گزارش کامل ایسنا از مناظره دوم
دومین مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که کاندیداها، برنامههای اجتماعی و فرهنگی خود را در آن مطرح کردند و به نقد این نظرات پرداختند، چهارشنبه 15 خرداد ماه 92 با حضور سعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل، محسن رضایی، حسن روحانی، محمدرضا عارف، سیدمحمد غرضی، محمدباقر قالیباف و علیاکبر ولایتی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در مناظره دوم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به قید قرعه محسن رضایی به عنوان اولین در پشت تریبون قرار گرفت تا برنامههای فرهنگی و اجتماعی خود را بیان کند و نامزدهای دیگر برنامههای وی را نقد کنند.
محسن رضایی: من صحبتهای خود را با این حدیث نبوی آغاز می کنم که نزدیک است فقر به کفر بینجامد. مردم عزیز ایران رسول خدا هشدار می دهد نزدیک است فقر به کفر بینجامد، زمانی که ما از فرهنگ صحبت می کنیم ،باید به فقر و دغدغه مردم توجه کنیم. بیکاری عزت جوانان را از بین برده است و موجب مشکلات زیادی شده است. من وقتی که افتادن جوانی را در کف خیابان می شنوم مثل این است که پتکی بر سر من خورده است و وقتی دختری دست گدایی در خیابانها دراز می کند تیری به قلب من می خورد. آقایان به اقتصاد توجه کنید.
رضایی در ادامه با نشان دادن اسکناس هزارهزار تومانی ادامه داد: امروز برابر 300 تومان سال گذشته است. این حرف برای اکثریت جامعه تکان دهنده است، از یک سو تحریمهای اقتصادی و از سوی دیگر مشکلات به جا مانده از گذشته موجب شده است که هم نظام جمهوری اسلامی و هم مردم درخطر قرار گیرند.
اعتقادات جوانان نباید تضعیف شود، اگر احساس خطر نبود و اگر توانایی لازم را در خود فراهم نمیکرد پا به صحنه انتخابات نمیگذاشتم مساله فقر، بیکاری و گرانی بسیار جدی است و تا آن را حل نکنیم برنامههای فرهنگی تاثیرگذار نیست. رفتار دولتمردان در مسائل فرهنگی بسیار موثر است. معروف است که اگر علما و امرا خوب عمل کنند جامعه فرهنگی میشود. رفتار فرهنگی جناحها مناسب نیست. رفتار دولت با فرهنگ نامناسب است.
اصولا در سینما، فرهنگ و هنر و ورزش دولت چه میخواهد؟ فرهنگ، هنر و سینما و ورزش را باید به خود فرهنگیان بدهیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی که میراث انقلاب بوده است و فعالیتهای بسیاری موثری داشته، اما باید اعتراف کنیم که در مسائل فرهنگی پیشرفت مهمی نداشته است.
در ادامه، دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دیدگاهها و نقدهای خود را درباره صحبتهای رضایی مطرح کردند:
غرضی: آیا تصور حضرتعالی از فرهنگ یک موضوع مقطعی در یک زمان خاص است یا فرهنگ را یک ملت در طول تاریخ رقم میزند؟ اگر در مقطعی فرهنگ مورد تهاجم قرار بگیرد میتواند همچون یک موجود زنده خود را نگه دارد تا تسلیم مشکلات خواهد شد. برخی گرفتاریها همچون فقر و بیکای یا دولتها میتوانند در فرهنگ نفوذ کنند و آن را شکل دهند، سوال اساسی من این است که آیا فرهنگ یک موجود زنده است که در طول حرکت میکند یا عرض.
عارف: ضمن تشکر از آقای رضایی بابت مسائلی که مطرح کردند اما بهتر بود که ایشان جزئیات برنامههایشان را مطرح میکردند. رویکرد شما در رابطه با حل مشکلات فرهنگ و هنر و مسائل اجتماعی چیست و چه راهکاری برای رهایی از شرایطی که در فرهنگ و هنر شاهدیم، دارید.
جلیلی: سوال اساسی من این است که درست مسائل اقتصادی مهم هستند اما از ظرفیت فرهنگ در حل مشکلات اقتصادی چگونه باید استفاده کرد. فرهنگ یک مساله جدا در کنار مسائل دیگر مانند مسائل اقتصادی نیست بلکه فضای حاکم بر همه اینهاست. اگر فضای فرهنگی صحیح در اقتصاد داشته باشیم بسیاری از مسائلی که شما و بسیاری از مردم از آن رنج میبرند حل میشود. بسیای از مسائلی که مقام معظم رهبری مطرح کردند از جمله اصلاح الگوی مصرف، کار مضاعف و انضباط اقتصادی، اگر بر فضای جامعه حاکم شود بسیار بیشتر از راهکارهایی اجرایی دیگر میتواند موثر باشد. نباید فراموش کنیم فرهنگی که شکل میگیرد باید چگونه باشد. اگر از عنصر فرهنگ به خوبی و درست استفاده کنیم دهها برابر عناصر دیگر میتواند موثر باشد.
ولایتی: باید عرض کنم درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی، نظر من آنطور که آقای دکتر رضایی گفتند نیست و با توجه به عضویت بنده در این شورا از سال 1369 تاکنون، من شاهد آن هستم که تلاشهای ارزشمندی در جهت احیای فرهنگ اسلامی و ایرانی در این شورا صورت میگیرد و در مصوبات این شورا نشان از این نگاه عمیق و گسترده به مساله فرهنگ و تقویت فرهنگ اسلام ایران مشاهده میشود. بنابراین اشکالی که در اینجا وجود دارد این است که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمانت اجرایی ندارد و لذا به صورت سنتی، رییسجمهور را برای ریاست این شورا انتخاب میکنند و هر مقدار که دولت بودجه اختصاص داد و برای اتخاذ تصمیمات فرهنگی مصمم بود ما شاهد اجرایی شدن تصمیمات فرهنگی هستیم.
حدادعادل: من تعجب میکنم از دکتر رضایی که بدون صحبت از فرهنگ و برنامههای فرهنگی خود به یکباره وارد برنامههای اقتصادی شد؛ چراکه مشکلات اقتصادی بر فرهنگ و مسائل فرهنگی نیز اثر میگذارد. مگر در یک سال اخیر مشکل فرهنگی نداشتهایم که از مشکلات اقتصادی شروع کردید؟ با صحبتهای شما انگار کسانی که وضع مالی خوبی دارند مشکل فرهنگی ندارند. امام فرمودند یک موی کوخنشینان را به کاخ نشینان نمیدهیم. خیلی از ناهنجاریها ناشی از ثروت اندوزیهای کلان است. بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از مشکلات اقتصادی ما است.
