آیا هماهنگی جامعه در محرم به وحدت ختم میشود؟
/ عماد باقی و هادی سروش در گفتوگو با انصاف نیوز پاسخ دادند/
علی خسروجردی، انصاف نیوز: دین و مراسم دینی از گذشته تا به امروز نقش پررنگی در جامعهی ایران داشته است. شاید یکی از مشهورترین مناسبتهای مذهبی، آیین عاشورا باشد که از دیرباز تا به امروز در بین اقشار مختلف جامعه نفوذ کرده است. شاید بتوان گفت وجود چنین آیینها و مراسمی که ریشه در اعتقادات مذهبی مردم دارد، عاملی برای ایجاد وحدت در بین اقشار جامعه حتی برای مدتی کوتاه باشد.
عمادالدین باقی تاریخدان و فعال حقوق بشر و حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزهی علمیه دربارهی نقش مراسمهای مذهبی در ایجاد وحدت میان اقشار مختلف با انصاف نیوز به گفتوگو پرداختهاند.
باقی معتقد است ورود رفتارهای غیر عقلانی در آیین و مناسک مذهبی نهتنها باعث ایجاد وحدت نمیشود، بلکه در مواقعی باعث ایجاد شکاف در بین اقشار جامعه میشود. سروش مناسک مذهبی را فرصتی برای ایجاد وحدت میداند.
متن کامل این گفتگوها را در ادامه میخوانید:
باقی: برخی رفتارها آثار جبران ناپذیری به دین وارد میکند
انصاف نیوز: آیا می توان یکی از وجوه مثبت مناسک مذهبی، برای مثال دههی اول محرم و نمود آن در دو روز تاسوعا و عاشورا را عامل ایجاد وحدتی مقطعی در میان اقشار مختلف دانست؟
باقی: آن چیزی که مشاهده میشود وحدت نیست که این سوال پیش بیاید که آیا این وحدتی که شکلگرفته است، قابلیت استمرار را دارد یا خیر؛ این یک هماهنگی برای یک موضوع مشخص در زمانی مشخص است که میتواند در جهت تقویت وحدت قرار بگیرد اما از سوی دیگر در جامعهای قرار داریم که شکافهایی در آن شکل گرفته است. شکاف دین و ضد دین یکی از این شکافها است. ما پیش از انقلاب با این دوگانه روبرو بودهایم، اما این دوگانگی در حد یک تفاوت بود نه یک شکاف. این شکاف در مسیر آنتاگونیسم شدن قرار میگیرد. مناسک و مراسم محرم میتواند ضمن هماهنگی در جامعه، شکاف در جامعه را عمیقتر بکند، بهویژه زمانی در خدمت نهادهای قدرت قرار بگیرد. برای مثال سبکها و سرودهای مبتذلی که توسط برخی از مداحها عرضه میشود.
مسایل دیگری نیز وجود دارد که نه تنها این مراسم را عامل وحدت نمیکنند، بلکه شکاف را بیشتر میکنند و اسباب زحمت بیشتر مردم میشود. در این ایام محرم آلودگیهای صوتی، راهبندان، آلودگی محیط زیست -یعنی ریحتن ظروف پلاستیکی در معابر- را به کرات مشاهده میکنیم. این موضوع باعث رنجش مردم و ناتوانی آنها از مقابله با این ناهنجاریها میشود. بارها رسانههای اصلاحطلب و اصولگرا در نقد این وضعیت گفته و نوشتهاند و نسبت به این موضوع اعتراض کردهاند اما سودی نداشته است.
نیروی انتظامی هر سال بیانیهای در آستانهی ماه محرم منتشر میکند. امسال هم در آستانهی ماه محرم بیانیهای داد و ممنوعیتهایی مثل گلمالی کردن و نوشتن شعارهای سخیف روی خودروها، نصب تمثیل و شمایل ائمهی اطهار بر در هیئتها، تداخل زن و مرد در هیاتها برای مراسم عزاداری، حضور بانوان زنجیرزن و نصب داربست که باعث اخلال در رفت و آمد شهروندان بشود را ممنوع کرد. تقریبا هیچکدام از این دستورالعملها رعایت نمیشود و ما هر سال شاهد آن هستیم. نیروی انتظامی نیز قادر به کاری بیشتر از بیانیه نیست. تاکنون ندیدهایم ماشینی برای این شعار نوشتهها توقیف بشود. شاید تنها موردی که جدی گرفته میشود، مسالهی حضور بانوان زنجیرزن در هیئتهای مذهبی است.
