روحانی و بازگشت به رسم برجام
حسین معصومی در دیدارنیوز نوشت: «من به نمایندگی از ملت و کشورم اعلام میکنم که پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم، «نه» میباشد.» این جمله را میتوان شاه بیت سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل دانست. عبارتی که پیش شرط آغاز مذاکرات ایران و امریکا محسوب میشود. پیش شرطی که در صورت عدم تحقق، امکان مذاکره بین دو طرف را به شدت نامحتمل میکند. اما سخنرانی رییس جمهور روحانی بسیار امیدوار کنندهتر از مواضع پیشین ایران در قبال مذاکره با امریکا است. برای بررسی این امر ابتدا باید نگاهی به سخنان ترامپ در قبال ایران داشته باشیم.
رییس جمهور امریکا در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بنا بر رسم همیشگی خود، توافق هستهای با ایران را توافقی بد نامید که شامل موشکهای بالستیک نمیشد و بر صحت تصمیمش برای خروج از برجام تاکید کرد. او همچنین نقطه ضعف دیگر برجام را محدودیت بازرسی از سایتهای مهم ایران ذکر کرد. این دو محور، مهمترین خواستههای ترامپ از توافق با ایران را بیان میکند یعنی افزایش بازرسی از سایتهای ایران و همچنین اعمال محدودیت بر فعالیتهای موشکهای بالستیک. از طرفی دیگر، حملات ارامکو را نتیجه اعمال تحریمهای سخت بر ایران دانست که منجر به افزایش خشونت ایران شده است. در نهایت از ارتش گران قیمت امریکا تمجید کرد و اظهار امیدواری کرد که مجبور به استفاده از این ابزار نشود. به نظر میرسد این شفافترین سخنرانی ترامپ در قبال ایران از ابتدا تاکنون است. صحبتهایی که در آن اهرمهای تشویقی یعنی تبدیل ایران از رقیب به شریک و در نقطه مقابل اعمال تحریمهای فزاینده و حتی تهدید به استفاده از قدرت ارتش نیز به چشم میخورد.
اما پاسخ ایران نیز به طرح این مباحث شفاف است. پاسخ ایران به یکی از محورهای مورد درخواست ترامپ، مثبت است. یعنی دسترسی نامحدود برای بازرسی از سایتهای ایران امری قابل توافق است. محمد جواد ظریف از چندی پیش اعلام کرد که ایران حاضر به پذیرش پروتکل الحاقی است. پروتکل الحاقی و پذیرش آن توسط ایران در برجام لحاظ شده است. تفاوت آن در لحظه پذیرش است. در توافقنامه برجام این اقدام در چند سال دیگر رخ میدهد. اما امروز ایران حاضر به امضای پیش از موعد آن شده است. پروتکل الحاقی امکان بازررسیهای سرزده و نامحدود از تمامی سایتهای ایران برای آژانس بین المللی انرژی اتمی را فراهم میکند.
حال برای بررسی محور دوم خواستههای ترامپ باید به بخش دیگری از سخنان حسن روحانی برگردیم. جایی که تصریح میکند حتی اگر به اسم برجام برنمی گردید به رسم آن یعنی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد برگردید. این تعبیر در حقیقت ابتکاری بود که محمد جواد ظریف وعده داده بود. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت برای ابطال سایر قطعنامههای ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل صادر شده است. این قطعنامه دارای دو ضمیمه است. یکی از ضمیمههای آن برجام است، به عبارتی نقض برجام، نقض این قطعنامه است، ولی نقض ۲۲۳۱ نقض برجام نیست. این توصیفی است که بعیدی نژاد در پاسخ به منتقدین این بیانیه مطرح کرده است. اما ۲۲۳۱ ضمیمه دیگری نیز دارد و آن محدودیت بر فعالیتهای موشکی ایران است. البته طرفین مذاکره ادعاهای متفاوتی درباره این بخش قطعنامه دارند. به طور مثال ایران مدعی است که این محدودیت شامل موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای میشود که ایران چنین موشکهایی طراحی نمیکند. در طرف مقابل، جان کری مدعی بود این محدودیت شامل تمام موشکهای قاره پیما، خرید و فروش تسلیحاتی و آزمایش بر روی آن نیز میشود و چنین اقداماتی از طرف ایران را نقض روح برجام نامید. در شهریور ماه سال ۹۶ نیز تیلرسون در حاشیه نشست کمیسیون مشترک برجام، فعالیتهای منطقهای و موشکی ایران را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ عنوان کرد.
