حرکت قطار اصلاحطلبان به سمت بهارستان
آرمان در گزارشی نوشت: رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از تشکیل کمیتههای زیرمجموعه کمیته انتخابات این شورا خبر داد. در بین اسامی معرفی شده چهرههایی به چشم میخورند که میتوان پیش بینی کرد اصلاحطلبان به دنبال ائتلاف مجدد با اعتدالگرایان هستند. حجتالاسلام محسن رهامی گفت: «کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که شورای برنامهریزی این شورا محسوب میشود، اقدام به تشکیل کمیتههای فرعی برای انتخابات آینده کرده است.» وی در تشریح جزئیات کمیتههای تشکیل شده افزود: «کمیته دانشجویان و جوانان به مسئولیت محمد خونچمن، کمیته اطلاعرسانی و تبلیغات به مسئولیت مصطفی کواکبیان، کمیته برنامهریزی به مسئولیت ژاله فرامرزیان، کمیته اقوام و مذاهب به مسئولیت سید هادی خامنهای، کمیته اقشار و اصناف به مسئولیت حسین کمالی و کمیته احزاب و تشکلها به مسئولیت فرجا… کمیجانی هماکنون در زیرمجموعه کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تشکیل شدهاند.»
حجتالاسلام رهامی با بیان اینکه حکم کمیتههای فرعی زیرمجموعه کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات رسما ابلاغ شده است، اظهار داشت: «همچنین قرار است معاونت ویژه زنان با همکاری افراد و احزاب اصلاحطلبی همچون شجاعی، ژاله فرامرزیان، فاطمه راکعی، زهرا مصطفوی و فائزه هاشمی به عنوان زیرمجموعه کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات فعالیت کند.» حال با نگاهی به نامهایی که رهامی آورده است به نظر میرسد اصلاحطلبان برای مجلس آینده قصد دارند برای بار دیگر با اعتدالگرایان هممسیر شوند. پیشتر انتظار میرفت اصلاحطلبان بخواهند چهرههایی با عنوان اصولگرا که امروزه معتدلتر شناخته میشوند را نیز برای همراهی خود در کاروان پارلمان دهم انتخاب کنند.
ناطق نوری؛ رقیب دیروز، رفیق امروز
یکی از این افراد را میتوان علی اکبر ناطق نوری دانست که با روی کار آمدن دولت نهم یک گام به سوی اصلاحات حرکت کرد و از سوی دیگر اصلاحطلبان با رقیب کلاسیک خود همراه شدند تا در انتخابات دهم ریاستجمهوری با او و آیتا… اکبر هاشمیرفسنجانی در یک جبهه قرار گرفتند. از آن روزها جریان دوم خرداد 76 که در نقد سیاستهای دوران ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی شکل گرفته بود خود را همتقدیر او دانست و نهایتا در انتخابات ریاستجمهوری دوره یازدهم با تعارفهای سیاسی هاشمی را به میدان آورد اما قبل از همه اینها علی اکبر ناطق نوری یکی از گزینهها بود. شیخ نور آن روزها خود را از عرصه انتخابات دور نگه داشت اما حضور او در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که هفتم اسفندماه سال جاری برگزار میشود میتواند غنیمتی برای هردو جناح باشد. ناطق نوری با سابقه پنج دوره نمایندگی در پارلمان جمهوری اسلامی و ریاست مجلس در پنجمین دوره را میتوان ریش سفید عرصه قانونگذاری دانست. لذا استفاده از تجارب وی میتواند ترکیب مجلس آینده را به گونهای دیگر رقم بزند.
