الله کرم: طبقه متوسط غربگرا بهجای «یاحسین»، «یاغرب» میگوید
حسین الله کرم میگوید: آمریکاییها بهدنبال این بودند که ما دو میلیون و نیم بشکه بیشتر نفت بفروشیم و بیشتر وابسته شویم. طبقه متوسط غربگرا در کشور بهوجود میآید و بهجای «یاحسین»، «یاغرب» میگویند و بعد ما به غرب نزدیکتر میشویم. این یک دیدگاه در غرب بود. ولی وقتی دیدند که این منابع بخشی برای مقاومت هزینه میشود و عمق استراتژیک ما را تقویت میکند، روی این راهبرد که میتوانند با تحت فشار قرار دادن ما، طبقه پایین را به مخالفت وادارند، فکر کردند.
گفتوگوی ابرناپلاس با رئیس شورای هماهنگی حزبالله را میخوانید:
*ایرناپلاس: برخی کارشناسان معتقدند برجام ماهیت اصلی خود را بعد از خروج آمریکا تا حد زیادی از دست داد و امروز بیشتر ماهیت حقوقی برجام باقی مانده است. همچنین وجهی اخلاقی برای ایران ایجاد کرده است. اما برخی عقیده دارند در شرایط فعلی و با خروج آمریکا، روسیه بازیگر اصلی منطقه است و نقش فعال آنها در سوریه و حتی در روابط ایران با کشورهای منطقه دیده میشود. به نظر میرسد نتیجه خروج آمریکا از برجام، تقویت نقش روسیه در منطقه بوده است.
نقش برتری که روسیه پیدا کرد، به خواست ایران بود. این ایران بود که توانست پوتین را قانع کند تا به عملیات دیرالزور و سوریه وارد شود. این خواست ایران بود و این خواست تبدیل به این شد که نیروی هوایی ارتش قدرتمند روسیه در خدمت ما قرار بگیرد. شما در این بدهبستان باید متوجه باشید که ما وقتی میتوانیم در جایی که طرف مقابل تا آستانه سقوط مقر ریاست جمهوری اسد پیش رفته است، وارد شویم و امروز شما در حدود ۸۰% از سرزمین را آزاد کردهاید و در این وضعیت، روسیه دست برتر پیدا کرده است، این شما هستید که به اهداف خود، یعنی حفظ اسد رسیدهاید و توانستهاید منطقه فوق استراتژیک ایران تا مدیترانه را به هم متصل کنید. این موضوع به نظر من بالاتر از هر چیز است.
دست برتر روسیه در منطقه و در مقابل آمریکا تا اندازهای به وجود آمده است. اما من عقیده دارم این دست آنطور نیست که موازنه قدرت به نفع ما را به هم بزند، بلکه ما میتوانیم بگوییم وقتی از روسیه دعوت میکنیم که در سواحل مکران با ما مانور انجام دهد، دست ما را بالا خواهد برد. این در مقابل طرح آمریکاست که بسیاری نمیپیوندند. ژاپن و آلمان و بسیاری کشورها نپیوستند. بهجز دو کشور مرتجع منطقهای و دو دنبالهرو آمریکا، یعنی انگلیس و اسرائیل، کسی به آن طرح نپیوست. ترامپ خود هنوز اعتقادی به این کار ندارد. اطلاعیهای را دنبال کرده و هنوز پیگیر این کار نیست.
با ترامپ راحتتر از اوباما مبارزه کردیم
*ایرناپلاس: به نظر شما آیا ما با آمریکای یکپارچه مواجهیم؟ آیا روی کار آمدن نماینده دموکراتها و روی کار آمدن نماینده جمهوریخواهها یک نتیجه خواهد داشت؟
این نگاه که آمریکا یکپارچه است و در دوران جمهوریخواهها مشت چدنی خود را آشکارا نشان میدهد و در دوره دموکراتها به شکلی پوشیده ارائه میشود، همین حد از تفاوت را قبول دارم. به عبارت دیگر، من درباره آمریکا بهدلیل اهدافی که بهعنوان منافع ملی و منافع حیاتی مطرح میکند، این دو جریان را در یک سطح میدانم. هر دو میخواهند اسرائیل را حفظ کنند و هر دو میخواهند دموکراسی آمریکایی را در دنیا حاکم کنند. هر دو از فضای مجازی هالیوودی در همه کشورها به نفع خود بهرهبرداری میکنند. گرچه در دوره ترامپ، افول آمریکا را بهتر متوجه میشویم. همین حرکات غیرقابل اعتماد ترامپ که دوستان خود را میرنجاند و دشمنان خود را جریتر میکند.
