نوروز؛ عید طبیعت / محمدرضا نکونام
به گزارش انصاف نیوز، آیت الله محمدرضا نکونام در یادداشتی به نوروز پرداخته است که به نقل از سایت این استاد حوزه در پی می آید:
عید نوروز از اعیادی است که با طبیعت هماهنگی دارد و گویی آدمی همراه تمامی پدیدهها، گیاهان و درختان جشن، شادی و سرور و سرود بهاری سر میدهد. این عید از لحاظ زمانی در بهترین وقت سال قرار دارد. با شروع بهار، این شادباش و خجستهگویی سال نو است که ذهن همگان را همراه با طبیعت به نشاط وا میدارد. این عید، سنت خوبی است که در جامعهٔ ما فرهنگ شده و خوبیها و هنجارهایی را به دنبال آورده است.
شریعت اسلام نه تنها با آن مخالفتی نداشته، بلکه در برخی مواقع آن را تأیید کرده است. باید دانست شرع با هیچ سنت خوب و نیکویی مخالفت ندارد. اگر کارهای ناروایی در این موسم رخ میدهد، بدآموزیهای برخی از افراد جامعه است که باید اهل شریعت در رفع آن بکوشند و در جهت بهرهبرداری از آن درایت داشته باشند، نه آنکه آن را به صورت کلی نفی کنند تا نهتنها از آن سودی حاصل نشود، بلکه برای شریعت گاه زیانبار نیز باشد. مذاق شریعت این است که از سنتهای خوب و نیکوی اجتماعی و مردمی استفاده کند، بدون آنکه زیانی در پی داشته باشد. بر همین اساس گفته میشود همهٔ احکام شریعت امضایی است مگر آنکه در مواردی حکمی نباشد و شریعت آن حکم را تأسیس کند و یا آن حکمِ عرضی، اجتماعی باشد و بدآموزی به همراه داشته باشد که شریعت مداخله میکند و تصمیم مقتضی را میگیرد.
عید نوروز از بهترین اعیاد ماست که شادمانی، نظافت و اموری مانند آن را به همراه دارد. بسیاری از کدورت ها در این عید برطرف می شود. اصل عید یک فطرت هستی است. حتی نسبت به اعیاد اسلامی این امتیاز را دارد که ثبات دارد و همواره در بهار بوده و با شکوفه ها باز می شود، در حالی که اعیاد اسلامی گاه در زمستان و گاه در فصول دیگر سال است. اما عید نباید موجب غفلت، معصیت، تفاخر و تکاثر گردد. خودنمایی در لباس، منزل و لوازم آن عید نیست. عید نوروز شکوفهٔ عالم است و خلقت این چنین است. دین هیچ منافاتی با نوروز و رسوم آن ندارد و هیچ گونه بستگی و محدودیت برای اهل دین ایجاد نمی کند. حتی چهارشنبه سوری و پریدن روی آتش تعارضی با امور دینی ندارد اما تخریب و ظلم به بندگان خدای تعالی به سبب توحش و خشونت امری ناپسند است. از این رو، شادی و شیرینی در روزهای آغازین نوروز بسیار پسندیده است اگر موجب غفلت و گمراهی نگردد.
تخریب و تحریف عید نشاط آفرین نوروز نشانهٔ جمود و جهالت است و باید از آن دوری کرد. اگر در این عید گناه و معصیتی صورت میگیرد باید در رفع گناهان کوشید، نه آنکه زمینهٔ نشاط را از چنین روزی از میان برداریم. همچنین در این عید، خوبیهایی است که باید در ترویج آن کوشید؛ مانند نظافت، رفع کدورت و آشتیها که هر یک حیاتی مجدد برای برخی افراد است. ضعف تدبیر و عدم دقت در شناخت امور باعث میشود از این عید بهرهٔ کافی برده نشود و این فرصت به تهدید تبدیل شود. نباید در این امر برای برخورد با چنین سنتی از فرد مسؤولی حرکت نادرستی صادر شود. همچنین با امور فطری و طبیعی مردم نباید مخالفت کرد. برای نمونه، اینکه عالمان انتظار داشته باشند هیچ کسی خود را به لهو یا لغوی مشغول ندارد، سختگیری بر مردم است. پرداختن به بازی و لغو از امور فطری در عموم انسانهاست و برای آنان امری طبیعی میباشد و مقابله با آن مقابله با طبیعت و فطرت است. همانگونه که تنفس، خوردن و نوشیدن ضرورتی طبیعی است و نمیتوان گفت نباید نفس کشید و غذا خورد. طبیعت بدن آدمی و روح انسانی نیز در مورد لهو، لغو و لعب این چنین است و در سنین مختلف ظهورات گوناگونی دارد، البته پرداختن فراوان و ساعات بسیاری از عمر به این امور نیز درست نیست و در هر چیزی باید حد اعتدال را رعایت کرد، وگرنه در فرد ایجاد مشکل مینماید، همانند ورزشکاری که اگر تمام سعی و همت خود را بر ورزش گذارد و همواره در استجماع باشد تا بتواند مقام خود را حفظ نماید، دچار مشکل روانی میگردد و برای جلوگیری از این آفت باید در کنار ورزش به تغذیه و تفریحات او نیز برنامه داد. نه تنها برای ورزشکاران بلکه برای دیگران نیز بازی، لهو و لغو ایرادی ندارد و کسی نمیتواند اصل آن را زیر سؤال برد؛ چرا که گویا کسی منکر شب یا روز شود که تنها موجب کوچک نمودن خویش گشته است.
