چشماندازی به میزگرد سیل اخیر خوزستان
رضا بهرامی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز دربارهی میزگردی بررسی سیل اخیر خوزستان نوشت:
اخیراً دوماهنامهی چشمانداز ایران در میزگردی با حضور محمد کیانوشراد و احسان هوشمند، به سیلاب بهاره و بحرانهای ناشی از آن پرداخت. از نکات عمدهای که در مصاحبهی مذکور بدان پرداخته شد، اشارهی کیانوشراد به سه پارامتر مهمی است که برای نیل به توسعهی متوازن و پایدار در خوزستان به آنها نیاز است: جغرافیای مناسب، فرهنگ مناسب و نهادهای مناسب!
در جغرافیای جنوب و در کنار دمای بالا و هجوم ریزگردها که در سالهای اخیر به عنوان عوامل مهم محرّک مهاجرت از خوزستان مطرح بودهاند، اینک سیل و حتی زلزله نیز به عواملی که پارامتر جغرافیا را به عاملی نامساعد در مسیر توسعهی متوازن استان بدل کردهاند، اضافه شده است. حتی در زمینهی ساماندهی عرصههای سبز، به رغم صرف بودجههای کلان اما خروجیِ ماجرا چندان رضایتبخش نیست. بر این اساس و به عنوان نمونه، نباید از گزارش رییس کل سابق دادگستری استان که بیش از نیمی از قضات را در صف تقاضای انتقال از خوزستان عنوان میکند، چندان متعجب شد.
علاوه بر این، نضجیابیِ مفهوم توسعه در یک جامعه رابطهی انکارناپذیری با مقولهی فرهنگ دارد که در این میان، ناگفته پیداست ریلگذاری در مسیر توسعه در صورتی امکانپذیر است که پیشنیازهای فرهنگیِ ضروری از جمله: انگیزه لازم برای پیشرفت، میل به همکاری جمعی و روحیه فداکاری برای نیل به اهداف در بخش غالب اقشار جامعه وجود داشته باشد که در خوزستان پارامتر فرهنگ نیز من حیث المجموع در شرایط چندان مساعدی به سر نمیبرد. در این رابطه، وضعیت شاخصهای آموزش و پرورش همگی دلالت بر افت وضعیت فرهنگی و آموزشی دارد که خطر آن به مراتب از سیل و زلزله بیشتر است.
از طرف دیگر و در ایران، نهاد دولت نقش انکارناپذیری در سیاستگذاریهای کلان توسعهای در حوزههای مختلف از سیاست گرفته تا اقتصاد و فرهنگ ایفا میکند و در خوزستان که به طور متوسط ۱.۵ برابرِ میانگین کشوری دولتیتر بوده و احزاب و سمنها به دلایل مختلف در حاشیه قرار گرفتهاند، بالتبع حضور دولت در شئونات جامعه پررنگتر است و سیاستگذاریهای کلان دولت محلی به صورت خودکار بیشترین آثار متقدم و متاخر را در شکلگیری رویکردهای همگرایانه یا واگرایانه در مبحث توسعه متوازن در پی خواهد داشت. در سالهای اخیر و در بحث سیاستگذاریهای کلان استان، نگاه سرمایهمحور همواره بر نگاه توسعهمحور اولویت داده شده که این مسئله خود تا حدود زیادی ناشی از ناآشنایی مسوولان محلی با مقوله توسعه به عنوان یک مفهوم پیچیده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و بینالمللی است. آیا بدون آگاهی نسبت به مفهوم توسعه و الزامات آن، میتوان ذهنی توسعهمحور داشت؟
با نگاهی اجمالی به آنچه که این روزها در خوزستان میگذرد، میتوان به سادگی دریافت بخش اعظم وقت و انرژی استاندار صرف جذب اعتبارات مالی آن هم از نوع دولتیاش میشود. در این میان، هرچند جذب بودجه به عنوان یکی از الزامات توسعه باید مورد توجه قرار گیرد اما آیا توسعه متوازن در سرمایهگذاریِ صرف خلاصه میشود؟ اگر چنین بود که اینک خوزستان با شاخصهای ثروت قابل توجه، میبایست به جایگاهی بسیار فراتر از سیام در آموزش و پرورش به عنوان یکی از راهبردیترین پیشنیازهای توسعهی متوازن دست مییافت!
