غیاظان شهر حافظ! / داریوش سجادی
حمله ی اخیر به علی مطهری به قدری غیرقابل دفاع بوده که حتی داریوش سجادی، منتقد سیاسی که در سالهای اخیر معمولا به توجیه رفتارهایی علیه حامیان دولت کنونی می پردازد نیز در یادداشتی به نقد آن پرداخته است.
به گزارش انصاف نیوز، البته نحوه ی نقد وی نیز جالب است؛ با «محترم» و «ولو برخوردار از حسن نیت» خواندن آنان، می نویسد: «یگانه اثر چنین لات بازی ها و بابا شمل گری و گردن کلفت بازی هائی، هیجانی و ملتهب کردن نالازم فضای جامعه و اعطای دست و دلبازانه فرصت مظلوم نمائی و عزیز کردگی مضروبان نزد شیدائیان و فرصت طلبان است».
متن یادداشت وی در پی می آید:
تهاجم پر غیظ و خشونت غیاظان به علی مطهری در شیرازی که اشتهارش به حافظ و طبع نرم و روحیه شاعرانه و خوی میهمان نواز مردم این شهر است یادآور آنی شد که در فردای صدور فتوای حلیت شطرنج توسط امام خمینی یکی از دوستان در سفر به شیراز بمنظور پر کردن ساعت پرواز اقدام به بردن شطرنج با خود به داخل هواپیما کرد و تعریف کرد بعد از ورود به فرودگاه شیراز مامور امنیتی مسئول در فرودگاه با دیدن جعبه شطرنج با خشونت آن را ضبط کرده و با اعتراض صاحب شطرنج مبنی بر آنکه امام فتوای حلیتش را داده بشدت برافروخته شده و ضمن لگد کردن و شکستن مهره های شطرنج اظهار داشته:
فتوای امام مال تهران است و شامل شیراز نمی شود!
علی ایحال چیزی که غیر قابل کتمان و اغماض است مذمومیت برخورد فیزیکی عده ای ولو برخوردار از حسن نیت با مخالفان فکری و نظری خود از جمله «علی مطهری» است!
بالغ بر 20 سال پیش که مشابه همین اتفاق با دکتر سروش در دانشگاه امیرکبیر به وقوع پیوست، هر چند شخصاً دکتر سروش و اصرار بلاوجه اش در خشونت کلامی و استفاده از ادبیات مطعون و گزنده نسبت به مخالفان خود را عامل اولیه و موجده در تحریق خشونت می دانستم و می دانم علی رغم این در فردای مضروب شدن ایشان ضمن تحریر و ارسال استمالت نامه ای خطاب به ایشان با خوانش سروده صائب تبریزی که «محتسب با ساغر می گر مرآ سر بشکند ـــــ ترسم از سر نیست. زآن ترسم که ساغر بشکند» خدمت شان معروض داشتم: ترس بنده قبل از کتک خوردن دکتر سروش باب شدن عالم زنی است!
اکنون نیز خطاب به آن دسته از غیاظان شهر حافظ باید سرکوفت شماتت زد که هر چند «علی مطهری» عالم نیست و ادعای عالمی هم نمی تواند داشته باشد. اما محل مناقشه کسوت ایشان نیست. دعوا بر سر حسن نیت توام با حماقت افرادی است که مخالفت خود با مخالفان شان را با توسل به ورز بازوان ابراز و عملیاتی می کنند.
چنین قُلچماق ورزی هائی تنها اثری که دارد بستن باب جدال احسن و موجه کردن و معتبر کردن مضروب بدون توجه به مواضع قابل مناقشه ایشان است.
غیاظان شهر با چنین غیظ درمانی هائی عمداً یا سهواً دست کسانی مانند اینجانب و امثال اینجانب را می بندند که تا بُن دندان با علی مطهری و امثال علی مطهری اختلاف دیدگاه دارند و تاکنون به سهم و بضاعت خود ضمن برسمیت شناختن حق مشروع برخورداری ایشان از نقطه نظرات ولو شاذشان به سهم و بضاعت اندیشگی خود، ایشان را بدون التفات به دنیای عضله و قطر گردن به چالش فکری و قلمی کشانده و می کشانیم.
بر غیاظان محترم فرض است ضمن حفظ حسن نیت خود اگر توان مُچ اندازی کلامی با مخالف خود را ندارند لااقل سکوت کنند و اجازه ندهند آنانی که توانش را دارند تا به سهولت سطح نازل دانش سیاسی و قلت توان اندیشگی امثال علی مطهری را از طریق کلامت و کتابت عریان نمایند اکنون با چنان معرکه گردانی ها و قلچماق بازی هائی بلاوجه در مقابل امثال علی مطهری خلع سلاح شوند!
یگانه اثر چنین لات بازی ها و بابا شمل گری و گردن کلفت بازی هائی، هیجانی و ملتهب کردن نالازم فضای جامعه و اعطای دست و دلبازانه فرصت مظلوم نمائی و عزیز کردگی مضروبان نزد شیدائیان و فرصت طلبان است.
انتهای پیام