اگر در سوگواری همدلی را مشاهده میکنیم، این هماهنگی فقط در بین کسانی است که در سوگواری شرکت میکنند. این هماهنگی موقتی است و در یک چارچوب زمانی با یک موضوع مشخص است. از طرفی دیگر نارضایتیهایی که به دلیل ایجاد مزاحمت برای عموم نیز وجود دارد، شکاف بین دین و ضددین را تشدید میکند. این موضوع در دو سه دههی اخیر بیشتر ملموس شده است.
رفتارهای غیر عقلانی نیز به ترویج این شکافها میانجامند. قمهزنی و عبور از آتش در مراسمهای عزاداری اتفاق میافتاد که این سبکها بسیار مستهجن بودند. در سالهای اخیر، سبکهایی مثل راهاندازی لشگر جنیان، سینهخیز و عوعوکنان مسیر خیابان حرم امام رضا را پیمودن را شاهد بودیم. کارهای خلیل عقابی و سیرکی کردن که ماشین از روی سینهی افراد عبور میکرد در برخی از مراسمها رایج شده است. کلیپی از این مراسم در شبکههای اجتماعی در بین مردم دست به دست میچرخد.
بیرون بودن موی خانمها هیچ لطمهای به دین وارد نمیکند. وقتی افراد احساس نبود اجبار و اکراه در دین بکنند، حس خوشایندتری پیدا میکنند. چنین رفتارهایی آثار جبرانناپذیری به باورهای دینی وارد میکند، اما به دلیل اینکه در پردهی تظاهر به دین انجام میشود مورد منع و مجازات قرار نمیگیرد. مناسکهایی که دون شان رفتار انسان است و با توجیه رفتار حکومت مذهبی انجام میشود بسیار دافعهآفرین و وحدتشکن هستند. این موضوع یکی از عوامل تشدید شکاف است و ضد وحدت عمل میکند.
مناسکی که در شان انسان و همراه با جنبههای عاطفی معقول و در حدود حقوق عمومی، خودجوش، مردمی و غیر حکومتی هستند و زبان حال تودهی مردم را دارند، در مجموع میتوانند در جهت تقویت انسجام اجتماعی عمل بکنند. رخدادهای اخیری که در طول این سالها مشاهده میکنیم ممکن است سبب بازآفرینی مراسمها بشوند.
یکی از این موارد، نوزایی و ظهور ادبیات تازهای در مناسک عاشورایی است؛ این ادبیات در حال تبدیل به زبان مردم است. چنین هماهنگیای که در بین زبان سوگواران قرار دارد، میتواند به کاهش شکاف بین دین و ضددین بیانجامد. نمونهی این نوزایی نوحههایی است که در هیئت «شیخداد» یزد آغاز شده است.
مردم با بعضی از کلمات و تعابیر این نوحهها خیلی احساس همدلی میکنند. مثلا قسمتی از نوحه میگوید «من نعرهی آزادی از حنجرهی فریاد/ چون موج رها در غم زخمی شدهی بیداد». این بخشی از مواردی است که مردم با آن همدلی میکنند. معتقدم که این موارد شاید بتوانند کارکرد مثبت مناسک را بازآفرینی و احیا کنند.
تغییر نحوهی برگزاری آیین و مراسم مذهبی از گذشته تا به امروز تغییر کرده است. در گذشته فقط مراسم تعزیهخوانی و عزاداری به شکل ساده بوده است. آیا فقط این تغییر مراسم باعث تغییر و شکاف شده است یا این شکاف از گذشته تا به امروز بوده است؟
مطالعهی مناسک محرم در قبل و بعد از انقلاب نتایج متفاوتی دارد. قبل از انقلاب، پای حکومت در مناسک مذهبی خیلی در میان نبوده است و بسیاری از این مناسک برای حکومت ناپسند بود و این مراسمها برای تودهی مردم بود.
بعد از انقلاب متغیر جدیدی به نام سیاست و حکومت به آن اضافه شد. بعضی از این مراسمها از طریق سیاست و حکومت تقویت و پشتیبانی میشوند.