در این رابطه، از مهمترین کارویژههای یک نهاد سیاسی کارا برای حرکت در مسیر توسعه، میتوان به تخصصی کردن حوزههای مختلف و در ادامه، عمل بر مبنای تصمیمسازیهایِ مبتنی بر خرد جمعی در حوزههای مذکور اشاره کرد. در سه سال گذشته و با رصد رفتار استاندار خوزستان، میتوان دریافت که استاندار آمادگی ذهنیِ کنش در چنین فضاهایی را ندارد. انتصاب قریب به ۷۰ مشاور در حوزههای مختلف که بسیاری از آنان ماههاست طرف مشاورت استاندار قرار نگرفتهاند، جز رفتارهای سطحیِ پوپولیستی، چه معنایی میتواند داشته باشد؟
اینک در استانداری خوزستان، کارِ جمعی و تصمیمسازیِ تخصصی جای خود را به کارِ حلقهای و تصمیمسازیِ فردی داده که نتیجه آن هم البته مشخص است: اعطای صلاحیت تام به حلقه برای ورود به حوزههایِ نامرتبط و غیرتخصصی و اتخاذ سیاستهایی نه بر مبنای کارِ کارشناسیشده که در راستای منافع حلقه در همان گعدههای مشهورِ شبانه! بدین ترتیب، استاندار خوزستان گاه احکامی را به اجرا میگذارد که حتی معاون مربوطه در استانداری و یا مدیرکلِ ذیربط پس از ابلاغ از آن آگاه میشوند. با این اوصاف، آیا باید مقامی بهتر از ۳۰ام در زمینه ایجاد اشتغال برای دولت محلی قائل بود؟ آیا میبایست رتبهای فراتر از ۲۰ام در زمینه رضایتمندی مردم از دستگاههای دولتی در استان متصوّر بود؟
فقدان نگاه توسعهمحور در استان پیشنیازهایِ سهگانهی توسعه را نه تنها در جهت بهبود پیش نبرده، بلکه عملاً با روزمرگی و تبلیغات رسانهای در وضعیتی قهقرایی قرار داده است. در این میان، حتی اگر تغییرات جدی در پارامتر جغرافیا را در حیطهی مسوولیت مدیران استان ندانیم اما اقدامات موثر در زمینه فرهنگ و نهادسازی می تواند زمینهساز توقف سیل مهاجرت از خوزستان و در ادامه حرکت در مسیر توسعه باشد که متاسفانه در این زمینهها چشمانداز مناسبی دیده نمیشود.
در تکمیل مباحث فوق و با نگاهی به مصاحبهی پیشین کیانوشراد با دوماهنامهی چشمانداز ایران که اواسط سال گذشته انجام شد، میتوان فرهنگ و نهادهای مناسب را زمینهساز خلق فرصتهای مناسب برای اقشار مختلف مردم و ایجاد تعادل در جامعه دانست. پیشنیازهای مهمی که میتواند منجر به برقراری عدالت در زمینههای مختلف جنسیتی و قومیتی در استان شود. پرواضح است که میبایست زمینههای لازم برای حضور موثر زنان در عرصههای کلان مدیریتی فراهم شده و حتی در این بین، باید از اصل تبعیض روا به عنوان ابزاری ناگزیر برای برقراری تعادل جنسیتی در صحنه مدیریت استان به نفع زنان استفاده شود.
از طرف دیگر، عدالت قومیتی در عرصه مدیریت فاکتور مهم دیگری است که میتواند جامعه خوزستان را بیش از پیش به سمت و سوی تعادل پیش ببرد. نتایج تحقیق جامعی که توسط اتاق فکر استان به ریاست دکتر صفاییمقدم در دولت یازدهم صورت پذیرفت و در اختیار رییسجمهور قرار گرفت، نشان میدهد که حضور مدیران ارشد عرب در دستگاههای دولتی استان از دولت اصلاحات بدین سو همواره سیری نزولی پیموده و در دولت حسن روحانی به کمترین میزان خود رسیده است. در حوزهی نهادهای مدنی نیز وضعیت مساعدی حکمفرما نیست و به عنوان نمونه، از بیش از ۳۰ تشکّل سیاسی فعال در استان، سهم عربها تنها یک یا دو حزب است که اتفاقاً بسیاری معتقدند همین کرسیهای اندک نیز باید به قومیتهای دیگر واگذار شود. بر همین اساس، ضرورت نیل به عدالت جنسیتی و قومیتی موضوع مهمی است که توجه ویژهی مسوولان کلان کشوری چه در سطح دولت و چه در تراز احزاب را میطلبد.
حال، در یک کلام باید گفت در خوزستانِ امروز هر سه پارامتر لازم برای حرکت در مسیر توسعه متوازن و پایدار که در مصاحبه کیانوشراد به آن اشاره شده، از وضعیت رضایتبخشی برخوردار نیستند و جایِ خالی علم و برنامه به عنوان دو فاکتور ضروری برای فراهم آوردن پیشنیازهایِ توسعه در استان سخت احساس میشود. در این میان، فاصله گرفتن دولت محلی از اقدامات سطحی و تبلیغاتی، توجه ویژه به آموزش و پرورش، حضور فعال و نقّادانهی نخبگان دانشگاهی در صحنه و البته نشاندن چهرههای علمی بر مصادر تصمیمسازی میتواند به بهبود نسبی اوضاع یاری برساند. اینک بسط و گسترش یک نهضت توسعه که بتواند خوزستان را به گذار پایدار به جامعهای توسعهیافته رهنمون سازد، باید در دستور کار دولت محلی، نخبگان سیاسی و افکار عمومی قرار گیرد. تنها در چنین صورتی میتوان به آینده امیدوار بود.
انتهای پیام