رفتاری که با چین و انگلستان دارد، افول آمریکا را بیش از پیش نشان میدهد. هرچند به نظر من، این افول در هر دو دوره دیده شد. بهخصوص در بدهیهای کلانی که آمریکاییها تا بیش از ۲۰ هزار میلیارد دلار در دوران اوباما داشتند و ۲۰۰۰ میلیارد دلار به آن اضافه شد. نگاه ترامپ نگاه کاهش مالیات پولداران بود و توجه بیشتری به مسائل داخلی آمریکا داشت. ولی اینها نتوانست از افول آمریکا جلوگیری کند. به هر حال، من آمریکا را یکپارچه میدانم و عقیده دارم در روشها، دو روش تاکتیکی متفاوت در جریان است و میشود از این دو تاکتیک استفاده کرد.
کشورهای مقاومت مثل ما به نظر میآید با کسانی که رو بازی میکنند و با پنبه سر نمیبرند، بهتر مقابله میکنند. در وضع کنونی، ما راحتتر با ترامپ مبارزه کردیم. وقتی پهباد را میزنیم و نمیتواند جواب دهد، نشاندهنده این است که ترامپ وارد بازی شده است. این بازی محاسبات نرم کمتر و آسیبپذیری بیشتری دارد و ما بهتر میتوانیم ترامپ را کنترل کنیم. در دوران اوباما آنها ۱۸ روز برای یک قرارداد نشستند و این نشان میدهد چقدر توانستند ما را در زاویه قرار دهند. ولی دیدیم که برای ادامه اهداف ملی آمریکا، ترامپ آن را رها کرد. اگر خانم کلینتون نیز میآمد یا اگر بایدن ادامه پیدا کند، آنها هرگز به وضعیت گذشته برجام برنمیگردند.
طبقه متوسط غربگرا در کشور بهجای «یاحسین»، «یاغرب» میگویند
*ایرناپلاس: اساساً از نظر شما امکان مذاکره در شرایط کنونی منتفی است؟
در درون مقاومت، بازتابهایی وجود دارد که مؤلفههای مذاکراتی را نشان میدهد و در عمل، آنها را به خواسته ما وادار میکند و این خواسته ما وقتی محقق میشود که به بازدارندگی در مسئله اقتصادی رسیده باشیم.
امام و رهبر انقلاب به ما نشان دادهاند که در هر تهدیدی فرصتی نهفته است. آمریکاییها بهدنبال این بودند که ما دو میلیون و نیم بشکه بیشتر نفت بفروشیم و بیشتر وابسته شویم. طبقه متوسط غربگرا در کشور بهوجود میآید و بهجای «یاحسین»، «یاغرب» میگویند و بعد ما به غرب نزدیکتر میشویم. این یک دیدگاه در غرب بود. ولی وقتی دیدند که این منابع بخشی برای مقاومت هزینه میشود و عمق استراتژیک ما را تقویت میکند، روی این راهبرد که میتوانند با تحت فشار قرار دادن ما، طبقه پایین را به مخالفت وادارند، فکر کردند.
غربیها دو راهبرد را دنبال کردهاند. یکی اینکه ما نفت بفروشیم و به واردات وابسته شویم و غرب خود را به ما نزدیکتر کند و به اهدافش برسد. که این منابع را صرف کردیم و تبدیل به قدرتی منطقهای شدیم. راهبرد دیگر آنها این بود که با در تنگنا قراردادن و عدم فروش نفت و خروج از برجام و… طبقه پایین را به شورش وادارند. و امروز این هم به بنبست رسیده است، چون اقتصاد مقاومتی در حال شکلگیری است و درونزا بودن آن قوت گرفته است. مردم حرکاتی را که آنها میخواستند، انجام ندادند و بصیرت موجود در تودههای مردم جلوی این حرکت را گرفت و آنها به بنبست رسیدند.
