خرید تور تابستان

رییس موزه 13 آبان: توجه به وحدت ملی در دیوارنگاره‌های جدید

/ توضیحات بهنام امینی درباره‌ی بازطراحی دیوارنگاره‌های سفارت سابق آمریکا /

تصاویر دیوار سفید شده‌ی سفارت سابق آمریکا در ایران موجی از واکنش‌ها و گمانه‌زنی‌ها را در پی داشت و تا آنجا پیش رفت که برخی آن را نشانه‌ای برای بهبود روابط با این کشور دانستند اما طولی نکشید که مسوول موزه‌ی «13 آبان» در گفت‌وگویی خبر داد که بزودی تصاویری جدید جایگزین خواهد شد.

بهنام امینی -رییس موزه‌ی 13 آبان و از فعالان بسیج دانشجویی- ضمن ارائه‌ی توضیحاتی درمورد طرح جدید می‌گوید در بازطراحی دیوارنگاره‌ها سعی شده که تمامی اقشار را -چون دیوارنگاره‌های میدان ولیعصر- جذب کرده و تلاش شده تا مفاهیم برای مخاطب داخلی و خارجی قایل فهم و انتقال باشد.

او همچنین در بخش دیگری از این گفت‌وگو به بررسی و آسیب شناسی چرایی کاهش همراهی بخش‌هایی از جامعه با شعارهایی شبیه به آنچه بر دیوار سفارت نقش بسته بود -درقیاس با دهه‌ی 60- پرداخت.

این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

انصاف نیوز: دیوارنوشته‌ی سفارت سابق آمریکا در تهران قرار است با نقشی جدید پوشانده شود، اما شما بطور کلی استکبار ستیزی را در مقام عمل چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چقدر بررسی شده که درمقابل زیاده‌خواهی‌های آمریکا چگونه می‌شود عمل کرد؟ در حوزه‌های مختلفی چون اقتصاد،فقر ستیزی و فساد ستیزی و…

بهنام امینی:از منظر کار خودمان در لانه جاسوسی به سوال شما پاسخ می‌دهم، اتفاقی که ما در موزه‌ی لانه جاسوسی به دنبالش هستیم این است که فقط صرفا نمی‌خواهیم جایی باشد برای دیدن آن بقایای سفارت سابق امریکا و روایتی که در مورد 13 آبان مطرح است؛ نگاه ما نگاه استکبارستیزی است، لذا برای ما موزه تنها یکی از قالب‌هایی است که قرار است به بحث استکبار ستیزی بپردازد. به همین خاطر در تمام عرصه‌هایی که نام بردید ما باید بتوانیم که نقش‌آفرینی داشته باشیم. یکی از حوزه‌های جدی که در مفاهیم انقلاب اسلامی هست همین بحث استکبارستیزی است که ما در مقابل شیطان بزرگ -که الان مصداق کاملش آمریکاست- نباید نگاهی انفعالی داشته باشیم.

یکی از عرصه‌هایی که از نظر ما ضروری بود این بود که بتوانیم به زبان هنر و گرافیک حرفمان را بزنیم؛ تغییری هم که در دیوارهای سفارت رخ داد به این خاطر بود که بخاطر اشکالات زیادی که طرح‌های قبلی داشت و بازطراحی نشده بود چنین دغدغه‌ای را برای بازطراحی ایجاد کرد.

قطعا‌ اگر روحیه‌ی استکبارستیزی در تقابل با آمریکا -که امروز در تمام زمینه‌ها مقابل ما قرار گرفته- در جامعه وجود داشته باشد می‌توان مقاومت را نشان داد؛ می‌توان نشان داد که ما 40 سال است در مقابل آمریکا ایستاده‌ایم و مصداق کاملش هم 13 آبان 58 است که توانستیم آمریکایی را که قبل از انقلاب این همه تسلط و نفوذ بر ایران داشت را به زیر بکشیم.

ارزیابی‌تان از کارهایی که ذیل عنوان استکبار ستیزی انجام می‌شود چیست؟

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم دولت‌های‌مان تاثیرگذاری زیادی در فرهنگ استکبارستیزی جامعه دارند. الان می‌بینیم که در عین اینکه رهبری می‌گویند هیچ مذاکره‌ای در هیچ جایی –ولو در نیویورک- با آمریکا نخواهیم داشت اما باز دولتمان وقتیکه در نیویورک است –وزیرخارجه یا رییس جمهور- بازهم گفته می‌شود که ما اگر فلان اتفاق بیفتد با شما مذاکره می‌کنیم و…؛ چنین صحبت‌هایی روی جامعه‌ی ما تاثیر می‌گذارد و این فکر ایجاد می‌شود که «اگر واقعا این موضوع قابل حل است پس چرا حلش نمی‌کنیم؟!» لذا یکی از نکات اصلی همین تاثیرگذاری فضای گفتمانی و رسانه‌‌ای است که دولت‌ها در جامعه حاکم می‌کنند.

