تفاوت «گفتگوی تمدنها» با «صلح هرمز» چیست؟
علی صالحآبادی در یادداشتی با عنوان «فرق ایده گفتگوی تمدنهای خاتمی با طرح صلح هرمز روحانی» در «ستاره صبح» نوشت:
«جمهوری اسلامی حدود چهار دهه است که در تنش بیپایان با غرب بهویژه ایالاتمتحده آمریکاست، نزاعـی که پس از اشغـال سفـارت آمریکا در تهران (13 آبان 58) آغازشده هرچند درگذر زمان با فراز و نشیب روبرو بوده، اما در عمل نهتنها از سطح تنش کاسته نشده، بلکه درگذر زمان سطح تنش و حتی خصومت میان دو طرف نیز افزایش معناداری پیدا کرد، بهگونهای که امروز خاورمیانه و اطراف ایران مثل انبار باروت شده است.دولتهای سازندگی و اصلاحات در طول 16 سال (1368-1384) دو کار مهم در عرصه روابط خارجی انجام دادند یکی برقراری رابطه خوب با عربستان و دیگری کاهش تنش میان ایران و غرب بود که نتیجه این دو سیاست رشد اقتصادی، رفاه، کاهش ضریب جینی (میزان نابرابری توزیع درآمد یا ثروت در بین افراد یک جامعه). رشد اقتصادی مستمر 5 تا 7 درصدی در دولت اصلاحات که براثر آن رفاه، رونق اقتصادی و توزیع ثروت میان فرودستان شد، حتی مورد تائید اصولگراهای شناختهشده است. سید محمد خاتمی در سال 1998 در اجلاس پنجاه و سوم سازمان ملل با طرح «گفتگوی تمدنها» در برابر «جنگ تمدنها» که مبدع و مبتکرش ساموئل هانتینگتون (1927–2008) بود، به نیویورک رفت و طرح خود را آنقدر ماهرانه و سنجیده مطرح کرد که اعضای سازمان ملل به آن رأی مثبت دادند و سال 2001 را سال گفتگوی تمدنها نامگذاری و به نام ایران به ثبت رساندند.وقتی خاتمی در اجلاس پنجاه و سوم سخنرانی میکرد «بیل کلینتون» رئیسجمهور وقت آمریکا و وزیر خارجیاش خانم مادلین آلبرایت و دیگر سران کشورها به سخنان و طرح پیشنهادی خاتمی گوش فرا دادند. علت تصویب این طرح فضای مناسب آن زمان که در خاورمیانه، اروپا و حتی آمریکا به نفع ایران بود، اما حسن روحانی که مثل خاتمی در دولت یازدهم و دوازدهم سیاست «تنشزدایی» را در پیش گرفت و در دولت اول هم موفق بود، اما در دولت دوم خود با اتفاقاتی در «درون» و «برون» مواجه شد که سیاست تنشزدایی در عمل بیفایده شد و رئیسجمهور برخلاف وعدههای انتخاباتیاش که تعامل با غرب بود ادبیاتش بهگونهای این روزها تندشده که مدیرمسئول روزنامه کیهان منتقدترین فرد به سیاستهای روحانی در دولت اول و دومش بوده اینک به دفاع از او برخاسته است.«طرح صلح هرمز» هرچند به لحاظ ماهیت و اهدافشایده خوب و دوراندیشانه است، اما به دلیل اینکه شرایط بازمان دولت اصلاحات کاملاً فرق کرده و به گفته روحانی خاورمیانه در لبه پرتگاه قرارگرفته و تنش میان ایران، عربستان، اسرائیل، اروپا و آمریکا در حال افزایش است نباید انتظار داشت این طرح مثل ایده «گفتگوی تمدنها» مورد استقبال قرار گیرد، زیرا درحالیکه اجلاس هفتاد و چهارم در حال برگزاری بود سه کشور مهم اروپا یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان در ارتباط با حمله به مراکز نفتی آرامکو در عربستان علیه ایران بیان صادر کردند به عقیده نویسنده محمدجواد ظریف و حسن روحانی از تریبون سازمان ملل و رسانههای آزاد ایالاتمتحده استفاده کردند و مواضع کشورشان را برای مردم آمریکا و دیگر نقاط جهان بیان کردند. اینیک اتفاق دیپلماتیک بود، اما نتوانست از سطح تنشها بکاهد. نباید ازنظر دور داشت که همانطور ایران به لحاظ نظامی و نیروهای که در منطقه دارد مقابل عربستان دست بالا را دارد، در مقابل ایالاتمتحده به دلیل قدرت نظامی و مالی که دارد قادر است مبادلات بازرگانی، تجاری را از طریق حدود 10 هزار بانک که در آنها سهام دارد کنترل و کشورهایی که با ایران دادوستد میکنند را نیز جریمه، مجازات و یا تنبیه کند. آنچه این روزها شاهدش هستیم نوعی زورگیری بینالمللی است که در تاریخ آمریکا دارای سابقه است. تجارب بشری نشان داده که سرانجام کشورهایی که با یکدیگر درگیر نظامی هستند و یا در حالت تخاصم به سر میبرند منافع ملی به کشورهای درگیر دیکته کرده که باید مشکلات بین خود را از طریق مسالمتآمیز حلوفصل کنند.»
انتهای پیام