روحانی: من فکر میکنم ما امروز مشکلات بسیار زیادی در بخش فرهنگ داریم که باید به آن بیشتر توجه کنیم. فضای فرهنگی ما برای فعالیت فرهنگی باید دارای امنیت باشد. ناامن بودن فضای فرهنگی باعث میشود اصحاب فرهنگ دغدغههای خاطری داشته باشند که بسیاری از آن بیمورد است و نگرانی از سانسور داشته باشند که برخی ضرورت ندارد و برخی را میشود حذف کرد. قوانین را میشود شفاف تدوین کرد تا اصحاب هنر بتوانند خلاقیت داشته باشند و در فضای ناامن خلاقیتی به وجود نمیآید تا ایدهای خلق شود و تبدیل به هنر و کالای فرهنگی قابل عرضه به جامعه شود. امنیت فضای فرهنگی برای ما مهم است.
نکته دیگر صیانت از باورهای دینی است که امروز مورد هجمه وسیعی قرار گرفته است. متاسفانه برخی مسئولین به جای اینکه باورهای دینی مردم را تقویت کنند در سالهای اخیر به تضعیف آن پرداختهاند. هر مدیریت ناکارآمدی را به یکی از مقامات دینی یا نعوذبالله به امام دوازدهم نسبت دادهاند. امروز قشریگری و خرافات به نام دین در جامعه رواج پیدا کرده است. ما تا چه وقت میخواهیم این مسیر را ادامه دهیم. باید عقلانیت را در فهم مسائل دینی ترویج کنیم. ما باید رفتار دینی را ترویج کنیم و به سراغ باورها برویم. اینقدر بر بایدها تکیه نکنیم. هر روز یک بخشنامه و دستورالعمل صادر نکنیم. اگر باورهای دینی را تقویت کنیم مردم میدانند چطور فرهنگ را تقویت کنند زیرا میدانند فرهنگ، باور، زندگی و هنجار آنهاست. ما باید به صیانت ازباورهای دینی بپردازیم تا هم دین را از خرافات و افکار موهوم جدا کنیم و هم راه واقعی برای تقویت فرهنگی جامعه به ویژه فرهنگ ملی و دینی را در پیش بگیریم.
قالیباف: ضمن تشکر از آقای رضایی از مجموع توضیحات شما این برداشت را دارم که نگاه اقتصاد و اقتصاد محوری نسبت به فرهنگ اولویت بیشتری دارد، اگر چنین نگاهی دارید این سوال را از شما دارم که فلسفه یک نظام اسلامی چیست؟چه فرقی بین نظام اسلامی با دیگر نظامها است، اگر به دنبال رشد و تعالی انسانها هستید آیا نگاه فرهنگی و تربیتی برای ما یک اولویت نیست؟ اگر حفظ استقلال مطرح باشد یک اولویت نیست؟ آیا واقعا اشکالات عمدهای که تا به حال در دولتهای مختلف بوده به خاطر کارنامه مورد قبولی در حوزه فرهنگی نبوده همین نگاه غلط است که فرهنگ را مظلوم کرده است دولتها باید به این دقت کنند اقتصاد و سیاست تحت تاثیر فرهنگ باشد وگرنه اساس نگاه ما به نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و فلسفه حکومت ما که تربیت انسانها است، زیر سوال میرود این اشکال رویکردی است اگر اشتباه فکر میکنم توضیحات جنابعالی را میشنویم.
رضایی در دفاع از سخنان خود : خوشحالم بحث من باعث شد گرمی بیشتری در مناظره شکل بگیرد و از حالت خشک و یک طرفه که وقت مردم را بخواهد تلف کند خارج شود. امیدوارم بحثهای جدی و صادقانه مطرح شود چون رسول خدا میگوید النجاه فیالصدق. از صحبتهای بعضی دوستان بر میآید که بیش از حد در تهران زندگی میکنند. من بیش از 250 شهرستان رفتم و اگر در انتخابات گذشته اخطار کردم که اگر این وضع ادامه پیدا کند ما به سمت پرتگاه میرویم. الان هشدار میدهم دشمن با تمام توان آمده و مشکلات فقر، گرانی و بیکاری را باید حل کنیم، زیرا هم سیاست و هم دین را تهدید میکند.
من هنوز وارد برنامههایم نشدهام و میگویم فرهنگ و هویت چه تاثیری بر سیاست و اقتصاد دارد. رویکردها مهم است و ما از رویکردها صحبت میکنیم بنابراین اینکه از ظرفیت فرهنگ چه استفادهای میخواهیم بکنیم خواهیم گفت. مگر دوستان فراموش کردند که در سال اول دفاع مقدس فرهنگ چه وضعیتی داشت، اما در سال دوم که هویتسازی شد ، برای اولین بار پس از سقوط امپراتوری عثمانی هویت فرهنگی ما بازگشت. به آقایانی که از شورای عالی انقلاب فرهنگی دفاع میکنند، میگویم ما این فرهنگ را تحویل شما دادیم اما امروز شما چه چیزی به ما تحویل دادید، آیا توانستید پس از دفاع مقدس هویت فرهنگی ما را احیا کنید؟ جوانان ما چه وظیفهای دارند؟ معماری که امروز در تهران و استانها داریم کجایش با معماری ایرانی اسلامی سازگاری دارد. معماری که صورت میگیرد تولید خشونت میکند و نظام خانواده را فرو میپاشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی آیا اقدامی در راستای توصیه به شورای شهر در مورد طراحی معماری ایرانی اسلامی انجام داده است؟ معتقدم شورای عالی انقلاب فرهنگی کارهای بزرگی کرده اما کاستیهای جدی هم دارد که قابل دفاع نیست.
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی دیدگاههای خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
حسن روحانی: مساله فرهنگ و آسیبهای اجتماعی یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و ملی ماست. اساسا انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود اما متاسفانه امروز پس از 35 سال در زمینه فرهنگ آنچه باید مردم ما شاهد باشند، نیستند. انقلاب ما انقلاب نور و اخلاق بود، اما امروز در جامعه ما چه اخلاقی وجود دارد؟
بزرگانی در جامعه ما بودند و هستند که مروج اخلاق بودند. من در حیطه دولت صحبت میکنم؛ وقتی در رسانهها از سوی برخی مسئولان صحبتهای پخش میشود که اقرار و مبالغه است، اگر آمار غیر دقیق و نادرست پخش میشود، وقتی مسئولان افترا و تهمت میزنند بدون آنکه حکم قضایی صادر شده باشد… کسانی که مسئولیت سنگینی دارند اما اخلاق را زیر پا میگذارند چه میماند؟ اخلاق که رفت، اعتماد عمومی هم از بین میرود و ما چکهای بیمحلی میبینیم که هر روز بر تعداد آنها اضافه میشود. اعتیاد را میبینیم که افزایش مییابد. حاشیهنشینها را میبینیم که هر روز بیشتر و بیشتر میشود و طلاقها که در سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. همه آسیبها تقریبا در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است چون مبنای فرهنگ صدمه دیده است اما راهکار چیست و چه باید بکنیم؟ من مهمترین راهکار را تمرکززدایی میدانم تا زمانی که فرهنگ ما دولتی است مسائل ما حل و فصل نخواهد شد تا زمانی که به جای تعمیق به ترویج بپردازیم مسائل حل نمیشود تا زمانی که به جای توجه به کیفیت هر روز آمار دهیم آمار تولید کنیم یا نه حتی آمارهای دقیق بدهیم و دنبال اثربخشی نباشیم مسائل حل نمیشود.
