تیراژ روزنامهها راستی آزمایی میشود؟
انصاف نیوز در اردیبهشت ماه سال جاری دو گزارش با عنوان «مکانیزم راستی آزمایی تیراژ روزنامهها» و «دومین گزارش از تیراژ روزنامهها» [لینک] منتشر کرد. تابستان سال گذشته نیز گزارش اول از تیراژ روزنامهها را منتشر کرده بود. آن گزارشها با واکنشهای متفاوتی روبرو شد و حساسیتهایی را برانگیخت که توجه به ساماندهی توزیع کاغذ دولتی و یارانهی رسانهها از جملهی آنهاست.
«سعید محمدی» از مخاطبان انصاف نیوز در تماسی تلفنی با اشاره به وعدهی مسوولان برای دقت در توزیع کاغذ دولتی به چاپخانهها و بررسی شمارگان واقعی روزنامهها، گفت:
«چاپخانههایی که چاپ رول دارند، دارای یک استاندارد هستند. آن چاپخانهها کف تیراژ را 15 هزار و در برخی از چاپخانهها که تنها یک دستگاه و حدود سه چهار کارگر دارند، کف چاپ را 10 هزار عدد قرار دادهاند. یعنی وقتی به عنوان صاحب روزنامه به چاپخانه مراجعه میکنید، چاپخانه به شما میگوید کف چاپ را از 10 هزار عدد شروع میکند و چاپخانه پول چاپ 10 هزار نسخه را میگیرد.
مسوولان به صورت خیلی ساده لوحانه، این موضوع را گفتهاند است که ما از چاپخانه میپرسیم که آیا روزنامه 10 هزار نسخه زده است یا نه. این قانون خود چاپخانه است. شما اگر به چاپخانههایی که چاپ شیت دارند بروید و بخواهید یک نسخه چاپ کنید، چاپخانه به شما میگوید که کف 5 هزار تا است؛ حتی شما اگر 1 نسخه بزنید، پول 5 هزار نسخه را میگیرد.
کاغذ مصرفی، میزان رقم هزینهی یک روزنامه را بالا میبرد. ما دهها روزنامه داریم که تنها 100 تا 500 نسخه میزنند. من از آنها نام میبرم و شما دربارهی موضوع تحقیق کنید. […] این روزنامهها در چاپخانه 500 نسخه میزنند. از این تعداد، چند نسخه در اختیار ارشاد، قوه قضاییه، نهاد ریاست جمهوری، بولتن، آرشیو و آگهیهای دولتی که از ارشاد میگیرد. در هیچ دکهای شما این روزنامهها را پیدا نمیکنید. تعداد این روزنامهها زیاد است.
ارشاد، سند چاپخانههایی که تعداد آنها 10 یا 15 هزار نسخه است را میگیرد و به آنها کاغذ میدهد. این یک رانت آشکار است که ارشاد به صورت علنی به آنها میدهد. طبق گفتهی رهبری ما در صنایع کتاب مشکل کاغذ داریم، یا روزنامهای که به صورت واقعی تیراژ دارد یا در جاهای دیگر که به کاغذ نیاز است، به این افراد کاغذ نمیرسد. روزنامهای با جعل سندی که قانونی است، یعنی چاپخانه به شما میگوید کف من 10 یا 15 هزار عدد است و روزنامه 500 عدد میزند و سهمیهی کاغذ 10 هزار تایی را دریافت میکند. به نظر شما اسم این چیست؟ کلاه گذاشتن یا کلاه شرعی؟
نمیدانم، شاید مسوولینی میخواهند اینگونه بگویند که ما این موضوع را نمیدانیم اما من نوعی این موضوع را میدانم. به راحتی میشود دربارهی این موضوع تحقیق کرد. شما به چاپ رسالت، چاپ دماوند که برای ایران چاپ است و روزنامههای ایران و همشهری را منتشر میکند، یا حتی چاپخانهی همشهری، چاپخانهی ریحان، … بروید؛ آن چاپخانهها کف خود را اعلام میکنند.
وقتی تعداد تیراژ اینگونه است، آقای مسوول سر چه کسی کلاه میگذارد؟ اگر از این موضوع اطلاعی ندارد جای تاسف دارد. کسی که پست دولتی دارد، این موضوع را نمیداند که تعداد کف 10 هزار عدد است؟ شما چه چیزی را میخواهید راست آزمایی کنید؟!
شما میخواهید چاپخانه را بترسانید که 10 هزار چاپ را بهصورت علنی میگوید. این ملاک ارزیابی تیراژ چاپ نیست. شما باید به سازمان توزیع روزنامه بروید و بپرسید توزیع این روزنامه کجاست. آگهی دولتی را به این روزنامهها میدهید و اینها فقط آگهی دولتی را میزنند و پول آن را میگیرند، حالا یک شغلی ایجاد کردهاند. مگر اینکه آقایان بگویند دموکراسی هست و مطبوعات آزاد هستند! اگر موضوع مدیریتی حاکمیتی باشد، بحث آن جداست.
میخواهم بگویم چرا یک مقام دولتی با شعور مخاطبی که رسانهی شما را منبع قرار میدهد و آن را مطالعه میکند اینگونه برخورد میکند.
مطبوعات الکی در سطح تهران و کشور خیلی هستند، چرا با کاغذ این کار را میکنید؟ ما اقتصاد مقاومتی داریم یا مسائلی که همگی درگیر و تحریم هستیم. حداقل انصاف داشته باشیم و کاغذ را حیف و میل نکنیم. با ندانم کاری من مسوول، رانت به جیب چهار مدیر مسوول که کاسبی برای خودشان درست کردهاند ایجاد نکنیم».
انتهای پیام