آیا نظارت مردمی برکاهش فساد تأثیر گذار است؟
فساد از جمله اتهاماتی است که به گوش همه ما خورده است و واکنشهای بسیاری را به خود جلب میکند. مساله فساد از سوی مردم همیشه مورد اتهام قرار گرفته است، اما تا چه میزان از حضور مردم میتوان در کاهش این مساله بهره برد.
طبق گزارش سازمان شفافیت بین المللی در سال 2017 ایران با نمره 30 جایگاه 130 را در میان 180 کشور داشته است. این نمره و رتبه در صورتی است که هر روزه با خاطیان فساد در کشور برخورد میشود. فساد سیستماتیک نیز از جمله مواردی است که وجودش را در کشور تکذیب میکنند
انصاف نیوز در رابطه با این موضوع با مریم جمشیدی و نادر صادقیان دو جامعه شناس حوزه دولت و سیاست گفتوگو کرده است تا ببیند آیا با استفاده بیشتر از مردم در انتخابهای کشوری میتوان در کاهش فساد تأثیر گذار بود؟
مردم در زمینه فساد مجری نیستند
مریم جمشیدی، معتقد است در حال حاضر هم مردم در انتخابهای بزرگ دخیل هستند ولی تاثیری که باید نگذاشته است.
او همچنین میگوید: «انتخابات به صورت دموکراتیک در کشور برگزار میشود و مردم در انتخابها حضور دارند اما فساد آن هم به صورت سیستماتیک حل نشده است، ساز و کار این فساد فراتر از حضور مردم است و خود ساختارها و دولتها و حاکمیتها ساختار ها را به سمتی پیش ببرند که فسادستیز باشد و اجازهی فساد را درآن سازمان، ساختار و نهاد ندهد. مردم در تصمیم گیریها تنها با انتخاب قانونگذاران و رییسان حاکمیتها میتوانند نقش داشته باشند.
کسانی که بیشترین نقش را درسیاست گذاری دارد مردم نیستند، مردم با انتخابات نقششان به نهادها را تحمیل میکنند و درواقع ساختار سیاسی باید به گونهای طراحی شود که فساد در آن رخ ندهد.
مردم فقط با واکنش به یک موضوع، یعنی افکار عمومی نسبت به یک موضوع حساس شود و آن را جزو مطالبات خود قرار دهد میتواند در این زمینه تأثیر گذار باشد. مانند بحث این مبارزه با فساد به هر دلیلی مورد کم کاری قرار بگیرد، این مطالبه گری میتواند باعث شود نهادهای جکومتی هم بحث مقابله با فساد را جدی بگیرند و آن را پیگیری کنند.»
او همچنین میگوید: «قطعاً مردم در مبارزه با فساد نقش دارند اما این نقش به گونهای نیست که بتواند ساز و کارهای مقابله با فساد را مشخص و پیگیری کند. نقش مبارزه با فساد را قانونگذاران دارند و هر کشور و نظامی ساختار مخصوص به خود را برای مبارزه با فساد دارد که آن ساختار به طور قانونمند این مبارزه را انجام میدهد تا از هرج و مرج جلوگیری کند.
مردم با مطالبه گری خود میتوانند این روند را تسریع کنند و این مورد را جزو یکی از خواستههای خود قرار دهند. مردم فقط با واکنش نشان دادن و مطالبهگری و درخواست از مسوولان برای مقابله میتوانند نقش خود را ایفا کنند. هرکس در هر جامعه باید نقش خود را ایفا کند و مردم در این موضوع نقش مجری ندارند.»
دستگاههای نظارتی کافی نیستند
نادر صادقیان اما به گونهای دیگر میاندیشد و مردم را در نظارت و کنترل فساد دخیل میداند و معتقد است مردم امکان بیشتری برای نظارت بر فساد دارند.
او میگوید: «فساد سیر بسیار فزایندهای داشته است که میتواند نشانه این باشد که ساز و کارهای فقط رسمی و دولتی کفایت نمیکرد و اگر میکرد کار به اینجا نمیکشید ولی اگر مشارکت مردم بالا برود مشروعیت نظام هم بالا میرود. در واقع مشروعیت منوط به مشارکت است و همین مشارکت تضمین کننده کارآمدی سیستم است. سیستمهای نظارتی اگردرست عمل کند و کارآمد باشد اساساً کار به حوزه قضایی نباید بکشد.
هر میزان که پروندهها به حوزه قضایی ارجاع میشود نشانهی این است که سیستم نظارتی ناکارآمد است و حتی ممکن است خودش در برخی موارد آلوده به فساد باشد. یکی از دلایل بسیار اساسی آن هم مشارکت مردم است. علت آن این است که مردم در همه جا کشور حضور دارند اما توان دستگاههای نظارتی این اندازه نیست که بتواند که همه جا را پوشش دهد. نه هزینه و زمان و نه نیروی انسانی و نه امکانش را دارند. تجربه هم نشان داده است که پستهایی که کارمند مابانه و بروکراتیک باشد بسیار سریع از درون فاسد میشود و نا کارامد به دلایل عدیدهای میشود.»
صادقیان همچنین افزود: «وقتی این کارها برای مردم شود هزینه ندارد؛ مردم نمایندگان سیستم نظارت بر امور میشوند برای جلوگیری از فساد چون خود مردم ذی نفع هستند و بازندههای اصلی خود مردم هستند، بازندههای اصلی ناکارآمدی سیستم نظارتی و بروز فساد خود مردم هستند. مردم اگر ببینند مشارکت آنها صوری و تزیینی و تشریفاتی نیست و واقعاً مؤثر است روز به روز این را تقویت میکنند و قطعاً میزان تأثیرگذاری آن کمتر از دستگاه قضایی و نظارتی نخواهد بود.
ساز و کار تعریف شدهای دیده نمیشود و بخشی از آن هم به ساختار سیاسی و مشارکت جدی مردم در امر قدرت بر میگردد. تا زمانی که این مسایل اشکال دارد، این پیامدها هم وجود دارد و با چند بخشنامه و کار تبلیغی و صوری و رسانهای مشکل حل نمیشود. از این جا به بعد خود نظام سیاسی هم باید در مقوله مشارکت بکند.
در واقع هر سه قوه اینجا مسوول هستند و باید موانع را با مشارکت مردم و نهادهای اجتماعی و جریانهای سیاسی، شناسایی کنند. اگر موانعی در اجرا وجود داشته باشد، قوانینی بگذارد تا این موانع را بردارد. دولت دست از اینکه میتواند همه جامعه را جمع کند و در اختیار داشته باشد بردارد به ویژه قوه قضاییه به شدت باید از این امر دفاع کند و طرحهای مشخصی برای مشارکت مردم با حداقل زمان باز تعریف کند چون بعضی مفاسد اداری و غیره بسیار حادتر از حد معمول است.»
انتهای پیام