چرا فرهنگ باید دست دولت باشد؟ درست است دولت باید سیاستگذار باشد و حمایت کند و اولین حمایتش در ایجاد قوانین شفاف و فضای امن باید باشد اما فرهنگ باید به صاحبان اصلی یعنی از اصحاب هنر خود واگذار شود و از آنان حمایت شود.
قالیباف:نکته ای که جناب آقای روحانی در این قضیه اشاره کردند بحث درستی است و این که آثار مسوولین میتواند تاثیرگذار فرهنگی نسبت به مردم باشد؛ چرا که مردم قطعا نگاه می کنند مسوولین در مدیریت، صداقت،گفتار و وعدههایی که می دهند چگونه رفتار می کنند و ما منکر این بحث نیستیم. اما سوال ما از دکتر روحانی این است که دولت به معنای انتقادی که ایشان به دولت وارد کردند میخواهند با چه رویکرد فرهنگی به این موضوع نگاه کنند و اگر ما تمرکز را از فرهنگ برداریم تمام این رویکردهایی که ایشان فرمودند اصلاح میشود و اگر این گونه است بفرمایند چطور می شود در غیر این صورت باید با نگاهی نو به موضوع نگاه کرد و این جور نباشد خدای ناکرده رفتاری دو گانه بین دولت و ملت بوجود آید. اما آیا این میتواند به تنهایی سایر موضوعات را حل کند؟
رضایی:دکتر روحانی یکی از عواملی را که من عرض کردم که رفتار دولتمردان بر روی فرهنگ را توضیح دادند، البته دامنه این رفتار غلط در دولتمردان خیلی وسیعتر از آن چیزی است که جناب آقای دکتر روحانی اشاره کردند و شاید وقتشان کم بود. به هر حال ما باید رابطه دولت و مردم را به نحوی بازسازی کنیم که یک تحول فرهنگی بوجود بیاید و اتفاق فرهنگی بیفتد که من در صحبت های بعدی به آنها اشاره خواهم کرد.
غرضی: سوالم از آقای روحانی این است که آیا فرهنگ یک جامعه اکتسابی است یا تزریقی و آیا دولتها موفق میشوند با حرکت فرهنگی خود، فرهنگ جامعه را تغییر دهند؟
عارف: آقای روحانی نکته جدی را مورد اشاره قرار دادند و آن بحث تمرکززدایی بود اما آیا با این کار نگاه قیممابانهای که دولت به مسائل فرهنگی دارد حل میشود یا خیر؟ آیا فعالیت در بخشهای هنری را حق میدانید یا امتیاز؟ متاسفانه تا الان برخوردی که شده اینگونه بوده که این به عنوان یک امتیاز مطرح بوده بنابراین دولت به راحتی به خود اجازه میداد که این امتیاز را سلب کند. مثلا با یک روزنامه به دلیل چاپ یک مقاله و اختلاف سلیقه برخورد میشود و روزنامه تعطیل میشود، یا در مساله خانه سینما اختلاف سلیقهای بین وزارت ارشاد و خانه سینما ایجاد میشود که باعث تعطیلی خانه سینما میشود. چه کار میکنید که بعد از تمرکززدایی این نهادهای مردمی بتوانند فعالیتیشان را در چارچوب قانون ادامه دهند؟
جلیلی: نگاه به فرهنگ باید دو گونه باشد؛ یکی تهدیدمحور و دیگری فرصتمحور. شما سعی کردید به تهدیدهایش اشاره کنید اما فرصتهایی زیادی هست که اگر به آن توجه نکنیم و برایش برنامهریزی نکنیم طبیعتا همان تهدیدها را هم نمیتوانیم رفع کنیم. بحثی که در موضوع فرهنگ اهمیت دارد این است که نباید گزینشی و صرفا سیاسی به آن نگاه کرد. زمانی فرهنگ اشرافیگری داشت در این کشور نزج میگرفت، این طبیعتا روی همان آسیبهای اجتماعی که شما به آن اشاره کردید تاثیر دارد. فرهنگ اسراف و دوری از سادهزیستی داشت شکل میگرفت و تبعیض در مقابل عدالتخواهی داشت به عنوان فرهنگ موجه جلوه داده میشد. ما نباید اینها را فراموش کنیم. اگر مجموعه آسیبها بخصوص در عرصه حکومت و دولت بتواند آثار سنگین فرهنگی داشته باشد و بخواهد فراگیر شود حتما تاثیرات مخرب خواهد داشت. ما باید به مجموعه اینها نگاه کنیم و مانع آنها شویم مخصوصا دولت چون خودش در مسئولیت این کار است. دولت باید خودش جلوی اشرافیگری، تبعیض، فساد، اسراف و ریخت و پاش را بگیرد اگر اینطور باشد طبیعتا میتواند آثار مثبت را روی وضع اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
ولایتی: آقای روحانی به بخشی از آسیبشناسی فرهنگی اشاره کردند ولی توقع این بود که بعد از آسیبشناسی راه حلهای خود را ارائه کنند. شاید در سه دقیقه آخر این فرصت باشد؛ البته دامنه فرهنگ بسیار وسیع است و سخت است همه مقاصد را در چند دقیقه جمع کنیم در هر حال ما منتظر هستیم راهحلهای آقای دکتر روحانی را هم بشنویم.
حداد عادل: آقای روحانی که هم اسما روحانی و هم در کسوت روحانی هستند اشاره کردند که نگران باورها و اعتقادات فرهنگی هستند و همچنین در مورد سانسور و این مسائل خیلی اظهار نگرانی میکردند، من هم مدافع سانسور نیستم، ولی من از آقای دکتر روحانی سوال میکنم که اگر در یک اثر هنری مثل کتاب یا فیلم به باورهای دینی و مقدسات جامعه اهانت شود و یا ریشهها و پایههای اخلاقی جامعه مورد هجوم قرار گیرد، شما به عنوان دولت اجازه میدهید که آنها وارد خانواده ها شود و فساد ایجاد کرده و مانع ورود آن نمیشوید و سانسوری انجام نمیدهید، به عقیده من این مسئله بسیار مهمی است.
