آیا عقد آریایی بازگشت ملیگرایی است؟
/گفتوگو با جواد میری و سردفتردار مبدع عقد آریایی/
کتایون آزاد، انصاف نیوز: عروس و دامادی روبه روی همدیگر ایستادهاند و با چشمانی مشتاق به یکدیگر نگاه میکنند؛ دستان هم را گرفتهاند، مرد با صدای بلندی میگوید: «به نام نامی یزدان/ تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان/ برای زیستن با تو ، میان این همه گواهان/ بر لب آرم این سخن با تو، وفادار خواهم ماند/ در هر لحظه، در هر جا، پذیرا میشوی آیا؟»
این متنی است که این روزها در بسیاری از ویدئوهای منتشر شده از مراسمهای ازدواج میبینیم. مراسم ازدواج را میتوان یکی از بهترین لحظههای زندگی افراد دانست. ازدواج، شروع مرحله جدیدی از زندگی است که بسیاری از جوانان به دنبال زیباتر و باشکوهتر و خاصتر کردن آن نسبت به دیگر مراسمهای ازدواج هستند.
در چند سال گذشته، متنی با عنوان متن عقد آریایی در میان جوانان رواج پیدا کرده است که در حال حاضر هم استفاده از آن در حال افزایش است؛ به حدی که در یکی از مجموعههای تلویزیونی هم از این متن برای عقد استفاده شده است. اما متن این عقد که مشهور به «عقد آریایی» است، ریشهی تاریخی ندارد و فقط شعری از فریدون مشیری است که با عنوان «پیمان زندگی» در یکی از مجموعه اشعار این شاعر به چاپ رسیده است.
در بیست و ششم مردادماه، رییس کانون سر دفتران ازدواج و طلاق در رابطه با این نوع عقد گفته بود: «ما در قانون و شرع چیزی به نام عقد آریایی نداریم و دفاتری که این مراسم را اجرا میکنند، غیر مجاز هستند.»
محمد طلایی، سردفتردار مبدع عقد نوین و سیدجواد میری، جامعهشناس در این مورد با انصاف نیوز به گفتوگو پرداختند. موبد مهربان فیروزگری، یکی از موبدان زرتشتی نیز میگوید: «این متن هیچ ربطی به زرتشتیان ندارد و کاملا با متن گواهگیری (مراسم ازدواج) زرتشتیان متفاوت است.» جواد میری، جامعه شناس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی، از سوی دیگر به این متن پرداخته است و آن را نوعی تب ناسیونالیسم باستان گرا میداند.
دفاتر ازدواج حق چنین کاری ندارند
خبرنگار انصاف نیوز در رابطه با این موضوع با چند دفتر ازدواج و طلاق گفت و گو کرده است. تمامی این دفاتر خواندن متن عقد آریایی را غیرمجاز میدانستند و مسوولان این دفاتر میگفتند که از خواندن این متن خودداری میکنند.
یکی از سردفتران گفت: «این متن را معمولا در مراسمهای عروسی یا افرادی که مراسم عقد جدا دارند میخوانند.»
یکی دیگر از سردفتران نیز گفت: «خواندن این متن برای ما غیرقانونی است و افرادی هستند که این کار را انجام میدهند و معمولا از خارج از دفتر برای خواندن این متن میآیند. این پیماننامهها، متنهای اختیاری هستند که جملات مختلفی به آن اضافه میکنند به همین خاطر افراد هرچه بخواهند به آن اضافه میکنند.»
عقد آریایی، عقدی جعلی است
محمد طلایی یکی از سردفترانی است که به خواندن عقد نوین مشهور است. او متن عقد آریایی را نوعی پیماننامهی عارفانه میداند که تاثیر زیادی بر زندگی افراد میگذارد. طلایی این پیماننامه را عقد نوین معرفی میکند و معتقد است عقد آریایی وجود ندارد.
