واکنش به شکایت استاندار خراسانشمالی از یک اصلاحطلب منتقد
احمدرضا مسعودیفر، فعال سیاسی اصلاحطلب، استاد روانشناسی دانشگاههای مشهد و از پیشکسوتان فرهنگی خراسان که با شکایت استانداری خراسان شمالی راهی دادسرا شده بود؛ پس از تفهیم اتهام با قید کفالت آزاد شد. قاضی کیوانپور، بازپرس شعبه دوم دادسرای بجنورد، رسیدگی این پرونده را برعهده دارد.
به گزارش کانال تلگرامی راهبرد، چندی پیش دکتر احمدرضا مسعودیفر با انتشار یادداشتی از رفتار شجاعی، استاندار خراسان شمالی، در جریان دیدار رییسجمهور با مردم شیروان انتقاد کرده بود. مسعودیفر با استناد به فیلم منتشرشده از استاندار، رفتار وی را خلاف عرف دیپلماتیک دانسته و در یادداشتی تحت عنوان “بیآدابی! در دیار گنجینه فرهنگها” به نقد رفتارهای شجاعی در سفر کاروان دولت به خراسانشمالی پرداخته بود.
محمدعلی شجاعی در یکی از این فیلمها و هنگام سخنرانی رییسجمهور با تلفن خود صحبت میکند و در صحنه دیگری نیز جلوتر از رییسجمهور به ابراز احساسات مردم به آقای روحانی پاسخ میدهد!
مسعودیفر ضمن قدردانی از دعوت رییسجمهور به استان و اعتبارات تخصیص دادهشده خطاب به استاندار نوشته بود: “به دلیل”جوگیر شدن” و بیاطلاعی شما از “آداب تشریفات”؛ صحنهها و “نمایش مضحکی” را که مایه تاسف شد، خلق کردید!”
امری که حالا و پس از یکماهونیم، استاندار خراسانشمالی آن را نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی دانسته و به دادسرا شکایت کرده است.
این اقدام استاندار، واکنش فعالان سیاسی اصللحطلب استان را در پی داشته است. در این میان، یادداشتی به قلم محمدرحیم نوروزیان، معاون اسبق سیاسی-اجتماعی استانداریهای خراسان شمالی و رضوی و فرماندار اسبق مشهد در دولت روحانی، برای “راهبرد” ارسال شد که متن کامل آن در زیر آمده است:
آقای استاندار! به دقت بخوانید
حاج محمد رحیم نورزویان، معاون اسبق سیاسی – اجتماعی استانداریهای خراسان شمالی و رضوی و فرماندار اسبق مشهد در دولت تدبیر و امید (خطاب به محمدعلی شجاعی، استاندار خراسان شمالی)
جناب استاندار!
شما و همه حکام بالاتر از شما بدانید و بدانند که قدرت اصلی متعلق به مردم است و به تعبیر امام راحل، کارگزاران حکومتی نوکر و مزدور مردماند؛ لهذا نوکر نمیتواند نگاه بالا به پایین داشته باشد. در یک حکومت مردمی باید حکومتگران و کارگزاران از مردم ترس داشته باشند نه بالعکس، وانگهی اگر امانت چند روزه را قدرت تصور کردید بدانید که روشهای نقد و نظارت بر همان قدرت خیالی هم در اسلام کاملا پذیرفته شده و چنانکه گفته آمد، رفتارهای عملی حضرت رسول(ص) و خلفای اولیه و علی(ع) مؤید این مطلب است، تنها با شروع حاکمیت سلطانی معاویه، تجلیل از حاکم جایگزین نقد شد. پس مراقب باشید خدای ناخواسته برای خودتان بدنامی برجای نگذارید. با منتقدین و مخالفین با زبان و روش بهتر برخورد کنید و صبر و حوصله بیشتری داشته باشید. با بگیروببند و شلاق و زندان کار هیچ حاکمیتی به سامان نخواهد شد.
علی(ع) فرمود: مَنْ ساتَرَك عيبك و عابك فی غيبك فهو العدوّ، فاحذره: هركس عيب تو را، از چشم تو، پنهان كند و در پشت سر، به بدگوییات بپردازد، دشمن توست، پس از او پروا كن.