جنگ رخ نخواهد داد
*ایرناپلاس: بسیاری عقیده دارند تمام این بحثها تا جایی درست است که موشکی وارد خاک ایران نشود. به همین اندازه که این موضوع از نظر شما قطعی است، از نظر برخی شکننده است. ما برای آن زمان چه تدبیری داریم؟ من از فرمایشات شما اینطور استنباط کردم که شما هیچ احتمالی برای جنگ قائل نیستید. مسئله این است که اگر این اتفاق افتاد، چه برنامهای برای این وضعیت باید اتخاذ کرد؟ آیا واقعاً میتوانیم با قاطعیت بگوییم چنین اتفاقی نمیافتد و ترامپ در صورت رأیآوری در دور بعدی، وارد جنگ نخواهد شد؟
من عقیده دارم جنگی در کشور رخ نخواهد داد، برای اینکه ما به بازدارندگی رسیدهایم. شاید بگویید در معادلات موجود در دنیا شاید دیوانهای پیدا شود که حرکت دیگری انجام دهد. ولی ما در چارچوب بازدارندگی در روشهای منطقی و عقلایی با هم بحث میکنیم. اگر شما در قدرت دفاعی، بازدارندگی داشته باشید، جنگ به شما تحمیل نمیشود. چرا باید به جنگ فکر کنیم؟
وقتی در مذاکره نشان دادند که به هیچ چیزی پایبند نیستند، چرا مذاکره کنیم؟ وقتی طرف به هیچ عرف بینالمللی و قواعد بینالمللی قائل نیست و از آن خارج میشود، چرا باید با او مذاکره کرد؟ در اینجا گفته میشود جنگ یا تسلیم؟ در چنین شرایطی مقاومت بهعنوان راهبرد جایگاه پیدا میکند، نه بهعنوان دوران گذار. اما این راهبرد کی میتواند به حرکتهای دیگر تبدیل شود؟ وقتی که به بازدارندگی دست پیدا کردند و بازتاب بازدارندگی، امکان مذاکره را فراهم میکند.
این بار به نفع شماست و شما در چارچوب جنگ یا تسلیم مذاکره نخواهید کرد. چون در بازدارندگی، نه جنگی وجود دارد و نه تسلیمی در کار خواهد بود. آن زمان مذاکره امکانپذیر است و طرف، نه میتواند از الگوهای بینالمللی فرار کند و نه میتواند جنگ را به ما تحمیل کند و نه میتواند ما را وادار به تسلیم کند، چون ما به بازدارندگی دست پیدا کردهایم و بازتاب این بازدارندگی مذاکراتی را به وجود میآورد. من عقیده دارم اگر ما در دوران دفاع مقدس دیپلماسی انقلابی داشتیم، میتوانستیم در خرمشهر، فاو و در شرق بصره دستاوردهای بهتری داشته باشیم.
انتهای پیام
شماکه حسین هارو محصورکردید چه انتظاری داید؟؟؟؟
سلام-وقتی به آسانی می توان گفت جنگ وجود نخواهد داشت که دشمن احساس نماید هجوم متقابل به خاک او خسارات سنگینی به بار خواهد آورد امروز تنها جائی که چنین ارزشی برای دشمن دارد اسرائیل می باشد که شاید روزی به نقطه ای برسند و تحلیل خود را در مورد ارزش آن نوعی دیگر تعریف نمایند اما طبقه متوسط غرب گرا چه کسی هستند همان اقشاری هستند که در جمهوری اسلامی پدیدار شدند و هرساله بر آمار آنها اضافه می شود آنها دوست دارند مرفه و نتوانستند شبه مرفه باشند آری رفاه خطرناک است کسانی که افکار اینچنینتی دارند اکثرا زندگی خوش را به همه چیز ترجیح می دهد
لطفا « یا قدرت ، یا قدرت » گفتنهای خودتان را به ما فرافکنی نکیند