مسئله بعدی این است که ایشان میفرمایند آیا امروز در جامعه ما اخلاقی وجود دارد؟ این یک استفهام انکاری است که گویی دیگر هیچ اخلاقی وجود ندارد. گیرم آن طور که ایشان میفرمایند به یک نفر یا چند نفر در عالم اداره کشور انتقاد داشته باشند خود من میخواهم بدانم آیا همه شخصیتهای اثرگذار این کشور، همه الگوها منحصر به همان یکی دو نفر است که مورد انتقاد ایشان هستند یعنی جامعه ما دیگر هیچ کس را ندارد که گفتار و کردارش اخلاقی و معنوی باشد. رهبری این نظام علما و مراجع که تا این اندازه تبلیغ می کنند چه؟
و میفرمایند که فرهنگ ما باید به دست مردم باشد آیا فرهنگ مذهبی مردم به دست خودشان نیست؟ مساجد را دولت اداره می کند و یا برنامههای مذهبی و بسیاری کارهای دیگر را مردم اداره نمیکنند؟
دوست دارم توضیحی در رابطه با این مسائل بدهید.
حسن روحانی در دفاع از خود: راه حل این است که بسیاری از امور را بوسیله قانون شفاف کنیم و به انجمنهای حرفهای و نظامهای صنفی استفاده کنیم. پیشکسوتان هر بخش میتوانند آن بخش را بهتر کنترل کنند. مگر فرهنگ چیزی است که دولت به تنهایی بتواند آن را کنترل کند؟ اخلاق مطلوب کمال اخلاق مورد نظر انقلاب اسلامی امروز مشاهده نمیشود. مردم ما مسلمان و اخلاقی هستند. آیا انتظار این بود که اخلاق امروز این چنین باشد؟ اینکه باورها و مقدسات مردم باید مورد احترام باشد درست است ولی آیا مقدسات ما را آن کارمندی میشناسد که میخواهد ممیزی کند یا پیشکسوتانی که در این زمینه کار کردهاند آیا نباید این بخش را به آنها واگذار کنیم؟ اینکه گفته میشود فرهنگ اشرافیگری نباید باشد، درست است اما متاسفانه آنها که دم از سادهزیستی زدهاند الان ببینید پایان کارشان به کجا رسیده است و آنها که حرف مقابله با فساد زدهاند اکنون ببینید فساد سه هزار میلیاردی سر از کجا در آورده است؟ باید به رسانهها و مطبوعات آزادی بدهیم وقتی به آنها آزادی دادیم باید جلوی فساد را بگیریم نباید به نهادهای رسمی اکتفا کنیم. اشکال ما این است که فرهنگ را همانند آبشاری میدانیم که باید بر سر مردم باز کنیم. فرهنگ همان چشمههای جوشانی است که در نهاد مردم هست و باید شرایط را آماده کنیم تا همه از فرهنگ درست در جامعه استفاده کنند. شرایط امروز ما بهگونهای است که نگاه قیممآبانه ایجاد شده است ما قیم نمیخواهیم، قوام میخواهیم ما اگر به فرهنگ قوام دهیم موفق شدهایم.
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمد رضا عارف دیدگاههای خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
محمدرضا عارف: حوزه فرهنگ و هنر و مسائل اجتماعی جزو اولویتهای پیشرفت و توسعه ماست. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی و مردمی بود، لذا فرهنگ و هنر جزو اولویتهای ماست. من پیش فرضها و ضرورتها را مطرح میکنم و پس از آن پیشنهاداتم را ارائه خواهم داد. اولین آنها تغییر نگاه به حوزه فرهنگ و هنر با توجه به قانون اساسی و سند چشمانداز است.
تصدیگری دولت در حوزه فرهنگ و هنر باید به حداقل برسد و در جهت کم کردن این تصدیگری باید حرکت کنیم. امور فرهنگی باید به اهل فرهنگ سپرده شود و باید مبتنی بر اعتماد باشد. ما باید به خبرگان و برجستگان حوزه فرهنگ و هنر اعتماد کنیم و امور را به خودشان بسپاریم.
اهالی فرهنگ و هنر، کارمندان دولت نیستند نباید آنان را کارمند دولت تلقی کنیم و فکر کنیم که با بخشنامه و بودجه به تولید کارهای فرهنگی به صورت دستوری میتوان آنها را واداشت. فرهنگ و هنر بومیترین صنعت ماست. باید از این ظرفیت استفاده کنیم ما در تولید فیلم در رتبه اول منطقه قرار داریم، اما در زیرساختها وضعیت خوبی نداریم.
اگر پیشرفت متوازن مد نظر ما باشد فرهنگ و هنر باید جایگاه ویژهای داشته باشد. نگاه ما به فرهنگ و هنر این است که تلاش در حوزه فرهنگ و هنر یک حق است، امتیاز نیست. اگر نگاه، امتیازی باشد هر لحظه لازم باشد آن را میگیریم مانند حذف روزنامهها و جلوگیری از انتشار یک کتاب یا یک فیلم که برای آنها زحمت بسیاری کشیده شده است. تعطیلی خانه سینما را در همین راستا تلقی میکنیم به جای کنار گذاشتن برجستگان حوزه فرهنگ و هنر بر حسب سلیقه به آنان به عنوان سفرای فرهنگی نگاه کنیم.
رضایی: میخواهم از وقت استفاده کنم و به همین دلیل یک سوال طرح میکنم در دولت اصلاحات طرح خوبی تحت عنوان طرح جامع ورزش تهیه شد، چرا تصویب و عملیاتی نشد؟
غرضی: آقای دکتر دولتهای گذشته با اعمال نظریات خود آیا توانستهاند تغییری در فرهنگ جامعه ایجاد کنند؟
ولایتی: اگر بخواهم پیشنهادی در تکمیل فرمایشات دکتر عارف داشته باشم، این است که ما باید محوریت را در فرهنگ خودی بگذاریم و هرچه را در مغایرت با آن است، اصلاح کنیم و فرهنگ مقاومتی را در کشور شکل دهیم مبتنی بر ارزشهای اسلامی و ملی.
