ترور رازآمیز مردپولادین
حسین قاسمی، فرماندار اسبق شیراز، در یادداشتی در کانال تلگرامی خود با عنوان «ترور رازآمیز مردپولادین» نوشت:
۱- سید اسدالله لاجوردی دادستان پیشین انقلاب تهران و رییس سابق سازمان زندانها در تاریخ یکم شهریورماه ۱۳۷۷ در حالی که هیچ سمت رسمی نداشت، در محل کسب خود در بازار تهران ترور شد و به شهادت رسید.
در زمان ترور اصغر رئیس اسماعیلی و فاضل، نیز در محل کسب آقای لاجوردی حضور داشتند که رئیس اسماعیلی نیز به شهادت میرسد.
۲- انتخاب زمان و مکان ترور که همزمان با حضور آقایان شهید اصغر رئیس اسماعیلی و فاضل بود، از نکات قابل تامل است.
انتخاب محل ترور شهید لاجوردی در محل کار او داخل بازار که منطقهای بسیار شلوغ و دارای درجه ریسکی بسیار بالا و احتمال بسیار بالایی در دستگیری حتی پس از انجام موفق عملیات بوده است، ابهام بسیار بزرگی از لحاظ طراحی و اجرا دارد.
شهید لاجوردی چه در حوالی منزل مسکونی و چه در حین تردد با دوچرخه از منزل تا بازار، سوژهای بسیار سهل الوصول برای ترور بوده است، پس انتخاب محل ترور در بازار پر ازدحام و شلوغ باید دلیل مهمتری داشته باشد.
این ابهام جدی مطرح میشود که حضور آقایان اصغر رئیس اسماعیلی و فاضل که همگی در پرونده هشت شهریور ۱۳۶۰ دارای نقش و مطلع بودهاند، آیا میتواند اتفاقی باشد یا تروری چند منظوره با هدفی مهمتر از داستان انتقام گیری از لاجوردی مدنظر بوده است؟
محمد مهدی اسلامی پژوهشگر و محقق در این خصوص نوشته است:
«سؤال دیگر اینکه چرا سازمان منافقین وسط بازار را برای عملیات انتخاب کرده بود که بسیار پرازدحام و با ریسک بالای دستگیری بود؟ ترور او در میانهی راه، وقتی که با دوچرخه تردد میکرد که بسیار راحتتر بود! آیا آن زمان و مکان خاص موضوعیت داشت؟
اندیشیدن به پاسخ این سوال، نیازمند بازخوانی یک واقعهی دورهی خدمت ایشان است. یکی از مهمترین پروندههایی که توسط آن شهید مورد رسیدگی قرار گرفت و در اعمال فشارهای قبل از عزل وی از دادستانی انقلاب مرکز، بیاثر نبود، پروندهی شهادت شهیدان رجایی و باهنر است.
بررسی پروندهی انفجار نخستوزیری در قوه قضائیه، طی سه دورهی زمانی انجام شد. مرحلهی اول رسیدگی که بافاصلهی ۶ روز از حادثه و پس از مصادف شدن با شهادت شهید قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ تا حدود یک سال پسازآن آغاز و توسط دادستان کل شهید آیتالله ربانی املشی پرونده به شهید اصغر رئیس اسماعیلی سپرده شد.
در این مرحله، شهید ربانی املشی ادامهی رسیدگی به پرونده را در صلاحیت دادستان انقلاب مرکز تشخیص داد.
مرحلهی دوم حدود ۱۶ ماه است که پرونده زیر نظر شهید سید اسدالله لاجوردی و در شعبهی هفت دادسرای انقلاب مرکز پیگیری شد.
پس از کنار گذاشتن آن شهید با فشارهای سیاسی بیت منتظری و افرادی همچون موسوی بجنوردی در شورای عالی قضائی، حدود ۱۷ ماه که پرونده زیر نظر مستقیم موسوی خوینیها بهعنوان دادستان کل کشور، در شعبهی ۷ دادسرای انقلاب مرکز ادامه یافت و با فشار موسویخوئینیها، روند تحقیقات متوقف و حکم مسکوت ماندن پرونده از امام گرفته شد. در این مرحله، یکی از اصلیترین چهرههای رسیدگی به پرونده که همیشه مورد فشار موسویخوئینیها بود، شهید زنده حادثهی تروریستی اول شهریور ۱۳۷۷ است که شاهد شهادت شهید رئیس اسماعیلی و شهید لاجوردی بود.»
آیا انتخاب زمان و مکان ترور تصادفی بوده است؟ عوامل ترور چگونه متوجه حضور همزمان این سه نفر در آن ساعت خاص شدهاند؟
اسلامی در این خصوص سوال مهمی را طرح کرده است:
«آیا سازمان منافقین برحسب اتفاق این روز را انتخاب کرده بود یا حاصل شنود و … بوده است؟ » [خبرآنلاین]
۳- اطلاع از طرح ترور شهید لاجوردی و عدم محافظت از ایشان از دیگر ابعاد مشکوک این ترور است.
سید حسین لاجوردی فرزند شهید لاجوردی دربارهی تهدیدات قبل از ترور میگوید:
«به هر صورت ایشان شش ماه بود که به بازار میرفتند…
در اطراف خانه هم رفت و آمدهای مشکوکی بود. ما خودمان شاهد این قضیه بودیم که مسوولین بالاتر را در جریان میگذاشتند که سر کوچه رفتهام و دو موتورسوار مشکوک منتظر من بودند و لذا برگشتم» [رجانیوز]
انتهای پیام
شهيد لاجوردي!!