خرید تور تابستان

برداشت ابطحی از مدیریت محمد شریعتمداری

محمدعلی ابطحی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «هدیه ای از جنس نقد به مناسبت هفته دولت» نوشت:

محمد شریعتمداری نامِ آشنایِ همه دوران‌های پس از انقلاب بوده است. آخرین پست او وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی است.

اول از همه در مورد بحرانی که این روزها رسانه‌ها او را درگیرش کرده‌اند یک جمله بگویم. از بدی سیستم اطلاع رسانی‌های جدید این است که تخلفات را با وابستگی‌های افراد می‌سنجند. شبی که تلویزیون رسمی مملکت می‌گفت داماد شریعتمداری در دادگاه شرکت کرد، خیلی تعجب آور و تعبیر غیر حقوقی بود. شریعتمداری و یا هرکس دیگری اگر در دفاع و تسهیل خلاف دامادش کاری کرده باشد، باید مستقلا محاکمه شود. اما داماد و پسر و برادر یکی، کار خلافی کرده، فقط به خاطر یک نسبت سببی و نسبی اسمشان مطرح شود، کار درستی نیست. رفتار بالغانه این است که جرم هرکس را به پای خودش بنویسند.

محمد آقای شریعتمداری، در دوران آقای خاتمی وزیر بازرگانی بود. آن موقع ایشان عضو جمعیت دفاع از ارزشها و از طرفداران آقای ری شهری که رقیب بی رمق آقای خاتمی بود، تلقی می‌شد. بعدها هم جمعیت دفاع از ارزشها نامه‌ی تشکری برای آقای خاتمی داد.

خاطره مهمی که از آن روزها دارم مساله‌ی تامین گندم بود. بحران سخت افت قیمت نفت بود. نفت با قیمت ۹ و ۱۰ دلار فروش می‌رفت. سیلوهای گندم به خاطر بی پولی و خشکسالی و تحریم و مشکل واردات در حال اتمام بود. تماس‌های یک سره شریعتمداری و بی خوابی‌های آقای خاتمی از نگرانی را فراموش نمی‌کنم.

شریعتمداری واقعا دلسوزانه تلاش کرد تا با سرخ نگهداشتن صورت با سیلی، از این بحران عبور کنیم. طرفه اینکه در اواخر همان دولت آقای خاتمی برای اولین بار در گندم خودکفا شدیم. تسلط ویژه‌ای بر آمار و ارقام دارد. شاید بیشتر تجربی باشد تا آکادمیک. اما هم حافظه‌ی خوبی دارد و هم ذهن ریاضی آماده‌ای.

از همان دوران اصلاحات تا حالا، محمد آقای شریعتمداری به دلایل مختلف صبغه‌ی سیاسی هم داشته است. در بیت رهبری رفت و آمد داشت و مسوولیت‌های مختلف نظارتی و اجرایی داشته است. از آنهایی است که همه‌ی طرف‌ها قبولش دارند و البته به نفع هیچ طرفی طناب را زیاد نمی‌کشد و درنتیجه امید حل کاری هم از او نداشتند. دروغ چرا؟

در دوران اصلاحات یکی از افراد مرضی الطرفین برای اختلافات دولت و شورای نگهبان و مجلس و قوه قضاییه بود. به همین دلیل هم ریاست ستاد انتخاباتی آقای روحانی شد که رییس جمهور مثلا اعتدالگراست و بعد پیروزی روحانی بقول خودش برای ۵ تا وزارتخانه پیشنهاد داشت. از وزارت کشور تا صمت. این قسمتش طنز که نه. واقعیت تلخی بود البته.

شریعتمداری در وزارت رفاه خیلی تلاش کرد نو بماند. از نیروهای جوان استفاده کند و شفاف باشد. البته بعد از وزارت جدیدش کسی که دم نقد به دردش نخورد را تحویل نمی‌گیرد. این را از دوستان زیادی شنیده‌ام. اما مهم کارش هست.

اشکال عمده‌ای که در کار شریعتمدار به عنوان یک غیر متخصص، آن هم از راه دور می‌بینم این است که مدیریت سنتی دهه‌ی شصت در عمق ذهنش جان گرفته و همزمان علاقمند است که با شیوه‌ی مدرن عصر ارتباطاتی رابطه برقرار کند. به همین دلیل نمی‌داند که با بحران‌هایی که مدیرانش می‌آفرینند چه کند.

دلایل پنهان کاری‌هایش که حتما با حسن نیت انجام می‌شود را براساس همان مدیریت سنتی می‌فهمم. ولی با معیارهایی که مطالبات اجتماعی پسا ارتباطی ایجاد کرده تنافی پیدا می‌کند. واقعا کسی نمی‌تواند تلاش‌های ۴۰ ساله شریعتمداری را با تلاش‌های صادقانه‌اش نبیند.

محمد آقا خسته نباشید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا