احمد اسلامی: منطق ما در مواجهه با عاشورا باید منطق صلح باشد
حجتالاسلام احمد اسلامی، شامگاه سهشنبه در ویژهبرنامه «تعزیت آفتاب» کانون فرهنگی هنری امام حسین (ع) در مسجد میرنشانه کاشان، با بیان اینکه منطق مواجهه ما با عاشورا باید گفتمان صلح باشد و نه جنگ گفت: فرضیه من این است که منطق مواجهه ما با عاشورا بهعنوان اسطوره، باید منطق صلح گستر باشد. پرسش این است که ما با چه منطقی و با کدام رویکرد با عاشورا مواجهه پیدا میکنیم و یا باید مواجه پیدا کنیم؟
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، اسلامی گفت: عاشورا یک مضمون و جانمایه دارد که پیشازاین بسیار در مورد آن صحبت شده است. بحث این است که ما وقتی با عاشورا بهعنوان یک پدیده تاریخی که در یک زمانی رخ داده است و امروز یک وضعیت اسطورهای برای ما دارد، باید با چه منطقی مواجه شویم؟
اسلامی برای روشن شدن گفتههایش، به قسمتی از کتاب «در تمنای یادگیری» از محمدرضا سرکارآرانی اشاره کرد و گفت:
سرکار آرانی در ژاپن تحصیل کرده است. او در بیان خاطراتش میگوید: روزی به هیروشیما رفتم تا موزه صلح را ببینم، در بازدید از موزه، تعداد کشتهها، وضعیت بمباران، مصائبی که بر سر مردم هیروشیما آمده را دیدم، اما این میان جای یک چیز خالی بود و آنهم عامل این بمبگذاری یعنی «امریکا» بود. برای من اسباب تعجب شد، این را پرسیدم، مرا راهنمایی کردند تا نزدیک محقق و کارشناس برجسته تاریخ جهان بروم، آن محقق گفت:
اینجا موزه صلح است. موزهای برای فراهم ساختن بذر نزاع بینالمللی تازه نیست. بمبی که حالا دیگر بخشی از تاریخ ماست، خطای بشری بوده است. همه همت ما بر این است که از این تجربه بیاموزیم و از تکرار آن جلوگیری کنیم. تو میخواهی بشنوی که آمریکاییها مقصر هستند؟ ولی ما نمیخواهیم که در این موزه در ذهن فرزندان ما مشعل جنگی دیگر روشن شود، ما میخواهیم صلح را ترویج کنیم.
اسلامی ادامه داد:
حالا طبق این تجربه، ما باید ببینیم با کدام منطق با عاشورا برخورد میکنیم؟ آیا قرار است همچنان بر طبل جنگ بکوبیم یا از این اتفاق، زمینه و فرصتی بسازیم تا از آن تجربه پیشگیری کنیم و بعدازاین جنگ دیگری اتفاق نیفتد؟
او گفت: درباره مضمون عاشورا بسیار صحبت شده است. بعضیها نگاه اجتماعی دارند، بعضی سیاسی، بعضی عرفانی و … نگاهها متفاوت است، هرکدام از این نگاهها میتواند درست باشد، هر کس با توجه به ذائقه و نیازمندیهای زمان خودش عاشورا را از یک زاویه دیده و یک بعدی را برجسته کرده است.
او تصریح کرد:
باید از خودمان بپرسیم آیا عاشورا موزه جنگ است یا موزه صلح؟ به تعبیر نویسنده نمایشنامه مجلس ضربت زدن، بهرام بیضایی، آیا قرار است تا ابد ابن ملجم روی صحنه باشد و علی ذیل آن تنها باشد؟
آیا قرار است برای همیشه تاریخ ابن زیاد و ابن سعد در صحنه باشند و حسین بن علی و زینب ذیل اینها باشند؟
و یا ذیل پاسداشت آن اتفاقات و با یک رویکرد اسطورهای قرار است که علی بن ابیطالب یا حسین بن علی را در صحنه داشته باشیم؟
او گفت نویسنده این نمایشنامه میگوید: اگر میخواهید علی را از مردم دور کنید، او را آسمانیتر کنید. با این تعصب شما، تا ابد علی در سایه است و ابن ملجم در نور. زینب در سایه است و دشمن او در نور. زبان حال علی در این نمایشنامه این است که: من کجا هستم؟ حقیقت من کجاست؟ روزگاری ساکن شهر بودم، اما اکنون سرگشته بیابانم. شما خیالات خود را به من چسباندید. خون از شمشیرم چکاندید. به خدایی رساندید. مرا در شهر علم خواندید و درون آن نرفتید. شما با من چه کردید؟ آنها که خود را به من میبندند، کاش من را آزاد کنند از این بند.
شما که دوستداران من هستید با من چه کردید که دشمنان من بکنند.
اسلامی تأکید کرد:
عاشورا موزه صلح است و منطق مواجهه ما با عاشورا باید منطق صلح گسترانه باشد. من این را متکی به منطق وحیانی میگویم. منطق وحیانی منطق دعوت به صلح است. منطق وحیانی منطقش این است که اصل، صلح است و جنگ، ضرورتی گریزناپذیر.