سینهزنی به صورت بیآلایش سابقهای از زمان ائمه دارد. سینهزنی در آن زمان به صورت ساده بوده اما با گذر زمان آلایش و زوایدی پیدا میکند. سینهزنی تا زمانی که جامعه میخواست ادامه پیدا میکرد به این دلیل که اختراع خود جامعه بود با وجود اینکه زواید و آلایشهایی به آن اضافه شده بود.
پس از انقلاب به خاطر دخالت دین دولتی و حکومت دینی این موارد جنبهی سیاسی پیدا میکند. در برخی از موارد نارضایتی مردم از حکومت نیز به اسم دین تمام میشود. مردم در هرجایی که معترض به وضعیت موجود هستند به تمام مواردی که حکومت آن را به نمادهای خود تبدیل کرده است واکنش نشان میدهند.
به همین دلیل میگویم در پیش از انقلاب چنین دوگانگیای را داشتیم، اما در حد یک تفاوت بود. عدهای به مناسک محرم علاقمند بودند و در مقابل افرادی بودند که به این موارد علاقهای نداشتند و آن را خرافه میدانستند. این تفاوت تبدیل به شکاف و تضاد نمیشد. بعد از انقلاب به دلیل اینکه دو قطبی حکومت و غیرحکوتی بهوجود آمد، تفاوتها تبدیل به شکاف شد. طبیعی است که نارضایتیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با آن گره میخورد.
هادی سروش: ما از نگاههای سلیقهای ضربه میخوریم
انصاف نیوز: آیا میتوان مناسک مذهبی، برای مثال تاسوعا و عاشورا را عامل ایجاد وحدتی مقطعی در میان اقشار مختلف دانست؟
حجتالاسلام والمسلمین سروش: قطعا اینگونه است. مناسک دینی ما، مثل نماز جماعت که در ساعات مختلف انجام میشود یا نماز جمعه که هفتهای یک بار انجام میشود یا آن دسته که به صورت سالانه انجام میشوند، دارای برکات اجتماعی و خانوادگی هستند. مناسک دینی ما در مقابل دستورات دینی ما بسیار کمتر هستند.
شاید نتوانیم از برخی از دستورات الهی مثل نماز شب بهرههای سیاسی، اجتماعی و خانوادگی ببریم، اما برکات مناسک به خصوص عزاداری امام حسین (ع)، دههی محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا از یک نفر به نفر دیگر سرایت میکند. این براکت یک صدا، نیت و خواسته را در صدا، نیت و خواستهی دیگری قرار میدهد. اگر این ارادهها، نیتها در یک نقطه متمرکز بشود تبدیل به یک صدا در میان هزاران صدا میشود وحدت عجیبی را در میان خواستههای انسان و جامعه ایجاد میکند و بسیار مغتنم است.
آیا این وحدت مقطعی این پتانسیل را دارد که بتوان از آن برداشت اجتماعی و سیاسی کرد تا بتواند کارکرد اجتماعی داشته باشد؟
صد درصد اینطور است. زندگی بشر گذرا است، اگر نتوانیم از این زندگی گذرا و مقطعی استفادهی دائمی بکنیم، هیچ موفقیتی برای هیچ شخصی شکل نمیگیرد. اینکه از گذر زمان به امور مستقل و جدی دست پیدا میکنیم نشان دهندهی این است امور مقطعی اگرچه مقطعی هستند اما میتوانند دارای برکات ثابت و پیوسته در آینده باشند.
«یومالله» تعبیر رایجی است که در فرهنگی دینی ما وجود دارد و ریشهی آن در قرآن است، البته این تعبیر مخصوص اسلام نیست. طبق شواهد قرآنی در قوم موسی و شاید در تورات نیز اشاراتی به آن شده است. خداوند متعال روزی را به خود نسبت میدهد که گذرا و مقطعی است. با وجود اینکه مقطعی و گذرا است اما میتواند اثرات جاودانه و گذرا در عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی داشته باشد. این تعبیر، ما را به این باور میرساندکه از امور مقطعی به طور قطع میتوانیم به برکات دائمی برسیم.
تمامی برکات ثابت توانمدان و دانشمندان را در نظر بگیریم از امور مقطعی در گذر زمان به دست آمده است. مثال قرآنی آن «یوم الله» است که قرآن شریف به ما میگوید توجه شما به آن گذر مقطعی نباشد و نگویید که تمام شد. آن روز، روز خداست و همیشه باقی است.