آزادی بیان و ابرازنظر از علل موجده و مبقیه دموکراسی در یک کشور است، در کشور ما که قرار است با نام مقدس اسلام اداره شود و از قضا کارگزارانش تمایل و تظاهر بیشتری به دین و رفتارهای دینی ابراز میدارند(!) باتوجه به سیره و روش پیشوایان دینی، کارگزاران حکومتی در این مورد وظیفه و تکالیفی بسیار سختتر و سنگینتر نسبت به حکومتهای غیردینی دارند. چرا که آزادیبیان و انتقاد در نظام اسلامی مصون و تضمین شده است و اسلام اظهارنظر و انتقاد را از جمله فرایض و واجبات میداند.
در اسلام نظارت بر رفتار حاکمان و نقد قدرت و رفتار آنان بعنوان فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر متضمن اصل آزادی است که لازمه این کار است، بطوریکه حتی پذیرش خود دین بعنوان مهمترین و بالاترین عقاید مذهبی انسان هم اگر آزادانه و از روی اختیار نباشد فاقد ارزش است: “لااکراه فیالدین قدتبین الرشد من الغی” (بقره: 256)
همچنین در سوره زمر آیات 17و18بر شنیدن سخنان و پیروی کردن از بهترین گفتار که لازمه آن تفکر است، تأکید شده:
فَبَشِّرْ عِبَادِ. الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﻣﻰﺷﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻨﺶ ﭘﻴﺮﻭی ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ، ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ، ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻧﻨﺪ. علاوه آنکه قرآنکریم امربهمعروف و نهیازمنکر را برای نقد و نظارت قدرت مطرح کرده و بر آن تأکید دارد: «کنتم خیر اُمّةٍ اُخرِجت للناس تأمُرون بالمعروفِ و تنهون عنالمنکر»: شما نیکوترین امتی هستند که بر آن قیام کردند که مردم را به نیکوکاری وادارند و از بدکاری باز دارند (آلعمران: 110).
تا حدی که در آیه دیگری از قرآن، ترک این فریضه موجب فراموش شدن انسان از طرف خداوند دانسته شده (توبه: 67).
اهمیت نقد و نظارت بر کارگزاران حکومتی در سیره پیامبراسلام چندان مهم بوده که خلفای صدراسلام تا زمان معاویه توجه فوقالعاده به آن داشته و معاویه اولین حاکم در سرزمینهای اسلامی بود که این مهم را کنار گذاشت. رفتار خلفای اولیه، بیانگر آن است که آنان نقد و نظارت قدرت را پذیرفته بودند و آن را حق مردم میدانستند.
یعقوبی مینویسد: “ابوبکر در همان آغاز زمامداری خود گفت: من اکنون با اینکه بهتر از شما نیستم، بر شما حکومت یافتم؛ پس اگر راست بودم، مرا پیروی کنید و اگر کج شدم، مرا راست کنید” (یعقوبی، 1374، ج 2، ص 2/ ابنقتیبه، 1380، ص 34/ ابناعثم، 1372، ص8).
عمر طی خطبهای گفت: “مردم! هیچ حقدارندهای در حق خود تا این درجه نرسیده که در معصیت خداوند از او اطاعت شود. مردم! حقوقی که بر من و شماست، با شما در میان میگذارم تا بر اساس آن از من بازخواست کنید” (مودودی، 1983، ص 97).
عثمان نیز در نخستین خطبه خود، گفت: “بشنوید! من پیرویکنندهام نه تعیینکننده طریق جدید” (همان، ص 98).
ابوالاعلی مودودی در کتاب ارزشمند خود با نام خلافت و ملوکیت، ضمن شرح چگونگی تبدیل خلافت به ملوکیت و تحلیل دوران خلافت خلفای راشدین و عصر ملوکیت (حاکمیت معاویه) مینویسد: “از مهمترین خصوصیات دوره خلفای راشدین یکی آن بود که آزادی کامل انتقاد و اظهار عقیده در آن وجود داشت و خلفا همواره در محضر ملتشان بودند؛ امّا با شروع حکومت معاویه، خلیفه از مردم فاصله گرفت و راه انتقاد از او بسته شد” (همان).
علی علیهالسلام نگاه خودکامانه از سوی زمامداران به مردم و نگاه مملوکانه از جانب مردم به حاکمان را بزرگترین آفت حکومت میدانست و بسیار تلاش کرد تا این امور را از ساحت حکومت خود پاک کند؛ ازاینروست که بهشدت با استبداد و خودرأیی مبارزه میکرد.