حدادعادل: در اینکه کار فرهنگی باید در دست مردم باشد تردیدی نیست اما دولتها نیز وظایف فرهنگی دارند و در همهجای جهان دولتها کارهای بزرگ فرهنگی میکنند و آثار فاخر به وجود میآورند. دولت اسلامی ماهیتاً فرهنگی است و من از جناب آقای دکتر عارف سوال میکنم چه وظایف حاکمیتی در حوزه فرهنگ دارید و بالاخره مرز وظایفی که حتما دولت باید بر عهده بگیرد کجاست و آیا میشود همهچیز را از دولت گرفت و اینکه دولت اسلامی وظیفه فرهنگی دارد؟
روحانی: من فکر میکنم بحث تصدیگری که آقای عارف اشاره کردند موضوع مهمی است که باید به حداقل و در حد قانون اساسی برسد و بقیه باید واگذار شوند. مثلا مراسم 13 بدر، عاشورا و مراسم دینی را مردم برگزار میکنند و به خوبی هم آن را برگزار میکنند بنابراین بگذاریم دست مردم باز شود. این قدر مداخله در امور زندگی مردم و خصوصا در زندگی خصوصی مردم نداشته باشیم. اگر مواردی هست اولویت چیست؟ اولویت همان است که ما امروز در خیابانها میبینیم چهار تا جوان اگر کوچکترین تخلفی کردند، با آنها برخورد میشود؟ فسادهای بزرگ و مسائل بسیار کلان را فراموش کردیم و چسبیدیم به مسائل جزئی که قابل گذشت است و میشود از طریق فرهنگی آن را حل و فصل کرد.
مسائل فرهنگی باید از طریق فرهنگی حل و فصل شود. پلیس آخرین مرحلهای است که در مسائل فرهنگی باید وارد عمل شود. نکته دیگری که آقای عارف گفتند و من آن را کاملا میپسندم این است که هنر بهترین سفیر ما در جهان است. از حافظ سفیر بهتری داریم که به اروپا و آمریکا بفرستیم؟ از هنر فرشچیان و میرخانی و احصایی غرورآفرینتر داریم؟ از صدای شجریان بهتر داریم. از خط و خوشنویسی که ما در ایران داریم در دنیا سراغ دارید؟ از بناهای عظیم و بزرگی که در اصفهان وشیراز میبینیم بهتر داریم؟ همه اینها به عنوان سفیران ما هستند که میتوانند در سطح جهان افکار عمومی جهان را به مفاخر و میراث عظیم فرهنگی ما جذب و جلب کنند.
قالیباف: توقع من این بود که آقای عارف در این 4 دقیقه وقت رویکرد فرهنگی، نگاه و نقش فرهنگ را در دولت آینده مطرح میکردند. من فکر میکنم بحثها و سوالها بیشتر به حوزه انتقادات و بحثهای رفتاری، موردی و مصداقی سوق پیدا میکند. به صراحت بگویم ما اینجا در حوزه فرهنگ متکی به رای حرف نزنیم. متکی به اصلاح جامعه حرف بزنیم که بفهمیم دوای دردی که در جامعه وجود دارد از درد فقر گرفته تا دردهای فرهنگی مثل بیاعتمادی چیست. حتما بیاعتمادی در جامعه و دروغ گفتن در جامعه مسلمان ما و هر جامعهی غیر اسلامی بدتر از فقر است. اصلا همین دروغ فقر را درست کرده است. تصدیگری حتما کار غلطی است. حتما دولت باید هم در فرهنگ و هم در اقتصاد در کار مردم دخالت نکند و دست و پایش را از زندگی خصوصی مردم جمع کند. حتما باید تولی گری و تصدیگری تفکیک شود. چه نگاهی بناست بر فرهنگ حاکم باشد؟ حالا کسی حرف دروغی زده، امروز بحث ما یک فرد و یک رفتار غلط نیست. چه کنیم که این رفتار تکرار نشود؟ ما معطوف به اصلاح جامعه حرف بزنیم نه معطوف به یک رای درست است که رقابت است و باید بحث کنیم اما مردم دوست دارند که نامزدها در این حوزه بیشتر بحث کنند تا مشخص و روشن شود و آنها به تصمیم برسند.
عارف در دفاع از خود: نگاه من این است که دولتها باید تامین کننده زیربناها باشند. فرهنگ را باید به خود مردم محول کرد و امکانات زیربنایی و ابزار کار را برایشان فراهم کنیم در این صورت قطعا می توانیم بهتر عمل کنیم. به طرح جامع ورزش اشاره شد که باید بگویم این طرح در اواخر سال 82 گامهای اولیه را برداشتیم متاسفانه در دولت بعد به آن توجه نشد و اقدامی برای آن صورت نگرفت.
در رابطه با رویکرد فرهنگی که مطرح کردم، نقشه مهندسی فرهنگی کشور اخیرا به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است که علیالوصول هر دولتی که بیاید باید آن را عملی کند، اما رویکرد ما برای اجرایی کردن آن سند نقش مردم با محوریت مردم است که من باید اینجا یک اشارهای بکنم به ذهنیتی که ما داریم که خوشبختانه در قانون برنامه چهارم هم آمد که اجرایی نشد و آن اتکا به نظامهای صنفی است. ما در پزشکی موفق شدیم؛ پزشک پروانه میگیرد و خود نظام پزشکی حاکم بر عملکرد پزشک است و وقتی که پزشک خطا میکند خودش رسیدگی میکند، یعنی بعد از اینکه پروانه دادیم دیگر نیازی ندارد برای یک عمل جراحی مجددا پروانه بگیرد.
همین رویکرد را باید در بخش فرهنگ و هنر هم بیاوریم. اگر پروانه دادیم به یک نویسنده و یک هنرمند باید بتواند خلق اثر کند. این طور نباید باشد که یک مولف برای چاپ کتاب خود از هفت خان رستم بگذرد به چه دلیل تعداد عناوین کتابها در کشور پایین است چرا تعداد فیلمهایی که ساخته میشود در حد ظرفیت کشور نیست. ترس ودلهرهای که یک نویسنده و یک کارگردان دارد از تولید و خلق اثر هنری.
ما میگوییم باید همچین نگاهی باشد. باید توسط خود خبرگان این بخش و در قالب نظام مهندسی و صنفی خودشان مسائل را حل و فصل کنند. اگر تخلفی کردند باید بر طبق قانون رسیدگی شود. پزشک هم خطا میکند و هم نظامپزشکی رسیدگی میکند و هم خود بیمار حق دارد پیگیری کند. با این رویکرد جدید ما احساس میکنیم که میتوانیم در عرصه فرهنگ خلق آثار کنیم.
الان ما باید ببینیم روی پیشخوان فرهنگی کشور تولیدات داخلی چه سهمی دارد؟ ما یک فیلم را به خاطر پنج یا 10 درصد اختلاف نظر اجازه اکران نمیدهیم. باید ببینیم مخاطب ما چه فیلمهای خارجی را تماشا میکند. ببینیم صدا و سیمای ما به خاطر برخی از محدودیتها متاسفانه می بینیم که یک شبکه خارج از کشور با استقبال بیشتری روبرو میشود تا شبکههای صدا و سیما. ما میخواهیم این مسائل اصلاح شود تا انشاءالله با رویکرد فرهنگی بتوانیم در راستای انقلاب فرهنگی گام برداریم.
