نوستالوژی دید و بازدیدها
انصاف نیوز، حامد کاظم زاده خوئی Hamed.khoei@gmail.com
چند سالیست دیگر در شب های بلند زمستان از خاطرات گذشته خبری نیست، از بازیهای قدیم گرفته تا کرسی و شب نشینی و ذکر خاطرات و داستانهایی که سینه به سینه از پدران و گذشته ها نقل شده. دیگر از نقل، کشمش و انجیر خشک شده و گاهی بادام و پسته در جمع خانواده هایی که دور هم جمع میشدند، خبری نیست.
حتی دیگه شور و هیجانی هم در کار نیست. انگار همه ماشینی شده اند. سکوت انیس و مونس محافل خانواده ها شده اند. حتی بچه ها هم دیگر یادشان نمیاید برای آخرین بار چه زمانی با هم توی کوچه فوتبال بازی کرده اند چه برسد به بازی هفت سنگ و…!
حتی اینکه یادمان نمیاید برای آخرین بار کی با پسرعموها و سایر اعضای فامیل دور هم جمع شده ایم و از سر و کول هم بالا رفته ایم و یا اینکه الان بزرگ شده و حتی از دردهای کنونی مان حرف بزنیم!! دیگر بازیهای کامپیوتری فوتبال جایگزین گل کوچیک شده و تلویزیون و ماهواره جای رادیوهای قدیمی بزرگ رو گرفته که میتونست خانواده ها رو دور هم جمع کنه.
دیگه بلوتوث و پیام کوتاه و شبکه های مجازی اینترنتی جای حضور فیزیکی و حرفهای رودررو رو گرفته. جالب اینجاست در این فضای مجازی آنقدر حرف داریم و همدیگر رو لایک میکنیم که وقتی رو در رو میشویم حتی یک جمله هم رد و بدل نمیشود. یادمون رفته چه زمانی بوده که صدای دوست نزدیکمان را شنیده ایم!
زمستان که تموم میشه فصل بهار از راه میرسه و شادی نو شدن دوباره همه جا را فرا میگیره! دید و بازدیدهای روزانه و احوالپرسی های خانوادگی باعث میشه که لااقل سالی یک بار همه همدیگر رو ببینند.
خانه تکانی ها از مدتها قبل از عید شروع شده و همه خودشون رو برای سال جدید آماده می کنند. بازار رونقی تازه به خود میگیرد و می بینی زنانی را که دست بچه هایشان را گرفته اند و برای خرید عید در حال قدم زدند.
با این اوصاف باز از چهره های شاد سالهای گذشته خبری نیست. درددل مردم هنگام روبرو شدن با یکدیگر باز می شود. چانه زنی هایی که برای گرفتن تخفیف با مغازه دارها زده می شود.
چهارشنبه آخر سال هم که تبدیل شده به ترقه بازی و تولید انبوه صدا و آتش که فلسفه وجودی آن به فراموشی رفته است.
عید نوروز با دید و بازدیدهای خویشاوندی و عیدی دادن و عیدی گرفتن عجین شده است؛ رسوم زیبایی که گویا نوروز با همین ها معنی پیدا می کند؛ در واقع ایرانیان در ایام نوروز بهترین و بزرگترین عمل نیک یعنی “صله ارحام” را به جا می آورند. تا زمانی که “مسافرتهای نوروزی” رسم نشده بود، در شهرها و محله هایی که آشنایی های شغلی و همسایگی و “روابط چهره به چهره” جایی داشت، دید و بازدید های نوروزی، وظیفه ای کم و بیش الزامی به شمار می رفت؛ در حالی که اکنون چه بسا آشنایانی هستند که فقط سالی یک بار، آنهم در دید و بازدیدهای نوروزی، به خانه یکدیگر می روند.
گسترش شهرها، ازدیاد جمعیت، پراکندگی خانواده های سنتی، محدودیتهای شغلی و نیز فرهنگ آپارتمان نشینی از عواملی است که دید و بازدیدهای نوروزی را کاهش داده و بر اثر این دشواریها و محدودیتهای زمانی، بسیاری از خانواده هایی هم که به مسافرت نمی روند، برای دید و بازدیدهای نوروزی از پیش زمانی را معین می کنند.
در دید و بازدیدهای نوروزی رسم است که نخست به خانه ی کسانی بروند که نوروزاول درگذشت عضوی از آن خانواده است. خانواده های سوگوار افزون به سومین، هفتمین و چهلمین روز، که بیشتر در مسجد برگزار می شود، نخستین نوروز که ممکن است بیش از یازده ماه از مرگ متوفی بگذرد، در خانه می نشینند. و در این روز است که خانواده های خویشاوند لباس سیاه را از تن سوگواران در می آورند. جلسه های “نوروز اول” که جنبه ی نمادین دارد، در عین حال از فضای دید و بازدیدهای نوروزی برخوردار است و دیدار کنندگان، در نوروزاول، به خانواده ی سوگوار تسلیت نمی گویند. بلکه برای آنان “آرزوی شادمانی” می کنند. رسم نوروز اول بیشتر در شهرهایی برگزار می شود که آخرین روز اسفند را به عنوان یاد بود درگذشتگان سال سوگواری کنند.
گاهی بزرگ ترها و افرادی که سن و سالی از عمرشان گذشته از گذشته های نه چندان دور یاد می کنند که انگار مردم در آن دوره شادتر و با صفا و لذت بیشتری زندگی می کردند.
انسان ها غیر از جسم و نیازهای جسمانی، نیازهای روحی و روانی هم دارد. متاسفانه با وجود امکانات رفاهی که هر روز بیشتر می شود، دیدن چهره های افسرده و بی حوصله، قیافه های مغموم و در خود فرو رفته و افراد آماده برای نزاع و درگیری که با کوچک ترین بهانه ای دعوا و داد و فریاد راه می اندازند به صحنه هایی عادی تبدیل شده که همه این ها نشانه این است که نیازهای روح و جان انسان ها تامین نیست.
گروهی که مشکلات و گرفتاری های اقتصادی را عامل اصلی بروز این ناهنجاری می دانند، باید توجه داشت که مشکلات معیشتی و اقتصادی، همیشه همراه آدمی بوده و به دلیل ویژگیهای درونی انسان، هیچ وقت از وضعیت اقتصادیاش رضایت کامل نداشته است.
امام صادق(ع) می فرماید: “اگر به کفاف زندگی اکتفا کنی کمترین مال دنیا بی نیازت می کند ولی اگر اکتفا نکنی تمام ثروت جهان نمی تواند تو را بی نیاز کند” بنابراین در این مورد نمی توان همه تقصیرها را به گردن مشکلات اقتصادی انداخت.
تعامل با همنوعان یکی از غذاهای مورد نیاز روحی است. احادیث و روایات در مورد تاکید بر رفت و آمد با اقوام و بستگان دور و نزدیک و همان صله ارحام و سفارش نسبت به ایجاد روابط دوستانه و محترمانه با همسایه ها و دوستان و برادران ایمانی و توصیه به آگاه شدن از اوضاع و احوالشان و رفتن به عیادتشان، تلاش برای رفع مشکلات و گرفتاری هایشان و برقراری آشتی و صلح بین هر کدام از آشنایان که نسبت به هم رنجیده خاطر شده اند و اجر و پاداشی که برای هر کدام از این کارها تعیین شده به قدری زیاد است که نیازی به توضیح و یادآوری ندارد.
در یک شعر ساده اما با مفهوم عمیق آمده است که ” از محبت خارها گل می شود”؛ محبت دید و بازدید ها و صله ارحام قطعا کدورت ها و کینه ها را اگر از بین نبرد حداقل آنها را التیام می بخشد و موجب تحکیم روابط خانوادگی و خویشاوندی خواهد شد.
همه این تشویق ها و تاکیدها و توصیه ها برای این است که روابط انسانها از حالت خشک دلسرد و بی روح، خارج شده و افراد جامعه در مراودات با دیگران علاوه بر این که نیازها و مایحتاج زندگیشان را فراهم می کنند، از نظر عاطفی و روحی و روانی غنی و سیراب شوند.
موقعیت هایی مانند عید نوروز یکی از بهترین فرصت ها برای صله ارحام و دلجویی از بستگان و خویشان بود که می توانست روابط انسانی را بین خانواده ها بهبود ببخشد؛ بسیار خوب است که افراد چنین فرصت هایی را غنیمت شمرده و در این روزها روابط خود را با خویشان، دوستان و همسایگانشان محکم تر و صمیمانه تر از گذشته کنند.
انتهای پیام