عارف؛ بازوی عملی اصلاحات
گزینه دیگر اصلاحطلبان محمدرضا عارف، معاون هشتمین دوره ریاست جمهوری و کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم است. در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری که راه اصلاحطلبان برای دستیابی به راس قوه مجریه با حضور آیتا… هاشمی هموار نشد و اکثریت کاندیداها خود را اصولگرا نامیدند، عارف یک تنه در برابر آنها از اصلاحات میگفت. اصلاحطلبی او تنها به تعریف خاطراتش از دولت اصلاحات نبود چرا که با کنارهگیری از صحنه انتخابات به نفع حسن روحانی که اجماع اصلاحطلبان روی او شکل گرفت نشان داد مرد عمل بودن تنها در سمت پیشین او در معاونت اجرایی دولت نیست. شاید حرف زدن از انتخابات مجلسی که قرار است اسفندماه امسال برگزار شود زود به نظر برسد اما در میان همه گزینهها و گمانهها میتوان او را قطعیترین فرد نزدیک به اصلاحطلبان دانست که پا به میدان خواهد گذاشت. چرا که او بیش از همه چهرهها پا به سفرهای استانی گذاشته و به دیدار علما، نخبگان و اقشار گوناگون مردم در شهرهای مختلف رفته است.
صادق خرازی و تردید اصلاحطلبان
یکی دیگر از گزینههای نزدیک به جریان اصلاحطلبی صادق خرازی، رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان است که معتقد است اصلاحات باید در سرزمین اعتدال متولد میشود. وی بر روی خود عنوان اصلاحطلب میگذارد و این در حالی است که برخی از اصلاحطلبان او را از نزدیکان محمدباقر قالیباف، شهردار تهران میدانند و معتقدند این دو با هم قابل جمع نیستند. دیپلمات اسبق پیشتر گفته بود: «اگر برخی گروههای اصلاحطلب با ما ائتلاف نکنند، ما کار خودمان را میکنیم و همه تلاش و برنامه ما این است که حتما ائتلاف، همکاری و هماهنگی بین اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی به وجود آید.» با این حال او با تاسیس حزب ندا (نسل دوم اصلاحطلبان) خود را یک اصلاحطلب میداند.
علی مطهری؛ مردی از جنس اعتدال
دیگر گزینهای که برای اصلاحطلبان جای تامل دارد فردی است که در لباس اصولگرایان ظاهر شده اما تفاوتش با آنها در یک نگاه است؛ مواضع فرهنگی. علی مطهری، این روزها تبدیل به متفاوتترین سیاستمدار ایران شده است. شخصیتی که شاید در ابتدا به واسطه فرزندی تئوریسین انقلاب به فضای سیاسی کشور راه پیدا کرد اما امروزه یکی از خبرسازترین چهرههای سیاسی کشور است. علی مطهری که با حمایت و طرفداری حامیان محمود احمدینژاد راهی مجلس هشتم شده بود، به سرعت راه خود را از نمایندگان حامی دولت نهم جدا کرد و در کنار مجلسیان تبدیل به جدیترین منتقد احمدینژاد در جریان اصولگرایی شد. مطهری نقد سیاستهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولت را بیش از دیگران در دستور کار خود قرار داد و حتی پای رئیسجمهور را نیز برای نخستین بار جهت پاسخگویی به سوال نمایندگان به مجلس کشاند. مطهری از جمله نمایندگانی بود که به تکرویها و قانونگریزیها اعتراض داشته و بارها نسبت به قانونگریزیهای برخی در دولت سابق و برخورد قاطع، مجلس با آنها هشدار داد. برخی معتقدند او نمایندهای است که به خاطر اظهارنظرهایش در انتخابات مجلس نهم در ابتدا تایید صلاحیت نشد اما برخی دیگر بر این باور هستند که او رای اول تهران در انتخابات مجلس دهم است.