به گزارش ایسنا، در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، علی اکبر ولایتی دیدگاههای خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
علیاکبر ولایتی: تعریف فرهنگی تجلی باورها و رفتار یک جامعه است، انقلاب ما فرهنگی است و براساس آیه شریفه قرآن کسانی که خداوند به آنها امکاناتی میدهد آنها نماز را بر پا میکنند و زکات می دهند دولت آینده باید دولت هدایت باشد. مسوولان خود باید اسوه الگوی فرهنگی ایرانی و اسلامی باشند و اینگونه القاء کنند که دولت بیش از همه به باورهای مردم عمل میکند، ما امروز آثار رشوهخواری، تبعیض، مشکلات اخلاقی و اعتیاد را در جامعه میبینیم که بیش از هر چیز تبعیض و استفاده از پارتی از مشکلات فرهنگی امروز است .
در کشور ما فرهنگ اسلام ایران مهمترین نگهبان هویت ایرانی اسلامی بوده است 70 درصد تربیت افراد در خانواده و مدرسه شکل میگیرد در طول تاریخ و در حوادث مختلف مثل حمله مغولها مقاومت توسط خانواده و تربیت خانوادگی و مدارس شکل میگیرد. ما باید برای اینکه جلوی مشکلات فرهنگی را بگیریم برای خانواده مصونیت ایجاد کنیم، زیرا خانواده ما را براساس نظرات تافلر و هانتینگتون مورد هدف قرار دارد. اگر خانواده ما مورد تهدید قرار بگیرد فرهنگ مقاومتی مثل اقتصاد مقاومتی در خطر قرار میگیرد. راهحل مشکلات تسهیل ازدواج، ایجاد شغل و جهت در تلاش برای پایدار بودن خانوادهها و توجه کامل به آموزش و پرورش است.
کشورهای اروپای شرقی برای حل مشکلات خود به آموزش و پرورش و مخصوصا مدارس پرداختهاند. 50 درصد از معلمان ما در دبستان تدریس میکنند، اما ما هیچ وقت ندیدم برای افتتاح یک دبستان از معلمان استفاده شود اما برای افتتاح طرح های با اهمیت کمتر کارهای صورت میگیرد که شایسته آنها نیست اهمیت به خانواده و آموزش و پرورش مقدمه مصونسازی فرهنگی است.
حدادعادل: نظر خاصی ندارم.
روحانی: همانطور که آقای ولایتی اشاره کردند، مساله هویت ایرانی و هویت اسلامی برای ما بسیار مهم است و اهمیت دارد و برای اینکه ما بتوانیم از هویت پاسداری کنیم باید چه کرد؛ اول این است که ما باید تسهیلاتی فراهم کنیم که کالای فرهنگی فاخر و مورد توجه مردم در اختیار آنها قرار گیرد و یادمان باشد که هویت ایرانی، هویت چند نفر و سلایق چند نفر نیست. ایران دارای تنوعهای بسیار زیبای بومی و مذهبی و دینی است و باید به همه این تنوعها توجه کرد. البته همه این تنوعهای زیبا زیر یک چتر واحد و آن چتر ایرانیت و اسلامیت جمع خواهند شد اما باید به ذائقه همه آنها توجه شود. چرا کالاهای فرهنگی ما امروز مصرف ندارد؟ یا گران است که مصرف ندارد یا اگر ارزان است بر مبنای ذائقه مردم برنامهریزی نشده است به گونهای عمل شده که جذب و جلبی برای آنها وجود ندارد. موضوع بعدی بحث ایرانیت است. این همه مفاخر و مشاعری که داریم باید برای کل فارسیزبانان معرفی شود تا دنیا آنها را بشناسد و ما بتوانیم از این مفاخر به عنوان سفیران فرهنگی و یک نوع دیپلماسی عمومی بهرهبرداری و استفاده داشته باشیم که متاسفانه کمتر از آنها استفاده میشود. البته بحث فرهنگ جهانی نیز مطرح است و ما نمیتوانیم به فرهنگ جهانی بیاعتنا باشیم. به هر حال ما در دنیایی زندگی میکنیم که تعاملات و ارتباطات در سطح وسیعی وجود دارد و ما باید با توجه به جهان برنامهریزی کرده و هویت خود را در دنیای رقابت فرهنگی امروز حفظ کنیم.
قالیباف: نکته خاصی ندارم.
رضایی: اشاره ایشان به خانواده و آموزش و پرورش بسیار درست است اما جا داشت آقای ولایتی بگویند در خانوادههای ما امروز آرامش هست یا نیست و اگر نیست مشکل چیست؟ معلمی که بعد از 25 – 26 سال فقط 600 تا 700 هزار تومان حقوق میگیرد که آن هم دو سومش به دلیل گرانیها آب رفته است وقتی روی تخته معادله فیزیک مینویسد، ذهنش درگیر مشکلات خودش است، شما بفرمایید مساله اقتصاد بر مساله فرهنگ اثرش چقدر است و از نظر جنابعالی چه تاثیری دارد؟
غرضی: آیا تهاجم فرهنگی توانسته در فرهنگ ایران نفوذ کند و تاثیر بگذارد؟
عارف: بحثی که آقای ولایتی مطرح کرد در نهایت به ضرورت ارتقای فرهنگ و ارائه الگوهای فرهنگی در بخش هویت اسلامی بخصوص در خانواده رسید به نظر میرسد جایی برای ارتقای فرهنگ خانوادهها جز تولید (محصولات فرهنگی) نداریم باید آثار فرهنگی و هنری فاخر تولید کنیم که به اجبار جوانان و مردم به سمت تولیدات خارج از کشور نروند. متاسفانه تا به حال صورت مساله را پاک کردهایم و برای مقابله با تهاجم رهنگی صورت مساله پاک شده است؛ مثل جمع کردن آنتنهای ماهواره که البته قانون است، اما از نظر فرهنگی متاسفانه میبینیم بعد از اینکه نیروی انتظامی اقدام به این کار کرد دوباره آنتنها برپا میشود و در واقع ما به مردم تمرد از قانون را یاد میدهیم یا کاهش پهنای باند اینترنت و فیلتر کردن اینها راهکارهایی نیست که بتوانیم به جواب برسیم. باید باور کنیم که هیچ راهی جز اعتماد به اهل فرهنگ و هنر نداریم. باید اجازه دهیم هنرمندان ما و اندیشمندان ما و فرهنگدوستان و فرهنگیان خلق آثار کنند. به آنها اعتماد کنیم تا بتوانیم به آثار ارزندهای برسیم. مثلا ببینیم ربنای استاد شجریان چه تاثیر فرهنگی در جامعه داشته است. تقریبا همه خانوادهها آرزو میکنند روزه خودشان را با ربنای شجریان افطار کنند. این اثر سازنده و مفید یک خلق هنری است. باید پیشخوان فرهنگی تقویت کنیم و کالاهای فرهنگی فراوان با کیفیت بالا را در داخل کشور خلق کنیم. برای اینکه تهاجم فرهنگی که آقای غرضی اشاره کردند باید تولید داشته باشیم اما تولید صنایع فرهنگی با کیفیت بالا و هیچ راهی جز اعتماد به فرهنگیان و اهل هنر نداریم. به نظر میرسد اگر بتوانیم نظام صنفی را بر تولیدات فرهنگی حاکم کنیم با اعتمادی که به فرهنگیان میکنیم انشاءالله میتوانیم در جهت ارتقای فرهنگ دینی و فرهنگ و هنرمان گامهای اساسی برداریم.
