خرید تور نوروزی

حرام اعلام شدن «شمس و مولانا» و سائلان نان به نرخ روزخور

امیررضا مافی، منتقد سینما در اینستاگرام نوشت:

اشکالی ندارد، ساختن فیلم شمس و مولانا حرام شود، چون مردم ما روایت شمس و مولانا را در نازل‌ترین سطح ممکن، با خواندن کتاب #ملت_عشق #الیف_شافاک می‌فهمند و با قرائت‌های غربی‌ها از هم‌جنس‌خواهی آن دو آشنا هستند. اشکالی ندارد که فرقه‌‌ی ضاله صوفیه(؟)، با حرمتِ سخن گفتن از آن، انکار شوند، اما فرقه‌های نوظهورِ بی‌بنیان، تمام طبقه‌ی متوسط اجتماعی ما را در معنویت‌های مجازی فرا بگیرند. فرقه‌هایی که آقایان حتی نام و مرام آن‌ها را هم نمی‌دانند. اشکالی ندارد که امروز ما یک به یک مفاخرمان را در قبال تتلو و ساسی و تهی از دست بدهیم و جنتلمن و عمه‌خانوم را ترند کنیم و تتلیتیها برایمان رکوردشکنی کنند. اشکالی ندارد، به جای شمس و مولانا و حافظ، سریال مانکن ببینیم و در سینما با کلوپ همسران و ایکس‌لارج مواجه شویم و رستاخیز نسخه‌ی عربی را در یوتیوب ببینیم. البته بنده اعتقادی ندارم که شمس و مولانای حسن فتحی حتما آش دهان سوزی می‌شود و تاثیر فراگیری در رشد معرفتی جامعه می‌گذارد یا رستاخیز درویش فیلم خوبی است؛ اما اساساً ورود به چنین مسئله‌ای از طریق نهاد مرجعیت، ضمن حفظ احترام فراوان برای آن، بسیار عجیب است.

عجیب‌‌تر اما سائلان نان به نرخ روزخور سیاست‌زده و هیجان‌پیشه‌ای هستند که سال‌هاست انواع و اقسام کتاب‌ها درباره‌ی شمس و مولانا چاپ شده و آن‌ها چون اهل خواندن نیستند و بیشتر اهل اینستاگرام‌گردی برای فهم احوال جامعه‌اند، نسبت به آن واکنشی نشان ندادند و امروز صرف شنیدن یک خبر، بلافاصله استفتاء می‌کنند و مرجع بزرگواری، مبتنی بر مفروض ناشناخته‌ی پرسش خبر، تنها به دلیل ذکر نام شمس، حکم به حرمت می‌دهد.

باور کنیم اشکال دارد که دانشجوی من یک روز از دعوای فلان عالم و فلان مرجع شکایت کند و یک روز با تعجب از من بپرسد چرا فلان چیز حرام است با فلان روضه در عزا و فلان جمله در منبر اباعبدالله گفته می‌شود.

در روزگاری که ما در اینترنت به هر چیزی دسترسی داریم و آن طرف هر چه در توان دارد به کار بسته تا فرهنگ ما را قبضه کند، چنین حکم‌هایی اوج کج‌سلیقگی طلاب و دفاتر آقایان است. اگر مرجعی به دلایل شرایط سنی و محیطی و جسمی، امکان دریافت بسیاری از مسایل و نیازهای روز را ندارد، اتفاقا وظیفه شاگردان و دفتر اوست، که شرایط را برایش بازگو کنندو او را نسبت به مسائل جاری آگاه سازند.

هزینه‌ی این اخبار و ضربه‌ای که ترند شدن آن‌ها به اسلام، مرجعیت و دینداران می‌زند، قابل حساب نیست. و این منِ معلم و نویسنده کوچک این جامعه پاسخی برای دانشجویانم ندارم؛

اما این را فریاد می‌زنم که اسلام فراتر از این‌هاست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا