ایران، عربستان و واکنشهای عاطفی
رضا صادقیان در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت: ماجرای فرودگاه جده همچنان در هالهای از ابهام است، اگر چنین نمیبود دلیلی نداشت شخص رییس دولت به وزیر ارشاد نامهای بنویسد و خواستار پیگیری حادثهی رخداده شود. البته روحانی در نامه عبارت «حادثهی تعرض» را به کار میگیرد و نه «تجاوز» را. مشخص نیست چرا شمارگانی از رسانههای اصولگرا و سایتهای نزدیک به رییس دولت سابق تلاش دارند دائم کلمهی «تجاوز» را استفاده کنند. مشخص است چند و چون دقیق ماجرا هم برای رییس دولت یازدهم روشن نیست، در غیر اینصورت هیچ دلیلی نداشت که زحمت نامهنگاری به خویش و مأموریت تحقیق با حساسیتهای خاص را روی دوش وزیر قرار دهد.
خواندن و شنیدن صدای خانوادهی نوجوانان مورد «آزار جنسی» قرار گرفته خبر از آن میدهد که خانوادههای هر دو نوجوان دقیقاً نمیگویند میزان این تعرض چگونه بوده است، فایلهای صوتی مصاحبه و گفتگو با خانوادهها و پدر یکی از دو نوجوان در حال حاضر روی شبکهی اینترنت هست. به عبارتی دیگر، همهی این پراکندهگوییها و اعتراضهای لحظهای و احساسی حکایت از آن دارد که اگر مساله با گزارشی روشن و شفاف از سوی دستگاه دیپلماسی بیان نشود طیفهای خاصی همچنان به دوگانگی عرب – فارس، مافیای حج عمره و دشمنتراشی با کشوری بانفوذ در میان اعراب ادامه خواهند داد و هرکدام از این تحرکات همچون ماده آتش افزایی میماند که کار را برای دستگاه دیپلماسی ایران و روابط خارجی سختتر خواهد کرد. اولویت سیاست خارجی کشور در زمان فعلی، تجمیع نیروی مذاکرهکنندگان برای مذاکرات آتی و رسیدن به نتیجهی دستیافتی و مطلوب است و دامن زدن به جو شکل گرفته هیچ کمکی به بهبود اوضاع نخواهد کرد.
در این میان، حملهی نظامی نیروهای نظامی عربستان به همراه دیگر کشورهای عربی به یمن فضایی گشادهتر فراهم آورده تا چندین موضوع همچون کلافی سردرگم درهمپیچیده و تشخیص راست از ناراست برای خیلیها مشکلآفرین شود. هرچند تمام این خبرها باعث نشده تفاهمنامهی لوزان به حاشیه برود و سخنی از آن به میان نیاید. بااینحال حجم زیادی از خبرها و دستبهدست شدن تصاویر معترضان جلوی سفارت عربستان در تهران و شکستن شیشههای کنسولگری سعودی در مشهد بیش از دیگر موارد، احساسات به قلیان درآمده را به سویی دیگر و غیریتسازی عرب و فارس و توهین به مردم عرب کشانده است! فضایی که از همان روزهای اول شکل گرفت و چنان شد که گوی سبقت را از دیگر نگاهها ستاند و در حال حاضر بیشتر عکس نوشتههای منتشر شده توهین به اعراب را بیان میکنند و خبری از انعکاس نامهی روحانی نیست و یا کمتر به چشم میخورد. گویی طی کردن مسیر از راههای معمول و دستگاه دیپلماسی برای بسیاری از مردم خوش نیست و تلاش دارند ماجرا را از راهی دیگر حل کنند، شکستن شیشههای کنسولگری و یا شعارهای پر از کینه و نفرت سردادن بخشی از همین راه است! راهی که در رابطه میان دو کشور و یا کشورهای دیگر امری بسیار سطحی و گاه بیمعنا جلوه میکند. شاید چنین تحرکاتی برای موجسواری در داخل بسیار ارزان تمام شود، ولی رابطهی میان دو کشور که روابط سیاسی و اقتصادی در سطح بالایی دارند را برای مدتی پر هزینه خواهد کرد، مهمتر آنکه این هیاهو برای هیچ به سرعت پایان خواهد رسید.
دولت احمدینژاد در عرصهی دیپلماسی و سخنرانیهای عمومی توسط شخص رییس دولت، ادبیاتی تند و گاه خارج از عرف مرسوم دیپلماتیک را انتخاب کرده بوده، ولی همین دولت برای برقراری روابط حسنه با عربستان سعودی سخت تلاش کرد. چرا که میدانست سالیانه هزاران ایرانی به حج مشرف میشوند و میبایست با چنین کشوری روابطی حسنه برقرار کرد. مهمتر آنکه، رویداد تلخ و ضد انسانی در حج سال 1366 همچنان در یادها باقی مانده است، به شهادت رسیدن 275 نفر ایرانی، ماموران عربستان به بهانهی جلوگیری از برگزاری مراسم برائت از مشرکین حجاج ایرانی را به شدت مضروب و شهید کردند. با این حال و بعد از گذشت چهار سال فصل برقراری رابطه از راه رسید و دو کشور تلاش کردند از آن رویداد تلخ بگذرند و راهی دیگر را عرصهی دیپلماسی بپیمایند، راهی که در دولت هاشمی ادامه یافت و در دولت محمد خاتمی به سطح بالایی رسید.
روابط میان کشورها، حتی در وضعیت فعلی و موضعگیریهای عربستان در حمله به یمن و اعتراضهای ایران به این حرکت گستاخانه و ضد انسانی، به سادگی دچار تغییرات اساسی نمیشود. با تجمع تعدادی از شهروندان و شعارهای خارج از اعتراض اصلی سر دادن، تغییر حاصل نخواهد آمد، تنها دستاورد منفی که این تجمعها و عکسپراکنیها نژادپرستانه در فضای مجازی به همراه خواهد داشت، دامن زدن به جو غیریتسازی و کینهجویی است. همانگونه که راه مذاکرات با کشورهای غربی و آمریکا از طریق گفتگو و مذاکره به دست آمده و خواهد آمد، چه بسا همین اعتراضهای خیابانی در مقابل سفارت کشورهای غربی گره فروبستهی مذاکرات هستهای را طی چند سال با حاشیههای فراوانی روبرو کرد. بهتر آن است اندکی تأمل کنیم تا زوایای تاریک ماجرا روشن شود، باور کنید نیازی نیست مشتهای گره کردهی خود را به سوی هر کشوری رها سازیم.
انتهای پیام