ترویج آزادی اندیشه و تأکید بر تعقل و توجه به انتقادهای مخالفان و تأکید بر نظارت فراگیر از جمله ویژگیهای برجسته شیوه حکومتی علی بود؛ تا حدی که بر پایه اصل ترویج آزادی در عهد حضرت “هرگز کسی با خشونت و فشار به پیروی از حق وادار نگردید”.
جالب آنکه در بطن کلام مولا نوعی نگرانی نسبت به رواج اندیشه خطاناپذیری رهبران مشهود است (شیعه شناسی1385، شماره16)
اصل دیگری که حضرت در نقد و نظارت قدرت، به آن توجه دارد نکوهش چاپلوسی و ستایش بیمورد است.
علی علیهالسلام در نامه به مالکاشتر ضرورت نقد و نظارت قدرت به دور از چاپلوسی را مورد تأکید قرار داده و فرموده: “آن کس را بر دیگران بگزین که سخن تلخ را به تو بیشتر گوید و در آنچه کنی یا گویی و خدا آن را از دوستانش ناپسند دارد، کمتر یاریتان کند و به پارسایان و راستگویان بپیوند و آنان را چنان بپرور که تو را فراوان نستایند و با ستودن کار بیهودهای که نکردی، خاطرت را شاد ننمایند که ستودن فراوان خودپسندی آورد و به سرکشی وادارد”.
جناب آقای استاندار!
یقینا واقفید که در کشور ما قانونگذار برای اجرا و عمل به این مهمات دینی قانون حمایت از آمرانبهمعروف و ناهیانازمنکر را تدوین و تصویب کرده، هرچند متاسفانه برخی افراد و مسئولان، فریضه مهم امربهمعروف و نهیازمنکر را که عموما دایره شمول آن باید رفتار حاکمان وکارگزاران و قدرتمندان باشد، محدود و بعضا منحرف به مصادیقی شخصی و جزئی نمودهاند؛ اما بد نیست توجه جنابعالی را به چند بند از همین قانون معطوف دارم:
ماده ٣ -امر به معروف و نهی از منکر در اين قانون ناظر به رفتاری است که علنی بوده و بدون تجسس مشخص باشد.
ماده ٤ -مراتب امر به معروف و نهی از منکر، قلبی، زبانی، نوشتاری و عملی است که مراتب زبانی و نوشتاری آن وظيفه آحاد مردم و دولت است و مرتبه عملی آن در موارد و حدودی که قوانين مقرر کرده تنها وظيفه دولت است.
ماده ٥ – در اجرای امر به معروف و نهی از منکر نمیتوان متعرض حيثيت، جان، مال، مسکن، شغل و حريم خصوصی و حقوق اشخاص گرديد، مگر در مواردی که قانون تجويز کند.
تبصره- اماکنی که بدون تجسس در معرض ديد عموم قرار میگيرند، مانند قسمتهای مشترک آپارتمانها، هتلها، بيمارستانها و نيز وسايلنقليه مشمول حريم خصوصی نيست.
ماده ٨ -مردم از حق دعوت به خير، نصيحت، ارشاد در مورد عملکرد دولت برخوردارند و در چارچوب شرع و قوانين میتوانند نسبت به مقامات، مسئولان، مديران و کارکنان تمامی اجزای حاکميت و قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات، شرکتهای دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غيردولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، نيروهای مسلح و کليه دستگاههايی که شمول قوانين و مقررات عمومی نسبت به آنها مستلزم ذکر يا تصريح نام است، امر به معروف و نهی از منکر کنند.
ماده ٩ -اشخاص حقيقی يا حقوقی حق ندارند در برابر اجرای امر به معروف و نهی از منکر مانع ايجاد کنند. ايجاد هر نوع مانع و مزاحمت که به موجب قانون جرم شناخته شده است؛ علاوه بر مجازات مقرر، موجب محکوميت به حبس تعزيری يا جزای نقدی درجه هفت میگردد. در مورد اشخاص حقوقی، افرادی که با سوءاستفاده از قدرت يا اختيارات قانونی و اداری از طريق تهديد، اخطار، توبيخ، کسر حقوق يا مزايا، انفصال موقت يا دائم، تغيير محل خدمت، تنزل مقام، لغو مجوز فعاليت، محروميت از ساير حقوق و امتيازات، مانع اقامه امر به معروف و نهی از منکر شوند؛ علاوه بر محکوميت اداری به موجب قانون رسيدگی به تخلفات اداری، حسب مورد به مجازات بند (پ) ماده (٢٠) قانون مجازات اسلامی[٣] محکوم میشوند.