در ادبیات قرآنی هم کلیدواژه صلح و سلام را اگر دنبال کنید، پیوند این دو را خواهید یافت. آنجا که از جنگ استفاده شده است، برای تضمین آزادی است. آنجا که قرآن جنگ را در شکل دفاعی تضمین میکند، میگوید: اگر دفاع نبود، آتشکدهها، کلیساها و مساجد ویران میشد. دفاع برای تضمین آزادی است.
اسلامی ضمن اشاره به اینکه وقتی از صلح بحث میکنیم، لزوماً در مقابل جنگ نیست، گفت: این مسئله بهخصوص در ادبیات وحیانی روشنتر است. صلح، همه ساحتهای حیات بشری، یعنی ساحتهای چهارجانبه و چهار سویه زندگی آدمی را در برمیگیرد. ساحت نسبتی که انسان با خودش دارد، ساحت نسبتی که انسان با خدا دارد، ساحت نسبتی که آدمی با جامعه و مردم دارد و ساحت نسبتی که آدمی با طبیعت و محیط زیست برقرار میکند.
او تأکید کرد: تحلیل محتوایی کلیدواژههای ادبیات وحیانی در این رابطه ما را به این خروجی میرساند که گفتمان حاکم بر منطق قرآنی عبارت است از گفتمان صلح.
او گفت:
اگر چنانچه قرآن را نقشه راه پیامبر بدانیم و اگر منطق وحیانی منطق صلح است، منطق نبوی نمیتواند تافته جدا بافتهای از آن باشد. قرآن فتح المبین پیامبر را، حدیبیه میداند.حدیبیه قله بلند دیپلماسی فعال پیامبر است. پیامبر توانست دشمنی را که حاضر نبود به میز مذاکره بیاید، به میز مذاکره بیاورد.
منطق نبوی و منطق علوی، منطق صلح است. تمام اقدامات نظامی پیامبر دفاعی است. علی هم همه تلاش خود را قبل از جنگ کرد تا مذاکره انجام شود و با منطق شمشیر مقابله کند، اما نشد. منطق علی بن ابیطالب در مواجهه با دشمنان مدارا و با دوستان مروت بود.
اسلامی تصریح کرد:
اگر قبول کنیم منطق وحیانی، نبوی و علوی، منطق صلح است، بنابراین منطق حسینی نمیتواند تافته جدا بافته از این منطق باشد.منطق حسینی هم منطق صلح است.
اگر تاریخ زندگی حسین بن علی را در سالهایی که در صحنه اجتماعی بوده، بخوانیم، میبینیم که ایشان در تمام دورهها منتقد به وضع موجود بوده است، اما نرمافزار اباعبدالله در مواجهه انتقادی با وضع موجود عبارت است از
مدارا، عطوفت و مروت.
او با حصر و شورش علیه عثمان مخالف است، نه از باب طرفداری، بلکه با دامن زدن به خشونت مخالف است. یا
بعد از رحلت امام حسن، برای امام حسن نامه نوشتند و دعوت به قیام کردند، اما ایشان گفت مصلحت نیست.
یا در جای دیگر، در پاسخ به نامه تهدیدآمیز معاویه که گفته بود تو بنای انجام تحرکات سیاسی داری، برای او نامه مفصلی نوشت و گفت من فعلاً بنای جنگ ندارم.
اسلامی خاطرنشان کرد:
اگر شما ادبیات عاشورایی را ببینید و رفتار عاشورایی امام حسین را تحلیل کنید، در طول شش ماه یعنی از رجب ۶۱ هجری که امام از مدینه بیرون میآیند تا روز دهم عاشورا ۶۱ هجری، یک مورد گفتار و رفتار خشونتآمیز از حسین بن علی که تاریخ گزارش کرده باشد، نمیبینید. شما فقط به سخنان حسین در ساعات پایانی حیاتش بیندیشید.
اسلامی ضمن اشاره به اینکه شهر کاشان حدود 700 هیئت مذهبی دارد گفت: در این شهر چقدر برای پرده و پوستر هزینه میشود، یک مورد شما دیدهاید جملات حسین بن علی که در قتلگاه گفته است، نوشته شود؟
برای مثال این جمله که «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید» که اخلاق انسانی را نشر میدهد و یا یکی از آخرین جملات حسین که میگوید «ارجعو الی عقولکم» یعنی خردهایتان را متمرکز کنید، دور هم جمع شوید، مشورت کنید، درنگ کنید، به هر خروجی برسید، من تمکین میکنم.
اسلامی در پایان گفت: تحلیل محتوای رفتار حسین بن علی (ع) و تحلیل محتوای ادبیات عاشورا به ما این امکان را میدهد که گفتمان صلح را استخراج کنیم. ابیعبدالله کشته شد، جنگید، آنطرف خط آتش خشونت است، اما نکته این است که گفتمان، یعنی منطق حاکم بر رفتار عبدالله چیست؟
آن رفتار باید منطق رفتاری ما در مواجهه با بزرگداشت عاشورا باشد.
انتهای پیام