جلیلی: گفتههای جناب آقای ولایتی را تایید میکنم، تاکید من این است که ظرفیتهای بالای فرهنگ اسلامی را باید شناسایی کنیم باید بحث ظرفیت فرهنگی را افزایش بدهیم و با مثالهای ساده آن را کوچک نشان ندهیم ما در فرهنگ ظرفیتهای بسیاری داریم در حال حاضر تمام ظرفیت های فرهنگی را در حوزههای کوچک خلاصه کردهایم، ما ظرفیتهای در عرصه فرهنگ داریم مثل فرهنگ دفاع مقدس که از افتخارات ما است و از آنها باید استفاده کنیم، این مشکلات که امروز در عرصه فرهنگ داریم یک نوع انحصار و کوچک کردن و خلاصه کردن فرهنگ در یک سلیقهی خاص است. آن سلیقه محترم است، اما سلایق سایرین را نیز باید محترم بشماریم، چرا به سایر سلیقهها بیاحترامی میکنیم؟ ما این همه افراد شایسته بعد از انقلاب در شعر، رمان و تاریخ داریم که تمام این ظرفیتها در فرهنگ ما باید مورد استفاده قرار گیرد و مانع اینگونه فرهنگها نشویم و حرفهای که آقای ولایتی فرمودند میشود از آن استفاده کامل کرد.
ولایتی در دفاع از خود: از مطالبی که ارائه شد تشکر دارم و نکاتی که سایر برادران فرمودند، باعث شد سایر نکات لازم نیز اضافه شود. بنده تمام اینها را قبول دارم. من باید بگویم فرهنگ ما باید اخلاقمحور شود و در عمل ما مردم را به اسلام و فرهنگ اسلامی دعوت کنیم. امام صادق(ع) فرمود ما فقط از اسلام و اخلاق و روش اهل بیت و فرنگ ایرانی فقط حرف نزنیم بلکه باید ما به عنوان مسئولان و مثلا اگر به عنوان رییسجمهور یا استاندار هستیم یا هر سمتی دیگری داریم با رفتارمان باید نماد عملکرد فرهنگ اسلامی باشیم. باید به اخلاق اسلامی پایبند باشیم که این میتواند بیشترین اثر را بر روی مردم بگذارد.
در رابطه با اینکه فرهنگ باید مردمی شود، فرهنگ مقاومتی را باید همچون اقتصاد مقاومتی داشته باشیم و برای اینکه فرهنگ مقاومتی شود باید مردم متصدی شوند و دولت حمایت کند. در مورد بودجههای که برای دولت وجود دارد باید برای فرهنگ اولویت قائل شود و عملکردهای که در گذشته اشتباه شد همانند حذف سازمان برنامه و بودجه، اگر این سازمان مجددا راهاندازی شود در برنامه پیشنهادی به مجلس برای پیشبرد برنامه پنجساله و چشمانداز 20 ساله حتما باید برای فرهنگ یک جایگاه رفیع قائل شویم و کار فرهنگ را باید به اهلش واگذار کنیم.
سینما باید به اهلش واگذار شود، ورزش را به اهلش واگذار کنیم و فرهنگ را نباید سیاسی کنیم. ورزش را ورزشیان اداره کنند و هنر را هنرمندان اداره کنند و مسائل مربوط به ادبیات و سایر مسائل را خود فرهنگیان اداره کنند. درباره پرسش آقای غرضی باید گفت که درست است ما تهاجم فرهنگی داریم ولی درمانش فیلتر کردن نیست بلکه باید مصونیتسازی ایجاد شود و مصونیتسازی هم از طریق تقویت بنیانهای خانواده و احیای ارزشهای اسلامی و ایرانی است. ما در پزشکی داریم که پیشگیری بهتر از درمان است و پیشگیری کردن در امر فرهنگ تقویت بنیانهای اخلاقی و اسلامی و احیای ارزشهای اسلامی و ایرانی را دارد. امیرکبیر گفت “خداوندا امیر تویی، کبیر تویی، تقی شاگرد آشپز است. معبودا روبه سوی تو میآورم، عنایتی بفرما و گره از کار مردم باز کن تا مرهون الهی گردند به حق محمد و آل محمد یا ارحمن الراحمین.
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمدباقر قالیباف دیدگاههای خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
محمدرضا قالیباف: من می خواهم بحثم را بیشتر در حوزه مسائل فرهنگی و رویکردها و نگاهی که من نسبت به این موضوع دارم دنبال کنم. هر ملتی و هر کشوری مهمترین موضوع برایش استقلال وعزتش است. خوب اگر استقلال مهمترین موضوع است می دانیم مثل ما که انقلاب اسلامی با یک انقلاب توانست دشمن و استبداد را از بین ببرد و استقلالمان را به دست بیاوریم حال باید دید آیا حفظ این استقلال فقط با قدرت سیاسی امکان پذیر است؟ به نظر می رسد خیر.
کشوری می تواند استقلال خود را حفظ کند که حتما آن کشور و آن ملت مولد باشد.
حالا باید دقت کنیم چه باید تولید کنند کشور نیازمند تولید قدرت است و باید تولید ثروت و معرفت و منزلت داشته باشد اگر این تولید در کشور فعال بود و همه جانبه گری در کشور وجود داشت آن کشور مستقل میشود.
پس اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مسائل اجتماعی و کرامت انسانها مهم هستند، ولی باید بدانیم که انقلاب اسلامی ما و ملت ما و اساسا فلسفه این نظام حفظ بقا و رشد تعالی انسانها است. ما اقتصاد را برای این می خواهیم.
اقتصاد ما اقتصاد سرمایه داری نیست که فقط انباشتگی و ارزش افزوده و تعداد فقیر و غنی را درست کند. ما در واقع برایمان مهم است که بتوانیم رشد و تعالی داشته باشیم.