البته پرواضح است که در یک نظام مردمی کف دموکراسی رعایت و پایبندی مسئولان به قوانینی است که متضمن آزادی بیان و حقوق ملت است؛ اما اصول اخلاقی و حقوق مردم بسیار فراگیرتر از آن است. ضمن اینکه لازمه نقد و نظارت دقیق قدرت، پایبندی به اصل مهم کنترل و پاسخگویی است. ازهمینرو است که علی( ع) بعنوان حاکمی عادل در نقد و نظارت دقیق بر کارگزارانش به اصل کنترل و پاسخگویی توجه دارد و البته شرط و لازمه پاسخگویی را کنار گذاشتن تکبّر و خودبزرگبینی میداند. چنانکه در خطبه «قاصعه» به نفی «تفاخر» پرداخته و چنین گفته: «آتش عصبیت را که در دلهایتان نهفته است، خاموش سازید و رشته تکبر را از گردنهاتان فرود آرید و بپرهیزید از بزرگی فروختن (تفاخر) از روی حمیت» (شریف رضی، 1376، ص 212 ـ 213).
جناب استاندار!
توقع نداریم مسئولان ما دقیقا مانند علی عمل کنند که امکانش هم متصور نیست؛ ولی برخی فرمایشها و رفتارها که از شما دیده و شنیدهایم، متاسفانه فاصلهای بسیار با این روش و سیره مورد انتظار دارد، تازه این رفتار شما با خودیهاست! حال آنکه در حکومتی با نام مقدس اسلام، رفتار علی علیهالسلام با مخالفان و دشمنانش نیز بیانگر آن است که حضرت، نقد و نظارت قدرت از سوی آنان را هم قبول داشته است. ایشان به مخالفان خود تا وقتی که دست به شمشیر نمیبردند، اجازه اظهارنظر و نقد میداد که نمونه عینی آنها آزاد گذاشتن متمردین از بیعت و خوارج است.
بنا به گزارش دینوری، درخواست مالکاشتر در فشار آوردن بر متمردین و به زور بیعت گرفتن از آنها را رد کرد و آنها را به حال و عقیده خودشان رها کرد (دینوری، 1364، ص 179).
همچنین، خوارج در کمال آزادی به ابراز عقیده میپرداختند و حتی در بین نماز آن حضرت سروصدا برپا میکردند؛ امّا امیرالمؤمنین با آنان در منتهای آزادی برخورد کرد، زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و سهمیه آنان را از بیتالمال قطع نکرد و حتی در برابر اتهامات آنان به پاسخگویی برمیخاست و مانع فعالیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنان نمیشد و جلوی اظهارنظر و عقیده خوارج را نمیگرفت و اینچنین به مخالفان سیاسی خود اجازه اظهارنظر و انتقاد از بالاترین مقام سیاسی را میداد. آقای استاندار! چگونه است که جنابعالی به خود اجازه میدهید به صرف مخالفت و انتقاد به شما (ولو انتقاد هم بیجا باشد) با بیان و زبان تحقیرآمیز و نیش و کنایهدار مخالفین را بنوازید و بدتر آنکه آنها را به دادگاه و محکمه بکشانید؟! نکند فراموش کردید که این مردم با شعار محوری استقلال و آزادی انقلاب کردند؟!
ما ذیل پرچم جمهوری اسلامیای هستیم که رهبران انقلاب وعده دادند پس از انقلاب اسلامی در این کشور مارکسیستها هم میتوانند در دانشگاه کرسی تدریس داشته باشند، چطور به جایی رسیدهایم که بالاترین مقام حکومتی استان تحمل نقد و مخالفت یک استاد مسلمان و آبرومند دانشگاه را ندارد و پس از سفارش مکرر واسطهها برای سکوت ایشان در اقدامی ناباورانه و به دور از اخلاق علیه ایشان شکایت میکند؟! پس کو صبر و بردباری لازمه چنین مقام و پستی؟!