طلایی میگوید: «عقد آریایی یک عقد جعلی است و از اساس چیزی به عنوان عقد آریایی نه وجود داشته است نه مجری دارد و ما هم تا به حال چیزی با این عنوان اجرا نکردیم. چیزی که تحت عنوان عقد آریایی اجرا میشود یک پیماننامهی زندگی مربوط به شعر فریدون مشیری است.
در سال 1374 نشر چشمه کتاب «همنوایی با باران» فریدون مشیری را چاپ کرد. یکی از دوستان خارج از کشور از زنده یاد فریدون مشیری یک پیماننامه برای زندگی به عنوان هدیه خواست و مشیری هم این نوشته را -که حالا به نام عقد آریایی معروف شده- به او داده است. ما هم از همان محتوا استفاده کردیم، منتها به عقد آریایی مشهور شد ولی اساسا نه عقد آریایی بود و نه از زبان اوستایی یا زرتشتی بود و نه محتوای آریایی داشت.
اما این متن جملات بسیار زیبا و تا حدی راهکار زندگی را داشت و راجع به وفاداری و هواداری بود و اینکه زن و شوهر در هر مرحلهای از زندگی، خوشی و ناخوشی همراه همدیگر باشند. محتوا، محتوای بسیار زیبایی بود و چون به زبان فارسی بود کاملا قابل فهم بود، نتیجهی ملموسی هم برای زوجها داشت. در کنار این متن همیشه عقد شرعی هم خوانده میشود. هیچ وقت این متن به جای عقد شرعی قرار نگرفته است. البته واژهی عقد، واژه درستی نیست چون فقط در فرقه جعفری مطرح میشود و آریاییها به جای عقد، واژهی متفاوتی دارند.»
طلایی دربارهی چگونگی این متن میگوید: «من دو مبنا را در عقد ایجاد کردم. اعتقادم بر این بوده که عقد وصال است، من مقداری از وصال مولانا یا ادبیات شمس تبریزی، قسمت وادی وصال را که عاشق به معشوق میرسد و مقداری هم از حافظ استفاده کردم و مبنا هم مبنای قرآنی بود. یعنی تمام متن بر اساس آیات قرآن بود و این را به آرامش در زندگی ارتباط دادم. عقد عربی را رنگ و لعاب عرفانی دادم و ازمولانا و حافظ استفاده کردم و درحقیقت قالب همان قالب بود ولی محتوا را تغییردادم.
من در حدود هشت یا نه سال است که بر اساس همان کتاب «همنوایی با باران» این متن را پیدا کردم و خواندم اما ابتدا عقد شرعی را قرائت میکردم و سپس این متن را که راهکار خوبی برای زندگی جوانان میدانستم میخواندم.»
عقد آریایی، پدیدهای استثنا است
جواد میری در مورد عقد آریایی به انصاف نیوز میگوید: «نکتهی مهمی که خوانندگان باید به آن توجه کنند، این است که ما با پدیدهای روبهرو هستیم که در ایران غالب نیست و ممکن است استثنایی یا حاشیهای باشد، اما ازنظر ژورنالیستی جزو پدیدههایی نوظهور یا جالبی است که ما برای جذب مخاطبان از این موضوعات استفاده میکنیم؛ اما این تصور نباید غالب شود که پدیدهای به نام عقد آریایی، پدیدهای است که در جامعه ایران مثلاً در تمام شهرها و روستاها و کلانشهرهای ایران، ایرانیان مسلمان و غیرمسلمان، شیعی و اهل تسنن و ادیان دیگر به این شیوه رفتار میکنند. اینطور نیست.