علی لاریجانی؛ میانهروی راس مجلس نهم
شاید اصلاحطلبان هیچگاه فکر این را نمیکردند که بخواهند با علی لاریجانی در یک مسیر قرار بگیرند. لاریجانی اگرچه اصولگراست اما از چهرههایی است که میتوان او را معتدل دانست. او سابقه دو دوره ریاست مطلوب و موثر مجلس به ویژه در مقابله با تندروها را داشته است. همچنین پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید که مجلس روزهای پرتنشی داشت تلاش او برای همدل کردن نمایندگان با دولت به خوبی محسوس بود. یکی از مصادیق این ادعا آن است که درگیری نمایندگان با علی مطهری نماینده مردم تهران در روزی اتفاق افتاد که لاریجانی غایب مجلس بود. حتی برخی نمایندگان اعتراف کردند اگر آن روز لاریجانی در مجلس حضور داشت خانه ملت شاهد چنین اتفاقی نبود. بنابراین حتی اگر اصلاحطلبان و لاریجانی نتوانند در یک ائتلاف شرکت کنند اما استقبال از شرکت او را میتوانند جزو تاکتیکهای خود بدانند.
چه تضمینی برای پیروزی هست؟
با همه اوصاف به نظر میرسد اصلاحطلبان به پیروزی خود در انتخابات مجلس دهم خوشبین هستند. از سال92 که گفتمانی جدید تحت عنوان «اعتدال» پا میدان سیاست گذاشت، رقابت کلاسیک اصولگرا و اصلاحطلب کمرنگ شد و اصلاحطلبان بر این امیدند تا با همراهی این گفتمان نوظهور بتوانند جریانهای تندرو را منزوی کنند. البته نوظهوری گفتمان اعتدال در نگاه اصلاحطلبان به معنای کم تجربه بودن این جریان و دولت در دستشان نیست. اگر از بعد اقتصادی به ماجرا نگاه کنیم و میزان تورم و رشد اقتصادی کشور را به عنوان شاخص قرار دهیم میتوانیم بگوییم دولت اعتدال تاکنون در مهار تورم موفق بوده است. طبق آمار بانک مرکزی در مرداد سال 92 که سکان هدایت دستگاه اجرایی از محمود احمدینژاد به حسن روحانی تحویل داده شد تورم معادل 39درصد بوده است. این در حالی است که آخرین نرخ تورم که به اسفند ماه سال گذشته برمیگردد بر اساس آمار بانک مرکزی 8/15درصد است. اگر هم بخواهیم از مقوله رشد اقتصادی به عملکرد دولت نگاه کنیم هنگام تحویل دولت به تیم حسن روحانی رکود 6 درصدی در ایران حاکم بود که در انتهای پاییز سال93 این رقم به مثبت 8/2 رسیده است. از سوی دیگر به اعتقاد کارشناسان آنچه در کارنامه دولت اعتدال نقطه مثبتی به حساب میآید عملکرد تیم دیپلماسی دولت روحانی است. وی در دومین روز ریاستجمهوریاش و درست پس از مراسم تحلیف در مجلس، محمدجواد ظریف را مامور وزارت خارجه کشور معرفی کرد و ظریف در این دو سال توانست برای پرونده هستهای ایران که از سال 82 فراز و نشیبهای فراوانی را طی کرده بود توافق ژنو و تفاهم سوئیس را به ارمغان آورد. عامل دیگری که میتوان آن را در انتخاباتهای کشور موثر دانست نیروهای دانشجویی هستند. حتی میتوان گفت بخشی وسیعی از آرای حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 با گرایش دانشجویان به گفتمان اعتدالگرا رقم خورد. به کار گرفتن وزرای مورد اقبال جریانهای دانشجویی برای این وزارتخانه و البته ناکامیهای پیدرپی آنها در مجلس و انتخابهای مشابه از سوی روحانی توانسته اعتماد دانشجویان را به او و جریانی که از او با عنوان اعتدال یاد میکند، جلب کند. داستانهای این نصبها و ردصلاحیتها جدا از همراه کردن دانشجویان با دولت توانست نتیجه دیگری را نیز در بر داشته باشد. این نتیجه ثانویه درست برعکس نتیجه قبلی نشان از بیاعتمادی این قشر به برخی از نمایندگان خود در مجلس نهم است.
انتهای پیام