خداوند تبارک و تعالی زمانی که انسان را خلق کرد دو چیز را به آن اعطا کرد یکی انسانیت و دومی آزادگی است و ما معتقد هستیم تحت هدایت قدسی انسانیت فرد و آزادگی آن را حفظ خواهیم کرد. از همین جا فرهنگ اساس کار ما میشود.
زمانی ما گفتیم دولت توسعه سیاسی، یک جانبه نگری کردیم. گفتیم توسعه اقتصادی، یکجانبه نگری کردیم. این رویکرد اساسا درست نیست، ما باید نگاهی همه جانبه و نگاه جامعه محور به نظام اجتماعی داشته باشیم، باید در زمینه سیاسی نگاه مردم سالاری داشته باشیم و همچنین در حوزه اقتصاد عدالت اجتماعی را دنبال کنیم در فرهنگمان به دنبال معنویت و اخلاق باشیم.
لذا در دولت آینده برنامه بنده بر این نگاه است، بنابراین می گویم واقعا فرهنگ در کشور ما مظلوم واقع شده و اولین مظلومیت آن، آن است که حق فرهنگی را ادا نکردیم. حق فرهنگی یعنی چه؟ یعنی نقش فرهنگ در سیاست. نقش فرهنگ در اقتصاد و در مسائل اجتماعی و هنجارها و ناهنجاریها.
این اساس کار ما است و مبنای کار من این است و نگاه دیگر این است که دولت حتما باید درکنار حق فرهنگی که یک موضوع کیفی است دولت یک وظیفه کمی هم دارد در وظیفه کمی اگر ملاک در نظام اسلامی انسانها و اعتبار آنها است که دارند باید این طور نگاه کنیم که مهمترین بخش تربیت کجاست؟ آموزش و پرورش، معلمین ما باید اینجا دقت کنیم ببنیم اساتید، دانشجویان و علما و مساجد ما اینها هستند که دارند تولید فرهنگ می کنند.
همین طور هنرمندان و نویسندگان عزیز اگر هر رویکرد و اقدام فرهنگی دارند، لباس فرهنگ و هنر را به تن کنند بدون شک همیشه در تاریخ ماندگار خواهد بود.
رضایی: آقای قالیباف باید بگویند برای منزلت اجتماعی فرهنگیان، هنرمندان، ورزشکاران و روحانیون و تمام اصحاب تولید فرهنگ و هنر چه کار میخواهند بکنند و این منزلت اجتماعی را چطور تقویت خواهند کرد.
غرضی: آیا فرهنگ بر سیاست تاثیرگذار است یا سیاست بر فرهنگ تاثیر میگذارد؟
عارف: آقای قالیباف فرمودید که فرهنگ اساس کار دولت است. من سوالم از شما این است که آیا در شهرداری تهران نیز شما با همین رویکرد جلو رفتید؟ به طور مثال آیا معماری شهر تهران و مجوزهایی که به آن داده میشود با رویکرد معماری اسلامی – ایرانی است؟ در ارتباط با برجهایی که در شمال شهر ساخته میشود، نیز به طور مثال میگویم که در نزدیکی منزل ما باغی در حدود دو هزار و 500 متری وجود داشت که چند سال اخیر درختهای آن در حال خشک شدن بود و من خودم با شهرداری تماس گرفتم و نگرانی خود را ابراز کردم. ایشان بررسی کردند و به من اطلاع دادند که این اتفاق نخواهد افتاد اما متاسفانه در آن باغ دو برج ساخته شده و از لحاظ فرهنگی مشکلاتی را برای منطقه ایجاد کرده است و سوال من این است که رویکردی که فرمودید با عملکردی که در شهرداری تهران داشتید تطابق دارد؟ البته این رویکرد، خاص دوره شما نیست و متاسفانه از گذشته شروع شده است اما چون فرمودید فرهنگ باید اساس کار باشد، این سوال را کردم که شما در شهرداری تهران چه رویکردی را دنبال میکنید؟
جلیلی: نظری ندارم.
ولایتی: شما برای آینده چه طرحی برای احیای معماری اسلامی – ایرانی دارید؟
حدادعادل: اینکه مطرح شد اهل فرهنگ و هنر باید تامین شوند، درست است. من معتقدم اگر میخواهیم در جامعه فرهنگ و هنر توسعه پیدا کند باید کاری کرد که اهل فرهنگ و هنر همه وقت خود را صرف آفرینش کار فرهنگی و هنری کند و یک اطمینان خاطری از زندگی خود داشته باشند اما اکنون چنین تضمینی وجود ندارد. دولت باید کاری کند که یک نقاش، نویسنده یا مترجم بتواند با کاری که با کمک اندیشه و ذوق خود میکند زندگی قابل قبول و در حد متوسطی داشته باشد. ما فرهنگ و هنر را جدی نمیگیریم. در نظر ما فرهنگ شبیه سبزی خوردن بر سر سفره است که اگر این سبزی نبود کسی از گرسنگی نمیمیرد. نگاه مدیران جامعه به فرهنگ این است که فرهنگ یک امر تشریفاتی و ذوقی است. من در نظر دارم در دولت خود برای اقتصاد فرهنگ یک کار جدی انجام دهم.
روحانی: فرهنگ را باید بالاتر از اینها ببینید. ما سیاست یا اقتصادی نداریم که در دلش فرهنگ نباشد. فرهنگ همان باورها و ارزشها و رفتارهایی است که بر اساس آن باورها و ارزشها انجام میگیرد. ما باید سایه زیبای فرهنگ را در همهجا لمس کنیم. امروز کمبودی که در جامعه وجود دارد این است که همه اقشار جامعه منزلت میخواهند. اگر منزلت نباشد فضای فرهنگی حاکم نمیشود اما به جای اینکه فضای فرهنگی را حاکم کنیم فضای امنیتی را حاکم کردهایم. مقام معظم رهبری به برگزاری کرسیهای آزاداندیشی تاکید کردهاند اما من در دانشگاه فضایی نمیبینیم که دانشجویان در آن آزادانه سخن بگویند. باید این منزلت را در سراسر جامعه گسترش دهیم تا همه احساس کنند ایرانیان با عزت هستند و به ایرانی بودن خود افتخار کنند.
قالیباف در دفاع از خود: در بحث مربوط به منزلت اجتماعی، وقتی من بر این اعتقادم که فرهنگ مهمترین پایه قدرت ملی ماست و منابع انسانی ما مهمتر از نفت و گازند، پس حتما دولت آینده با نگاه بنده بر این موضوع تاکید دارد که نیروی انسانی کجاست؟ نیروی انسانی در مدارس و در اختیار اساتید دانشگاه است، دانشجویان، مساجد، حوزههای علمیه و هنرمندان سرمایههای ما هستند. مظلومیت فرهنگ همین جاست که تا دچار کسری بودجه میشویم، اولین کا