با نگاهی به خود متنی که به متن عقد آریایی معروف است، متوجه میشویم که آریاییها به این زبان صحبت نمیکردند. اگر قائل به این باشیم که آن نظریه آریایی که آریاییها یا از دره فرغانه که امروز در منطقهی آسیای مرکزی قرارگرفته یا اینکه از سیبری یا شمال قزاقستان به فلات ایران آمدهاند، قطع به یقین زبانشان این زبان نبوده است. این زبانی که ما در این متن میبینم مانند لحظه، وفا، وفادار که ترکیب یک کلمهی عربی با کلمهی فارسی است، نشاندهندهی این است که زبان این متن، زبانی که آریاییها با آن صحبت میکردند نیست. نکتهی بعدی این است که سیاق خود متن به نوعی تلاش کرده است که یک پیماننامهی تلفیقی و امروزی و معاصر با ادبیات شیوای فارسی در بین کسانی که میخواهند ازدواج کنند داشته باشد.
در برخی از مطالعاتی که بر روی این پدیدهی نوظهور در بعضی از شهرها مانند مشهد، اصفهان، تهران انجامشده است با زوجهایی صحبت شده است که در مورد انگیزهشان از استفاده از این متن میگویند که ما میخواهیم با این کار به زبان مادری، عشق و احساسات خودمان را به همسرمان بیان کنیم. اگر موضوع زبان مادری در ایران اینچنین باشد، آنوقت هر کس باید به زبان خود ابراز علاقه کند. کسی که کرد است به زبان کردی بگوید، کسی که عرب است به عربی، کسی که ارمنی است به ارمنی و کسی که گرجی است به گرجی.
این خود دالی است از اتفاقی دیگر که در ده یا پانزده سال اخیر در برخی از نقاط ایران ظهور پیدا کرده است که من عنوان آن را تب ناسیونالیسم ایرانی با گرایش باستانگرایی میگذارم. به نظر میآید در برخی از طبقات و اقشار مردم به خصوص طبقهی متوسط رو به بالا و در برخی از شهرهای ایران مانند تهران، اصفهان و مشهد چنین تبی رشد میکند و حتی صداوسیما و فرهنگستان زبان و ادب فارسی که در اختیار آقای حداد عادل است به این نوع تب دامن میزنند.
این تب ناسیونالیسم باعث میشود به طور فرضی در مقابل فرهنگ ایرانی فرهنگ اسلام و فرهنگ عربیت قرار بگیرند. متن عقد رایج که در ایران وجود دارد همان متن عربی است؛ چون به عربی است نوعی حس ضد عربیت و مساوی پنداشتن عربیت با اسلامیت هم در بین برخی از اقشار ایرانی ایجاد میکند که دلایل مختلفی ازجمله در این هفت و هشت سال اخیر مخصوصاً از زمان فعالیت گستردهتر فضای مجازی ایران دارد؛ سخنان بزرگانی را مانند سخنانی از داریوش یا کوروش بزرگ یا بزرگمهر مینویسند یا از دانشمندان دیگر مینویسند و به کوروش نسبت میدهند و سعی میکنند بگویند ایران باستان اینگونه بود و در تضاد با ایران اسلامی است و به نوعی تضاد در جامعه را دامن میزنند. این میتواند دلایل مختلفی داشته باشد.»
انترناسیونالیسم اسلامی، مخالفان خود را ساخت
میری دربارهی دلایل این مساله میگوید: «یکی از دلایل میتواند به زمان تأسیس جمهوری اسلامی برگردد؛ با تأسیس جمهوری اسلامی به خصوص در مراحل اولیه، مسوولان و انقلابیون که به دنبال یک انترناسیونالیسم اسلامی بودند، نگاه ملیگرایی و ملیت ایرانی را سدی در مقابل انترناسیونالیسم اسلامی میدانستند و به دنبال تقبیح، تخریب، سرکوب و حتی مخدوش کردن آن برمیآمدند.