ایام فاطمیه و نوروز
ایران کشوری پهناور است که مسلمان، کافر، خوب، بد، بانماز و بی نماز و خلاصه تمامی افراد آن جزو بهترین های جهان هستند. خاک ایران ولایت زاست و حتی منافق آن را هم می شود اصلاح کرد. احادیث چندی در فضیلت ایرانیان و در مورد سلمان و هموطنان وی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیده است. حضرت امام خمینی قدس سره و عالمانی که در ایران هستند بیانگر واقعی آن احادیث می باشند. محبت خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در رگ و خون این مردم و ملت دمیده شده است و سخنان سوزناکی که از کسی بر نمی آید در این آب و خاک یافت می شود. حتی افرادی که انقلاب اسلامی را نپذیرفته اند، چون از این آب و خاک هستند، در جهان نفر اول می باشند. این سوز و حزن در نهاد هر ایرانی است؛ هرچند خاک خود را ترک کرده باشند. ترنمی از این غم در صدای خوانندگان ایرانی می توان حس کرد. آنان حامیان و خواهان بسیاری دارند که برای دیدن و شنیدن صدای آنان جمع می شوند. بی شک سوز و نوایی که در شعر و آواز آنان است توانسته این همه خواهان برای آنان گرد آورد. این سوز و نوا از کدام خاک برخاسته است آیا از خاکی جز خاک ایران است؟ او ایرانی است و به ایرانی بودن خود نیز افتخار می کند. او چون از این آب و خاک به پا خاسته است چنین سوزی دارد. خاک ایران خاک ولایت و محبت است. این خاک است که این سوز و گداز را دارد. در جامعهٔ شیعه احساسات ولایی فراوان است، از این رو، مباحث ولایی و ادراک ولایت باید به صورت دانشی نظام مند در حوزه های دینی پی گیری شود.
ما در جای خود گفته ایم گریه برای اهل بیت علیهم السلام قلب را زنده می کند و ظلمت و تیرگی ها و آلودگی های آن را می زداید. البته خنده و شادی برای اهل بیت علیهم السلام نیز همین گونه است و ثواب دارد، ولی از آن جا که کم تر می شود هواهای نفسانی را در خنده و شادی کنار گذاشت و فقط برای اهل بیت علیهم السلام شاد بود، از آن کم تر سخن گفته شده است. انسان ها در خنده به صورت حرفه ای عمل می کنند و این روند در گریه کم تر است. انسان در خنده چنین است که نفس وی در آن هنگام افسار عمل او را به دست می گیرد و بر آدمی سوار می شود، بلکه باید گفت نفس، پیش از خنده بر آدمی سوار و چیره می گردد و انسان کم تر اختیار خندهٔ خود را دارد، برخلاف گریه که چون کم تر در سمت و سوی هواهای نفسانی است و نفس در آن قسمت حرفه ای و ماهر نیست، می شود آن را عقلانی کرد و به خاطر بزرگ ترین مظلوم گریست. علت گسترانیدن گریه نیز همین عامل بوده است؛ چرا که گریه قلب را بیش تر زنده می گرداند و کم تر پیش می آید قلب کسی با خنده و شادی زنده شود و به معرفت رسد؛ گرچه متأسفانه برخی چنان در گریه راه افراط را گرفته اند که هر نوع خوشی و شادمانی حتی برای معصومین علیهم السلام را بر خود هموار نمی سازند. در ایران اسلامی مراسم جشن و شادی برای ولادت حضرات معصومین علیهم السلام کم رنگ تر از مراسم عزاداری است و ایام ولادت آن حضرات علیهم السلام چنان گرم گرفته نمی شود و یا برنامه های محدودی انجام می پذیرد اما برای شهادت آن بزرگواران دههٔ محرم تا اربعین، دههٔ صفر، دههٔ اول فاطمیه، دههٔ دوم فاطمیه و مانند آن می گیرند و حتی عالمان دینی بر انجام عزاداری ها بیش تر تأکید دارند و نظام نیز برخی از شهادت ها را تعطیل اعلام نموده است اما کم تر ولادتی است که تعطیلی داشته باشد؛ به ویژه آن که در ایام شهادت آن حضرات علیهم السلام بیش تر اختلاف است تا در ایام ولادت آن بزرگواران. از این رو، نظام همانگونه که بودجهٔ کشور را تقسیم و تعیین می کند باید برای این ایام و تعدیل شادی ها و غم ها طرح و برنامه ای اجرایی و عملی داشته باشد.
از این رو، ما باید در این ایام حرمت مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را محترم شماریم؛ چراکه مادر ریشه ی آدمی است و تمامی انسان ها از ریشه آب می خورند و حضرت زهرا سلام الله علیها به تنهایی مادر پیامبراکرم صلوات الله علیه و حضرت علی علیه السلام و فرزندانشان و امت شیعه هستند.
انتهای پیام