من به حدیثی اشاره میکنم که نشان میدهد که این امور مقطعی چقدر میتوانند بر امور دینی و جامعه دینی تاثیرگذار باشند. روایتی از وجود مبارک امام باقر (ع) داریم که در این حدیث فرمودند: «رفت و آمد شما در یک ساعت معین تمام میشود. شما میتوانید از این رفتوآمدها برای احیای دین استفاده بکنید و از آن بهره ببرید.» چنین نتیجهای میتوان گرفت که منفعت فردی برای شما مهم نباشد، بلکه منفعتی خیلی بزرگ به نام منفعت دینی برای شما مهم باشد. این منفعت نه فقط برای خودتان، بلکه احیای دین در جامعه است. ما از این شواهد که منابع دینی و منابع غیردینی عقلانی هستند به این نتیجه میرسیم، از تمامی موارد کوچک و مقطعی میتوانیم برکات بسیار بزرگ، جدی و ماندگاری داشته باشیم.
برای مثال برکات همین ارتباطات مقطعی که به بهانهی محرم، تاسوعا و عاشورا شکل میگیردئ ماندگار میشود. این ارتباطات در جامعه و روش فکری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم تاثیرگذار است. خیلی از آغازهای اقتصادی در همین مراسمها شکل گرفته است. خیلی از آشناییهای خانودگی که منجر به ازدواج میشود، در همین محافل دینی و مذهبی شکل گرفته است. لذا این زمان مقطعی یک پتانسیل و انرژی نهفته شدهای برای بخشهای مختلف زندگی ما انسانها است.
این وحدت فقط مربوط به بازه زمانی مخصوص به همین ایام است؟
زمان گذراست. روز دوشنبه تاسوعا و سهشنبه عاشورا است. ما نمیتوانیم تاسوعا و عاشورای گذشته را در هفتهی بعد از آن دوباره تکرار کنیم. همین روزها در سال آینده زمان جدیدی است. برکات تاسوعا و عاشورای سال آینده متفاوت با سال گذشته است اما مهم این است که این زمان گذرا، بهرهای ماندگار برای خودش دارد.
تعبیر شما وحدت و یکی شدن است، دلها، نگاهها و ارادهها یکی میشود. اگر ما این بهره را از این زمان ببریم به طور قطع از آن خیلی استفاده کردهایم.
در آیهی 140 سورهی «آل عمران» به همین نکته اشاره شده است. خداوند در این سوره میفرماید که ما این زمان و چرخش روزگار را دراختیار شما قرار دادیم، اما در عین حال این گذر زمان و این چرخشها برای مومنان بهرههایی و برای ظالمان عبرتهایی دارد.
همهی این برکات در زمانها، به خصوص زمانهای مذهبی وجود دارد. همهی افراد با افکار، دیدگاه و گرایشها وارد صحنه میشوند. در روز تاسوعا و عاشورا غیرشیعه هم وارد میشود. حتی در این ایام افرادی غیر از مسلک و دین ما مثل ارامنه عرض ارادت به وجه حقانیت اهل بیت، امام حسین و حضرت قمر بنیهاشم میکنند.
حالا که این وحدت ماورای خانواده، مکتب و حتی دین ما به برکت امام حسین، عاشورا و تاسوعا شکل میگیرد، حیف است که با این برکت برخورد سلیقهای بکنیم. این موضوع چالش بزرگی است. کسانی که تریبون دارند و سخنانشان در فضایی منعکس میشود، حیف است از این فضا که محبتها و ارتباطات را بیشتر میکند و از جهت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سودمند است برداشت سلیقهای بکنند و این برداشتها را با صدای بلند اعلام بکنند. طبیعی است که این چالش در آینده برای ما مشکلاتی را درست میکند.
همانطور که زمان گذرا است محتوای این موارد نیز گذرا میشود. برداشتهای اشتباه از آداب و رسوم در محلات و شهرهای کوچک ممکن است تبدیل به آداب و رسوم محلی شود که برخی آن را نمیپسندند. این موضوع در سطح کلانتر مثل استفادههای جناحی و سیاسی، فردی و شخصی را علم کردن است. در چنین فضاهایی نگاهها یکی نیست و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، ما از نگاههای سلیقهای ضربه میخوریم و به وحدت نمیرسیم.
انتهای پیام
بسیار عالی