البته خدا را شکر مردم ما در 22 بهمن‌ها، روز قدس‌ها و 13 آبان‌ها نشان داده‌اند که پای آن آرمان‌ها و حرف‌ها و مفاهیم انقلاب اسلامی که 40 سال پیش انقلاب با آنها شکل گرفت و پیروز شد، هستند. و همچنان آن روحیه‌ی استکبارستیزی در مردم هست.

اشاره کردید به موضع دولتمردان در نیویورک در مورد مذاکره با آمریکا؛ بنظر می‌سد که آن مواضع کاملا منطبق بر نظر رهبری در این مورد بود و با همان شرطی که مورد تاکید ایشان هم بود از سوی دولت پرداخته شد و کاملا هماهنگ بودند.

بله؛ در موضع‌گیری‌ها تفاوتی نبوده. بخاطر قاطعیت رهبری قطعا غیر از این هم نمی‌توانست باشد؛ اما نگاه من، تاکید بر موضع‌گیری قاطعانه توسط رییس جمهورمان نسبت به چنین مساله‌ای است.

موضع‌گیری رییس جمهور در سازمان ملل حتی مورد تحسین روزنامه‌ی کیهان که از منتقدان جدی دولت است هم واقع شد.

بله، اما شما می‌توانید اینها را بگذارید کنار عکس‌های رییس جمهور با مکرون و نخست وزیر انگلیس؛ قطعا آن رفتارها زیبنده‌ی رییس دولت جمهوری اسلامی و کسی که برخاسته از انقلاب اسلامی است، نیست. مواضع رییس جمهور ما در گفتار مشکلی که من عرض کردم را نداشت اما در رفتار سیاسی نمی‌توان اینها را نادیده گرفت.

بسیاری از تحلیل‌گران آن عکس‌ها و فیلم‌های منتشر شده از رفتار رییس جمهور با مکرون و جانسون را کاملا از موضع قدرت ارزیابی کردند. بنظر می‌رسد توضیحاتی برایش وجود دارد…

به هرحال در فضای دیپلماتیک شما نمی‌توانید به عکس‌ها و رفتارها این توضیحات را الصاق کنید؛ لذا آداب خاص دیپلماتیک به همین خاطر به وجود می‌آید، چون از هر رفتار شما و از هر کنش ما برداشت سیاسی خواهد شد. این اتفاقات زیبنده‌ی دولتی با اقتدار انقلاب اسلامی نیست، آن‌هم در مقابل کشوری مثل انگلیس، فرانسه یا آلمان؛ قطعا اگر یک نگاه قاطعانه‌تر و این رویه که ما واقعا مقتدر هستیم وجود داشت شاید بسیاری از این رفتارها اتفاق نمی‌افتاد.

کنش سیاسی رییس جمهور کشوری مثل ایران با کسانی که پیش از دیدار بیانیه داده‌اند و ایران را در ماجرای آرامکو متهم کرده‌اند، شاید نباید به این شکل می‌بود، ولی مواضعT مواضعی بود که منطبق با نگاه و خط قرمزهای رهبری بود و به نظر من بواسطه‌ی قاطعیتی که رهبری نشان داد، نمی‌شد که غیر از این باشد. اما باز هم می‌گویم از سوی ما اصلا پذیرفته شدنی نیست که آن رفتارها رخ دهد.

اوایل انقلاب در دهه‌ی 60 بنظر می‌آمد که همراهی با شعارهایی مثل آنچه بر دیوار سفارت سابق آمریکا نوشته شده بود بیشتر بوده، اگر بخواهید آسیب شناسی کنید که ضعف در کجاست که احساس همراهی بخش‌هایی از جامعه با این دست از شعارها کمرنگ شده است، این آسیب را کجا می‌یابید؟

در کار فرهنگی‌مان؛ ما کاری کردیم که به‌صورت ناخودآگاه در اقشار مختلف جامعه ما –که قشرهای فرهیخته و دانشگاهی، نخبگانی نیستند- این اثر را گذاشتیم که افراد بعد از نماز مرگ بر آمریکایشان را می‌گویند اما در مقام عمل می‌گویند «گوشی اپل» خوب است. این یعنی اینکه ما در این 40 سال  روی این مساله کار نکردیم که چنین احساساتی را از بین ببریم، در صورتیکه دشمن بیکار ننشسته است و اتفاقات زیادی را در عرصه‌ی فرهنگی رقم زده است. وقتی سیری را در رسانه‌ای انگلیسی و آمریکایی مثل بی بی سی فارسی بررسی می‌کنید می‌بینید که تنها اخباری بد و منفی از ایران منتشر می‌کنند؛ این موضوع به این معناست که می‌خواهند  ناامیدی و این باور که «ایران بد است» را در خود مردم ایران ایجاد کنند.