آقای استاندار!
ما ادعای پیروی از فردی مانند علی داریم که حتی به فردی که با او در جنگ بود، نسبت شرک و نفاق نمیداد تا آن فرد در گفتن نظر خود، علیرغم نبرد با حضرت آزاد باشد و محدودیت فکری برایش ایجاد نشود.
جناب استاندار شما و همه حکام بالاتر از شما بدانید و بدانند که قدرت اصلی متعلق به مردم است و به تعبیر امام راحل، کارگزاران حکومتی نوکر و مزدور مردماند. لهذا نوکر نمیتواند نگاه بالا به پایین داشته باشد.
در یک حکومت مردمی باید حکومتگران و کارگزاران از مردم ترس داشته باشند نه بالعکس، وانگهی اگر امانت چندروزه را قدرت تصور کردید بدانید که روشهای نقد و نظارت بر همان قدرت خیالی هم در اسلام کاملا پذیرفته شده و چنانکه گفته آمد، رفتارهای عملی حضرت رسول(ص) و خلفای اولیه و علی(ع) مؤید این مطلب است، تنها با شروع حاکمیت سلطانی معاویه، تجلیل از حاکم جایگزین نقد شد. پس مراقب باشید خدای ناخواسته برای خودتان بدنامی برجای نگذارید. با منتقدین و مخالفین با زبان و روش بهتر برخورد کنید و صبر و حوصله بیشتری داشته باشید با بگیروببند و شلاق و زندان کار هیچ حاکمیتی به سامان نخواهد شد.
امامعلی با آنکه معصوم بودند و میگوید که در مسیر هدایت و دین خدا دچار خطا و اشتباه نشدهام، اما در همان حال، به مردم تاکید دارد که شما برای صحبت کردن آزادید و هر چه را حق تشخیص میدهید، در گفتن آن مضایقه نکنید. به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری، اولین دلیل صدق و کذب کسی که مدعی است اهل حق است و در مسیر حق رفتار میکند، این است که گوشش آماده شنیدن انتقاد و مخالفت باشد.
جناب استاندار!
فضای جامعه حتی با وجود امام معصوم بعنوان حاکم، برای بیان نظرات مختلف و نقد و اعتراض مسدود نمیشود. چراکه جامعه از افراد با افکار و سلایق مختلف و متنوعی تشکیل میشود که سطح فکر و اندیشه آنها یکسان نیست و در نتیجه، به بهانه برخورداری از عصمت، این تنوع و تکثر اندیشهها نادیده گرفته نشده تاچه رسد به ما انسانهایی که وجودمان پر از خطا و اشتباهات است. پس مراقب باشید تا چندصباحی که حاکم و زمامدار این استان هستید، دهنها ندوزند و قلمها نشکنند بلکه حق و حرمت اعتراض و انتقاد محفوظ بماند.
جنابعالی در بسیاری ازصحبتهایتان دم از توسعه استان زدهاید. دعا میکنیم و هر کمکی ممکن باشد، خواهیم کرد که انشاءالله این ادعای شما به اجرا درآید؛ ولی همانگونه که در اولین جلسه خوشامد به شما عرض کردم، مجددا یادآور میشوم که برادر عزیز بدانید که توسعه اول باید در ذهن انسان صورت گیرد؛ وگرنه این ره به ترکستان خواهد بود.
ختم کلام آرزوی توفیق برای شما با این بیت از مولانا که باید همیشه و همه ما آویزه گوش قرار دهیم و مراقب نفس اماره خود باشیم:
موسی و فرعون در هستی تست
بایداین دو خصم را درخویش جست
انتهای پیام
از سایت انصاف نیوز برای انتشار این خبر و یادداشت عالمانه جناب نوروزیان بسیار تشکر می کنیم. متأسفانه مظلومیت آزاداندیشان اصلاح طلب و شهرستانی در میان هیاهوهای روزمره گم می شوند ولی کار ارزنده این سایت و جناب شفیعیان قابل تقدیر است.
انتظار می رود استاندار با تغییر رویکرد مدیریتی اش بیش از این باعث واکنش فعالان سیاسی نشود چون این تغییر قطعا به نفع ایشان، دولت و استان است.