با این مقدمه، می توان مطرح شدن بازگشت به رسم برجام یا به عبارتی بازگشت به قطعنامه شورای امنیت را اقدام ابتکاری رییس جمهور ایران نامید. در حقیقت حسن روحانی موضوع موشکهای بالستیک را قابل مذاکره دانست و در ازای آن، امتیازات بیشتری طلب کرد. او بیان کرد که برجام حداقل است و اگر شما بیشتر از برجام بخواهید باید بیشتر هم پرداخت کنید. شاید این نقطه نزدیکترین موقعیت دو طرف به مذاکره مستقیم باشد.
بی تردید حملات ارامکو نقش بزرگی در موقعیت کنونی دو کشور دارد. عدم تمایل امریکا در پاسخگویی به این حملات واضح است. مشخص است که تاکنون ترامپ از جنگ مستقیم پرهیز دارد. عربستان سعودی نیز به گفته عادل الجبیر فقط اقدامات و مواضع دیپلماتیک قوی اتخاذ میکند یعنی از درگیری مستقیم با ایران ابا دارد. البته روحانی در سخنرانی خود راهی نیز پیش پای عربستان گذاشته است. طرحی که به نام طرح صلح هرمز یا امید یاد کرد. این طرح بنا دارد در یک ساختار بومی و بدون حضور نیروهای فرامنطقهای، امنیت را در منطقه خلیج فارس محقق کند. گفته میشود این طرح قرار است به موجب بند هشت قطعنامه ۵۹۸ اجرا شود. در این بند ذکر شده است که ایران، عراق و شش کشور حاشیه خلیج فارس زیر نظر سازمان ملل متحد، همکاری امنیتی را شکل دهند.
اما در طرف دیگر، اروپا یکی از بزرگترین متضرران این اتفاقات است. افزایش قیمت نفت، اقتصاد اروپا را تهدید میکند. خطر وقوع جنگ نیز بیش از همه اروپا را بیمناک میکند چرا که جنگ فراگیر در منطقه جدا از عواقب اقتصادی، سیل پناهجویان را به سمت اروپا سرازیر می کند. شاهد مثال این امر، فعالیتهای مکرون برای میانجیگری میان دو طرف است. او میگوید حملات ارامکو معادلات را به هم ریخته است و ما با خطر جنگ در تمام منطقه روبرو هستیم.
ناتوانی اروپا در اجرای تعهدات برجام و افزایش خطر نزاع گسترده نظامی در منطقه، احتمالا دو عاملی است که طرفین را به سمت مذاکره سوق میدهد اما کماکان یک مانع بزرگ وجود دارد و آن، تحریمهای یک جانبه امریکا علیه ایران است. امری که به عنوان پیش شرط ایران مطرح میشود، اما امریکا فعلا حاضر به پذیرش آن نیست. حتی اروپا نیز در تحقق این پیش شرط همراه ایران نیست. این دقیقا عامل اصلی اصرارهای مکرون به روحانی برای دیدار با ترامپ است. مکرون در کنار جانسون با روحانی دیدار کرده و میگوید اگر روحانی نیویورک را بدون دیدار با ترامپ ترک کند به منزله از دست رفتن فرصت است چرا که به این زودی ممکن است امکان حضور همزمان ترامپ و روحانی در یک مکان حاصل نشود. این موقعیت دقیقا نمایانگر نگرانی اروپا برای افزایش تنش ها و تلاش آنها برای کنار گذاشتن این شرط توسط ایران است.
حال باید منتظر ماند ودید که در نهایت مسیر این مقابله به کدام سمت میرود. امری که مسلم است احتمال نزاع و مذاکره به صورت همزمان در حال افزایش است و امکان ادامه روند کنونی ممکن نمینماید. اما این که کدام انتخاب، بر دیگری فائق خواهد آمد، به هیچ وجه روشن نیست.
انتهای پیام