از طرف دیگر تمام اخبار در مورد آمریکا اخباری مثبت است و به همین خاطر یک رویای آمریکایی در ذهن مخاطب بوجود می‌آورند. در صورتیکه وقتی حقایق آمریکا را برای اقشار مختلف کشورمان بگوییم در وهله‌ی اول اصلا باور نمی‌کنند و وقتی با استناد بر مدارک و آمار برایشان توضیح می‌دهیم می‌گویند که «واقعا چنین بوده؟ چرا ما اصلا در رسانه‌های خودمان نشنیدیم این را؟!»؛ این یعنی  ضعف فرهنگی ما در جامعه؛ ما در طول چهل سال تنها شعار دادیم و گفته‌ایم مرگ بر آمریکا؛ این «مرگ بر آمریکا» را بصورت فرهنگی برای جامعه تبیین نکردیم؛ مثلا فروش محصولات اپل نزدیک به یک میلیارد دلار در سال برای اپل سودآوری دارد؛ چرا باید چنین باشد که من چنین هزینه‌ای در کشورم بکنم برای دشمن اقتصادی خودم که الان این فشار اقتصادی را به ما آورده، تازه با خرید این محصول حس خوبی هم برای مردم خودمان بخواهد ایجاد شود! یعنی کسی که محصولات اپل را داشته باشد شان و منزلتی دارد.

این  یعنی ما کار فرهنگی برای «مرگ بر آمریکا» نکردیم؛ وقتی کسی که می‌رود به مسجد و بعد از نمازها در تکبیرهایش مرگ بر آمریکا می‌گوید، اما گوشی آیفون دارد به این معناست که به‌صورت فرهنگی مرگ بر آمریکا را نفهمیده. ما فقط شعار دادیم. یکی از مشکلات جدی در فضای استکبارستیزی ما همین مساله است.

آیا برنامه‌ای تدوین شده است که به قول شما این موضوع بعد از 40 سال از بند شعارزدگی رها شود و دوباره همراهی مردم را جلب کند؟

قطعا به نظر من راهش اتکا به دولت‌ها و… نیست، و قطعا این موضوع کار آدم‌های آتش به اختیار است.

یعنی باید چه کنند؟

یکی از عرصه‌ها همین بحث اقتصادی است؛ ما الان تحت تحریم آمریکا هستیم، دولت آمریکا بصورت ساختاری با قدرتی که دارد دولت ما را تحریم می‌کند؛ نه تنها مردم ما، جهان اسلام و شاید هم گستره‌ای عظیم‌تر می‌توانند به صورت خودجوش و مردمی همین تحریم‌ها را علیه آمریکا انجام دهند. مثلا «نه به خرید کالای آمریکایی»، کالای آمریکایی مصرف نکنیم، این یکی از راه‌ها است و علاوه بر این باید به صورت فرهنگی آگاه‌سازی شود و اقناع در جامعه صورت گیرد که مردم ما بفهمند کالای آمریکایی واقعا آن چیزی که تبلیغ می کنند نیست؛ مثلا همین بحث پهپاد آمریکایی –گلوبال هاوک- را ببینید! وقتی پهپاد را زدیم تعدادی از مشتری‌های گلوبال هاوک و هواپیماهای دیگر آمریکا –که یکی از آنها هند بود- منصرف شدند. چرا؟ چون آمریکایی‌ها ادعاهای زیادی روی این پهپاد غول پیکرشان داشتند که با زدنش توسط ایران دروغ بودن آن مشخص شد. آمریکا مدعی است که بهترین تجهیزات نظامی جهان را دارد در صورتیکه اصلا چنین نیست. اتفاق آرامکو و سامانه پاتریوت هم همین موضوع را نشان داد که این تجهیزات واقعا تقلبی است و ادعاهای آنها با واقعیت منطبق نیست.

ما باید بتوانیم این فکر و فرهنگ را برای مردم در مورد محصولات دیگر آمریکا هم توضیح داده و جا بیندازیم.

ممکن است انتقال این فکر به مردم با آن زبان سابق کارساز نباشد. آیا برای این هم برنامه‌ریزی شده است که با زبان و تفکر امروز مردم همراه شوید؟

قطعا باید این اتفاق بیفتد؛ قاعدتا ما به عنوان جزیی از حاکمیت در اینجا که می‌تواند فضای استکبارستیزی را تدوین کند، اقداماتی انجام می‌دهیم.