با شروع جنگ ایران و عراق و به خصوص با قرار گرفتن جامعهی سنی عربی پشت صدام، نوعی تقابل به وجود میآید که در آن سو عربهای مسلمان اهل تسنن در جهان اسلام و اینسو ایرانیان که عجم و شیعی و مجوس(زرتشتی) هستند قرار میگیرند. بعد از این رویداد، ایرانیها آرامآرام دریافتند که پروژهی انترناسیونالیسم اسلامی در همان پلههای اول با شکست مواجه شده است، آرامآرام یک تغییر پنهان در برخی از لایهها ایجاد شد و از انترناسیونالیسم اسلامی به انترناسیونالیسم شیعی عدول شد و در این بین در میان بعضی از مسوولان جمهوری اسلامی بحثهای جدی درگرفت که اساس ایرانیت چیست؟
برخی گفتند که اصل ایرانیت بر اساس زبان فارسی است و برخی معتقد بودند بنیاد ایرانیت بر اساس اصول تشیع است، با هرکدام از این تعاریف بخشی از ایرانیها بیرون از ایرانیت قرار میگیرند. برای مثال اگر بگوییم اساس ملیت ایرانی، زبان فارسی است، در ایران بسیاری هستند که زبانشان فارسی نیست. به همین خاطر در خود ایران و در بین مسوولان جمهوری اسلامی هم اختلاف سلیقه ایجاد شد و همه این مسایل راه به این سمت برد که خود مفهوم ایرانی اصیل بودن مورد بحث قرار گرفت.
بین این تلاطم تئوریک و نظری، تضادهایی را هم در بین برخی اقشار جامعهی ایرانی میبینیم که تلاش میکنند از آن دال مرکزی که حاکمیت تعریف میکند که یک ایرانی کیست یا چیست فاصله بگیرند.»
روحانیت پیش از انقلاب، عنصر ارشادی بود
میری همچنین میگوید: «پیش از جمهوری اسلامی، روحانیت به مثابهی یک عنصر فرهنگی و قدرت معنوی شناخته میشد و رجوع به آن در ذیل مفهوم ارشاد قرار میگرفت، یعنی یک نفوذ و اقتدار معنوی داشت. ولی بعد از تأسیس جمهوری اسلامی که روحانیت با قدرت پیوند خورد و اساساً ذیل قدرت و خود قدرت تعریف شد، رابطهی مردم با این حاکمیت که حاکمیت دینی است و ایدئولوژی آن ایدئولوژی شیعی و اسلامی است یک رابطه متضاد و پارادوکسیکالی شد؛ به همین خاطر برخی که از حاکمیت و ایدئولوژی مسلط فاصله میگیرند یا فاصله گرفتند، به همین دلیل میخواهند هر چه را که نزدیک به حاکمیت باشد، حاکمیتزدایی بکنند؛ بهعنوان مثال برخی برای عقد که نیاز به عقد عربی است یا مراسم ترحیم که در آنها یک روحانی باید حضور داشته باشد، تلاش میکنند به هر نحوی که میشود تا حد معمول حضور آخوند و روحانی شیعی را در مراسم خود کمتر کنند.
این متن از نظرحقوقی پذیرفته نیست ولی استفاده از آن در مراسم ازدواج بهجای اینکه روحانی را بیاورند که عقد را بخواند نشان دهندهی این است که بعضی از مردم به گونهای میخواهند فاصلهگذاری کنند از آن چه که نزدیکی به حاکمیت دینی را تداعی میکند. این مساله در زمانی که کسی فوت میکند هم مشخص است همانگونه که در مراسم ترحیم بهجای دعوت از آخوند در یک رستوران یا سالن کسی را میآورند که شعر مولانا بخواند و دف و فلوت بزند.
تب ناسیونالیسم باستانگرا در بین برخی از احزاب و نخبگان ایرانی هم ظهور پیدا کرده است که از قضا برخی از این نخبگان در خود حاکمیت جمهوری اسلامی هستند، مثل حداد عادل که مجلات فرهنگ امروز را دارد که در آنها تلاش میکند بهگونهای به این تب ناسیونالیسم دامن بزند. این فاصلهگذاری برخی از مردم از حاکمیت دینی و هر آنچه این حاکمیت دینی را تداعی میکند را باید مورد مطالعه قرار داد.»