اینکه آیا امکان جلوگیری از کودتا وجود داشت یا خیر، باید بگویم که خیر. تحقق کودتا حتمی و قطعی بود. بنا بر ادعای مریم فیروز که رابط دکتر مصدق و کیانوری بود، به مصدق اطلاعاتی مبنیبر انجام کودتا رسیده بود؛ در حقیقت نظامیان تصمیم خود را گرفته بودند و بنایشان کودتا بود. مصدق ازآنجاییکه هدف تودهایها را میدانست و آگاه بود که آنها میخواهند از او استفاده ابزاری برای کسب قدرت کنند، حمایت حزب توده را مطلقا نپذیرفت؛ زیرا میدانست حزبی که در سالهای متمادی علیه او و تفکرش فعالیت کرده، بعد از رفع کودتا از او رد میشود. افزون بر این آمریکا تهدید کرده بود که اگر حزب توده در برابر اقدام افسران بایستد، اقدام نظامی انجام خواهد شد؛ یعنی اگر تودهایها وارد میدان میشدند، آمریکا حمله میکرد؛ بنابراین بهزعم من نیروهای حزب توده به این دلیل در روز کودتا در خیابانها نبودند که شوروی دستور عدم حضور داده بود و شوروی هم نگران حمله آمریکا بود. آقای آبراهامیان میگوید که مصدق دستور عدم حضور به حزب توده داد. او درست میگوید و مصدق در 27 مرداد، بعد از دیدار با هندرسون چنین موضوعی را مطرح کرده بود اما مسئله این است که حزب توده از مصدق دستور نمیگرفت و دستورها برای تودهایها از شوروی صادر میشد. علاوه بر اینها اساسا توان ایستادگی وجود نداشت زیرا مقابله با زاهدی که توانسته بود نهضت جنگل را خنثی کند، شیخ خزعل را دستگیر کند و باعث جدانشدن خوزستان از ایران شود، کار راحتی نبود. در مجموع به نظر میرسد که کمک آمریکا در تحقق کودتا این بود که با تهدیدش مانع حضور نیروهای حزب توده در روز کودتا شد».
حقانی: مصدق راه انفعالی را در پیش گرفت
موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، باور دارد که مصدق نتوانست در برابر دولتهای غربی انقلابی عمل کند و منفعلانهترین راه را در پیش گرفت. او دراینباره به «شرق» گفت: «روش و دیدگاه دکتر مصدق درباره حل مسئله نفت به بنبست رسیده بود؛ از اینرو اساسا بهدنبال جذب حمایتهای نیروهای مختلف اعم از حزب توده و دیگر گروهها نبود. دکتر مصدق از فروردین سال32 اطلاع داشت که تدارکاتی برای انجام کودتا در نظر گرفته شده است و حتی دکتر صدیقی، وزیر کشور دکتر مصدق، در خرداد همان سال در یک سخنرانی در کرج گفت که دستهایی به دنبال کودتا هستند. حتی در 27مرداد، یعنی یک روز قبل از کودتا، مصدق در پاسخ به تعدادی از خبرنگاران و اعضای حزب ایران یک جعبه گز تعارف میکند و میگوید که بفرمایید و با این حرفها کامتان را تلخ نکنید. به گفته مریم فیروز هم کیانوری مصدق را از وقوع کودتا آگاه کرده بود. سؤال این است که چرا مصدق با دانستن تمامی این موارد هیچ اقدامی برای رفع کودتا نکرد؟ زیرا سیاستهایش در موضوع ملیشدن نفت به بنبست رسیده بود. او از یکسو نمیخواست زیر بار قرداد با غربیها برود، زیرا میدانست آن قرارداد با روح ملیشدن صنعت نفت مغایر است و نوعی دهنکجی به مردم محسوب میشود و از سوی دیگر توان انقلابی رفتارکردن را نداشت؛ یعنی نمیتوانست در مقابل انگلستان و آمریکا همهجانبه بایستد. به هر حال ملیشدن صنعت نفت یک رخداد بسیار بزرگ بود که میتوانست بر کشورهای دیگر هم تأثیر بگذارد؛ منتها دکتر مصدق توانایی هدایت چنین حرکت بزرگی را نداشت و منفعلانهترین راه را انتخاب کرد. به نظر من مصدق از زمان استعفایش دیگر نمیخواست راه مبارزه را ادامه دهد و تمایل داشت که کناره بگیرد اما با اقدامات مردم و آیتالله کاشانی دوباره به قدرت بازگشت که ایکاش برنمیگشت زیرا دستِکم تکلیف مردم در مواجهه با کشورهای غربی معلوم میشد. مصدق اگر در روز 28مرداد یک پیام رادیویی میداد و از مردم تقاضا میکرد که به خیابانها بیایند شاید کودتا رخ نمیداد اما مصدق حتی این اقدام را نیز برای مقابله با کودتا انجام نداد و بهراحتی تسلیم کودتاگران شد. نکته مهم دیگر این بود که دکتر مصدق اعتماد زیادی به آمریکاییها داشت و از این جانب ضربه بسیاری خورد».
مکی: اگر مصدق حمایت حزب توده را میپذیرفت کشور به دست شوروی نمیافتاد
امیر مکی، پژوهشگر مسائل تاریخی و از بستگان حسین مکی، نپذیرفتن حمایت حزب توده را ناشی از غرور مصدق میداند. او دراینباره به «شرق» گفت: «نقش حزب توده در 30 تیر و 25مرداد انکارنشدنی است. نیروهای حزب توده پس از کودتای نافرجام 25مرداد توانستند مجسمههای رضاشاه و محمدرضا شاه را پایین بکشند اما در چنان فضایی دکتر مصدق در دیدار با هندرسون تلفن را برداشت و به شهربانی زنگ زد که خیابانها را آرام کنید و همین مسئله باعث شد که کودتاگران بتوانند تصمیم خود را اجرائی کنند. اگر دکتر مصدق چنین رویکردی را اتخاذ نمیکرد و از مردم درخواست میکرد که به خیابانها بیایند ممکن بود که کودتا رخ ندهد. حزب توده نیز جدای از مردم نبود و اگر یک تقاضای عمومی صادر میشد آحاد مردم، از جمله نیروهای حزب توده، در خیابانها حاضر میشدند. من باور دارم که اگر مصدق حمایت حزب توده را میپذیرفت کشور به دست شورویها نمیافتاد زیرا روحانیت و عموم مردم اجازه چنین امری را نمیدادند؛ از سوی دیگر سیستم ایران در آن زمان سلطنت مشروطه بود و حتی اگر پهلوی هم سقوط میکرد، سیستم جمهوری روی کار میآمد. بهزعم من علت آنکه مصدق دست رد به سینه حزب توده زد این بود که در اواخر کار خود بهشدت دارای سوءظن شده بود؛ دیگر آنکه غرور مصدق هم اجازه نمیداد که درخواست حمایت کند».
در مجموع کودتای 28مرداد اگر رخ نمیداد شاید منشأ تحولات مثبتی در ایران میشد که با دخالتهای انگلیس و حمایت آمریکا این مهم محقق نشد. دکتر مصدق نیز در مواجهه با کودتاگران تمایل داشت که در معرض اتهام وابستگی به نیروهای چپ قرار نگیرد اما در اینکه اگر حمایت حزب توده و مردم را میپذیرفت کودتا رخ میداد یا خیر، محل بحث است.
انتهای پیام