اما همانطور که گفتم باید گروه‌های مردمی آتش به اختیار این کار را انجام دهند، از کف جامعه و از دل خود مردم باید این اتفاق بجوشد و رخ دهد؛ چون قطعا به نظر من این اتفاق از سمت دولت‌ها رخ نمی‌دهد و اتفاقا این مطالبه‌گری مردم از دولت‌ها باید باشد که دراین راستا چه کردید؟

از مجلس باید پرسیده شود که شما در حوزه‌ی قانون‌گذاری در موضوع استکبارستیزی چه کرده‌اید؛ رهبری اگر اشتباه نکنم عید همین امسال، گفتند «کنگره آمریکا این همه طرح علیه ما تصویب کرده است، مجلس ما در این راستا چه کرده است؟».

اینها همگی مطالبه‌گری‌هایی است که باید اتفاق بیفتد، از مجلس و دولت و قوه قضاییه، باید پرسید که در این راستا چه کرده‌اید، از طرف دیگر هم باید گروه‌های خودجوش آتش به اختیار نسبت به این موضوع برای مردم آگاه‌سازی انجام دهند.

دیوارنوشته‌ی جدید سفارت اسبق آمریکا چه تغییری نسبت به دیوارنوشته‌ی قبلی خواهد داشت، باتوجه به صحبت‌هایی که شما در مورد لزوم تغییر در زبان و به‌روز کردن شیوه‌ها و نگاه‌ها مطرح کردید؟

دیوارنگاره‌هایی که بر دیوار لانه جاسوسی بود، حدود 10-15 سال قبل کشیده شده بود و قبل از آن هم نقاشی‌های دیگری بود که آنها هم پاک شده و اینها جایش را گرفته بودند. علاوه بر اینکه این نقاشی‌ها به لحاظ گرافیکی مشکلاتی داشت که قابل قبول و در شان انقلاب اسلامی ما نبود، نکته‌ی دیگرش این بود که ما باید به زبان روز سخن بگوییم و مهم‌تر اینکه الان هنر گرافیک کمابیش در بین مردم ما جاافتاده، کمااینکه شما دیوارنگاره‌های میدان ولیعصر را دیدید که چه تاثیری داشت. این زبان در جامعه جا افتاده و بین‌المللی شده است.

برخی تصاویر میدان ولیعصر تمام اقشار جامعه را همراه کرد و تنها یک قشر خاص نبودند.

بله، حتی موجب وحدت ملی هم شده است. لذا ما با همین نگاه و با برطرف کردن نواقص قبلی شروع به بازطراحی نگاره‌ها کردیم؛ این پروسه یک‌سالی هم طول کشید. پارسال حوالی 13 آبان بود که فراخوان دادیم که اگر کسی  ایده و طرح دارد برایمان بفرستد، بعد از آن فراخوان با ایده‌ها و گفت‌وگوهایی که با گروه‌های مختلف داشتیم به این نتیجه رسیدیم که کار را با یکی از گروه‌ها جلو ببریم، کار محتوایی مفصلی هم درموردش انجام شد تا هم بتوانیم هویت تاریخی اینجا را حفظ کنیم، هم بتوانیم با زبان گرافیک سخن بگوییم و پیام‌مان را اینگونه منتقل کنیم.

در کنار این چون موزه 13 آبان هم دوسالی است که باز شده و مخاطب توریست‌مان هم زیاد شده، باید بتوانیم برای مخاطب توریست هم بصورت بین‌المللی مفاهیم را منتقل کنیم؛ در نتیجه‌ی جمع‌بندی تمام این موارد بازطراحی صورت گرفته است.

سعی کردیم به زبان هنر و گرافیک و با زبان روز  سخن بگوییم، زبان روز یعنی مسایل کنونی جهان را هم در نظر بگیریم.

آیا این مفاهیم به شکلی خواهد بود که تمام اقشار جامعه را جذب و همراه کند؟

بله، نگاه ما اینگونه بوده که برای مخاطب داخلی و خارجی بتوانیم مفاهیم را منتقل کنیم. یعنی هم برای مخاطب داخلی قابل فهم باشد و همه‌ی اقشار را در بر بگیرد و هم اینکه نگاه ما به سمت انتقادات داخلی درونی نبوده، یعنی به دلیل همان وحدت ملی سعی نکرده‌ایم که مثلا به موضوع مذاکره یا دولت خودمان بپردازیم؛ نگاه ما دشمن بوده و دشمن ما هم آمریکا بوده. نگاهمان زدن آمریکا به عنوان یک مستکبر بوده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا